نامهاى به يک اصولگرا
ادامه راه سبز (ارس): احمد توکلى نماينده اصولگراى مجلس هشتم در نامه اى خطاب به سيد محمد خاتمى و ميرحسين موسوي، مردم را متهم به بى قيدى به شعاير دينى و اين دو را به قدرت طلبى و پايمال کردن ارزشهاى امام کرد. برادر احمد توکلى ما هم مانند خيل عظيمى از مردم، معترض به نتايج انتخابات و اتفاقات و فجايع تلخ بعد از آن هستيم. اميدمان اين بود که شايد در جريان اصولگرا باشند چهرههايى کهسکوت نکنند. باشند افرادى که اخبارشان را از بولتنها بهدست نياورند. باشند دردمندانى که هنوز ارزشهاى دوران مبارزات ستم شاهى را از ياد نبرده باشند.
ديديم در مقابل اين حجم حوادث اصولگرايان غير از سخنرانى و هيچ نکرديد. آن روز که قواى انتظامى با يورش بى حد و حصر به مردم همه را تاديب کردند شما چه کار ويژه اى انجام داديد. اين نامه و اتهام زنى به معترضان و اين 2 سيد بزرگوار نشان داد که شما گوش و چشم در ساختمان بولتن سازان داريد و هنوز گمان داريد که اين جريان اعتراضى توسط اين 2 نفر راهبرى مىشود و مردم پياده نظامى بيش نيستند.
در حالى که چنين نيست و با کمى زندگى ميان مردم متوجه مىشويد به برکت خون شهداى انقلاب اسلامى از سويى و رفتار برخى اقتدارگرايان از سوى ديگر، آگاهى و بينشى ميان مردم ايجاد شده که با سخنرانى نمى توان آنان را کم رنگ ساخت .
شايد روزى به مردم گفتيد واقعيت همين است که ما مىگوييم اما ديگر نمى توانيد بگوييد نبينيد اين همه حوادث تلخ را! که اين رويايى کودکانه بيش نيست.
برادر توکلي! اين پرده اى که دوستان اقتدارگراى شما ناغافل و ناخواسته درانداختند ميوه اش بى اعتمادى مردم است. آن روز که سيد محمد خاتمي، ميرحسين موسوى و شيخ مهدى کروبى درخواست مجوز راهپيمايى و برگزارى مجلس ختم با مسئوليت حفظ امنيت داشتند و دوستان شما ندادند، بدون شک در اثر همين نگرانى بود که شايد بخشى از اين اعتماد باز سازى شود تا امروز شاهد اين شعارهاى بعضا تلخ نباشيم تا فضاى بى اعتمادى تشديد نشود.
برادرم! چه خوب بود روزى که آن وقايع در کهريزک اتفاق افتاد خون انقلابىتان به جوش مىآمد و نامه اى چنين مىنوشتيد به آقايان مسئول. اين چه رسم است که غيرت اسلامى حضرات موج سينوسى دارد و فقط گاه گاهى به غليان مىافتد. آن روز که در مقابل چشمان ميليونها ايراني، بزرگترين تهمتهاى ناروا و دروغهاى آشکار زده شد و حتى ايام رهبرى حضرت امام زير سوال رفت، کجا بوديد برادر احمد! آن گناه بزرگتر است يا روزهخوارى عدهاى جوان!
برادرم اگر ظلم تلخ است، ظلم به هويت و مبناى جمهورى اسلامى و روح آن انقلاب اسلامىمان تلختر است.
برادر احمد! هنوز دير نشده و مىتوانيد شناخت بهترى از علت اعتراض مردم به دست آوريد و بدانيد چرا شعارها رنگ تندترى گرفته است. کليد حل اين بحران و نه جمع آن شنيدن و فهميدن است و نه بولتن خواندن و از دور ديدن.
منبع: حیات نو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر