سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از دانشگاهیان و فعالان دانشجویی:
راه انداختن دستگاه تفتیش عقاید یک تجربه شکست خورده است
. ادامه راه سبز(ارس): به گزارش پارلماننیوز، حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از دانشگاهیان، فرهنگیان و فعالان دانشجویی، با اشاره سخنان شرکتکنندگان در نقد وضعیت کنونی و ذکر نام برخی از فرهنگیان و دانشجویان بازداشت شده، گفت:« هرچند از افرادی نام برده شد که به ناحق دستگیر شدهاند، اما امروزتعداد کسانی که در بازداشت به سر میبرند خیلی زیاد و بیسابقه است که باید به فکر همه آنها بود.»
وی افزود:«غالب بازداشت شدگان کسانی هستند که علاقهمندی خود را به اصل نظام و ایران و احترام به مردم و پیشرفت کشور اثبات کردهاند و حتی سابقه مقابله و هزینه پرداختن در برابر کسانیکه قصد توطئه علیه جمهوری اسلامی داشتند دارند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «آنها انسانهایی هستند که میخواهند در فضایی آزاد که قانون اساسی نیز پیش بینی کرده است فعالیت کنند و این حق آنها است»، اظهار داشت:« اصلا بعضیها شاید سابقه اصلاح طلبی هم نداشته باشند ولی به خاطر اعتراض به پدیدهای که در جامعه بوده است یا اعتراض و انتقاد به رفتارها و سیاستهایی که اجرا میشود گرفتار میشوند.»
وی یادآور شد:« این افراد بلافاصله متهم به اتهاماتی میشوند که شایسته دشمنان ایران و اسلام و انقلاب است در حالیکه اینها کسانی هستند که حداقل علاقمند به ایران و مردم ایران و پایبند به قانون اساسی هستند و غالب آنان نیز مدافع اسلام و نظام وانقلابند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« امروز نباید بگوییم جریان خاص فکری در محدودیت و تنگنا قرار گرفته است، چرا که با بسیاری از افراد منتسب به جریان های فکری متفاوت بر خلاف ضوابط قانون اساسی وآیین دادرسی برخورد شده است.»
خاتمی تصریح کرد:«متاسفانه ادامه این فضا در کشور باعث آن میشود تا فضا برای کسانی باز شود که نه ما آنها را میپسندیم و نه قابل محاسبه است که چه خواهند کرد و اولین زیانکار در این میان نظام جمهوری اسلامی است که هزینه سنگینی نیز برای انچه پرداخته شده و این رفتارها سبب میشود کسانیکه به آن علاقهمند بودند از آن دور شوند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اگر تذکری داده میشود برای حفظ نظام در مسیر درست و بازگشت از راههای غلطی است که طی می شود و متاسفانه به جاهای بدی ختم خواهد شد.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها به مناسبت هفته معلم و نیز سالروز شهادت استاد شهید آیت الله مطهری و در پاسخ به تذکر و درخواست بعضی از حاضران در مورد سرنوشت علوم انسانی و اظهار نگرانی از برخوردهایی که به خصوص با بعضی از استادان این شاخه از علوم میشود، نظر خود را بیان کرد.
خاتمی اظهار داشت:« این روزها جای شهید مطهری بسیار خالی است، گرچه نمیدانم اگر ایشان زنده بود؛ آیا در منصب و موقعیتی قرار میگرفت که بر پایه اندیشه روشن و منش والایش بتواند چهرهای مطلوبتر و بهتر از جمهوری اسلامیمان ارائه دهد و یا ایشان با مشکلاتی مواجه می شد ولی به هر حال جای استاد خالی است.»
وی افزود:« ما در تاریخ فلسفه اصطلاحی داریم به نام معلم، ارسطو معلم اول است و فارابی معلم دوم؛ معلم کسی است که در همه علوم و رشتههای دانش بشری و همه فنون صاحب نظر و دارای مهارت باشد.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« البته این اصطلاح دیگر امروز با توجه به گستردهتر شدن دامنه دانش و معرفت بشری و پیدایش رشتهها وتخصصهای فراوان کاربرد موجه ندارد، چرا که یک نفر نمیتواند در همه آن شاخهها و وشعبهها دارای تخصص باشد، بنابراین تعبیر معلم به آن معنا که در تاریخ علم میشود در مورد هیچ کس مناسب نیست. ولی در حوزه معرفت اسلامی و دینی و تمام معارفی که نسبتی با دین پیدا میکند، میتوانیم به جرات عنوان معلم را به شهید آیتالله مطهری بدهیم، او انسانی بود که در عرفان، حکمت، فقه، تاریخ، کلام و تفسیر و در همه شاخهها و شعبهها ورود و خروج موفق نیز داشته است ؛ ایشان با اینکه ذی فنون بود در همه رشتهها عمیق و دارای نظراتی جالب و ارزنده بود»
سید محمد خاتمی یادآور شد:« از سوی دیگر امتیاز مهم شهید مطهری"مرد زمان خود بودن" است، منظورم از مرد زمان بودن، این است که دغدغه پرسشهای زمانه را داشتن و برای جستجوی پاسخی به این پرسشها تلاش کردن و این نکته بسیار مهمی است به خصوص برای کسانی که با دین و معارف دینی سر و کار دارند جای استاد شهید پر نشده است در حالیکه نیاز ما به او و امثال ایشان امروز بیش از دیروز است.»
رئیس بنیاد باران در مورد علوم انسانی گفت:« علوم انسانی اصطلاحی تازه و متعلق به عالم جدید است و در گذشته نبوده همچنانکه دانش (Science)پدیده جدید است و با برنامهریزی و طراحی سیاستمداران و مدیران هم بوجود نیامده، بلکه مقتضای سیر تاریخی انسان بوده است و گرچه مبتنی بر مبادی و مبانی است که در جهاتی با مبادی و مبانی عالم دینی و دنیای سیاستمداران متفاوت و حتی در تضاد است، ولی راهکار مساله نفی و کنار گذاشتن علوم بطور کلی و علوم انسانی بطور خاص نیست.»
وی تاکید کرد:«نه ما میتوانیم همه درها را به روی تحقیقات و دستاوردهای فکری غرب ببندیم و نه چنین کاری مفید است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان ادامه داد:«علوم انسانی اولا به مباحث بسیار جدی میپردازد که در گذشته نبوده و غفلت از آن یعنی غفلت از زمان خود و کسی که از زمان خود غفلت کند دچار "با خود بیگانگی" میشود و حاصل آن آشفتگی در ذهن و زندگی است.»
وی افزود:« ثانیا، علوم انسانی دستاوردهای بزرگی دارد و در بسیاری از امور کارهایی کرده است كه ما از آنها بینیاز نیستیم و نمیتوانیم از آنها غفلت کنیم.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:« اگر سخنی هست –که هست- بحث بر سر مبانی است.مسلما آن فردی که باور و بینش الهی دارد، جهان و انسان را بهگونهای میبیند که با جهان و انسان کسی که صاحب بینش مادی است متفاوت است و نتایجی که این دو بینش به بار میآورد در خیلی از موارد با هم فرق دارد و باید به این امر توجه کرد.»
خاتمی با تاکید دوباره بر اینکه «پس بحث بر سر مبانی است»، اظهار داشت:« درست پرسش اصلی این است که مبانی (ما به عنوان مسلمان ایرانی یا بطور کلی مسلمان یا یکتاپرست و...)چیست و مبادی و مبانی تفکر و تمدن غربی که بستر علوم انسانی بوده است کدام است؟و آنچه در درجه اول اهمیت پیدا میکند شناخت خودمان از یکسو و شناخت غرب از سوی دیگر است.»
وی ادامه داد:« آیا غرب یک کل واحد منسجم و دارای مبانی فکری و مدنی واحد و مشخص است؟ گرچه بدون تردید در دوران جدید زندگی غربی بصورتی شکل گرفته است که از بسیاری از ارزشهای الهی و اخلاق و منش دینی دور افتاده است ولی شناخت مبانی فکر و زندگی جدید بسیار اهمیت دارد.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« به نظر من غرب هم اینک دچار بحران است و نشانه آن پساتجدد در برابر اندیشه و منش تجدد است که گرچه تکلیف مکتب منسجم فکری ارائه نمیدهد ولی نقدهای که به مدرنیته میکند بنیان شکن است، ولی تعجب آور است که کسانی بخواهند غرب را قبله آمال خود قرار دهند، در حالیکه خود غرب در جستجوی راههای دیگراست.»
رئیس بنیاد باران افزود:« از سوی دیگر مبانی ما چیست؟آنچه ادعا میشود از سوی کیست و نظریهای سنجیده و دارای مقبولیت عمومی است؟منظورم در عرصه فکری است؛برداشت و ذهنیتی که از اسلام داریم چیست؟ آیا مبانی ما همان است که در حکمت اسلامی طرح شده و بسط یافته است؟آیا همان است که حکمت مقایسه آنرا نمایندگی میکند؟پس این همه تکفیرها و تفسیقها چیست؟مگر اکنون هم نظریاتی چون مکتب تفکیک مطرح نیست؟»
خاتمی یادآور شد:« آیا مبانی ما آن است که عرفان اسلامی بر آن استوار است یا آنچه اهل ظاهر بر آن تکیه دارند؟پس قبلا باید مبانی را مشخص کنیم تا بر اساس آن مبانی غرب را مورد بحث و نقد قرار دهیم.معنای این کار هم نفی مطلق و ناسزاگویی نیست.»
وی تاکید کرد:«مگرمیشود مبانی با بخشنامه و نظائر آن رد شود و سپس جاانداخته شود و تعمیم داده شود؟ از یاد نبریم که چه در دنیای اسلام چه جهانهایی دیگر تجربه تلخی در این زمینه وجود دارد.جهان اسلام از مشکلی به نام "محنه" رنج میبرد.آنان دستگاه تفتیش عقاید و محنه را به راه انداختهاند از عقل طرفداری میکردند و نظرات "متقزله "را میپسندیدند ولی علی رغم آن دیری نپایید که اشعریگری و ظاهرگرائی و نفی عقل (بصورت خاصی ) غالب شد و عقلیون در انزوا و اقلیت قرار گرفتند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« بطور کلی حکومت دینی این زمینه را دارد که به ظاهر گرائی روی آورد.چنانکه در جهان اسلام سنی چنین شد و تشیع و عدلیه که سخت وامدار عقل بودند و فلسفه و حکمت و عرفان در دامن عقل شیعی (و البته عقل گرایان دیگر) رشد کرد وقتی حکومت شیعی روی کار آمد تا حدود زیادی فلسفه و مباحث عقلی مطرود شد و نوعی اخباریگری و ظاهر گرائی در صدر نشست تا قرنها بعد در حوزه فقه اسلامی باز اصولگرایی مورد توجه قرار گرفت.»
خاتمی با تاکید بر اینکه «به هر حال فکر تا شکل بگیرد و فراگیر شود فرایندی دارد که باید طی شود و با بخشنامه درست نمیشود»، اظهار داشت:« ولی اینها همه مانع از آن نیست که بحث در مبانی را سامان دهیم و وقتی مبانی مشخص شد خود به خود نتایج و مظاهر نیز از آن اثر می پذیرد.»
وی تصریح کرد:« ما باید اولا مبانی مسلم را بگیریم و با بحث و نقد آن را بسط دهیم، بصورتیکه اولا برای هر اندیشمند قابل قبول و قانع کننده باشد، ثانیا بتواند نیازها و پرسشهای او را بخصوص در زندگی عینی و عملی جواب دهد.»
رئیس دولت اصلاحات همچنین تاکید کرد:« برای اینکه ما بتوانیم مبانی دیگران را نقد کنیم و مبانی خود را بشناسیم و آن را سامان دهیم، لازمه اش وجود آزادی در عرصه اندیشه است تا در یک فضای آزاد بتوانیم به اندیشهای منسجم برسیم و عمده اینکار باید در حوزههای علوم دینی صورت گیرد که کارهای نسبتا خوبی هم شده است به شرط اینکه فضای سیاست زده بگذارد که از آن استفاده شود.»
خاتمی ادامه داد:« ساز و کار سامان دادن اندیشه دینی نه با تقلید از بیگانگان یا تقلید از گذشتگان است و نه با تعصب وجمود نسبت دارد، شرط قطعی آن آزادی است و اینکه فکر سیاسی و دولتی در این مورد نشود.»
وی با بیان اینکه «ما نیازمند دو نقد تمدن و تفکر غرب و نیز نقد سنت فکری خودمان هستیم»، اظهار داشت:« آیا انچه به نام اسلام مطرح میشود عین حقیقتی است که خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است و برای بشر میخواسته است؟اگر نیست چگونه میتوان اصل را از پیرایهها و لایههائی که به هر حال بشری است و زمان و مکان در آن موثر است جدا کرد؟»
رئیس بنیاد باران همچنین گفت:« باید شجاعت نقد و نو آوری بخصوص در حوزههای ما تقویت شود و چنانکه گفتم شرط آن آزادی و پرهیز از جمود و ظاهر پرستی در همه عرصههاست.»
سید محمد خاتمی افزود:« راهکار ما نفی مطلق علوم انسانی و علوم جدید و برخورد با کسانی که صاحب تخصص در این حوزهها هستند نیست، بلکه آنها هم باید بتوانند مسائل را مطرح کنند تا به فکر منسجم و پخته مناسبی برسیم.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« این امر یک کار رسمی اداری نیست، افکار و اندیشه (و حتی توهمات) از این راه حذف نمیشود، بلکه سبب میشود که سئوالات جوانان ما بیشتر شود و طبعا با وضعیتی که ارتباطات در جهان امروز دارد جوان میکوشد تا پاسخ خود را از جای دیگر بگیرد.»
خاتمی سپس تصریح کرد:«امتیاز شهید بزرگوارآیت الله مطهری شجاعت در طرح سئوالات و مسائل بود و همانگونه که گفتند اتفاقا ایشان معتقد بود که باید از صاحبنظران مكتبهای دیگر که به آن مکاتب معتقدند و آنها را خوب میشناسند، بخواهیم بیایند مطالب خود را بیان کنند، به هر حال بحث روی مبانی علوم انسانی جدید بحث درست و راه گشا است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به وضعیت کنونی جامعه و مطالبی که حضار به آن اشاره کردند، اظهار داشت:« در جامعه ما اعتراضاتی وجود دارد که با انکار یا برخورد نامناسب با آنها حل نمی شود، نادیده انگاشتن اعتراضات یا نسبت های ناروا به معترضان دادن به معنی نبودن اعتراض نیست.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« اصلاحات تایید کننده حرکت مدنی در جامعه است و قانون اساسی ما هم انتقاد و اعتراض را به رسمیت شناخته است و حکومت هم باید صد در صد در چارچوب قانون و ضوابط حرکت و عمل کند و اعتراض را مساوی با براندازی و فتنه نداند.»
خاتمی ادامه داد:«باز هم بر این مطالب تاکید میکنم که راه حل درست مشکلات، آزادی زندانیان و جبران جفایی است که به دانشجویان، استادان، معلمان و مدیران و بسیاری از شهروندان شده است میباشد.»
وی همچنین گفت:«عبور از فضای امنیتی و ورود به فضای آزاد طبق موازین انقلاب اسلامی و قانون اساسی، رفع محدودیت از جریانها، احزاب و تشکلها و رسانهها، اندیشیدن تمهیدات لازم برای انتخابات مطلوب و خوب در آینده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «وضعیت کشور در جهات مختلف خوب نیست»، اظهار داشت:« با شعار، مشکل حل نمیشود و لازمه رفع مشکلات اولا تن دادن همه به قانون اساسی است ئ ثانیا بهرهگیری از همه نیروها، استعدادها و امکانات برای حل مشکلات است.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اسلام،انقلاب و ایران عزیزند، مردم نیز صاحب حق و حرمت هستندد، باید دلها به هم نزدیک شود تا انشالله همه بتوانیم به سوی حل مشکلات اساسی کشور و خدمت به انقلاب و مردم حرکت کنیم.»
وی افزود:«غالب بازداشت شدگان کسانی هستند که علاقهمندی خود را به اصل نظام و ایران و احترام به مردم و پیشرفت کشور اثبات کردهاند و حتی سابقه مقابله و هزینه پرداختن در برابر کسانیکه قصد توطئه علیه جمهوری اسلامی داشتند دارند.»
رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «آنها انسانهایی هستند که میخواهند در فضایی آزاد که قانون اساسی نیز پیش بینی کرده است فعالیت کنند و این حق آنها است»، اظهار داشت:« اصلا بعضیها شاید سابقه اصلاح طلبی هم نداشته باشند ولی به خاطر اعتراض به پدیدهای که در جامعه بوده است یا اعتراض و انتقاد به رفتارها و سیاستهایی که اجرا میشود گرفتار میشوند.»
وی یادآور شد:« این افراد بلافاصله متهم به اتهاماتی میشوند که شایسته دشمنان ایران و اسلام و انقلاب است در حالیکه اینها کسانی هستند که حداقل علاقمند به ایران و مردم ایران و پایبند به قانون اساسی هستند و غالب آنان نیز مدافع اسلام و نظام وانقلابند.»
رئیس بنیاد باران ادامه داد:« امروز نباید بگوییم جریان خاص فکری در محدودیت و تنگنا قرار گرفته است، چرا که با بسیاری از افراد منتسب به جریان های فکری متفاوت بر خلاف ضوابط قانون اساسی وآیین دادرسی برخورد شده است.»
خاتمی تصریح کرد:«متاسفانه ادامه این فضا در کشور باعث آن میشود تا فضا برای کسانی باز شود که نه ما آنها را میپسندیم و نه قابل محاسبه است که چه خواهند کرد و اولین زیانکار در این میان نظام جمهوری اسلامی است که هزینه سنگینی نیز برای انچه پرداخته شده و این رفتارها سبب میشود کسانیکه به آن علاقهمند بودند از آن دور شوند.»
رئیسجمهور سابق کشورمان یادآور شد:« اگر تذکری داده میشود برای حفظ نظام در مسیر درست و بازگشت از راههای غلطی است که طی می شود و متاسفانه به جاهای بدی ختم خواهد شد.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها به مناسبت هفته معلم و نیز سالروز شهادت استاد شهید آیت الله مطهری و در پاسخ به تذکر و درخواست بعضی از حاضران در مورد سرنوشت علوم انسانی و اظهار نگرانی از برخوردهایی که به خصوص با بعضی از استادان این شاخه از علوم میشود، نظر خود را بیان کرد.
خاتمی اظهار داشت:« این روزها جای شهید مطهری بسیار خالی است، گرچه نمیدانم اگر ایشان زنده بود؛ آیا در منصب و موقعیتی قرار میگرفت که بر پایه اندیشه روشن و منش والایش بتواند چهرهای مطلوبتر و بهتر از جمهوری اسلامیمان ارائه دهد و یا ایشان با مشکلاتی مواجه می شد ولی به هر حال جای استاد خالی است.»
وی افزود:« ما در تاریخ فلسفه اصطلاحی داریم به نام معلم، ارسطو معلم اول است و فارابی معلم دوم؛ معلم کسی است که در همه علوم و رشتههای دانش بشری و همه فنون صاحب نظر و دارای مهارت باشد.»
رئیس دولت اصلاحات ادامه داد:« البته این اصطلاح دیگر امروز با توجه به گستردهتر شدن دامنه دانش و معرفت بشری و پیدایش رشتهها وتخصصهای فراوان کاربرد موجه ندارد، چرا که یک نفر نمیتواند در همه آن شاخهها و وشعبهها دارای تخصص باشد، بنابراین تعبیر معلم به آن معنا که در تاریخ علم میشود در مورد هیچ کس مناسب نیست. ولی در حوزه معرفت اسلامی و دینی و تمام معارفی که نسبتی با دین پیدا میکند، میتوانیم به جرات عنوان معلم را به شهید آیتالله مطهری بدهیم، او انسانی بود که در عرفان، حکمت، فقه، تاریخ، کلام و تفسیر و در همه شاخهها و شعبهها ورود و خروج موفق نیز داشته است ؛ ایشان با اینکه ذی فنون بود در همه رشتهها عمیق و دارای نظراتی جالب و ارزنده بود»
سید محمد خاتمی یادآور شد:« از سوی دیگر امتیاز مهم شهید مطهری"مرد زمان خود بودن" است، منظورم از مرد زمان بودن، این است که دغدغه پرسشهای زمانه را داشتن و برای جستجوی پاسخی به این پرسشها تلاش کردن و این نکته بسیار مهمی است به خصوص برای کسانی که با دین و معارف دینی سر و کار دارند جای استاد شهید پر نشده است در حالیکه نیاز ما به او و امثال ایشان امروز بیش از دیروز است.»
رئیس بنیاد باران در مورد علوم انسانی گفت:« علوم انسانی اصطلاحی تازه و متعلق به عالم جدید است و در گذشته نبوده همچنانکه دانش (Science)پدیده جدید است و با برنامهریزی و طراحی سیاستمداران و مدیران هم بوجود نیامده، بلکه مقتضای سیر تاریخی انسان بوده است و گرچه مبتنی بر مبادی و مبانی است که در جهاتی با مبادی و مبانی عالم دینی و دنیای سیاستمداران متفاوت و حتی در تضاد است، ولی راهکار مساله نفی و کنار گذاشتن علوم بطور کلی و علوم انسانی بطور خاص نیست.»
وی تاکید کرد:«نه ما میتوانیم همه درها را به روی تحقیقات و دستاوردهای فکری غرب ببندیم و نه چنین کاری مفید است.»
رئیسجمهور سابق کشورمان ادامه داد:«علوم انسانی اولا به مباحث بسیار جدی میپردازد که در گذشته نبوده و غفلت از آن یعنی غفلت از زمان خود و کسی که از زمان خود غفلت کند دچار "با خود بیگانگی" میشود و حاصل آن آشفتگی در ذهن و زندگی است.»
وی افزود:« ثانیا، علوم انسانی دستاوردهای بزرگی دارد و در بسیاری از امور کارهایی کرده است كه ما از آنها بینیاز نیستیم و نمیتوانیم از آنها غفلت کنیم.»
رئیس موسسه بینالمللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تصریح کرد:« اگر سخنی هست –که هست- بحث بر سر مبانی است.مسلما آن فردی که باور و بینش الهی دارد، جهان و انسان را بهگونهای میبیند که با جهان و انسان کسی که صاحب بینش مادی است متفاوت است و نتایجی که این دو بینش به بار میآورد در خیلی از موارد با هم فرق دارد و باید به این امر توجه کرد.»
خاتمی با تاکید دوباره بر اینکه «پس بحث بر سر مبانی است»، اظهار داشت:« درست پرسش اصلی این است که مبانی (ما به عنوان مسلمان ایرانی یا بطور کلی مسلمان یا یکتاپرست و...)چیست و مبادی و مبانی تفکر و تمدن غربی که بستر علوم انسانی بوده است کدام است؟و آنچه در درجه اول اهمیت پیدا میکند شناخت خودمان از یکسو و شناخت غرب از سوی دیگر است.»
وی ادامه داد:« آیا غرب یک کل واحد منسجم و دارای مبانی فکری و مدنی واحد و مشخص است؟ گرچه بدون تردید در دوران جدید زندگی غربی بصورتی شکل گرفته است که از بسیاری از ارزشهای الهی و اخلاق و منش دینی دور افتاده است ولی شناخت مبانی فکر و زندگی جدید بسیار اهمیت دارد.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« به نظر من غرب هم اینک دچار بحران است و نشانه آن پساتجدد در برابر اندیشه و منش تجدد است که گرچه تکلیف مکتب منسجم فکری ارائه نمیدهد ولی نقدهای که به مدرنیته میکند بنیان شکن است، ولی تعجب آور است که کسانی بخواهند غرب را قبله آمال خود قرار دهند، در حالیکه خود غرب در جستجوی راههای دیگراست.»
رئیس بنیاد باران افزود:« از سوی دیگر مبانی ما چیست؟آنچه ادعا میشود از سوی کیست و نظریهای سنجیده و دارای مقبولیت عمومی است؟منظورم در عرصه فکری است؛برداشت و ذهنیتی که از اسلام داریم چیست؟ آیا مبانی ما همان است که در حکمت اسلامی طرح شده و بسط یافته است؟آیا همان است که حکمت مقایسه آنرا نمایندگی میکند؟پس این همه تکفیرها و تفسیقها چیست؟مگر اکنون هم نظریاتی چون مکتب تفکیک مطرح نیست؟»
خاتمی یادآور شد:« آیا مبانی ما آن است که عرفان اسلامی بر آن استوار است یا آنچه اهل ظاهر بر آن تکیه دارند؟پس قبلا باید مبانی را مشخص کنیم تا بر اساس آن مبانی غرب را مورد بحث و نقد قرار دهیم.معنای این کار هم نفی مطلق و ناسزاگویی نیست.»
وی تاکید کرد:«مگرمیشود مبانی با بخشنامه و نظائر آن رد شود و سپس جاانداخته شود و تعمیم داده شود؟ از یاد نبریم که چه در دنیای اسلام چه جهانهایی دیگر تجربه تلخی در این زمینه وجود دارد.جهان اسلام از مشکلی به نام "محنه" رنج میبرد.آنان دستگاه تفتیش عقاید و محنه را به راه انداختهاند از عقل طرفداری میکردند و نظرات "متقزله "را میپسندیدند ولی علی رغم آن دیری نپایید که اشعریگری و ظاهرگرائی و نفی عقل (بصورت خاصی ) غالب شد و عقلیون در انزوا و اقلیت قرار گرفتند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان یادآور شد:« بطور کلی حکومت دینی این زمینه را دارد که به ظاهر گرائی روی آورد.چنانکه در جهان اسلام سنی چنین شد و تشیع و عدلیه که سخت وامدار عقل بودند و فلسفه و حکمت و عرفان در دامن عقل شیعی (و البته عقل گرایان دیگر) رشد کرد وقتی حکومت شیعی روی کار آمد تا حدود زیادی فلسفه و مباحث عقلی مطرود شد و نوعی اخباریگری و ظاهر گرائی در صدر نشست تا قرنها بعد در حوزه فقه اسلامی باز اصولگرایی مورد توجه قرار گرفت.»
خاتمی با تاکید بر اینکه «به هر حال فکر تا شکل بگیرد و فراگیر شود فرایندی دارد که باید طی شود و با بخشنامه درست نمیشود»، اظهار داشت:« ولی اینها همه مانع از آن نیست که بحث در مبانی را سامان دهیم و وقتی مبانی مشخص شد خود به خود نتایج و مظاهر نیز از آن اثر می پذیرد.»
وی تصریح کرد:« ما باید اولا مبانی مسلم را بگیریم و با بحث و نقد آن را بسط دهیم، بصورتیکه اولا برای هر اندیشمند قابل قبول و قانع کننده باشد، ثانیا بتواند نیازها و پرسشهای او را بخصوص در زندگی عینی و عملی جواب دهد.»
رئیس دولت اصلاحات همچنین تاکید کرد:« برای اینکه ما بتوانیم مبانی دیگران را نقد کنیم و مبانی خود را بشناسیم و آن را سامان دهیم، لازمه اش وجود آزادی در عرصه اندیشه است تا در یک فضای آزاد بتوانیم به اندیشهای منسجم برسیم و عمده اینکار باید در حوزههای علوم دینی صورت گیرد که کارهای نسبتا خوبی هم شده است به شرط اینکه فضای سیاست زده بگذارد که از آن استفاده شود.»
خاتمی ادامه داد:« ساز و کار سامان دادن اندیشه دینی نه با تقلید از بیگانگان یا تقلید از گذشتگان است و نه با تعصب وجمود نسبت دارد، شرط قطعی آن آزادی است و اینکه فکر سیاسی و دولتی در این مورد نشود.»
وی با بیان اینکه «ما نیازمند دو نقد تمدن و تفکر غرب و نیز نقد سنت فکری خودمان هستیم»، اظهار داشت:« آیا انچه به نام اسلام مطرح میشود عین حقیقتی است که خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است و برای بشر میخواسته است؟اگر نیست چگونه میتوان اصل را از پیرایهها و لایههائی که به هر حال بشری است و زمان و مکان در آن موثر است جدا کرد؟»
رئیس بنیاد باران همچنین گفت:« باید شجاعت نقد و نو آوری بخصوص در حوزههای ما تقویت شود و چنانکه گفتم شرط آن آزادی و پرهیز از جمود و ظاهر پرستی در همه عرصههاست.»
سید محمد خاتمی افزود:« راهکار ما نفی مطلق علوم انسانی و علوم جدید و برخورد با کسانی که صاحب تخصص در این حوزهها هستند نیست، بلکه آنها هم باید بتوانند مسائل را مطرح کنند تا به فکر منسجم و پخته مناسبی برسیم.»
رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد:« این امر یک کار رسمی اداری نیست، افکار و اندیشه (و حتی توهمات) از این راه حذف نمیشود، بلکه سبب میشود که سئوالات جوانان ما بیشتر شود و طبعا با وضعیتی که ارتباطات در جهان امروز دارد جوان میکوشد تا پاسخ خود را از جای دیگر بگیرد.»
خاتمی سپس تصریح کرد:«امتیاز شهید بزرگوارآیت الله مطهری شجاعت در طرح سئوالات و مسائل بود و همانگونه که گفتند اتفاقا ایشان معتقد بود که باید از صاحبنظران مكتبهای دیگر که به آن مکاتب معتقدند و آنها را خوب میشناسند، بخواهیم بیایند مطالب خود را بیان کنند، به هر حال بحث روی مبانی علوم انسانی جدید بحث درست و راه گشا است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به وضعیت کنونی جامعه و مطالبی که حضار به آن اشاره کردند، اظهار داشت:« در جامعه ما اعتراضاتی وجود دارد که با انکار یا برخورد نامناسب با آنها حل نمی شود، نادیده انگاشتن اعتراضات یا نسبت های ناروا به معترضان دادن به معنی نبودن اعتراض نیست.»
رئیس بنیاد باران یادآور شد:« اصلاحات تایید کننده حرکت مدنی در جامعه است و قانون اساسی ما هم انتقاد و اعتراض را به رسمیت شناخته است و حکومت هم باید صد در صد در چارچوب قانون و ضوابط حرکت و عمل کند و اعتراض را مساوی با براندازی و فتنه نداند.»
خاتمی ادامه داد:«باز هم بر این مطالب تاکید میکنم که راه حل درست مشکلات، آزادی زندانیان و جبران جفایی است که به دانشجویان، استادان، معلمان و مدیران و بسیاری از شهروندان شده است میباشد.»
وی همچنین گفت:«عبور از فضای امنیتی و ورود به فضای آزاد طبق موازین انقلاب اسلامی و قانون اساسی، رفع محدودیت از جریانها، احزاب و تشکلها و رسانهها، اندیشیدن تمهیدات لازم برای انتخابات مطلوب و خوب در آینده است.»
رئیس جمهور سابق کشورمان با بیان اینکه «وضعیت کشور در جهات مختلف خوب نیست»، اظهار داشت:« با شعار، مشکل حل نمیشود و لازمه رفع مشکلات اولا تن دادن همه به قانون اساسی است ئ ثانیا بهرهگیری از همه نیروها، استعدادها و امکانات برای حل مشکلات است.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اسلام،انقلاب و ایران عزیزند، مردم نیز صاحب حق و حرمت هستندد، باید دلها به هم نزدیک شود تا انشالله همه بتوانیم به سوی حل مشکلات اساسی کشور و خدمت به انقلاب و مردم حرکت کنیم.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر