سعید شریعتی:
کماکان خود را عضو حزب مشارکت میدانم
. ادامه راه سبز«ارس»: عضو جبهه مشارکت تاکید کرد:«چون من بیش از آنكه خود را مستعفی از حزب بدانم، مستوفی حزب هستم. مستوفی به معنای حسابدار و پاسبان دارایی است. و از ریشه وفا است. من اگر استعفا دادم برای آن بود كه راه برای استیفای حقوق حزب باز بماند. در هر صورت من كماكان خود را عضو حزب میدانم و به مرامنامه و تعهدات حزبیم وفادارم. من هنوز خود را سبز میدانم، البته یك انقلابی سبز نه یك سبز انقلابی.»
به گزارش پارلماننیوز، در پی نقل جملاتی تقطیع شده از سعید شریعتی در رسانههایی چون تابناک و برنا و جوسازیهای کیهان با استفاده از این سخنان تحریف شده، سعید شریعتی در سایت شخصی خود متن کامل سخنان خود را منتشر کرد، که بخشی از آن را منتشر میکنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب خطاب به تابناک نوشته است:« برخی از آنها را پیرو درج خبری قلیه و قورمه و تحریف شده از سخنرانی دو ساعت و نیمه بنده در دانشگاه علوم پزشكی مشهد به نقل از خبرگزاری برنا در آن سایت خواهشمندم كه بر اساس عرف رسانه ای و اخلاق مطبوعاتی توضیحات زیر را كه حاوی اصل مباحث مطرح شده از سوی من در آن سخنرانی است در سایت تابناك جهت اطلاع خوانندگان محترم درج نمایید.این توضیحات را برای تابناك مینویسم و نه برای برنا. چرا كه اساسا خبرگزاری برنا را در عداد خبرگزاریها و رسانه های امانت دار و حرفه ای نمیدانم بلكه آن را باشگاهی بهره بردار از بیت المال مسلمین اما ابزاری برای سوءاستفاده یك جریان خاص در جهت ایجاد تبلیغات روانی علیه رقبای سیاسی تلقی می كنم و تبعا هر نوع ارتباط با این رسانه را بی فایده و توهین به سایر رسانههای آزاد و امانت دار میدانم. كاش خبرگزاری سازمان ملی جوانان اینقدر كودكانه به اعمال تحریف و تنظیم جهت دار مواضع رقبای سیاسی دست نمیزد و عرض خود نمیبرد و زحمت ما نمیداشت.»
سعید شریعتی در پاسخ به سؤال تعدادی از دانشجویان در مورد آنچه اعترافات وی در دادگاه و مغایرت آن با نظرات قبلی وی میخواندند عنوان داشت:«آن دادگاه دادگاه من نبود و من در دادگاه غیرعلنی محاكمه شدم. هیچ یك از اتهاماتی كه بر من وارد شده بود را نپذیرفته ام و دفاعیه كامل و جامعی در رد اتهامات وارده علیه خود تنظیم كرده و به دادگاه دادهام كه انشالله پس از ابلاغ حكم قطعی در اختیار افكار عمومی قرار خواهم داد.»
وی در پاسخ به سؤالی در مورد استعفایش از حزب گفت: « من در نقطه ای از حركت سیاسی خودم ناگزیر بودم كه بر حسب پایبندی به اخلاق تشكیلاتی و اصول كار جمعی بر حسب دلایل و ضرورتهایی كه برای تصمیم شخصی خود داشتم استعفای خودم را از مقام حزبی ام اعلام كنم. طبیعی است كه كار جمعی اقتضا نمیكرد كه من خودسرانه تصمیم شخصی بگیرم و بدون آنكه تحفظ جمع را از كار خود نشان بدهم و از شورای مركزی حزب كناره گیری نكنم مواضع شخصیم را در معرض افكارعمومی قرار بدهم. لذا ابتدا استعفای خود را اعلام داشتم و در خلال آن نظرات شخصیم را عنوان نمودم. به هر حال از معنای لغوی استعفا كه طلب عفو و عذرخواهی است كه بگذریم، استعفا دو طرف دارد، یك طرف من بودم كه اخلاقاً در آن شرایط باید از جایگاه حزبی ام اعلام استعفا می كردم و یك طرف شورای مركزی حزب بود كه تا آنجا كه مطلعم تا كنون هیچ نشستی برای رسیدگی به استعفای اعضای خود تشكیل نداده و بر اساس آنچه در سایت رسمی حزب منتشر شده است دوستان استعفای ما را نپذیرفتهاند.»
عضو جبهه مشارکت با اشاره به پوستر تبلیغی برنامه گفت: «دوستان در این پوستر اشتباهاً درست نوشته اند كه فلانی عضو مستوفی حزب مشاركت. چون من بیش از آنكه خود را مستعفی از حزب بدانم، مستوفی حزب هستم. مستوفی به معنای حسابدار و پاسبان دارایی است. و از ریشه وفا است. من اگر استعفا دادم برای آن بود كه راه برای استیفای حقوق حزب باز بماند. در هر صورت من كماكان خود را عضو حزب میدانم و به مرامنامه و تعهدات حزبیم وفادارم. من هنوز خود را سبز میدانم، البته یك انقلابی سبز نه یك سبز انقلابی.»
شریعتی در پاسخ به دانشجویی كه عنوان می كرد شما پیش از دستگیری مردم را به خیابان دعوت كردید و حال پس از رفتن به زندان میگویید آوردن مردم به خیابان اشتباه بود عنوان داشت:« اگر شخص من منظورتان است كه به گواهی اسناد موجود من از همان ابتدا مخالف دعوت مردم به خیابانها بوده ام و اظهارات من در جلسات ستاد و همچنین دفتر سیاسی 23 خرداد حزب مشخص است. از آن گذشته حزب ما و حتی شخص آقای موسوی در حضور دو میلیونی روز 25 خرداد نقشی نداشتیم. مردم معترض، خودجوش به صحنه آمدند. اساسا ما نمیتوانستیم مردم را به خیابان دعوت كنیم چون تنها پنج ساعت پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات و پیش از پایان جلسه دفتر سیاسی دبیركل، معاونان و اعضای ارشد شورای مركزی و دفتر سیاسی حزب، پیش از هر گونه اعلام موضعی در محل دفتر حزب بازداشت شدند و روز بعد كه از زندان آزاد شدیم مردم معترض در خیابانها بودند. بیانیه حزب ما هم كه بنده به خاطر تهیه پیش نویس آن به اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی محكوم شدهام، حاوی هیچ دعوتی از مردم برای حضور در خیابان نیست، آنچه ما از معترضان به نتیجه انتخابات در آن بیانیه خواستهایم سازمان دادن اعتراضات در چارچوب قانون و رفتار مدنی و پرهیز از تنش و خشونت و آشوب بوده است. من اگر چه با صدور حتی همین بیانیه هم مخالف بودم اما در دادگاه رسیدگی به اتهاماتم از حق آحاد شهروندان برای اعتراض به نتیجه انتخابات در موعد قانونی به روشهای مشروع و مسالمت آمیز از جمله بهره گیری از حق مندرج در اصل 27 قانون اساسی دفاع كردم و به لحاظ استدلالات حقوقی از مفاد بیانیه حزب نیز بر اساس قانون احزاب و تبصره یك ماده هشتاد قانون انتخابات دفاع نمودم.»
وی تصریح کرد:« چه كسی تردید دارد كه رفتار و گفتار آقای احمدینژاد بر آتش نفرت سرباز كرده نیفزود. من به عنوان فردی مطلع به شما اعلام میكنم استراتژی آقای احمدینژاد و تیم مشاورانش در مناظره سیزدهم خرداد با آقای موسوی بر دو محور اساسی مبتنی بود اول معرفی آقای موسوی به عنوان عامل آقای هاشمی رفسنجانی و ثانیاً عصبانی كردن آقای موسوی و طرفدارانش. متأُسفانه علیرغم اینكه این دو راهبرد آقای احمدینژاد پیش از انجام مناظره برای ما و گروه مشاوران آقای موسوی روشن شده بود و آقای مهندس را مطلع كرده بودیم اما ایشان در دام استراتژی احمدینژاد افتاد. حقیقتاً هواداران آقای موسوی از برخورد آقای احمدینژاد عصبانی شدند و این خواست آقای احمدینژاد بود این عصبانیت بر فوران تنفر پس از انتخابات افزود.»
شریعتیی با تأكید بر لزوم رواداری انصاف در قضاوت در مورد شخصیتهای سیاسی و تصمیماتشان اظهار داشت:« شرط انصاف این است كه بر مبنای گفتگوهای مستقیمم با آقای موسوی شهادت دهم كه نیت و مقصود ایشان از اتخاذ چنین تصمیماتی خیرخواهانه و در جهت مصالح ملی و برداشت ایشان از حقوق و منافع ملی بوده است.»
وی در پاسخ به واكنش یكی از حضار كه میگفت ندا نمرده است این قاتل نداست كه مرده گفت:« این شعارها خیلی قشنگ است اما یقین دارم كه قاتل ندا هر كه هست الان راست راست راه میرود و تا اطلاع ثانوی از چنگال عدالت و قانون مصون است و هرگز این شعارها برای مادر ندا، ندا نمیشود.»
عضو جبهه مشارکت در پاسخ به سؤال یكی از دانشجویان در مورد نقش رسانههای بیگانه در انتخابات و حوادث پس از آن گفت:« رسانه های بیگانه بیش از هر چیز منافع دول متبوعشان را پیگیری میكنند و طبیعی است كه در مورد ایران هم آنان منافع خاص خود را دارند كه اجمالا در بی ثباتی و تضعیف جمهوری اسلامی است و بر این اساس از سفره آماده دعواهای انتخاباتی بهرههای خود را برده اند. اما در این مورد هم همه جناح های سیاسی باید منصفانه مورد نقد قرار بگیرند. به عنوان نمونه در مورد تلویزیون بی بی سی و هماهنگیهای راه اندازی آن، آیا منتقدان اصلاح طلبان تا كنون از خود یا مراجع ذی ربط سؤال كرده آند كه آقای صادق صبا با چه مجوزی و در پی چه نوع هماهنگیهایی چند ماه پیش از راه اندازی تلویزیون بی بی سی و كمتر از یكسال مانده به انتخابات برای مذاكره و ساخت فیلم مستند از اطراف و اكناف ایران در كشور ما حضور داشته است. پاسخ وزارت اطلاعات، وزارت خارجه، وزارت ارشاد دولت نهم، صدا و سیما، نیروی انتظامی و چندین نهاد و ارگان دیگر كه علی القاعده در جریان این سفر و هماهنگیهای آن بودهاند در مورد اهداف و برنامه های آقای صبا و تلویزیون بی بی سی مورد سؤال به این سؤال چیست. این جای سؤال بسیار دارد كه در كشوری كه یك دانشجوی مستند ساز برای گرفتن چند صحنه از اماكن عمومی باید از دهها مركز، مجوز فیلمبرداری دریافت كند، رئیس تلویزیون بی بی سی در اطراف و اكناف كشور تصویربرداری میكند و نهادهای ذی ربط از اهداف و برنامههای كوتاه مدت و بلند مدت وی و سازمان متبوعش بی اطلاع باشند.»
به گزارش پارلماننیوز، در پی نقل جملاتی تقطیع شده از سعید شریعتی در رسانههایی چون تابناک و برنا و جوسازیهای کیهان با استفاده از این سخنان تحریف شده، سعید شریعتی در سایت شخصی خود متن کامل سخنان خود را منتشر کرد، که بخشی از آن را منتشر میکنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب خطاب به تابناک نوشته است:« برخی از آنها را پیرو درج خبری قلیه و قورمه و تحریف شده از سخنرانی دو ساعت و نیمه بنده در دانشگاه علوم پزشكی مشهد به نقل از خبرگزاری برنا در آن سایت خواهشمندم كه بر اساس عرف رسانه ای و اخلاق مطبوعاتی توضیحات زیر را كه حاوی اصل مباحث مطرح شده از سوی من در آن سخنرانی است در سایت تابناك جهت اطلاع خوانندگان محترم درج نمایید.این توضیحات را برای تابناك مینویسم و نه برای برنا. چرا كه اساسا خبرگزاری برنا را در عداد خبرگزاریها و رسانه های امانت دار و حرفه ای نمیدانم بلكه آن را باشگاهی بهره بردار از بیت المال مسلمین اما ابزاری برای سوءاستفاده یك جریان خاص در جهت ایجاد تبلیغات روانی علیه رقبای سیاسی تلقی می كنم و تبعا هر نوع ارتباط با این رسانه را بی فایده و توهین به سایر رسانههای آزاد و امانت دار میدانم. كاش خبرگزاری سازمان ملی جوانان اینقدر كودكانه به اعمال تحریف و تنظیم جهت دار مواضع رقبای سیاسی دست نمیزد و عرض خود نمیبرد و زحمت ما نمیداشت.»
سعید شریعتی در پاسخ به سؤال تعدادی از دانشجویان در مورد آنچه اعترافات وی در دادگاه و مغایرت آن با نظرات قبلی وی میخواندند عنوان داشت:«آن دادگاه دادگاه من نبود و من در دادگاه غیرعلنی محاكمه شدم. هیچ یك از اتهاماتی كه بر من وارد شده بود را نپذیرفته ام و دفاعیه كامل و جامعی در رد اتهامات وارده علیه خود تنظیم كرده و به دادگاه دادهام كه انشالله پس از ابلاغ حكم قطعی در اختیار افكار عمومی قرار خواهم داد.»
وی در پاسخ به سؤالی در مورد استعفایش از حزب گفت: « من در نقطه ای از حركت سیاسی خودم ناگزیر بودم كه بر حسب پایبندی به اخلاق تشكیلاتی و اصول كار جمعی بر حسب دلایل و ضرورتهایی كه برای تصمیم شخصی خود داشتم استعفای خودم را از مقام حزبی ام اعلام كنم. طبیعی است كه كار جمعی اقتضا نمیكرد كه من خودسرانه تصمیم شخصی بگیرم و بدون آنكه تحفظ جمع را از كار خود نشان بدهم و از شورای مركزی حزب كناره گیری نكنم مواضع شخصیم را در معرض افكارعمومی قرار بدهم. لذا ابتدا استعفای خود را اعلام داشتم و در خلال آن نظرات شخصیم را عنوان نمودم. به هر حال از معنای لغوی استعفا كه طلب عفو و عذرخواهی است كه بگذریم، استعفا دو طرف دارد، یك طرف من بودم كه اخلاقاً در آن شرایط باید از جایگاه حزبی ام اعلام استعفا می كردم و یك طرف شورای مركزی حزب بود كه تا آنجا كه مطلعم تا كنون هیچ نشستی برای رسیدگی به استعفای اعضای خود تشكیل نداده و بر اساس آنچه در سایت رسمی حزب منتشر شده است دوستان استعفای ما را نپذیرفتهاند.»
عضو جبهه مشارکت با اشاره به پوستر تبلیغی برنامه گفت: «دوستان در این پوستر اشتباهاً درست نوشته اند كه فلانی عضو مستوفی حزب مشاركت. چون من بیش از آنكه خود را مستعفی از حزب بدانم، مستوفی حزب هستم. مستوفی به معنای حسابدار و پاسبان دارایی است. و از ریشه وفا است. من اگر استعفا دادم برای آن بود كه راه برای استیفای حقوق حزب باز بماند. در هر صورت من كماكان خود را عضو حزب میدانم و به مرامنامه و تعهدات حزبیم وفادارم. من هنوز خود را سبز میدانم، البته یك انقلابی سبز نه یك سبز انقلابی.»
شریعتی در پاسخ به دانشجویی كه عنوان می كرد شما پیش از دستگیری مردم را به خیابان دعوت كردید و حال پس از رفتن به زندان میگویید آوردن مردم به خیابان اشتباه بود عنوان داشت:« اگر شخص من منظورتان است كه به گواهی اسناد موجود من از همان ابتدا مخالف دعوت مردم به خیابانها بوده ام و اظهارات من در جلسات ستاد و همچنین دفتر سیاسی 23 خرداد حزب مشخص است. از آن گذشته حزب ما و حتی شخص آقای موسوی در حضور دو میلیونی روز 25 خرداد نقشی نداشتیم. مردم معترض، خودجوش به صحنه آمدند. اساسا ما نمیتوانستیم مردم را به خیابان دعوت كنیم چون تنها پنج ساعت پس از اعلام نتیجه نهایی انتخابات و پیش از پایان جلسه دفتر سیاسی دبیركل، معاونان و اعضای ارشد شورای مركزی و دفتر سیاسی حزب، پیش از هر گونه اعلام موضعی در محل دفتر حزب بازداشت شدند و روز بعد كه از زندان آزاد شدیم مردم معترض در خیابانها بودند. بیانیه حزب ما هم كه بنده به خاطر تهیه پیش نویس آن به اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی محكوم شدهام، حاوی هیچ دعوتی از مردم برای حضور در خیابان نیست، آنچه ما از معترضان به نتیجه انتخابات در آن بیانیه خواستهایم سازمان دادن اعتراضات در چارچوب قانون و رفتار مدنی و پرهیز از تنش و خشونت و آشوب بوده است. من اگر چه با صدور حتی همین بیانیه هم مخالف بودم اما در دادگاه رسیدگی به اتهاماتم از حق آحاد شهروندان برای اعتراض به نتیجه انتخابات در موعد قانونی به روشهای مشروع و مسالمت آمیز از جمله بهره گیری از حق مندرج در اصل 27 قانون اساسی دفاع كردم و به لحاظ استدلالات حقوقی از مفاد بیانیه حزب نیز بر اساس قانون احزاب و تبصره یك ماده هشتاد قانون انتخابات دفاع نمودم.»
وی تصریح کرد:« چه كسی تردید دارد كه رفتار و گفتار آقای احمدینژاد بر آتش نفرت سرباز كرده نیفزود. من به عنوان فردی مطلع به شما اعلام میكنم استراتژی آقای احمدینژاد و تیم مشاورانش در مناظره سیزدهم خرداد با آقای موسوی بر دو محور اساسی مبتنی بود اول معرفی آقای موسوی به عنوان عامل آقای هاشمی رفسنجانی و ثانیاً عصبانی كردن آقای موسوی و طرفدارانش. متأُسفانه علیرغم اینكه این دو راهبرد آقای احمدینژاد پیش از انجام مناظره برای ما و گروه مشاوران آقای موسوی روشن شده بود و آقای مهندس را مطلع كرده بودیم اما ایشان در دام استراتژی احمدینژاد افتاد. حقیقتاً هواداران آقای موسوی از برخورد آقای احمدینژاد عصبانی شدند و این خواست آقای احمدینژاد بود این عصبانیت بر فوران تنفر پس از انتخابات افزود.»
شریعتیی با تأكید بر لزوم رواداری انصاف در قضاوت در مورد شخصیتهای سیاسی و تصمیماتشان اظهار داشت:« شرط انصاف این است كه بر مبنای گفتگوهای مستقیمم با آقای موسوی شهادت دهم كه نیت و مقصود ایشان از اتخاذ چنین تصمیماتی خیرخواهانه و در جهت مصالح ملی و برداشت ایشان از حقوق و منافع ملی بوده است.»
وی در پاسخ به واكنش یكی از حضار كه میگفت ندا نمرده است این قاتل نداست كه مرده گفت:« این شعارها خیلی قشنگ است اما یقین دارم كه قاتل ندا هر كه هست الان راست راست راه میرود و تا اطلاع ثانوی از چنگال عدالت و قانون مصون است و هرگز این شعارها برای مادر ندا، ندا نمیشود.»
عضو جبهه مشارکت در پاسخ به سؤال یكی از دانشجویان در مورد نقش رسانههای بیگانه در انتخابات و حوادث پس از آن گفت:« رسانه های بیگانه بیش از هر چیز منافع دول متبوعشان را پیگیری میكنند و طبیعی است كه در مورد ایران هم آنان منافع خاص خود را دارند كه اجمالا در بی ثباتی و تضعیف جمهوری اسلامی است و بر این اساس از سفره آماده دعواهای انتخاباتی بهرههای خود را برده اند. اما در این مورد هم همه جناح های سیاسی باید منصفانه مورد نقد قرار بگیرند. به عنوان نمونه در مورد تلویزیون بی بی سی و هماهنگیهای راه اندازی آن، آیا منتقدان اصلاح طلبان تا كنون از خود یا مراجع ذی ربط سؤال كرده آند كه آقای صادق صبا با چه مجوزی و در پی چه نوع هماهنگیهایی چند ماه پیش از راه اندازی تلویزیون بی بی سی و كمتر از یكسال مانده به انتخابات برای مذاكره و ساخت فیلم مستند از اطراف و اكناف ایران در كشور ما حضور داشته است. پاسخ وزارت اطلاعات، وزارت خارجه، وزارت ارشاد دولت نهم، صدا و سیما، نیروی انتظامی و چندین نهاد و ارگان دیگر كه علی القاعده در جریان این سفر و هماهنگیهای آن بودهاند در مورد اهداف و برنامه های آقای صبا و تلویزیون بی بی سی مورد سؤال به این سؤال چیست. این جای سؤال بسیار دارد كه در كشوری كه یك دانشجوی مستند ساز برای گرفتن چند صحنه از اماكن عمومی باید از دهها مركز، مجوز فیلمبرداری دریافت كند، رئیس تلویزیون بی بی سی در اطراف و اكناف كشور تصویربرداری میكند و نهادهای ذی ربط از اهداف و برنامههای كوتاه مدت و بلند مدت وی و سازمان متبوعش بی اطلاع باشند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر