۱۲/۲۹/۱۳۸۸

ويدئو پيام نوروزي مهدي كروبي: اين ديگر كشتي نظام نيست بلكه قايق نظام است!

ويدئو پيام نوروزي مهدي كروبي:
اين ديگر كشتي نظام نيست بلكه قايق نظام است!

. بگزارش ادامه راه سبز«ارس»، در بخشی از این پیام آمده است: “اگر شما نظام رو سلیقه میگید، نظام رو فرد میگید، نظام یه دسته خاصی رو میگید که یه جمع کوچکی را در درون خودش جا بده؛ مثلا روحانیونش آقای جنتی باشه، آقای یزدی باشه، آقای مصباح باشه، آقای شجونی باشه، آقای طائب باشه… یا نفراتش قاضی مرتضوی باشه، محمود احمدی نژاد باشه، الهام باشه، نقدی باشه و از این قبیل افراد؛ اگه نظام این رو بگید، بله! ما مخالف این جور نظامی هستیم!”

مهدی کروبی در این پیام از آیت الله خامنه ای انتقاد کرده که پیش تر گفته بود همه باید در کشتی نجات نظام باشند. مهدی کروبی گفته وقتی روحانی وشخصیت های نظام به جنتی ، احمد خاتمی و محمود احمدی نژاد منحصر شود دیگر نمی توان شعار داد کشتی نظام. باید گفت ، قایق نظام !


"مشاهده پيام كامل نوروزي مهدي كروبي"


جهت دريافت ويدئو نسخه مناسب موبايل روي تصوير كوچك كليك كنيد

"پيام بصورت شنيداري"


۱۲/۲۸/۱۳۸۸

سخن نوروزي «ارس» با همراهان جنبش راه سبز

« نوروز ۱۳۸۹تان سبز باد »


قلمت را بردار و بنويس هموطن،


بنويس كه اين بهار آرزوهاي ماست كه از راه رسيده است .

بنويس: اين عطر انديشه هاي ماست كه خانه به خانه ميگردد .

بنويس: اين آفتاب نوبت ماست كه بر بلندترين قلهء انسانيت تابيده است.


بنويس،


بنويس كه ما به پا خاسته ايم .

ما ميخواهيم ،

ما ميشناسيم ،

ما ميدانيم ،

ما ميتوانيم ،

ما ميتوانيم سرنوشت خويش را به دست خويش رقم زنيم .

و


بخوان،


بخوان ترانه هاي عشق و انسانيت را ،

بخوان سرود آزادي انديشه ها را ،

بخوان حماسه پايداري انسان را .

و


بگو،


بگو كه بر ستيغ سترك دانش و شناخت خيمه خواهيم زد،

بگو كه نام ميهنمان را بر تارك تاريخ خواهيم نوشت،

بگو كه دست دوستي همه مردم جهان را خواهيم فشرد،

بگو كه بهارمان را بهاران خواهيم كرد،

و نوروزمان را هر روز


سالي سرشار از "سبزي و سلامت" ، "صبر و استقامت" را براي يكايك افراد "جنبش راه سبز اميد" آرزومنديم

ادامه راه سبز
« ارس »

پي نوشت: در نگارش اين متن از فونت استاندار فارسي و زيباي "ايران نستعليق" استفاده شده و لذا چنانچه تاكنون اين فونت را در ويندوز خود نصب نكرده باشيد، اندازه متن فوق تا حدودي نامعقول و بزرگ به نمايش در مي آيد. درصورت تمايل به نصب اين فونت ميتوانيد آنرا از "اينجا" دانلود كرده و در دايركتوري fonts ويندوز خود كپي و نصب نماييد. آدرس دايركتوري fonts در ويدوز شما درصورتيكه ويندوز در درايو :c نصب شده باشد بدين صورت است c:\windows\fonts

۱۲/۲۷/۱۳۸۸

گزارش تصويري از مراسم آخرین پنجشنبه سال بر مزار شهدای جنبش سبز

تصاويري از مراسم آخرین پنجشنبه سال بر مزار شهدای جنبش سبز

. ادامه راه سبز«ارس»: امروزدر آخرین پنج شنبه سال ۸۸ قبور شهدای جنبش سبز میعادگاه مردم بود. امروز بسیاری از خانواده ها برای گرامی داشت این روز راهی بهشت زهرا شدند و بسیار بیشتر از سالهای قبل سفره های هفت سین بر مزارها چیده شده بود . امسال بهشت زهرای تهران میزبان مادران عزاداری بود که معترضانه این روز را گرامی داشتند.

از در ورودی بهشت زهرا که رد شوی همه چیز بوی رهایی می دهد. می توانی بروی با خیال راحت گوشه ای بنشینی و گریه کنی. می توانی صدایت را بلند کنی ،داد بزنی و خودت را رها کنی از رنجی که از نبودن عزیزت می کشی .

خیابان های بهشت زهرا ،غسالخانه و زمینی که مردم بر آن برای از دست رفته شان نماز می خوانند. به یاد ندارند که گریه کردن اینجا ممنوع باشد .

بهشت زهرا به یاد ندارد که مادری را در آنجا به سکوت خوانده باشند .هوای آنجا هوای گریستن است و فریاد .

اما در سالی که گذشت مادران بسیاری منع شدند از آنکه بر مزار جوانشان ضجه بزنند .

مادرانی منع شدند از اینکه میزبان کسانی باشند که به دلداریشان آمده اند .

بهشت زهرا یعنی فرصت وداع آخر همان دیداری که از بسیاری از خانواده ها سلب شد، وقتی که فرزندشان را شبانه به خاک سپردند .

بهشت زهرا عید امسال یعنی سفره های هفت سینی که روی سنگ ها چیده شد تا مادرانی باور کنند که بی فرزندشان سال تحویل نخواهد شد .

و به سنت دیرینه از اولین ساعات بامداد مردم دسته دسته آخرین پنجشنبه سال را به زیارت عزیزان سفرکرده شان رفتند.قطعه شهدا مثل همیشه سبز بود اما امروز این سبزی به هفت سین هم اراسته بود. مردم در کنار خانواده های داغدار با شهیدان خود تجدید پیمان کردند که برآرمان آنان پابرجا بمانند.

بهشت زهرا امسال یعنی هفت سینی که نام جوانی خفته در خاک آخرین سین آن است:


ويدئوي كوتاهي از حضور مادر ندا آقاسلطان در 5شنبه آخر سال بر سر مزار فرزند

با سپاس فراوان از هموطن عزیزی که این فیلم زير را با توضیحات ارسال نمودنده اند:

من ساكن قم هستم . براي پنجشنبه ي آخر سال و تجديد ميثاق با شهداي سبز راهيه بهشت زهرا شدم. مادر ندا رسيد، واي نميدونيد وقتي كه رسيد و ديد سر قبر فرزندش پر از سبزه و گله چه حالي شد. تا قبر پر از سبزه و گل رو ديد شروع به فرياد كرد و گفت الهي مادر برات بميره كه مردم تو رو فراموش نكردن. مادر ندا گريه ميكرد و مردم هم با ناله ي اون گريه ميكردند و ظالمين رو لعنت. كنار قطعه ۲۵۷ پر از نيروهاي گارد بود. هنوز گريه هاي مادر ندا به چند دقيقه نكشيده بود كه دو مامور اومدن به مادر ندا گفتن بلند گريه نكنه. اينقدر مامور بود كه نميذاشتن كسي فيلم و عكس بگيره، من چند دقيقه اي از مادر ندا فيلم گرفتم.

همه ميومدن سر قبر هاي شهداي سبز و با خانواده هاشون همدردي ميكردن. يكي زودتر از همه سر مزار شهداي سبز يك سبزه با روبان سبز گذاشته بود. خانواده ها وقتي دختر و پسرهاي جوون رو ميديدن كه اومدن به ديدنشون خيلي خوشحال ميشدن و ميگفتن خدا شما رو نگه داره تا راهشون رو ادامه بديد:


دانلود "اينجا"

ويدئو پيام نوروزي مهندس موسوي: اراده ملت باید تجلی کند، بترسید از پشت کردن به خواست مردم

ويدئو پيام نوروزي ميرحسين:
اراده ملت باید تجلی کند، بترسید از پشت کردن به خواست مردم

. ادامه راه سبز «ارس»: میرحسین موسوی به مناسبت فرا رسیدن عید نوروز و بهار سبز طبیعت پیامی ویدئویی خطاب به ملت ایران صادر کرد. مهندس موسوی سال ۸۹ را سال استقامت و پایداری بر مطالبات برحق و قاونی ملت ایران دانسته و تاکید دارد: «سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقب‌گرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا می‌دانیم.ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمی‌توانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن بازگردند.»

پیشاپیش به دلیل آنکه اکثر کاربران اینترنت در ایران از اینترنت کم سرعت استفاده می کنندو کیفیت ویدئو بر اساس توان استفاده ی این عزیزان تنظیم شده است از علاقمندان عذر خواهی می کنیم و خشنودیم که جنبش سبز ایران با پر و بال شکسته پریدن را هنر خود می داند.

به گزارش کلمه متن کامل این پیام ویدئویی به شرح زیر است:

"مشاهده پيام ويدئويي"


جهت دريافت ويدئو مناسب نسخه موبايل روي تصوير كوچك كليك كنيد


"پيام بصورت شنيداري"


"متن پيام نوروزي ميرحسين موسوي"

قافله ی به هم پیوسته ی شهدا

فرا رسیدن موسم سبز بهاری و عید ملی نوروز را به همه ملت تبریک می‌گویم. جا دارد به ویژه از خانواده شهدا و رزمندگانی که برای استقلال کشور دفاع کردند و از خانواده جانبازان و همه کسانی که آسیب دیدند، یاد کنم و شهدا و آسیب‌دیدگان سال ۸۸، چون این قافله به هم پیوسته است و سرنوشت این شهدا را در طول تاریخ کشور به هم پیوسته می‌دانم. اگر امروز ایرانی سرافراز و ملتی آزاد داریم ناشی از این فداکاری‌ها و رنج‌ها است.
شهدا زندگان واقعی هستند. نزد خدا روزی می خورند و در سرنوشت ما تاثیر می گذارند. طبیعی است که مردم خواستار حفظ حرمت این خانواده ها باشند.

تبریک به ایرانیان داخل و خارج از کشور ایرانیانی با هویت همبسته

جا دارد به اقشار، اقوام، قومیت‌ها، فرهنگ‌ها و جناح‌ها و همه ملت تبریک عرض کنم به ویژه جا دارد امسال از ایرانیان خارج از کشور نیز یاد کنم. ملت ما به هم پیوسته هستند و این از برکات جنبش سبز است. دامنه این جنبش آنچنان فرا رفته است که در آن سوی دنیا مردم خود را وابسته به هویت عمیق ایرانی، اسلامی، ایرانی می‌دانند و برای انقلاب و عظمت و پیشرفت کشور زحمت می‌کشند و سعی می‌کنند در سرنوشت کشور و میهن خود مشارکت داشته باشند به ویژه جوانان داخل و خارج از کشور، گروهی که بیشترین قربانی‌ها و خسارت را دادند.

در سال جدید یاد و یار خانواده شهدا و آسیب دیدگان باشیم

تا جایی که من اطلاع دارم نسل سوم و چهارم ایرانیان خارج از کشور درست مثل جوانان داخل ایران، در حال فعالیت هستند و در این فرصت سال جدید را به همه آنان تبریک می‌گویم. خانواده‌های آسیب‌دیدگان و شهدا در این باره نقش والایی داشته‌اند و جا دارد ملت عزیز ما در سال جدید، به ویژه در روزهای اول سال یار این خانواده‌ها باشند و به طور مناسب، در دیدارها امکان دلگرمی آنان را فراهم آورند.

سالی که بر ما رفت…

سالی که گذشت برای ملت ما سال ویژه‌ای بود. ملت عزیز ما شاهد شور و هیجان وسیعی به خاطر انتخابات بودند و آنچه زیبا بود محبت مردم به یکدیگر و صفوف متحد مردم از همه جناح‌ها بود که دراین سال شاهد بودیم. این انتخابات می‌توانست به یک جشنواره بزرگ برای ملت تبدیل و سرآغاز حرکت جدید در تاریخ کشور شود. این حرکت منجر به حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رأی شد و شما به طور وسیع و بی‌سابقه در این انتخابات شرکت کردید و عزم خود را برای تغییر، دگرگونی و استقلال کشور و حاکمیت عدالت و آزادی نشان دادید. اما پاسخی که به این حضور داده شد متأسفانه منجر به این شد که در فاصله کوتاهی پس از انتخابات مردم با شعار «رأی من کجاست» و یا «رأی من را پس بده» به خیابان‌ها آمدند. ریشه این مسئله از روز ۲۲‌خرداد شروع شد. هنوز ساعت ۵ نشده بود که یکی از ستادهای مهم انتخاباتی بنده مورد حمله قرار گرفت و ساعت ۸ شب ستاد مرکزی انتخابات اینجانب نیز مورد حمله قرار گرفت و تا فردا صبح چند بار تیتر روزنامه کلمه سبز با حضور نیروهای امنیتی عوض شد.

پاسخی از سوی حاکمیت که در شان ملت ایران نبود

وضعیتی که پیش آمد یک ذهنیت را برای مردم در مورد عدم مدیریت صحیح و اسلامی انتخابات شکل داد که ریشه بسیاری از اتفاقات در کشور شد. دنباله موضوع، پاسخی بود که به اعتراضات داده شد که این پاسخ در خور عظمت، آزادگی و سرافرازی ملت ما نبود. جنایات کهریزک، مسئله خوابگاه‌های دانشجویی، کشتار ۳۰ خرداد و حتی ۲۵ خرداد و حوادث بعدی از جمله روز عاشورا، مورد انتظار مردم کشور ما نبود.

اگر مسئله سیاسی بود باید به شیوه سیاسی حل می‌شد و مردم باید اقناع می‌شدند و به مردم توضیح می‌دادند. اما اینگونه نشد و پاسخ‌ها درخورشان نبود. یکی از به یادماندنی‌ترین روزهای این جریانات، روز ۲۵ خرداد بود که ملت به صورت گسترده در این روز حضور پیدا کردند و آن را به روز تعیین‌کننده‌ای در تاریخ کشور تبدیل کردند. آن روز همواره شهادت خواهد داد که روحیه مردم در روزهای پس از انتخابات چگونه بود.

مردم چه می خواستند؟

مردم به صورت مسالمت‌آمیز در حالی که شعارهای ملی و اسلامی می‌دادند و بدون ایجاد هیچ‌گونه تنش، رأی و نظر خود را اعلام کردند و ما انتظار داشتیم پاسخی درخور این روحیه لطیف ملت داده شود اما اتفاقات بعدی آن را نشان نداد و ما شاهد برخوردهایی از نوع دیگر بودیم که مسئله را دشوار کرد.

در ۲۲ خرداد مردم می‌خواستند با شرکت در انتخابات آزاد در سرنوشت خود سهیم باشند و آینده را خود شکل بدهند اما اتفاقاتی که بعداً افتاد منجر به بیداری در میان ملت ما شد. ملت اشکالات و انحرافاتی را کشف کردند و مطالبات جدیدی با طیفی وسیع شکل گرفت. این روند از خواسته‌هایی مثل رأی و تعیین تکلیف انتخابات آغاز و به مطالبات دیگر رسید. آنچه جنبش عظیم سبز با تعاملی که بین افراد شکل داد نتیجه‌گیری کرد که همه مطالبات در تحقق اهداف قانون اساسی و آن هم بدون تنازل باید تجلی یابد و این امر تبدیل به شعار گسترده‌ای شد که اکثریت هم آن را قبول کردند.

نادیده گرفتن بخشی از قانون اساسی بی معنا کردن همه آن است

حقیقت این است که این شعار اهمیت فوق‌العاده‌ای برای سرنوشت کشور ما دارد. قانون اساسی یک میثاق ملی است. بدون آن ما وحدت نداریم بلکه هرج و مرج داریم و دورنمای تاریکی داریم. قانون اساسی مجموعه‌ای به هم پیوسته است و باطل کردن بخشی از آن یا تضعیف آن سایر بخش‌ها به مثابه بی‌معنا ساختن آن است.

قانون اساسی را باید یکپارچه دید. زمانی که قانون اساسی تدوین شد، حتی آن کسانی که آن عناصر را تدوین می‌کردند برای آن که انسجام قانون آسیب نبیند، مقدمه‌ای برای آن تهیه کردند که اهمیت آن هم زیاد است. در تمام اینها اصول به یک مجموعه از ارزش‌ها، خواست‌ها و مطالباتی یکپارچه تأکید می‌شود که نمی‌توانند از هم جدایی بگیرند. اکنون هم مردم که مشکلات اجرایی، سیاسی و انتخاباتی و .. را دیدند راه حل را در این می‌بینند که راه گشودن به آینده درخشان برای ملت بازگشت به قانون اساسی آن هم بدون دخالت دادن سلایق سیاسی است.

عقب نشینی از اجرای بی تنازل قانون ؛ خیانت به ایران و اسلام

مطالبه ای که از آن کوتاه نمی آییم…

اگر اصلی از قانون اساسی ایراد هم دارد باز هم راه اصلاح آن معلوم است و باید با نظر مردم و مطابق سازوکارهای موجود در قانون اساسی اصلاح شود. اینگونه نیست ما بتوانیم حق داشتن رسانه‌های آزاد و یا آزادی‌های مطرح در قانون اساسی، یا انتخابات آزاد، غیرگزینشی و رقابتی، عدم تجسس بر احوال مردم و وارسی نامه‌های مردم را بنا به مصلحت خود و برخلاف قانون اساسی در کشور جاری کنیم و فکر کنیم می‌توانیم یک نظام منظم داشته باشیم و مشکلات را حل نماییم.

سال ۸۹ با مسائل و مشکلاتی روبرو هستیم. بخشی از آن به شکل‌گیری این مطالبات بازمی‌گردد که مطالبات به حقی است و راه عظمت ملت، رستگاری تمامی جناح‌ها و مسیر پیشرفت ملت است و این مطالبات ادامه خواهد یافت و سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقب‌گرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا می‌دانیم. ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمی‌توانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن بازگردند.

آنچه که ذهن موسوی را به خود مشغول کرده است

با همه مشکلات کاش نظام اجرایی کار آمد بود

در کنار این مسئله، مشکلات دیگری نیز وجود دارد که قبلاً هم بود و امسال تشدید می‌شود که امیدوارم اینگونه نشود. دورنمای اقتصادی کشور دورنمای روشنی نیست و من از این مسئله خشنود نیستم. دوست می‌داشتم که علی‌رغم تمام مسائل و مشکلات یک کارآمدی را در نظام اجرایی برای حل مشکلات می‌دیدم ولی آن را نمی‌بینم. پیش‌بینی رشد اقتصادی در سال ۸۹، رشد بسیار کمی است معنای این روند در کنار کاهش سرمایه‌گذاری، به معنای بیکاری و فقر وسیع است و انبوه قشرهای مستضعف و لاغر شدن طبقات میانی که پیش روی ما است. از طرف دیگر به دلیل نبود سیاست‌های روشن، ماجراجویی و بی‌تدبیری وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل داریم و به نظر می‌رسد سایر تحریم‌ها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم.

جنبش سبز دامنه امواج خود را گسترش دهد

در این شرایط جا دارد جنبش سبز اول فکر کند که دامنه امواج خود را به همه اقشار، قومیت‌ها و استان‌ها بکشاند و در عین حال اصل‌ جاودان تکافل اجتماعی–اسلامی را زنده کند. به مردم، همسایگان و محلات باید با تولید کار، اشتغال و کمک رسیدگی کنیم و انواع راه‌های دیگری که در این ارتباط پیش روی مردم قرار دارد.

ساده تر زندگی کنیم به همنوعان کمک کنیم مشکلات مردم را کم کنیم

زندگی‌ها را ساده‌تر کنیم و با کم کردن تشریفات بیشتر به فکر مردم باشیم و بتوانیم مقدار زیادی از مشکلاتی که تصور می‌شود مردم با آن روبرو می‌شوند را کم کنیم. رسیدگی به خانواده شهدا و آسیب‌دیدگان و رفت و آمد با آنها، یقیناً هم موجب رضایت حضرت حق خواهد بود و هم باعث می‌شود نور امیدی بتابد.

راهی که گریزی از آن نیست…

اراده ملت باید تجلی کند بترسید از پشت کردن به خواست مردم

من اعتقاد دارم راه عظمت ملت ما از این مسیر می‌گذرد و یقیناً ملت امیدوار است که این راه را برود و چاره‌ای نداریم تا این راه را برویم و انشاء‌الله خداوند ما را به نتیجه قطعی خواهد رساند چرا که ملت خواسته غیرعادی ندارد. یک انتخابات درستی که گزینشی نباشد که عده‌ای درجه دو انتخاب کنند و عده‌ای از روی انتخاب آنها، انتخاب کنند درخور شأن ملت ایران نیست. ملت ایران، ملتی بزرگ، پیشرفته و متمدن است و درست نیست مثل یک ملت غیرمتمدن و نادان با آن برخورد شود و برای او تعیین تکلیف کنند. اجازه دهید افکار و اندیشه‌های ملت و اراده ملی آنان حضور تجلی یابد و یقیناً اسلامی خواهد بود و نتایجی خواهد داشت و ایران پیشرفته و آباد توأم با عدالت و آزادی را برای ما به ارمغان می‌آورد.نباید بترسیم، باید از پشت کردن به خواسته‌های ملت هراس داشته باشیم .

نیایش روح الله از زبان فرزند رو ح الله

این سخنان را با یک دعا از حضرت امام(ره) پایان می‌برم که مناسبتی با وضعیت کنونی ما هم دارد.

حضرت امام(ره):

بارالها، تو خود شهدای ما را در جوار رحمت خود جای گزین. و معلولان ما را شفا و مقتولان و اسیرانمان را به دامان خانواده‌هایشان بازگردان و به همه ما صبر و توفیق عنایت فرما.

پيام نوروزي رهنورد: حول حالنا الی احسن الحال در واقع همان خواست جنبش سبز است + ويدئو

پيام ويدئويي دكتر زهرا رهنورد بماسبت نوروز:
حول حالنا الی احسن الحال در واقع همان خواست جنبش سبز است

. ادامه راه سبز «ارس»: دکتر زهرا رهنورد به مناسبت فرا رسیدن سال نو و فرا رسیدن بهار طبعیت پیامی را خطاب به مردم ایران منتشر کرد.

دکتر رهنورد در این پیام با تاکید بر اینکه جنبش سبز یک جنبش تحول خواه و آزادی خواه است و پیش به سوی آرمان های بلند اسلامی دارد عنوان کرده است: «در این آغاز سال می خواهیم که آزادی به سرزمین مان بازگردد ، این تحول حال است . می خواهیم قانون مداری که می توان گفت دویست سیصد سال است که انسان ها به شکل مدرن برای آن تلاش کرده اند مجددا بر سرزمین ما حاکم شود.تقلبات و شائبه ها کنار رود ، تبعیض در هر شکلی که هست چه تبعیض برای مسائل مادی ، طبقاتی ، اقتصادی ، فرهنگی و تبعیض در مورد مسائل زنان برطرف بشود.»

به گزارش کلمه متن کامل این پیام ویدئویی به شرح زیر است:


"ويدئو پيام نوروزي دكتر رهنورد"


جهت دانلود نسخه مناسب موبايل بر روي تصوير كوچك كليك كنيد

"پيام بصورت شنيداري"

بسم الله الرحمن الرحیم

این ایام نوروز باستانی کهن و همیشه جاودان را به هموطنان عزیزمان در ایران و هر گوشه ای از جهان که هستند تبریک عرض می کنم .

یا مقلب القلوب و الابصار ، یا مدبراللیل و النهار ، یا محول الحول والاحوال ، حول حالنا الی احسن الحال

چقدر عجیب است که این مراسم باستانی با چنین روایت زیبای اسلامی عجین شده و نه تنها با روایت زیبای اسلامی ، بلکه با امروز ما در جامعه ی مدرنی که وجود داریم و در این ایام سبزی که جنبش سبز در واقع بر آن مهر و امضای زیبایی های خودش را زده .

حول حالنا الی احسن الحال در واقع همان خواست جنبش سبز است. جنبش سبز خواهان تحول وضعیت خود است ، وضعیت ملت خودش . و چه تقارن زیبایی است تحول در هر زمینه ای . جنبش سبز که جنبش برانداز نیست . جنبش تحول خواه است، تحول از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب . ولی اجازه بدهید که از حافظ مدد بگیرم و از اعتمادی که به او داریم در همه ی ایام زندگی مان خط مشی بگیریم یا صحبتی :

عشقت رسد به فریاد گر خود به سان حافظ ***** قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت

این چهارده روایت که در واقع حافظ خود درباره ی خودش گفته و آن را با عشق توأم کرده حکایت از این دارد که خیلی می توان به آن اعتماد کرد. فال نیست به فال اعتقاد ندارم چون قرآن کریم هم می فرماید : طائرکم معکم ، خودتان هر چه باشید همان ، گردن کسی نباید چیزی انداخت. بلکه تأسی می گیریم به او :

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند ***** چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم ***** رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند

چو پرده دار به شمشیر میزند همه را ***** کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است ***** چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند

غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه ***** این معامله تا صبحدم نخواهد ماند

حافظ عزیز مورد اعتماد همه ی ما در شب های چله ، در روزهای عید ، در موقعی که غم و اندوهی داریم ، در موقعی که خوشحال و شاد هستیم ، ” عشق را به فریادمان می رساند” . دلمان می خواهد در این ایام همدیگر را دوست داشته باشیم . قبلا هم گفتیم که جنبش سبز را همه دوست داریم با هیچ کس دشمن نیست ، فقط یک مطالبات و آرمان هایی دارد .

در این آغاز سال می خواهیم که آزادی به سرزمین مان بازگردد ، این تحول حال است . می خواهیم قانون مداری که می توان گفت دویست سیصد سال است که انسان ها به شکل مدرن برای آن تلاش کرده اند مجددا بر سرزمین ما حاکم شود.

تقلبات و شائبه ها کنار رود ، تبعیض در هر شکلی که هست چه تبعیض برای مسائل مادی ، طبقاتی ، اقتصادی ، فرهنگی و تبعیض در مورد مسائل زنان برطرف بشود. آزادی های شخصی و فردی احترام گذاشته شود ، این به معنای این نیست که به جمع و خواسته های جمع احترام نمی گذاریم ولی فرد هم حق دارد و معمولا حکومت های رسمی ایدئولوژیک به فرد حق نمی دهند که برای خود نظر و سلیقه داشته باشد اما جنبش سبز این را می خواهد .

مردم ما در جنبش سبز سازنده ی آن هستند ، جنبش سبز یک کتابخانه نیست که چند کتاب در آن گذاشته باشند .در واقع جنبش سبز همان مردم و آرمان هایش هستند . ما همه با هم هستیم ، ما بی شماریم . مردم ما با همه ی تنوعی که کشور ما دارد ، کشور ما یکی از پیچیده ترین موقعیت های ژئوپولتیک و نژادی و زبانی را دارد ، ولی خدا را شکر قرآن کریم می فرماید :که احترام بگذاریم به این قضیه ، شعوب و قبایل اگر باشید همدیگر را بشناسید . رنگ و زبان ، الوان و السنتکم این ها از آیه الهی است . نشانی از خداوندی است . این تنوع و تکثر بسیار زیباست .

جنبش سبز مجموعه ای از جنبش های زیر مجموعه ی خودش است ، جنبش کارگران ، جنبش معلمان ، جنبش زنان و جنبش های دیگر . و هم چنین مجموعه ای از گروه های مرجع است مثل گروه هنرمندان ، گروه ورزشکاران ، گروه هایی دیگری مثل طرفداران حقوق بشر که البته همه مان هستیم و در این طرف داری همه به نوعی هم پای هم هستیم ، و گروه های مرجع دیگر. جنبش سبز در واقع حکایت یک نورافشانی است ، نورافشانی مردم که نور وجودشان به یک منشور می تابد و تنوع رنگارنگ و قوس و قزحی زیبا در پرده ی تابلو الهی در سطح جامعه ایجاد می کند . جنبش سبز یک جنبش تحول خواه و آزادی خواه است و پیش به سوی آرمان های بلند اسلامی . جنبش سبز جنبش لطیفی است. جنبش خشن نیست ، نمی خواهیم بگوییم ” نرود میخ آهنین در سنگ ” آن را می دانیم که یک ضرب المثل است ولی ما در دنیای مدرن می خواهیم بر همه ی این ها پیشی بگیریم و حرف تازه ای بزنیم و هیچ سنگی را فکر نمی کنیم وجود دارد که راجع به آن میخ آهنین به کار ببریم و امیدواریم همه مان با هم با نرمش پیش رویم و کل ملت ما ، نظام و مردم ما موفق باشند در آن آرمان های بلند.

اما نمی توانم راجع به زنان حرف نزنم . بر تارک آرمان های زنان آزادی ها و رفع تبعیض می درخشد ، این آرمان زنان ایران فقط نیست ، آرمان تمام زنان جهان است منتها برخی از نقاط جهان موفق تر از ما بوده اند در رفع تبعیض ولی ما موفق نبودیم، واقعیت این است . من همیشه حرفم این بوده که انقلاب اسلامی یک پروژه ی ناتمام بود . و امیدوار بودیم که در جمهوری اسلامی آرمان های بلند انقلاب اسلامی و آرمان های بلند حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب در جمهوری اسلامی تحقق پیدا کند ، چون به نحو خاصی انقلاب ما با یک سرعت خاصی موفق شد و ادامه ی آرمان هایش را منتظر بودیم در جمهوری اسلامی انجام بگیرد که آزادی ها بود ، قانون خواهی بود ، مساوات بود ، رفاه مردم بود ، رفع تبعیض های طبقاتی بود و نظایر آنها، ولی نشده . جنبش سبز می خواهد همان ها را دوباره پیگیری کند از جمله مسئله زنان را . زنان ما در شرایط فعلی از تبعیض های زیادی رنج می برند، مثل تبعیض های حقوقی ، تبعیض های فرهنگی ، تبعیض های قانونی و نظایر آنها.

بعضی ها خیال می کنند تا بحث رفع تبعیض پیش می آید و مساوات طلبی ، نقش ها فراموش می شوند و یک جامعه ی خشنی که همه مثل هم می خواهند استالینی عمل کنند ، سرها بریده شود همه اندازه همدیگر شوند و مثل هم . نه این حرف نیست اصلا ، جنبش سبز نقش ها را می شناسد . حتی نه تنها جنبش سبز بلکه تمام فعالیت های رفع تبعیض در سطح جهان نقش ها را می داند و می شناسد . این طور نیست که لطافت ، مادرانگی ، عشق آفرینی ، ایجاد شور و هیجان ، تداوم حیات بشری ، در جنبش سبز فراموش بشود در رفع تبعیض . رفع تبعیض در واقع همان ادبیات دینی ما را می خواهد به یک شکلی در مورد زنان بکار ببرد . ریحانه است ، نه قهرمانه . یعنی لطافت و درخشندگی دارد اما قهرمانانه نباید با آن رفتار کرد .

قهرمان البته در اینجا به معنای ادبیات فارسی مان نیست بلکه یعنی با قهر و خشونت . وقتی تبعیض هست در واقع آن ریحانه اسیر قهرمانه شده است یعنی آن قهرها و شدت هایی که فرهنگ یا یک نظامی ممکن است بر او وارد کند . ما در واقع به طور جدی این قضیه را در کنار تمام آرمان های جنبش سبز پیگیری می کنیم که رفع تبعیض و اعطای آزادی ها به زنان و آن را از قیمومیت درآوردن ( چه قیمومیت قانون باشد چه قیمومیت های دیگر ) خارج کند و زن واقعا در شأن و منزلتی که همه ی فرهنگ های بدیع و ارزشمند جهان برای آن قائل اند ، و از جمله اسلام عزیز خودمان بر آن قائل است ما به آن شأن و منزلت برسانیم هم در قلمرو فرهنگ هم در قلمرو قانون .

در نهایت تبریک می گویم به همه ی انسان های بزرگی که با هزینه های سنگینی که پرداختند این انقلاب کبیر را حفظ کردند ، جنگ تحمیلی را به پیروزی رساندند و جنبش سبز را سرفراز کردند در تمام جهان ، به خانواده های زندانیان ، به خانواده های شهدا در تمام قلمرو تاریخ ایران به ویژه این سی ساله اخیر تبریک عرض می کنم . امیدوارم زندانیان آزاد شوند و بر سر سفره های هفت سین در کنار خانواده های خود بنشینند و به ترجیع بند سبز جنبش سبز که پر از سین های پر شکوه است ، علاوه بر سین های هفت سین ، سین سرفرازی ، سین سعادت ، سین سلامت و سین های خوب دیگر را به عنوان یک زنجیره ی ابدی سبزی های جنبش سبز در کنار خانواده هایشان بر سر سفره ی هفت سین داشته باشند. و ما بی شماریم ، ما با هم هستیم، ما ایستاده ایم.

جنبش سبز هزینه ی سنگینی پرداخت کرده و پای آرمان های خود ایستاده است . منتها این آرمان ها را ما می خواهیم ، مطالبات ما باید تحقق پیدا کند .هر کس این کار کرد فرقی نمی کند ، مهم این است با سرفرازی این آرمان ها که آرمان های خود انقلاب کبیر اسلامی هم هست تحقق پیدا کند و می دانم که حتما چنین خواهد شد و امیدواریم که همه خوشبخت و سعادتمند باشیم .

احمدی نژاد از اجرای طرح هدفمند سازی شانه خالی کرد

احمدی نژاد از اجرای طرح هدفمند سازی شانه خالی کرد

. ادامه راه سبز«ارس»: احمدی نژاد با حضور در یک برنامه تلویزیونی با انتقاد شدیداللحن از برخی نمایندگان مجلس پشنهاد مراجعه به آرای عمومی برای تعیین تکلیف طرح هدفمند کردن یارانه ها را داد!

امروز احمدی نژاد که مصوبه قانونی مجلس را در مقابل خود می بیند، در شرایطی پیشنهاد نظر خواهی از مردم را می دهد که فضای عمومی جامعه مخالف اجرای این طرح است و مردم با توجه به هشدارهای اقتصاددانان در تورم تحمیلی اجرای این طرح اعتماد لازم به اجرای این طرح توسط او و تیم اقتصادیش را ندارند.به نظر می رسد نتیجه همه پرسی در باره اجرای طرح هدفمند سازی از هم اکنون مشخص باشد .احمدی نژاد که طبق قانون موظف به اجرای مصوبه مجلس است و نمی تواند از آن استنکاف کند پای ملت را به میان کشیده تا راه را برای خود باز کند.و شاید این سخن توکلی منطقی تر باشد که با عدم اجرای طرح آزاد سازی قیمت ها ،توسط تیمی که بنا بر توانایی ها و صلاحیت های خود در سمت هایشان مستقر نیستند،هزینه سنگین تری بر مردم و کشور تحمیل نگردد.
به گزارش خبرنگار “کلمه” محمود احمدی نژاد در حالی خواستار برگزاری رفراندوم برای تعیین تکلیف بحث یارانه هاشده است که در دو سال گذشته کارشناسان و چهره های اقتصادی کشور و نمایندگان مجلس زمان بسیاری را صرف بررسی طرح تحول و هدفمند سازی یارانه ها داشتند و مشخص نیست خوب یا بد بودن طرحی با چنین پبچیدگی اکنون!چگونه با رای گیری می تواند توجیه پذیر باشد.

نظرات کارشناسی منتقدان البته هیچ گاه مورد توجه احمدی نژاد و تیم اقتصادی او نبود و این موضوع اختلافات گسترده ای را ایجاد کرد.اختلافاتی که در یک سو احمدی نژاد با اصرار بر اجرای ضربتی طرح، ظرف کمتر از سه سال خواستار آزاد سازی قیمت ها و حذف یارانه ها بود و از سوی دیگر مجلسیان بر اجرای طرح در مدت زمان بیشتر از سه سال و به صورت متناوب تاکید داشتند.

نمایندگان معتقد بودند آزاد سازی قیمت ها بر اساس پیشنهاداتی که احمدی نژاد مطرح می کند بار تورمی را بر کشور تحمیل خواهد کرد که علاوه بر خرد شدن طبقه متوسط و دهک های پایین جامعه ،اقتصاد کشور نیز ضربه غیر قابل جبرانی خواهد خورد.رهبران اقتصادی مجلس نرخ تورم در صورت اجرایی شدن خواسته احمدی نژاد را ۵۰ درصد پیش بینی کردند.

رییس دولت حاضر اما با حضور در برنامه تلویزیونی سفر به خیر شبکه سوم سیما با انتقاد شدیداللحن از برخی نمایندگان مجلس پشنهاد مراجعه به آرای عمومی برای تعیین تکلیف طرح هدفمند کردن یارانه ها را طبق قانون اساسی داد.

این اظهارات احمدی نژاد از یکسو واکنش به نمایندگان مجلس بود که زیر بار تقاضای غیر کارشناسی دولت برای پرداخت ۴۰ هزار میلیارد تومان جهت آزاد سازی قیمت ها نرفتند و از سوی دیگر عقب نشینی احمدی نژاد از اجرای طرحی بود که همواره او بعنوان نقطه شجاعت ! دولت خود در اجرای تصمیات بزرگ یاد کرده بود. محمود احمدی نژاد و حامیانش بارها در پاسخ به انتقادات کارشناسان اقتصادی در مورد عوارض اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها عنوان می کردند:دولت های پیشین شجاعت و توانایی اجرای این طرح را نداشته اند و این دولت حاضر است علی رغم همه مشکلات آن را اجرا کند.این شعاری بود که بارها از سوی احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی بر آن مانور داده شد.

رییس دولت حاضر که ید طولانی در پاس دادن مشکلات به دیگران دارد،یک بار دیگر با انداختن توپ در زمین مجلسیان مصوبه نمایندگان در زمینه اجرای هدفمند سازی یارانه ها را غیر قابل اجرا عنوان کرد و اعلام نمود در این خصوص بهترین راه حل مراجعه به آرای عمومی است.

وی در این برنامه تلویزیونی با زیرسوال بردن نظرات برخی نمایندگان مجلس گفت: “معلوم نیست این افراد کجا درس خوانده اند و چه کسی به آنها مدرک داده است؟” به نظر می رسد خطاب احمدی نژاد در این حملات احمد توکلی رییس مرکز پژوهش های مجلس بود که در ماه پایانی سال به دلیل گزارشات انتقادی از عملکرد اقتصادی دولت و طرح هدفمند سازی پیکان حملات حامیان دولت به سمت او نشانه رفت.

همه این انتقادات صریح و حمله به نمایندگان مجلس به دلیل مخالفت آنها با پرداخت ۴۰ هزار میلیارد تومان برای اجرای هدفمند سازی و تنها دادن ۲۰ هزار میلیارد تومان به دولت حاضر است.نمایندگان معتقد بودند پرداخت بیش از این میزان بودجه به دولت بار تورمی شدیدی را به کشور تحمیل خواهد کرد.

احمدی نژاد اما همه تلاش خود را برای دریافت این بودجه و اجرای طرح هدفمند سازی به شیوه مد نظر خود به کار گرفت.یک روز قبل از بررسی و تصویب نهایی این طرح در نامه ای به رهبری خواسته های خود و اعتراضاتش به مجلسیان را مطرح کرد که این نامه علی لاریجانی را راهی دیدار با رهبری و دفاع از نظرات مجلس نمود.

درنهایت نتیجه این گلایه گذاری ها و دیدارها به حضور احمدی نژاد در صحن علنی و طرح دفاعیاتش برای دریافت بودجه بیشتر و تصمیم نمایندگان بر اساس این اظهارات شد که علی رغم سخنان احمدی نژاد و تلاش فراوان حامیان او در صحن علنی خواسته رییس دولت حاضر اجابت نشد و مجلس تنها ۲۰ هزار میلیارد تومان برای اجرای طرح هدفمند سازی موافقت کرد.

رییس دولت که در طول دو سال گذشته از یکسو بر اجرای طرح آزاد سازی قیمت ها علی رغم همه انتقادات کارشناسان اصرار داشت و از سوی دیگر هر بار تصمیمات مجلسیان را بر خلاف منویات مد نظر خود می دانست> تهدید به پس گرفتن طرح از مجلس و عدم اجرای آن می کرد ،اکنون راه دمکرات تری!! پیشنهاد کرده است.طرح هدفمند سازی یارانه ها را به رفراندم بگذارید.

احمدی نژاد دیگر شعار شجاعت برای اجرای این طرح را نمی دهد بلکه می گوید: آقایانی که اسم خودشان را اقتصاددان گذاشته اند بیایند ما به آنها تفویض اختیار می کنیم، جای ما این طرح را اجرا کنند.

پیشنهاد برگزاری همه پرسی درحالی از سوی او مطرح شده که پیش از آغاز بررسی طرح در سال ۸۶ در مجلس غلامرضا مصباحی مقدم رییس کمیسیون اقتصادی وقت مجلس خواستار نظرخواهی از مردم درباره اجرای این طرح شد .او با نگارش نامه به رییس دولت دلایل خود را مطرح کرد اما این تقاضا و پیشنهاد که موافقت برخی دیگر از چهره های اقتصادی مجلس و کارشناسان خبره را نیز با خود داشت بدون پاسخ ماند.در عوض دولت احمدی نژاد با هزینه کردن بیش از ۴۰ میلیارد تومان اقدام به جمع آوری اطلاعات خانوار کرد که بعد ها اعلام شد هزینه بدون نتیجه ای بوده واین جمع اوری اطلاعات برای تعیین دهک های جامعه قابل استناد نیست.

طرح هدفمند سازی که امروز دولت خود را ناتوان از اجرای آن می بیند و خواستار نظر خواهی!! از مردم برای اجرا شده از وعده های انتخاباتی احمدی نژاد به مردم برای پرداخت پول نقد به آنها بود. که بارها رقم پرداخت میزان ماهانه این پول به مردم از ۷۰ هزارتومان به صورت ماهانه سهم هر ایرانی تا این اواخر به میزان ۱۸ هزار تومان از سوی دولت مطرح شد.

امروز احمدی نژاد که مصوبه قانونی مجلس را در مقابل خود می بیند، در شرایطی پیشنهاد نظر خواهی از مردم را می دهد که فضای عمومی جامعه مخالف اجرای این طرح است و مردم با توجه به هشدارهای اقتصاددانان در تورم تحمیلی اجرای این طرح اعتماد لازم به اجرای این طرح توسط او و تیم اقتصادیش را ندارند.به نظر می رسد نتیجه همه پرسی در باره اجرای طرح هدفمند سازی از هم اکنون مشخص باشد .احمدی نژاد که طبق قانون موظف به اجرای مصوبه مجلس است و نمی تواند از آن استنکاف کند پای ملت را به میان کشیده تا راه را برای خود باز کند.

البته مراجعه به آرای عمومی جدا از اشکالات اساسی که به علت تخصصی بودن این مساله دارد از زاویه دیگری نیز قابل توجه است و آن تخصص متولیان دولت اقای احمدی نژاد در برگزار کردن انتخابات است آنگونه که در انتخابات گذشته هم شاهد آن بودیم!

محمود احمدی نژاد همانطور که بسیاری از نمایندگان اقتصادی مجلس و از جمله جمشید انصاری دبیرکمیته سیاسی فراکسیون اصلاح طلبان مجلس اعلام کرد توانایی اجرای طرح هدفمند سازی را ندارد و در صورتی که اجرای طرح را آغاز کند، نیمه کار رها خواهد کرد.در همین رابطه احمد توکلی نیز با نگارشی خطاب به معاون پارلمانی و حقوقی احمدی نژاد از بهانه جویی های دولت برای اجرای این طرح سخن گفت و تاکید کرد:مدعی شده‌اید که «دولت برای مقابله با این تورم احتمالی، اولاً بسته‌های سیاستی مختلفی در عرصه‌های صنعت و… تدارک دیده است» برای آگاهی مردم این بسته‌های سیاستی را منتشر کنید. لااقل طبق وظیفه قانونی در اختیار نمایندگان مردم بگذارید.

توکلی که میرتاج الدینی را مانند سایر اعضای دولت صرفا تایید کننده نظرات رییس خود و نه صاحبنظر دانسته تاکید کرده “با این تصلب رئیس دولت و این همکاران حرف شنو که هرچه رئیس اراده کند آنها برایش دلیل می‌تراشندهمچنین در شرایطی که بسیاری از کارگزاران اصلی دولت از نظر علم و تجربه، تناسبی با مسئولیت خطیر خود ندارند، و اصرار تعجب برانگیز دولت در نفی تصمیمات مجلس، فکر می‌کنم قانون هدفمندسازی اجرا نشود کم ضررتر باشد. شاید هم این حدس درست باشد که این‌ها همه بهانه جویی برای اجرا نکردن طرح است.”

طرح هدفمند سازی یارانه ها و حذف یارانه ها گویا همانطور که مخالفان اعلام می کردند تنها راه در آمد جدیدی برای هزینه های دولت بود که در انتخابات هم بعنوان یک وعده انتخاباتی به مردم برای پرداخت پول نقد استفاده شد اما اکنون با توجه به بودجه ای که از سوی مجلس اختصاص داده شد ،احمدی نژاد ترجیح می دهد در لباس شیک دمکراسی(نظر خواهی از مردم)از اجرای آن پا پس بکشد. یا مسوولیت آن را از روی دولت بردارد پیشسنهادی که به هر حال تعبیری جز جا زدن دولت از اجرای این طرح نمی تواند داشته باشد.

طرح هدفمند سازی یارانه ها سنگ بزرگ دولت و شعاری مانند سایر ادعاهای او بود که تاکنون توسط دولت مستقر مطرح شده و جامعه واقعیت برتن نکرده است. سنگ هایی که دولت احمدی نژاد نتوانست آنرا بلند کند چه برسد که آن را پرتاب کند. و شاید این سخن توکلی منطقی تر باشد که با عدم اجرای طرح آزاد سازی قیمت ها ،توسط تیمی که بنا بر توانایی ها و صلاحیت های خود در سمت هایشان مستقر نیستند،هزینه سنگین تری بر مردم و کشور تحمیل نگردد.

ميرحسين در ديدار با ميردامادي: امیدواریم همه زندانیان سیاسی شب عید را در کنار خانواده بگذرانند + عكس

ميرحسين موسوي در ديدار با محسن ميردامادي:
امیدواریم همه زندانیان سیاسی شب عید را در کنار خانواده بگذرانند

. ادامه راه سبز«ارس»: مهندس میرحسین موسوی و همسرش دکتر زهرا رهنورد بعدازظهر امروز با حضور در منزل دکتر محسن میردامادی که روز گذشته از زندان آزاد شده است، با این آزاده سبز دیدار کردند.

به گزارش خبرنگار کلمه در این دیدار که با حضور جمع کثیری از فعالان سیاسی که برای دیدار با دبیرکل جبهه مشارکت در منزل وی حضور داشتند انجام شد، مهندس موسوی با ابراز شادمانی از آزادی آقای میردامادی گفت: با توجه به نزدیکی عید نوروز امیدواریم متولیان امور سر عقل بیایند و همه زندانیان سیاسی آزاد شوند تا شب عید را در کنار خانواده بگذرانند.

مهندس موسوی عید باستانی نوروز را پیشاپیش به خانواده میردامادی و حاضران تبریک گفتند و برای همگان آرزوی سلامتی و سعادت نمودند.

دکتر میردامادی نیز در این دیدار گزارشی از شرایط زندان و چگونگی آزادی خود بیان کردند. در پایان این دیدار همچنین مهندس موسوی و دکتر رهنورد چند خطی به یادگار در دفتر یادبود آزادی دکتر میردامادی نوشتند.

محسن میردامادی روز گذشته با سپردن وثیقه ۴۵۰ میلیون تومانی بعد از ۹ ماه بازداشت از زندان اوین آزاد شد.


گزارش تصويري از ديدار سيد محمد خاتمي با محسن ميردامادي

سيد محمد خاتمی با محسن میردامادی دیدار کرد

سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان ساعاتی پیش با حضور در منزل محسن میردامادی دبیر کل جبهه مشارکت ایران اسلامی با وی دیدار کرد. میردامادی روز گذشته با سپردن وثیقه ۴۵۰ میلیون تومانی بعد از ۹ ماه بازداشت از زندان اوین آزاد شد.

۱۲/۲۶/۱۳۸۸

ما هزاران تن بودیم تنها…

ما هزاران تن بودیم تنها…

. نویسنده وبلاگ «تلخ مثل عسل» در آخرین نوشته وبلاگش به مناسبت سپری شدن روزهای آخر سال ۸۸ نوشته است : هزاران تن تنها بودیم. از اسفند ٨٧ حرف می‌زنم، ناامید، غمگین. گروهی قهر کرده و به کنجی نشسته، گروهی در میانه حاضر اما سردرگم و گمگشته. فروردین ٨٨ آمد، رسید به خرداد پر حادثه و ناگهان اتفاقی افتاد. هزاران چو من، ما شدند و ما ایران شد، ایران خروشید. بغض اشک شد، ناله فریاد. فریاد ایران را تمام جهان شنید و جهان سبز شد.

میان حادثه، ما انسانی را یافتیم که برای نخستین بار در تاریخ معاصر این مرز و بوم بر عهدی که با ما بسته بود استوار ماند، تسلیم آن صحنه‌آرایی خطرناک نشد، پیروزی را برای همه خواست، شادی را برای ایران و همه شهروندان را صاحب حق دانست حتی کسی که با او مخالف است. ما در میانه سال ٨٨ معمار ایران فردا را یافتیم، فراتر از آن ما راه را یافتیم. پس چندین سال حیرانی، راه سبز امید فریاد رسای میلیون‌ها ایرانی شد

من به سال هشتاد و هشت رنج برده‌ام، خون دیده‌ام، بغض کرده‌ام برای یاران دربندم، اشک ریخته‌ام برای آنان که دژخیم، سبزی روحشان را تاب نیاورد. سال٨٨ سال سختی بود با این حال سال بدی نبود. در این سال ما راه‌مان را یافتیم، امید‌مان، غرور و هویت‌مان، ما مرد نقاش را یافتیم که بشارت‌مان داد به روشنایی. روح ما روشن شد، از تاریکی به‌در آمدیم و ما شدیم. این ما حالا قرار است سال ٨٩ را با صبر و استقامت پیش ببرد، باشد و بماند و ببالد زیرا که سبز ماندن، سرنوشت ماست…هر چه که شود، من سال ٨٨ را همیشه دوست خواهم داشت.


«محمد نوري‌زاد» اوج پارسايي و آزادگي

«محمد نوري‌زاد» اوج پارسايي و آزادگي

. ادامه راه سبز «ارس»: بر خلاف بسياري آشنايي من با اين مرد بزرگ با خواندن مطالب هفتگي او در روزنامه كيهان شروع شد. خدا رحمت كند پدرم را، سالها بود كه عادت به خواندن كيهان داشت. من هم موظف بودم هر روز برايش تهيه كنم. فكر مي‌كنم چهارشنبه‌ها يا يكشنبه‌ها بود كه ستوني ثابت به نوشته‌هاي شخصي به نام نوري‌زاد اختصاص داشت و مطالبش چنان روان و دوست‌داشتني و موضوعاتش چنان متنوع و ظريف بود كه اگر يك هفته خواندنش را از دست مي‌دادم، برايم مصيبت بزرگي بود.

همان زمان مكاتبه‌اي با او به نشاني دفتر روزنامه داشتم كه نامه پاسخ او را هنوز هم نگه داشته‌ام. بعدها از طريق دوستان فهميدم كه نوري‌زاد صاحب همان صداي گرم و دلنشيني است كه در مستندهاي روايت فتح شنيده مي‌شد. صدايي كه جايگزين صداي شهيد آويني شد. براي من و بسياري ديگر اوج جذابيت فضاي ملكوتي جبهه‌ها در كلام آهنگين او كه در ميان ريتمي از طبلهاي بزرگ و كوچك به گوش مي‌رسيد تبلور مي‌يافت. هر پنج‌شنبه شب كه روايت فتح پخش مي‌شد تا روزهاي بعدش توصيفات شب عملياتها با روايت او در گوشم طنين داشت.

مدتي به مشغوليات زندگي سرگرم بودم و خبري از او نداشتم. تا اينكه اسمش را در ميان برنامه‌سازان تلويزيون ديدم. نمي‌گويم برنامه‌هايش خيلي سطح اول بود، اما خدايي در ميان انبوه برنامه‌هايي كه به مسائل جدي مي‌پرداختند بچه‌هاي مسجد چيز ديگري بود و رمضان متفاوتي ايجاد كرد. برنامه‌هاي ديگري هم در حوزه مسائل اجتماعي تهيه و اجرا كرد كه نامشان يادم نيست، ولي با اشتياق و ولع همه را نگاه مي‌كردم.

مثلا يك برنامه شبانه و مصاحبه محور داشت در مورد طريقه دستيابي به اهداف چشم‌انداز 20 ساله كه براي من (كه همزمان در زمينه‌اي مرتبط دانشجو بودم) خيلي جالب بود. بعد هم رسيد به ماجراي سريال «پروانه‌ها مي‌نويسند» و حواشي مربوط به آن كه خودش بحث مفصلي است. فقط براي آشنايي ذهن غيرمطلعين بگويم كه موضوع سريال پروانه‌ها چيزي مشابه سريال «مرگ تدريجي يك رويا» ساخته فريدون جيراني بود، يعني كوبيدن شخصيت و وجهه روشنفكري و روشنفكران در جامعه. با اين تفاوت كه هدفگيري سريال پروانه‌ها به فضاي سياسي وقت يعني ظهور دوم خرداد و عملكرد فعالين اطلاح‌طلب برمي‌گشت و پس‌زمينه آن نيز كاملا مذهبي بود.

بعد از سريال «چهل سرباز» كه برعكس فيلم چهل سرباز چندان موفق نبود، قضيه مخالفت او با دخالت مراجع ديني در مسائل حكومتي سر و صدا كرد. البته موضع‌گيري نوري‌زاد به علت حمايت از احمدي‌نژاد يا طرفداري از ورود بانوان به ورزشگاه‌ها نبود، بلكه او انديشه ثابتي داشت كه هميشه بر اساس آن و بدون ملاحظه نظر مي‌داد.

ديدارهاي سالانه‌اش به همراه ساير قيلمسازان با آيت‌الله خامنه‌اي و مواضع اصولگرايانه‌اش باعث شد شايعات بسياري در اطراف او باشد. حتي وقتي در جشنواره فجر سال 86 سيمرغ بلورين بهترين چهره‌پردازي (يا شايد طراحي لباس) براي فيلم «پرچم‌هاي قلعه كاوه» را برنده شد، خيلي‌ها گفتند كه او فيلمساز محبوب دولت نهم است و با رانت دولت فيلم مي‌سازد و جايزه مي‌گيرد.

من به علت علاقه‌ام وبلاگش را دنبال مي‌كردم. آدرس قبلي او در سال 87 هك شد. بعد از مدتي وبلاگ جديدي برپا كرد و از همان موقع قالبي كه بعدها محبوب حاميان جنبش سبز شد را انتخاب كرده بود. او هيچگاه مطالب سياسي نمي‌نوشت. در موقع تبليغات انتخاباتي هم در يكي از شهرستانها به سر مي‌برد و مشغول ساخت مستند بود و البته از همانجا وبلاگش را به روز مي‌كرد. تنها چيزي كه آنموقع راجع به انتخابات نوشت در روز 22 خرداد بود كه نوشت به موسوي راي داده.

روزگار گذشت و تابستان شد و آن حوادث دردناك اتفاق افتاد. حوادثي كه روح و روانش را آزرد و حالش را منقلب كرد و نوري‌زاد جديدي متولد شد. حرارت نوشته‌هايش در فاصله فصول تابستان و پاييز سوزانندگي فوق‌العاده‌اي داشت و جگرسوز بود. او در بيان اعتراضش روي نقطه‌اي انگشت گذاشت كه هيچ منتقد و معترضي و حتي هيچ معاندي تابحال جرات نكرده چنين اشاره صريحي بكند، يعني شخص رهبري.

سه نامه سرگشاده او به رهبر و خطاب محترمانه او (كه رهبري را پدر خطاب مي‌كرد) در كنار صراحت بيان نظراتش، هوش از سرها مي‌ربود. وبلاگ او به طور ميانگين هر روز شش هزار بازديد از سراسر جهان (غير از قاره آفريقا) داشت و در يك روز در ماه شهريور به آمار بالاي 24 هزار بازديد دست يافته بود. اينها در حالي بود كه او يك جمله اهانت‌آميز و غيرارزشي نداشت و حتي كامنتهاي خوانندگانش را يكي يكي مي‌خواند و با حذف عبارات نامناسب اجازه انتشار مي‌داد.

نكته حائز اهميت ديگر اين بود كه او همه كامنتهايي كه مخالفينش مي‌دادند (عمدتا با اسم دوست سابق) را درج مي‌كرد و حتي جواب مي‌داد. كم كم علامت‌هاي عدم تحمل حكومت ظهور مي‌كرد. يكبار او را تهديد به بردن آبرويش كرده بودند كه او در جواب مطالب جالبي نوشته بود. اواسط مهر ماه هم او را از تشكل انقلابي كانون نويسندگان (به قول ايرنا) اخراج كردند. در ماه رمضان موقع حضورش در مصلي و در جريان يك نمايشگاه، مورد حمله لباس شخصي‌ها قرار گرفته بود.

در اواخر آذر آقاي لاريجاني (رئيس قوه قضائيه) در سخناني سران معترضين را تهديد كرد و گفت كه ما مدارك احراز جرمشان را داريم ولي اقدام نمي‌كنيم. او در مطلبي با عنوان «سقوط قاضي‌القضات شهر» واكنش نشان داد و چند روز بعد به قول خودش در پست «پليس امنيت» از سوي دادستاني احضار و بازداشت شد.

حرف انتهايي من پس از اين مرور طولاني اشاره به مظلوميت نوري‌زاد است. همه آنها كه زندان رفتند داراي سابقه انتقاد و دگرانديشي بودند و در شرايط كنوني نيز دست بالا نداشتند. اما نوري‌زاد اگر به روي اعتقاداتش چشم مي‌بست و مانند بسياري سكوت مي‌كرد، هيچ گزندي نمي‌ديد كه هيچ، حتي شرايط رسيدن به پست و مقام را نيز داشت. حداقل اين بود كه الان بدون دغدغه به كار خود مشغول بود. در صورتي كه امروز كه به زندان افتاده، حتي به اندازه ساير زندانيان منافع ندارد.

در اعتراض به بازداشت جعفر پناهي وزيران فرانسه و آلمان موضع‌گيري كردند، آقاي كيارستمي نامه نوشت و آقاي پوراحمد حرف زد. در مورد روزنامه‌نگاران نيز نامه‌هاي اعتراضي بسياري نوشته شد و خيلي‌ها به اين موضوع پرداختند. ساير صنوف نيز هر يك به شكلي از اسيران خود ياد كردند. ولي در اين سه ماه هيچكس يادي از نوري‌زاد نكرده و خواهان آزاديش نشده است. در حالي كه او هم فيلمساز بوده (و فيلم آخرش جايزه بين‌المللي نيز برده) و هم نويسنده و روزنامه‌نگار بوده.

از همكاران قبلي او در كيهان كه توقعي نيست، سوابقش نيز باعث شده حتي رسانه‌هاي خارجي نيز به او نپردازند. آرزو دارم كه نوري‌زاد حداقل نوروز را در كنار خانواده خود و ملت سبز ايران باشد و پس از آزادي نيز هويت آزاده خود را حفظ كرده و باز هم دوستدارانش را از نوشته‌هاي نابش سيراب كند. در ضمن خواهشمندم كه دوستان به وبلاگ دختر محترمش (وبلاگ خط خطي) سر بزنند و به خانواده بزرگوارش روحيه بدهند.

در پايان عبارتي كه محمد نوري‌زاد در صدر وبلاگش آورده بود را بازگو مي‌نمايم: « اینجا محل انتشار دلنوشته‌های فردی است که به اصل روییدن بها می‌دهد. چه در کوهپایه‌ای پر گل، و چه در مردابی که نیلوفرهای آبی آن دیدنی است.

================
پيوندهاي مرتبط با اين مطلب:
» دلنوشته دختر محمد نوری زاد برای پدر اسير خود
»
دلتنگيهاي فائزه، دختر ديگر محمد نوري زاد در فراق پدر دربندشان
شهرام دال

دبیرکل حزب مشارکت بعد از ۹ ماه زندان آزاد شد + عکس

دبیرکل حزب مشارکت بعد از ۹ ماه زندان آزاد شد

محسن میردامادی دبیر کل حزب مشارکت ایران اسلامی با وثیقه ۴۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

به گزارش کلمه، محسن میردامادی تنها یک روز بعد از انتخابات ۲۲ خرداد بازداشت شد و یک روز بعد آزاد شد اما بار دیگر در تاریخ ۳۰ خرداد دستگیر و تا امروز در زندان بود.

آخرین جلسه دادگاه او که اتهامش اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام اعلام شد در تاریخ ۹ اسفند برگزار شد.هنوز حکمی برای وی صادر نشده است.

میردامادی نماینده تهران در مجلس ششم (۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲) و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این مجلس بود.او از دانشجویان پیرو خط امام (ره) در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بود .

محسن میردامادی و نوه اش«مصطفی» که در چهلمین روز اسارت به دنیا آمده بود

مهدي كروبي: شعبان بی مخ اوباش بود و اینها با همان عمل حزب الله

حجت الاسلام مهدي كروبي در ديدار با اعضاي دفتر مركزي و جوان جبهه مشارت:
مگر این نظام ملک مطلق افرادی خاص است که هرکاری دلش خواست بکنند؟!

. ادامه راه سبز (ارس): به گزارش سحام نيوز، روز دوشنبه اعضای شورای مرکزی دفتر سیاسی و جوان جبهه مشارکت با مهدی کروبی دیدار کردند. حجت الاسلام مهدي كروبي در بخشي از سخنانشان كه در اين ديدار ايراد كرد گفت: «در زمان انقلاب که بی بی سی اخبار را انتشار می داد و بگونه ای به پیشبرد انقلاب کمک می کرد اشکالی نداشت اما حالا انتشار اخبار اشکال دارد؟ اگر اینگونه استدلال شود پس باید حق را به شاه داد که می گفت انقلاب را بی بی سی راه انداخت و وحدت ارتجاع سرخ و سیاه ، چطور حرفهای شاه نادرست بود اما حرفهایی که با همان منطق و محتوا از زبان شما گفته می شود درست است؟»

متن کامل سخنان ايشان در این دیدار بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا خیرمقدم عرض می کنم خدمت شما دوستان و عزیزان، و پیشاپیش تبریک می گویم فرارسیدن عید نوروز باستانی و سال جدید را ، و انشاالله امیدواریم سال جدید سالی پر خیر و برکت و آرامش همراه با اجرای قانون و رعایت حقوق شهروندان باشد . سالی که در روزهای پایانی هستیم سال تلخی شد البته از نعمت های خدا سپاسگزاریم اما به هرجهت حوادث خوبی پیش نیامد . بجای اینکه یک انتخاباتی موجب آرامش و اطمینان خاطر شود ، موجب شوق و شور و شعف شود ، تبدیل شد به زندان و کشتار و حوادث سختی که در موارد و مواقع مختلف پیش آمد . تا ۲۲ خرداد همه امور بخوبی پیش می رفت و تا برگزاری انتخابات خیلی خوب بود و شاهد حضور گسترده مردم بودیم اما حوادث بعدی ، که قطعا حوادث بی سابقه ای در جمهوری اسلامی ایران بود ، تلخ و تاسف بار بود . اینکه تعداد زیادی از مسئولان گذشته نظام از وزیر و وکیل و مدیرو… بدلیل فعالیت های سیاسی و انتخاباتی همراه با افرادی از دیگر اقشاراجتماعی پس از اعلام نتیجه انتخابات به این وسعت و گستردگی بازداشت و زندانی شوند ، یا فضای کاری مطبوعات سخت و بیش از ده روزنامه طی این مدت توقیف و تعطیل شود و حوادث غیرقابل تصور دیگری که رخداد و مجال ذکر آنها نیست و همه به آن واقفید . امیدواریم بعد خسارت وارده جبران شود و منظورم بیشتر خسارت های معنوی و حیثیتی است که به افراد و اشخاص وارد شده است .


اینروزها بین روز پیروزی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی قراردارد و به روز جمهوری اسلامی نزدیک می شویم و کمتر از بیست روز به روز رای دادن و همه پرسی در سال ۵۸ مانده است . لازم می دانم چند جمله ای راجع به اینروز جمهوری اسلامی بیان کنم . امام خمینی در دوران مبارزه و انقلاب وعده هایی به مردم داد . نظام حاکم برایران یک نظام سلطنتی و استبدادی بود . امام در صحبت ها و اعلامیه هایش همیشه خطابش به مردم بود و به رای و نظر مردم تکیه می کرد و و عده برقراری جمهوری می داد فلذا وقتی حکم تشکیل دولت موقت را می دهد تصریح می کند چون مردم مرا به عنوان رهبر انتخاب کرده اند این حکم را می دهم . وبه همین دلیل امام پس از پیروزی انقلاب برخلاف رویه جاری در دیگر انقلابها بلافاصله برای تعیین نوع نظام به رای مردم رجوع کرد . درآن موقع کشور هنوز فاقد نهادهای امنیتی و پلیسی مستقر بود اما در یک چنین شرایطی امام برانجام همه پرسی و رای مردم تاکید کرد و ۲/۹۸ درصد رای به جمهوری اسلامی دادند و گاهی برخی می گویند مردم رای دادند اما نمی دانستند به چه رای می دهند اما بنظرم این درست نیست اما قطعا آنچه امروز هست آن نیست که مردم به آن رای دادند . این مائیم که آمدیم با اعمال سلیقه و عملمان جمهوریت و اسلامیت را به اینصورت در آوردیم . دلیل براینهم قانون اساسی ماست که مبتنی بر همان رای و نگرش تدوین و تصویب شد و درآن حقوق اساسی ملت تعریف و تضمین شده است . حتی در نامه ای که امام به اعضای بازنگری در قانون اساسی نوشت تکرار همین حرفها بود و اینکه در مورد رهبرهم ، مجتهدی که رای خبرگان منتخب مردم را گرفت و بطور غیر مستقیم منتخب مردم است ، مسئولیت رهبری می یابد .

اوضاع ما متاسفانه به همین صورتی شده است که شاهدش هستیم . شما می خواهید که کنگره تشکیل دهید اما اجازه نمی دهند و این جای سئوال بسیار دارد و ایضا نسبت به بقیه امور ، آن جمهوری اسلامی که مردم رای دادند آنی نیست که الان هست . ما نه جاسوسیم و نه برانداز و…و آنهایی که این نسبت ها را بما می دهند خود بخوبی می دانند که اینها ناروا و دروغ و تهمت و بهتان است . ما بدنبال همان جمهوری اسلامی واقعی که مردم در سال ۵۸ به آن رای دادند ، هستیم . من روحانی هستم ، سابقا در کوچه و خیابان مردم به روحانی احترام می گذاشتند و بعضا متلکی هم می گفتند اما خدا شاهد است من امروز از این تبلیغات دروغ و تهمت و نسبت هایی که می دهند به اندازه آن متلک گفتن ها ناراحت نمی شوم چرا که خودم می دانم ضد انقلاب و نظام نیستم ، عامل بیگانه هم نیستم و نمی دانم اینها که اینها را می گویند و می نویسند چطور می خواهند جواب خدا را بدهند؟ اینها به دیگران همینگونه حمله می کنند . دو دفعه به درخانه ما آمده اند و بار دوم به درخانه جدید ما که هنوز ساکن آنجا نشده ایم ، آمدند و مزاحم مردم و همسایه ها شدند و به در و دیوار رنگ پاشیدند و شعار نوشتند و دوربین های مدار بسته مجتمع را به سرقت بردند و شیشه های ساختمان را شکستند و به خانم یکی از همسایه ها توهین کردند. آیا این وضع برای جمهوری اسلامی ننگ نیست؟ آیا اینها برای نظام خوب است و آبرو و اعتبار می آورد؟ مگر این نظام ملک طلق افرادی خاص است که هرکاری دلش خواست بکنند و امنیت روحی و روانی و مادی را از دیگران سلب کنند؟ و آدم از اینها نتاثر و متاسف می شود .


ما درتاریخ می خوانیم وقتی دکتر فاطمی را پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ در تجریش گرفتند در راه که اورا می بردند به فرمانداری نظامی مشتی اراذل و اوباش به او حمله کردند و دکتر فاطمی را زدند و مجروح و خونین کردند ، چطور آنها اراذل و اوباش بودند اما اینها با این کارهاشان نیستند؟ پس این وضعیت مصیبت مضاعف است . اگر در زمان شاه شعبون بی مخ دیگران را می زد از اراذل و اوباش بود اما اینها با همان عمل حزب الله هستند؟ واقعا آدم متاثر و متاسف می شود که اینها از همه مفاهیم و معانی دینی استفاده ابزاری می کنند و آنها را وارونه نشان می دهند و با این روشها جمهوری اسلامی با آن پشتوانه عظیم مردمی به این روز سیاه افتاده است . ما معتقدیم که نظام جمهوری اسلامی ایران حاصل انقلابی بزرگ است و باید بماند . ما جوانی و عمرمان را برای برپایی این نظام صرف کرده ایم و الان هم که تقریبا هر امکانی را از ما برای ارتباط راحت با مردم گرفته اند اما با این اجوال افکار عمومی با ماست برای اینکه معلوم شود حق با کیست و اکثریت مردم با کدام نظر و دیدگاه همراهی دارند اجازه بدهند ما یک تجمع و راهپیمایی برگزار کنیم .

بله با زور و قلدری می شود مردم را ساکت و کنترل کرد اما اداره نه . ما می خواهیم جمهوری اسلامی را حفاظت کنیم ، ساختار شکن هم نیستیم . ما اینجور افراد سیاسی و روزنامه نگار و…رابازداشت و زندانی کردن ، مطبوعات را بستن ، سانسور و خفقان را حاکم کردن قبول نداریم و اینها جز آزادی کشی و استبداد نامی ندارد و هیچ قرابتی هم با جمهوری اسلامی ای که امام می خواست و در قانون اساسی تعریف و تبیین شده ، ندارد . نه وابسته به بیگانه ایم و نه شما ، اما اتفاقا این شمائید که با این عملکرد آب به آسیاب دشمن می ریزید و با خشونت هایتان برای آنها خوراک تبلیغاتی فراهم می آورید. از قدیم گفته اند دوست نادان از دشمن دانا خطرناکتر است. اینها چون قدرت و امکانات دستشان است و داشتن قدرت هم شیرین است و لابد حفظش هم به هرقیمت واجب ! هرحرفی را می زنند و هرفردی را بخواهند به اینجا و اونجا وصل می کنند . در زمان انقلاب که بی بی سی اخبار را انتشار می داد و بگونه ای به پیشبرد انقلاب کمک می کرد اشکالی نداشت اما حالا انتشار اخبار اشکال دارد؟ اگر اینگونه استدلال شود پس باید حق را به شاه داد که می گفت انقلاب را بی بی سی راه انداخت و وحدت ارتجاع سرخ و سیاه ، چطور حرفهای شاه نادرست بود اما حرفهایی که با همان منطق و محتوا از زبان شما گفته می شود درست است؟ آیا در دوران مبارزه که آقای دعایی با اجازه و اطلاع امام رادیویی را که متعلق به دولت عراق بود و یا امام در فرانسه از همه خبرگزاری ها استفاده می کرد جهت انتشار اخبار نهضت، این دلیل وابستگی جریان مبارزه به حکومت عراق و بیگانگان بود؟ البته روشن است که این یک فرصت است البته هر جامعه و نظام سیاسی بدنبال منافع خودش است و برای تامین بیشتر منافعش عمل می کند و ما همه باید به این نکته توجه داشته باشیم اما این نباید ما را دچار داوری نادرست کند .


اینکه دائم دم از وحدت زده شود کافی نیست بلکه لازمه تحقق این شعار داشتن سعه صدر است و اینکه انقلاب و نظام را متعلق به همه مردم و ۷۵ میلیون شهروند ایرانی بدانیم و الان هم بنده اعلام می کنم که این دولت مستقر است و مسئولیت دارد و باید پاسخگوی مردم باشد هر چند مشروعیت ندارد و قانونی نیست چون رای مردم را نگرفته است . ما اعلام کرده و می کنیم که خواستار اجرای همین قانون اساسی هستیم چون خیلی ظرفیت دارد که مغفول مانده است و برخی اصول و بطور خاص اصولی که در فصل حقوق ملت آمده است در اجرا به فراموشی سپرده شده است منتهی آقایان می خواهند با عدول از قانون و با تکیه بر زور و چماق و تهمت امور را به پیش ببرند تا قدرتشان حفظ شود . به این جهت امیدواریم که اینها در نحوه نگرش و رفتارشان باید تجدید نظر کنند و دریابند که کشور را به نحو دیگر و قانونمند هم می شود اداره کرد که همه راضی باشند و بهره برند و آرامشی پویا و نه قبرستانی و استبدادی حاکم شود . ما براین باوریم که کل قانون اساسی باید اجرا شود و نه اینکه یک اصلش وحی منزل تلقی و اجرا شود و بقیه اصول به فراموشی سپرده شود و در مورد امام نیز باید کل سخنان و سیره عملی ایشان ملاک و معیار باشد و نه اینکه با نگاهی خاص سر و ته سخنان ایشان زده شود و به آن استناد شود. ما خواست و نظرمان روشن است و جنبش مردمی هم پس از انتخابات و در اعتراض به نتیجه اعلام شده براه افتاده است همین خواست را دارد و امیدوارم با صبر و بردباری مردم در سال آینده بتوانیم به این خواست دست یابیم .


سيد محمد خاتمي: سبز نماد طراوت و روشنی و دوستی است

سيد محمد خاتمي در جمع انجمنهاي اسلامي دانشگاهيان:
سبز نماد طراوت و روشنی و دوستی است


. ادامه راه سبز (ارس): به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمي، رییس جمهور سابق کشورمان در دیدار با جمعی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و نمایندگان انجمن در دانشگاههای تهران؛ تربیت مدرس؛ امیر کبیر؛ تربیت معلم و شهید بهشتی سخناني ايراد كردند. ايشان در بخشي از سخنانشان عنوان كردند: «نوروز نشانه نبوغ و موقع سنجی ایرانی؛ اعتدال خواهی و و نشاط جویی و طراوت خواهی ایرانی است.انتخاب این لحظه به عنوان اول سال درست در موقعیتی كه كل طبیعت در معتدل ترین موقعیت خود قرار می گیرد نشانه نبوغ و ابتكار است. من این عید را به همه ایرانیان عزیز در هركجا كه هستند تمام انها كه به ایران علاقه دارند و دلشان برای ایران می تپد تبریك عرض میكنم.» ايشان در بخشي ديگر از سخنانشان فرمودند: «بینید تهمت ها و نسبت های عجیبی که یک جریان به مخالفان خودش داده است و بدتر اینکه این مسائل مبنایی قرار بگیرد برای برخورد و مقابله با جریانی که نمی پسندد اینها مساله ای است که خطرناک است و بارها هم گفته ام اینجا مساله مواجه اصولگرایی و غیر اصول گرایی نیست کم نیستند اصولگرایان عاقل؛معتدل و منطقی ولی جریانی تند وجود دارد ؛جریانی که می کوشد مقدسات یعنی خدا و پیامبر واسلام را و نیزامام ورهبری را ؛همه آنچه که در جامعه ما مورد احترام است و نقش اساسی در جامعه دارد به نفع یک جریان فکری و رفتاری انحرافی مصادره کند.... آن کسی به نظام و امام و انقلاب لطمه می زند که سعی می کند این چنین وضعی را در جامعه ایجاد کند و بذر کینه و نفرت و برخورد و خشونت را بپراکند.»

مشروح سخنان سيد محمد خاتمي را در زير مي خوانيد:


در آستانه عید نوروز قرار گرفته ایم در میان یادها و نام ها ؛نوروز ایرانی ترین نام و یاد است که مورد تایید اسلام هم قرار گرفته است و حتی دعای مخصوصی به این مناسبت نیز وارد شده است .نوروز واقعا برای ما ایرانیان و تمام کسانی که تحت تاثیرفرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی هستند و نیز کسانیکه علاقه مند به ایران و عظمت ایران در طول تاریخ بودند؛عید است.

نوروز نشانه نبوغ و موقع سنجی ایرانی ؛اعتدال خواهی و و نشاط جویی و طراوت خواهی ایرانی است.

انتخاب این لحظه به عنوان اول سال درست در موقعیتی که کل طبیعت در معتدل ترین موقعیت خود قرار می گیرد نشانه نبوغ و ابتکار است.

هر جا که که فرهنگ ایرانی مورد توجه است نوروز نیز مورد توجه است؛ همه ی سنت ها و رسم هایی که مورد نوروز در ایران وجود داشته درس اموز و قابل تامل است.نظیرخانه تکانی؛زدودن گرد و غبار از ظاهر زندگی و طبعا زدودن گرد و غبار از دل ها ؛از این موقعیت استفاده کردن برای دید و بازدیدها؛رفع کدورت ها برای تقویت دوستی ها و پیوستگی ها در جامعه ؛برای اینکه سال را با نزدیکی و محبت به همدیگر و پشت سر گذاشتن کدورت ها و مسائلی که در زندگی هست شروع کردن به امید اینکه سراسر سال نو باشد و ان شعار معروفی که هست و خیلی هم گرامی است"نوروزتان پیروز هر روزتان نوروزباد" این را در عمل هم ایرانی مورد توجه قرار می دهد.

من این عید را به همه ایرانیان عزیز در هرکجا که هستند تمام انها که به ایران علاقه دارند و دلشان برای ایران می تپد تبریک عرض میکنم و به خصوص برای ملت بزرگوار ایران که نوروز متعلق به اوست؛ملتی که افتخارات بزرگی داشته است و علاوه بر نوروز تقویمی؛نوروز های زیادی در تاریخش وجود داشته از جمله این نوروزها پذیرش اسلام با اغوش باز است.

ایرانی که هیشه نو خواهی ؛عدالت خواهی؛ حق طلبی؛ خدا پرستی در متن فرهنگش وجود داشته در چهره اسلام همه اینها را دید و با اغوش باز آن را پذیرفت و همه ظرفیت تاریخی و اجتماعی و فکری خودش را در اختیار اسلام قرار داد و سبب ایجاد تمدن بزرگ و فرهنگ فاخر اسلامی شد.

بخصوص ایرانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان یک خصوصیت دیگر هم داشتند که پذیرفتن اسلام یا احترامشان به اسلام از دیدگاه و زاویه تعبیر و تفسیری بود که امام علی بن ابیطالب و اهل بیت عصمت و طهارت از اسلام داشتند یعنی اسلام عدالت و اسلام عقلانیت و این هم نشانه اعتدال طلبی و عدالت جویی ملت ایران است و ما هم به ان افتخار می کنیم.

در همه ایرانیان نه تنها شیعیان؛هر کس ایرانی است محبت و سرسپردگی به اهل بیت و نیز نگاه به اسلام و دین خدا از زاویه دید عدالت خواهانه و عقل گرایانه امیرالمومنین (ع) را می بینیم .

در دوران اخیر مشروطیت نوروز دیگری در تاریخ ما بود؛همچنین انقلاب اسلامی ما نوروز بزرگ تاریخی و معنوی دیگر بود و اغاز یک حیات طیبه جالب در جامعه ما بود.

انقلاب ما انقلاب بزرگی است و همه دنیا شاهد بود که بدون توسل به زور و سلاح در مقابل رژیمی که مجهز به انواع سلاح ها و سازمان های مقتدر اطلاعاتی و نظامی و امنیتی بود و نیز با پشتوانه و حمایت قدرت های بزرگ بین المللی با دست تهی با کلام و منطق با محبت با گل در برابر گلوله ایستاد و با حضور فراگیر مردم این انقلاب پیروز شد.

این نوروز نوروز بزرگی برای ما بود و چشم اندازی را به روی ما وبه سوی اینده بهتر گشود و از دل انقلاب ما جمهوری اسلامی بر امد.

حکومت هایی که نام جمهوری اسلامی دارند الان موجودند و حضور دارند یا مثلا یک نوع حکومتی در همسایگی ما تحقق پیدا کرد که نه تنها خیانت و جنایت به ان ملت بزرگ و با سابقه بود بلکه بسیار لطمه به اسلام زد؛چهره اسلام را خشن ضد حقوق بشر پیشزفت و علم و ترقی نشان داد.

اما در اینجا ملت ایران با بزرگواری خودش و با استمداد از همان عقلانیت و عدالت خواهی اسلامی که ایرانی پذیرفته بود و مورد احترامش بود و با رهبری ممتاز و شجاع حکیم و کار امد توانست که این انقلاب را پیروز کند و جمهوری اسلامی را تاسیس نماید.
همه ما دلبسته به اسلام و انقلاب هستیم.همه ما به اینکه در این موقعیت جمهوری اسلامی تحقق پیدا کرده خشنودیم البته ممکن است امروز هم بینش ها و گرایش هایی وجود داشته باشد که خیلی سازگاری با ان محتوای انقلاب اسلامی و راه و رسمی که امام معین کرد و مردم ما به ان رای دادند نداشته باشد

یکی از فاجعه های بزرگ همین است که تفکری که به ان اسلامی که در انقلاب بود ایمان ندارد با امام و اندیشه او هم سازگار نیست و بخواهد میداندار عرصه شود اسلام و انقلاب حاصل کارش جمهوری اسلامی و محوریت مردم؛ تامین امنیت مردم و زمینه سازی برای پیشرفت همه جانبه جامعه است ؛ ایجاد عدالت به عنوان معیار و ملاک رابطه میان افراد با یکدیگر و رابطه حکومت با مردم و نیز شخصیت دادن به مردم که بتواند حرف بزند انتقاد بکند حکومت را روی کار بیاورد؛حکومت را بدون توسل به زور کنار بگذارد؛برای انتقاد کردن از حکومت هزینه نپردازد.این اسلامی است که مورد توجه بود و ما این اسلام و جمهوری اسلامی را می ستاییم و هستند کسانی که این اسلام را قبول ندارند.هر چند خیلی هم تظاهر به اسلامیت و انقلابی گری می کنند.

اگر نگرانی وجود دارد به خاطر وجود این تفکر نیست اصلا ما معتقدیم که با تفکر نمی توان جنگید با تفکر می توان بحث و گفتگو کرد یا طرفین همدیگر را قانع کنند و یا حداقل این زمینه را بوجود اورند که مردم با ازادی کامل میان فکرها چیزی را انتخاب بکنند کسی متوسل به زور نشود اما خطر این است که تفکر انحرافی به نام اسلام"من جسارت به هیچ کس و هیچ چیز نمی کنم برای فکر هم احترام قائلم ولو اینکه ان تفکر را قبول نداشته باشم" اما جفا این است مردم انقلابی بکنند امام و راهکاری داشته باشند تفکری بیاید و خودش را به جای ان تفکر جا بیاندازد و اجازه بروز و ظهور به هیچ گرایشی ندهد.بدتر از اینکه راه انتخاب را به روی مردم ببندد.

مرزبندی شدیدی بکند توهم وتفکری که با اسلام سازگار نیست بگوید عین اسلام و انقلاب است و جز ان هم حق ظهور و بروز نداشته باشد و متاسفانه بخواهد در بعضی دستگاهها نفوذ کند و نیز دل های پاک و صاف جوانان خوب و فداکار ما تحت تاثیر قرار دهد و به جای اینکه این دلها پر از محبت به یکدیگر باشد خدای ناکرده پر از کینه توزی به بخش های جامعه و اتفاقا بخش هایی کند که نشان داده اند که دلبستگیشان به امام و انقلاب زیاد است این؛امر خطرناکی است.

مساله مهم این است که ما باید برای نظاممان و اندیشه هایی که معتقدیم ان اندیشه ها اصیل است و معتقدیم مردم ما به ان اندیشه ها و گرایش ها علاقه مند بودند و برای ان فداکاری کردند و جان دادند و به انتظار اینکه یک زندگی مطلوب و عالی داشته باشند به صحنه امدند این امر نباید لطمه نبیند ما در این موضع بوده ایم و هستیم و خواهیم بود و صحبت خواهیم کرد و معتقدیم باید فضایی فراهم شود که از این خط مشی و روال و روش استفاده شود و جلو برویم.

متاسفانه امروز می بینیم که راهها از هر جهت برای گروهها و جریاناتی باز است که همین تفکر انحرافی را دارند و با کمال بی باکی مخالفان اندیشه خودشان را متهم به انواع اتهامات می کنند راه برایشان باز است امنیت برایشان وجود دارد و حتی سعی می شود ان تفکر تفکر نظام و حکومت در جامعه القا شود .

از یک طرف راهها به سوی نیروهای نخبه جامعه بسته می شود و از طرف دیگر فضای نا مناسبی در جامعه ما ایجاد می شود.

ببینید تهمت ها و نسبت های عجیبی که یک جریان به مخالفان خودش داده است و بدتر اینکه این مسائل مبنایی قرار بگیرد برای برخورد و مقابله با جریانی که نمی پسندد اینها مساله ای است که خطرناک است و بارها هم گفته ام اینجا مساله مواجه اصولگرایی و غیر اصول گرایی نیست کم نیستند اصولگرایان عاقل؛معتدل و منطقی ولی جریانی تند وجود دارد ؛جریانی که می کوشد مقدسات یعنی خدا و پیامبر واسلام را و نیزامام ورهبری را ؛همه آنچه که در جامعه ما مورد احترام است و نقش اساسی در جامعه دارد به نفع یک جریان فکری و رفتاری انحرافی مصادره کند.همه جریان های دیگر منکوب و مطرود شوند نه تنها امکان حضور نداشته باشند بلکه به عنوان کسانیکعه باید با انها برخورد شود مطرح گردد و این امر خطر ناک است.

آن کسی به نظام و امام و انقلاب لطمه می زند که سعی می کند این چنین وضعی را در جامعه ایجاد کند و بذر کینه و نفرت و برخورد و خشونت را بپراکند .

در حالیکه جامعه ما به لحاظ مدیریتی اقتصادی روابط خارجی و مسائل امنیتی مشکلات فراوان دارد و بجای اینکه اندیشه ها ازاد باشند و اینها را نقد بکنند تا اصلاح شود و دست اندرکاران امور را وادار بکنند که به منطق و به معیارهای قانون تن بدهند و نیز با انتخاب ازاد ،مردم بیایند و انتخاب کنند ان چیزی که مورد خواستشان است .برای این با ایجاد مرزبندی ها تصنعی و توهمی زمینه گسست و بد بینی را فراهم آورند.

سابقه همه شما استادان و دانشمندان مومن؛ مشخص است دین داریتان ؛دلبستگیتان به انقلاب و به عنوان کسانیکه در مهمترین بخش جامعه ما یعنی جامعه دانشگاهی و فرهیخته ما حضور داشته اید. مشخصه شما دفاع از اسلام و انقلاب و ایران در مقابل بسیاری از افکار دیگرکه وجود داشته بوده است .البته شما معتقد بودید که با افکارباید با منطق روبرو شد نه با چماق؛نمی شود با زور و خشونت و ارعاب جلوی بروز اندیشه را گرفت با زور اندیشه از بین نمی رود.اندیشه درونی میشود و چون نمی تواند ازادانه با امنیت ابراز شود بصورت جریانات بسیار خطرناکی در میاید و منشا مشکلات بزرگ اجتماعی می شود.شما در مسیر دفاع از اسلام از حقوق و حرمت مردم و پیشرفت علم و دانش تلاش کرده و می کنید.

باعث تاسف است که این طور جریانات سالم و سابقه دار نه تنها برای حضور داشتن و فعالیت کردن محدودیت دارند بلکه گاه متهم به اتهام هایی نا روا می شوند و در معرض برخوردهای نا پسند قرار می گیرند.

امروز واقعیت هایی در جامعه وجود دارد که مخصوصا حاکمیت و حاکمان باید متوجه این مسائل باشد تا بتواند مشکلات را حل کنند.

با رجوع به روش و سنت پیامبر(ص) و امام علی(ع) و دیگر بزرگوارانی که در تاریخ بودند بیاییم ببینیم ایا واقعا اعتراض و انتقاد را به عنوان دشمنی براندازی و نابودی در نظر می گرفته اند یا تشویق می کردند که جامعه حرفش رابزند و انتقاد بکند؟حکومت اگر معتقد باشد برامده از اراده مردم است باید در مقابل اراده مردم تسلیم باشد و گوش به فرمان مطلبی باشد که در جامعه بیان می شود.

شنیدن حرف نخبگان یعنی شنیدن واقعیت هایی که در جامعه وجود دارد و نیز شنیدن راهکارهایی است که اگر به کار بسته شود دوام نظام و جامعه و سلامت ان بیشتر رعایت می شود.

اصرار ما این بوده و هست که باید در چارچوب قانون عمل کنیم ؛قانون اساسی یک کل منسجم است باید همه آن را مورد توجه قرار داد و به ان عمل کرد؛ نمیشود بخش خاصی از ان را با تفسیرها و تعبیرهایی که با روح قانون اساسی مخالف است گرفت و از بخش های عظیمی از ان غفلت کرد.

حرف ما اصلاح طبان برگشت به کل قانون اساسی و پذیرش داوری آن است.

دولت حق ندارد بر خلاف قانون اساسی عمل کند واگر کسی به ان اعتراض کرد او دلسوز انقلاب است و نه معاند نظام!و نیز گروهها و جریانات و افکار و افراد هم حق ندارند خارج از قانون اساسی حرکت کنند.

در این انتخابات اصلاح طلبی عنوان سبزرا انتخاب کرد که تعبیر قشنگ و خوبی است؛سبز نماد طراوت و روشنی و دوستی است.سبزی که مطرح شد سبزی است که دلبسته به انقلاب اسلامی است و نسبتی با سلطه طلبان و منحرفان ندارد.

ملت ما با انقلاب خود نظام سلطنتی و استبدادی وابسته را با قدرت کنار گذاشت و نیز تروریست ها و خشونت گرایان را دفع و رفع کرد محال است که دوباره به آن برگردد و جنبش سبز ؛حرکت اعتراضی یا عنوان دیگری که داشته باشد دلبسته به نظام است و اگر حرفی دارد اینکه بعضی رفتارها و سیاست هایی که با معیارهای اصلی انقلاب و قانون و مصلحت جامعه نمی سازد اصلاح شود.

اتفاقا یکی از دستاوردهای بزرگ جریانات اخیر این است که حتی دشمنان بیرونی که همیشه با اتکا به گروههای معدود منحرف؛ پر ادعای و مطرود از ملت را به عنوان اپوزوسیون انترناتیو مطرح می کردند متوجه شدند اینها در کشور ما جایگاه و پایگاه ندارند و مردم علاقه به اسلام و انقلاب و البته حق حاکمیت خود شان دارند.اتفاقا یکی از کارهایی که در روش های تبلیغاتی رسمی که می شود این است که دوباره همان جریانات مرده برای اینکه به دروغ حرکت اعتراضی ملت ایران را منتسب به انها کنند ؛ انها را زنده و بزرگ می کنند.

اگر همه بتوانند حرفشان را بزنند و انتخابات خوب داور مساله باشد خیلی از مسائل حل می شود.

توقع ما از قوه قضاییه برخورد با منطق طبق قانون اساسی و ایین دادرسی است چگونه است که کسانی با اتهاماتی سست به سختی مورد برخورد واقع می شوند ولی جریانات منحرف آزادانه به همه کس و همه چیز؛به مراجع تقلید به عالمان وارسته؛به شخصیت های انقلابی و با سابقه و هر کس که نمی پسندند بدترین اهانت ها و برخوردها را می کنند ولی کسی به کارشان کاری ندارد؟

انتظار ما این بود در استانه عید فضای نا سالم حاکم عوض شود؛زندانیان ازاد شوند و احزاب و گروهها بتوانند کارشان را در چارچوب انجام بدهند و مسئولیتش را هم بپذیرند.

باید از انچه در این مدت گذشت پند بگیریم و راهی دیگر جز انچه جریان داشته است انتخاب کنیم حال هم هنوز زمینه وجود دارد اگر زندانیان آزاد شوند بگیر و ببندهای مضر خاتمه یابد؛جریانات و افراد از ازادیهای مصرح قانونی برخوردار باشند حرفها و نقد ها و نیز فعالیت ها در چارچوب قانون میسر گردد و نیز زمینه سازی شود که انتخابات سالم و بی مساله و ازاد برگزار شود بسیاری از مسائل حل می شود.

جامعه می تواند با وجود تنوع ها و تفاوت ها با هدف وحدت برای استقرار همه جانبه مردم سالاری سازگار با دین و پیشرفت همه جانبه با نشاط به سوی اینده بهتر حرکت کند.

و چنین باد!بار خدایا ای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای پیاپی اورنده روزان و شبان ای گرداننده سالها و حالها ؛حال ما را بهترین حال کن.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*

به گزارش روابط عمومی دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی همچنین در آغاز این دیدار استادان و مدرسان مطالب خود را بیان کردند و در توضیحی اعلام کردند:

- انجمن اسلامی دانشگاهها از اغاز دهه 1360 بر اساس تاکید بر خط امام و ارزش های انقلاب تشکیل شده و همچنان بر این هویت اصرار دارد.

- متاسفانه چندین نفر از متدین ترین نیروهای فعال انجمن از جمله اقای دکتر داوود سلیمانی و دکتر بهزادیان ن‍ژاد همچنان در بند هستند ان هم با اتهامات واهی.

- ما بر این باوریم که متاسفانه تداوم رفتارها و سلب ازادی ها مدنی مردم به بنیان های مشروعیت نظام اسیب می رساند.

- دلسوزان موثر باید در جهت کاهش فشارها و روش های نادرست که تنها راه بازسازی اعتماد مردم و حفظ و تقویت مشروعیت هاست تلاش نمایند و انجمن اسلامی مدرسین در این مسیر تلاش می کند.

- ما معتقدیم نیروهای اصلاح طلب باید مراقبت نمایند که کوچکترین بهانه برای طرح برچسب های ناروا به طرف مقابل ندهند.توده مردم؛متدین ها زیر فشار تبلیغات و اتهام زدن های یکسویه رسانه های دولتی هستند و ما باید برای روشن گری انها تلاش نماییم.

- همچنین ابعاد غیر سیاسی مشکلات مردم وهم باید سهم بیشتری در توجه منتقدین اصلاح طلب به خودش اختصاص دهد و نا کارامدیهای اقتصادی و فرهنگی بیشتر مورد توجه باشد.

- مقابله با طرح های تفرقه افکنانه که کوشش می کنند نیروهای اصلاح طلب و به ویژه سران شقاق و بدبینی ایجاد کنند؛ضرورت دیگری است که باید خیلی به ان توجه داشت.

- خبر دیدار ها و هماهنگی ها ی رهبران جبهه اصلاحات برای مردم امید افرین است و بر تداوم و تقویت ان تاکید داریم.

همسر عرب سرخی؛ بهار را به انتظار می نشینم که سبز بودنش جرم نیست

همسر عرب سرخی؛
بهار را به انتظار می نشینم که سبز بودنش جرم نیست

. ادامه راه سبز«ارس»: مریم قدس، همسر فیض الله عرب سرخی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که همچنان در بند است، در مطلبی که در وبلاگ خود منتشر کرده نوشته است: «گذشت … دویست و پنجاه روز یعنی شش هزار ساعت یا سیصد و شصت هزار دقیقه و باز هم دقیق تر بیست و یک میلیون و ششصد هزار ثانیه ! افسوس که فقط احساس درونیم می تواند لحظه هایش را برشمارد ، لحظه لحظه های فراق و هجران را که هر یک قرن ها گذشت.»

متن كامل اين نوشته را در زير مي خوانيد:

و اینک در آغاز بهار و فصلی نوین ، ثانیه ها را می شمارم و لحظه ها را می بلعم به امید لحظۀ شکستن دیوارها و فرو ریختن فاصله ها ، در آرزوی شکفتن غنچه های لبخند بر لبان منتظران که آزادگان در بندشان را به استقبال می روند .

سفرۀ هفت سین گسترانیده شد در حالیکه سبزه، سخت آزرده و محزون است و ماهی های قرمز ، گریانند و افسرده .

سنبل، دیگر نمی طراود و سرکه، آرام آرام ظرفش را به نابودی می کشد .

سفره را خاک غربت گرفته و اطرافش سیاهی و غم .

کجایند بلبلان عاشق تا غزل رهایی سر دهند و بال زنان تا کوی عدالت ، اوج بر گیرند ؟

زمین هنوز زنده است و پا بر جا ، و من فریادش را می شنوم که در گوش زمان می پیچد :

“ای عفریت بد دل زمستان ! من مانده ام تا رسیدن بهار را نظاره گر باشم . درختان من که ریشه در اعماق دارند، با طلیعۀ بهار بیدار می شوند و هوا را آکنده از عطر خوش میوه ها و شکوفه ها می سازند و تو چه داری جز رسوایی و روسیاهی ؟ چه خوش گفته اند پیشینیان که زمستان می رود و روسیاهی بر ذغال می ماند ”

پس بهار را زمزمه می کنم تا تو بیایی قهرمان من ، نه فقط تو که همۀ قهرمانان سبز میهنم … و مگر بهار جز این است ؟ بهار من ، بهار ما و بهار همۀ درد آشنایان مظلوم تاریخ .

بهار را به انتظار می نشینم که دیگر سبز بودنش جرم نیست و اینهمه زیبایی حقیقت را به رخ می کشد .

چه سالی گذشت بر ما و چه خوش درخشیدی همسرم که نام “فیض الله” بر قله های افتخار می تابد و بهار با تمام زیبایی در جبین تو گره می خورد .

و من به خون شهیدان سوگند می خورم محکم تر از همیشه به اتکاء عزم آهنین تو ایستاده ام که ستون های زندان را به زانو درآورده ای.

در این بهار ، شاید بیایی تا برایت قصه ها گویم از دلتنگی ها و مرارت ها …

شاید تو بیایی و من مبهوت شرف و ایمانت فراموش کنم غصه ها و رنج ها را و این نه حکایت من که شرح فراق دل های بسیاری است .

گفته بودم تو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی...