۸/۱۸/۱۳۸۹

در سخنان محمد خاتمی چه شنیده اند که اینگونه عنان اختیار از دست داده اند

در سخنان محمد خاتمی چه شنیده اند که اینگونه عنان اختیار از دست داده اند
صدای اسلام رحمانی در سانسور طالبانی

. ادامه راه سبز(ارس): این برای اولین بار نیست که صدای اسلام رحمانی در گویش محمد خاتمی مورد سانسور قرار می گیرد. نودولتیان از سال 84 به بعد همواره از صدا و تصویر خاتمی هراسان بودند. چون در نگاه آنان، محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، تنها مردی درون نظام جمهوری اسلامی بود که تقریباً توسط اکثر کشورها مورد احترام قرار می گرفت و در زمانی که دولت احمدی نژاد برای حضور در یک کشور اروپایی سر و دست می شکست و در سودای دریافت پاسخ یکی از نامه هایش به سران جهان، از آنها درخواست می نمود که جوابش را بدهند و حتی برای دیدار با مرد قدرتمند روسیه، فرش قرمز پهن می نمود، در این شرایط خاتمی به کنفرانس های بین المللی دعوت می شود و پای روسای دولت سابق و فعلی کشورهای اروپایی را به ایران باز می نمود و البته آنها را به دیدار رهبری هم می برد. در این شرایط طبیعی است که وقتی قرار می شود خاتمی پس از پایان ریاست جمهوری به لبنان برود وزیر امورخارجه، منوچهر متکی از سفیر ایران می خواهد که از خاتمی استقبال نکند و محمود احمدی نژاد هر ارتباطی را با خاتمی از سوی هر یک از وزیرانش همچون گناهی نابخشودنی اعلام کند و از وزارت عزل نماید.

خاتمی پس از سال 84 از این بداخلاقی های سیاسی کم ندیده است و درحالیکه به عنوان یک چهره موثر همواره این قابلیت را داشت تا از جمهوری اسلامی دفاع کند و در سفرهای خارجی حتی پس از پایان ریاست جمهوری اش هم همین کار را می کرد اما از سوی دولت نازپرورده تحمل نمی شد. در سال های اول آنها جرات برخورد مستقیم با او را به علت محبوبیت بالای وی بین مردم و البته اقبال عمومی به خاتمی در سطح جهانی نداشتند. این فقط پس از پایان انتخابات ریاست جمهوری نهم بود که این بار به دولت کودتا اجازه داد خاتمی را هم به جرم بی بصیرتی مورد انواع تهمت ها و افتراها قرار دهد. درحالیکه خودشان همی می دانند نه سمبه پرزوری دارند و نو رویای برابری با او را تا در صحنه عمل پاسخگوی خاتمی باشند. از این رو دولتی که رئیس آن مدعی آزادی تا بی نهایت است – همان آزادی 360 درجه ای – سایت خبری رئیس جمهوری سابق ایران را هم تحمل نمی کند. سایتی که در آن جز اخباری مبنی بر فعالیت های وحدت بخش و صلح طلبانه او چیزی به میان نمی آيد و هرچه است دعوت به آرامش و تاکید بر جمهوریت و اسلامیت نظام است. آنها که امروز سایت محمد خاتمی را مصداقی برای فیلترینگ می دانند باید پاسخ دهند در آنچه که این سایت منتشر می کند چه دیده اند و در سخنان محمد خاتمی چه شنیده اند که اینگونه عنان اختیار از دست داده اند.

البته در دولتی که مسئول مستقیم روزنامه ها و نشریات در وزارت ارشاد آن به صورت مستقیم یک مجری رادیویی را با عبارت "غلط کردی" مورد خطاب قرار می دهد و رئیس آن هم بارها و بارها با فحش و بد و بیراه در مجامع عمومی سخنرانی می کند تحمل شنیدن گفته های مردی که معتقد است "ادب مرد به از دولت اوست" حتماً باید سخت و دشوار باشد. در دولتی که عامدانه قصد دارد بر طبل توام نفاق و اختلاف بکوبد و از دولتمداری تنها چماق داری را آموخته است حتماً صدای خاتمی شنیده نمی شود و انتظاری نباید داشت که حرف و صحبت رئیس جمهور سابق ایران آزادانه به گوش برسد. صدایی که شاید کانال های ارتباطی آن ظاهراً و با چوب و چماق و تکفیر و سانسور مختل شود، اما واقعیت آن را که نمی توان نادیده گرفت. خاتمی حرفش را زده است و صحبتش را کرده است و بذر امید را کاشته است، بقیه اش را فقط این دولت است که به قول خود به تاخیر می اندازد. غافل از آنکه اگر در تاریخ، مستبدان موفق به استبداد دائمی شده بودند این نودولتیان هم پیروز و موفق خواهند شد. مشکل اینجاست اما که هیچ مستبدی با عمر خضر به دنیا نیامده است و تاریخ هیچ استبدادی در نهایت خوشایند وارثان آن نبوده است. فقط گوش شنوا و چشم بینا می خواهد که گویا این روزها دری گرانبها و ناپیداست

۱ نظر:



  1. دماغ سوختهء حداد عادل!

    یونسکو اعلام کرد که حمایت خود را برای برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران پس گرفته است . در حالی که تنها دو هفته به برگزاری این روز در ایران مانده است ، یونسکو در بیانیه ای اعلام کرد:«شرایط لازم برای برگزاری موثر چنین مراسمی توسط یک سازمان بین المللی وابسته به سازمان ملل در ایران فراهم نشده است».

    گویا این انصراف یونسکو، مستقیما به خاطر محدودیت هایی است که ایران برای آموزش علوم انسانی در دانشگاهها ایجاد کرده است و با ریاست نابهنگام غلامعلی حداد عادل بر این کنفراس بی ربط نبوده است.

    به عنوان یک دانش آموخته ی فلسفه، پنهان نمی سازم که از این کار یونسکو به شدت خوشحال شدم. امیدوارم آقایان فلسفه خوانی که در ایران حضور دارند، بدانند که اگر من عامی توجیهی برای همراهی با اخلاق و مردم ندارم، آنها در این باره عذری ندارند. شایسته تر آن بود که آنها پیش از یونسکو از حضور در این کنفرانس خودداری کرده و یا آن را تحریم می کردند. مخاطب اصلی من اساتید فلسفه در موسسه ی حکمت و فلسفه هستند که عافیت طلبانه خبر ندارند «نسرین ستوده» در چند قدمی آنها در اعتصاب غذا بسر می برد و همین روزهاست که «حکم سی سال ننوشتن ژیلا بنی یعقوب» اجرا شود.

    پاسخحذف