۹/۰۳/۱۳۸۸

علی شکوری راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی در گفتگو با روزنامه خبر تحلیل خود از شرایط موجود را بیان کرده و در خصوص چرایی وقایع اخیر و ایراد برخی اتهامات به حزب مشارکت ایران اسلامی به بحث پرداخت. متن کامل و سانسور نشده مصاحبه دکتر شکوری راد با روزنامه خبر را بخوانید:

شرایط احزاب ، فعالان سیاسی و در نمایی کلی تر فضای ایجاد شده در حوزه سیاسی و حتی اجتماعی پس از انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری دهم، به شکلی بود که با گذشت بیش از 5 ماه از رخداد آن همچنان شرایط عادی بر کشور حاکم نشده است . هر چند این شرایط خاص به نوعی از فردای 3 تیر 84 کلید خورده و در طول 4 سال گذشته نیز رگه هایی از آن مشاهده شد اما در جریان انتخابات اخیر به اوج رسید . شاید به همین دلیل است که برخی تحلیلگران از 22 خرداد 88 به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ پس از انقلاب نام می برند .

در این شرایط محدودیت های ایجاد شده برای منتقدان وضع موجود - حتی اصولگرایان منتقد و میانه رو – به انضمام بازداشت فعالان سیاسی باسابقه اصلاح طلب و تعدادی از مردم معترض و آسیب وارد شدن به برخی از آنها ، اختلاف نظر ها درباره تداوم وضعیت فعلی را افزایش داده است .

علی شکوری راد عضو شورای مرکزی یکی از احزابی است که در این مدت بیشترین میزان بازداشت اعضا را به خود دیده و اتهاماتی در خصوص آن مطرح است . نماینده مجلس ششم که از فعالان دانشجویی عضو دفتر تحکیم وحدت در دوران تحصیل نیز به شمار می رفت در گفتگو با خبر ، تحلیل خود از شرایط موجود را بیان کرده و در خصوص چرایی وقایع اخیر و ایراد برخی اتهامات به حزب مشارکت ایران اسلامی به بحث پرداخت . او تغییر فاز اصلاح طلبان و نیروهای معترض را رد کرده و همچنان به تداوم حرکت اصلاحی معتقد است . آنچه در پی می آید متن این گفتگوست.

*در چند ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری با توجه به کم‌سابقه بودن اتفاقات رخ داده، گستردگی بازداشت فعالان سیاسی، محدود و یا پلمب شدن دفتر برخی احزاب منتقد و... برخی بر این باورند که فعالیت سیاسی منتقدانه در چارچوب نظام دچار تغییراتی خواهد شد. آیا احزاب اصلاح‌طلب که همواره اعلام کرده‌اند که در چارچوب قانون و آرمان انقلاب حرکت می‌کنند با توجه به اتفاقات اخیر، به نوعی تغییر فاز در حرکت سیاسی دست خواهند زد؟ فعالیت‌های سیاسی که تا پیش از انتخابات در کشور صورت می‌گرفت در دو سطح انجام می‌شد. یک سطح آن منتقدانی بودند که درون نظام تعریف شده و راه ورود به قدرت، اثر‌گذاری بر روند‌ها و سیاست های غلط و اصلاح امور را از طریق روش‌های قانونی و مسالمت‌آمیز، و فعالیت سیاسی برای در اختیار گرفتن نهاد‌های انتخابی و همزمان رایزنی و تحرکات‌مدنی در سطح جامعه دنبال می‌کردند. سطح دیگر اما نیرو‌هایی بودند که از امکان دستیابی به قدرت سیاسی و ورود به حاکمیت محروم شده و به شیوه‌های دیگری به کار سیاسی می‌پرداختند. به نظر می‌رسد اتفاقی که پس از انتخابات رخ داد این است که بخش اول تقسیم‌بندی فوق که به مبارزات سیاسی در چارچوب قانون اساسی و درون نظام معتقد بود با سد شدن راه خود مواجه شده‌اند. به بیان دیگر تلاش شده و می‌شود تا اصلاح‌طلبان و سایر نیرو‌های قانونی منتقد به سمت طیف دوم رانده شوند.

*یعنی اصلاح‌طلبان به عنوان دسته‌اول تقسیم‌بندی شما به خروج از روند قبلی اعتقاد ندارند؟ پس چرا رسانه‌های حامی دولت آنها را به ساختار‌شکنی متهم می‌کنند؟ خیر، اصلاح‌طلبان و همه نیرو‌های دسته نخست، تلاش کرده و می‌کنند تا این فرصت و امکان همچنان محفوظ باقی بماند.

*چه کسانی و با چه هدفی در تلاش هستند تا منتقدان درون نظام به سمت گروه دوم یعنی اپوزیسیون رسمی «رانده» شوند؟ کسانی هستند که در هسته مرکزی و اصلی قدرت قرار داشته و کمترین توجهی به منافع کشور و حتی مصالح خود ندارند.

آنها در 12 سال گذشته و پس از دوم خرداد، دست به تحرکات و اتخاذ روش‌هایی زده‌اند که دایره شمول و چتر نظام را به طور مداوم، کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌سازد. این دسته از صاحبان قدرت در تلاش هستند تا مخالفان سیاسی خود را که از نیرو‌های اصلی انقلاب به شمار می‌روند، به بیرون از چارچوب نظام پرتاب کنند و حوادث پس از انتخابات، بیش از گذشته، این استراتژی آنها را افشا کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر