۱۱/۱۱/۱۳۸۸

حداد عادل جایگزین هاشمی رفسنجانی شد

مراسم 12 بهمن؛ عدم حضور هاشمی و مبهم بودن حضور سید حسن خمینی:
حداد عادل جایگزین هاشمی رفسنجانی شد


. ادامه راه سبز«ارس»: عدم حضور هاشمی‌رفسنجانی، حضور حدادعادل و مبهم بودن حضور سیدحسن خمینی در آغاز مراسم دهه فجر فردا از ویژگی‌های بارز این مراسم در سال جاری است که مسوول ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی برشمرد.

محسن صباغ در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه فردا راس ساعت ۹:۳۳ دقیقه صبح همزمان با لحظه تاریخی ورود حضرت امام به گلزار شهدا مراسم آغاز خواهد شد، سخنران اولین روز از مراسم دهه مبارک فجر را حدادعادل عنوان کرد.

وی گفت: غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و همچنین مشاور عالی مقام معظم رهبری است که در سال جاری از سوی شورای سیاستگذاری هماهنگی تبلیغات اسلامی پیشنهاد و حد نصاب آرا را برای ایراد سخنرانی به دست آورد.

مسوول ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی در پاسخ به سوال ایلنا مبنی بر اینکه چرا در سال جاری همانند سال‌های گذشته آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در نخستین‌روز از دهه فجر سخنرانی نخواهند کرد، گفت: سخنرانان تعیین شده در طول سال‌ها تثبیت شده و مشخص نبودند و هیچ سخنرانی به عنوان سخنران ثابت در طی این سال‌ها سخنرانی نکردند.

صباغ تصریح کرد: در سال جاری با اساسنامه جدید کمیسیون‌های ویژه تعیین و این کمیسیون‌ها زیر نظر شورای سیاستگذاری برای برنامه‌ها و سخنرانان اظهار نظر خواهد کرد.

وی همچنین با بیان اینکه برای بسیاری از شخصیت‌های عالی‌رتبه نظام برای حضور در آغازین روز دهه فجر در گلزار شهدا دعوتنامه کتبی و رسمی ارسال شده است، از مبهم بودن حضور سیدحسن خمینی در این مراسم خبر داد.

وی در توضیح بیشتر در این خصوص گفت: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای جناب سیدحسن خمینی دعوتنامه ارسال کرده اما امکان حضور یا عدم حضور ایشان براساس نظرات خود است و حضور قطعی ایشان در این مراسم تاکنون مشخص نشده است.

تکذیب انتقاد آیت الله صانعی از مهدي کروبی

دفتر آيت الله صانعي طي اطلاعيه اي انتقاد معظم له از كروبي را تكذيب كرد


. ادامه راه سبز«ارس»: در پی انتشار شایعاتی در خصوص انتقاد آیت‌الله العظمي صانعی از حجت الاسلام والمسلمین كروبی در خصوص به رسمیت شناختن دولت به دلیل تنفیذ رهبری، دفتر معظم له طی اطلاعیه‌ای این موضوع را تکذیب کرد.

در این اطلاعیه آمده است:


کسی دروغ نمی گوید مگر از روی ضعف و ناتوانیش

به اطلاع مردم شریف و بزرگوار ایران می رساند که انتشار خبری در خصوص انتقاد حضرت آیت الله العظمی صانعی (مدظله العالی) از مواضع اخیر جناب حجت الاسلام والمسلمین کروبی (دام توفیقه) در جمع اعضای ارشد دفتر خود آنهم در برخی رسانه ها و نشریاتی که از بودجه بیت المال منتشر می شوند از اساس کذب محض است چرا که اولا هرگز چنین جلسه ای طی هفته گذشته فی مابین معظم له و اعضای ارشد دفتر خویش تشکیل نگردیده است و ثانیا سابقه دوستی و ارتباط این دو بزرگوار به سالها قبل از دوران مبارزه و نهضت انقلاب اسلامی برمی گردد و همواره این ارتباط چه در دروان پرخطر قبل از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب ادامه داشته و علی رغم میل بدخواهان هر روز این ارتباط که بر اساس ارزشهای اسلامی، ملی و آرمان های بلند حضرت امام (سلام الله علیه) که همانا دفاع از حقوق مردم می باشد مستحکم و پایدارتر گردیده است .

در خاتمه متذکر می شویم که چگونگی دسترسی به اطلاعات و مذاکرات خصوصی بین افراد نکته ای است که نیروهای امنیتی و قوه قضائیه باید مورد توجه قرار دهند.

پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی
11/11/1388

اولین شناسنامه طرح جدید به نام رهبر صادر شد

اولین شناسنامه طرح جدید به نام رهبر صادر شد


. ادامه راه سبز«ارس»: در آستانه دهه مبارک فجر، طرح صدور شناسنامه جدید برای افراد بالای پانزده سال، با صدور شناسنامه‌ای به نام آیت‌الله خامنه‌ای، آغاز شد.

به گزارش سايت دفتر رهبری، شناسنامه‌های جدید، که از ضریب امنیتی بالایی برخوردار است پیش از این، برای افراد زیر 15 سال صادر می‌شد و بر اساس پیش‌بینی وزارت کشور تا 3 سال آینده 70 میلیون قطعه از این شناسنامه‌ها برای تمام ایرانیان صادر خواهد شد.

آیت‌الله خامنه ای عصر امروز در دیدار وزیر کشور، رئیس سازمان ثبت احوال و جمعی از مسئولان آن سازمان، «اتقان اسناد هویتی مردم ایران» را بسیار با اهمیت دانستند و ضمن قدردانی از مسئولان این طرح خاطرنشان کردند: صدور شناسنامه های جدید که از امنیت بالایی برخوردار است، مقطع جدیدی را در ثبت اسناد سجلی بوجود آورد که امید است با تلاش و همت دست اندرکاران، فراگیر شود.

وي با اشاره به تأثیر صحت و اتقان این اسناد در مسائل گوناگون کشور افزودند: همانطور که شما عملکرد گذشته ثبت احوال را ارزیابی می‌کنید، این اقدام ارزشمند شما هم مورد ارزیابی آیندگان قرار خواهد گرفت بنابراین لازم است در ثبت مشخصات و صدور شناسنامه‌ها، دقت کافی صورت گیرد.

در ابتدای این دیدار مصطفی محمدنجار وزیر کشور با اشاره به تولید شناسنامه جدید با قابلیت و امکانات گسترده گفت: بنابر دستور رهبری مبنی بر افزایش ضریب امنیتی اسناد هویتی جمهوری اسلامی ایران، تولید شناسنامه جدید در دستور کار سازمان ثبت احوال کشور قرار گرفت تا جعل این اسناد به راحتی امکان‌پذیر نباشد.

وزیر کشور به تلاش در جهت تکمیل زیرساخت‌های دولت الکترونیک در کشور اشاره کرد و افزود: صدور شناسنامه جدید و کارت هوشمند ملی در راستای مکانیزه کردن فرایندهای ارائه خدمات، با سرعت بالا و هزینه کم، در کشور آغاز شده است.

همچنین ناظمی اردکانی رئیس سازمان ثبت احوال، ضمن بیان گزارشی از آمار ثبت احوال در کشور و روند صدور اسناد سجلی گفت سازمان در 570 نقطه نمایندگی ثبت احوال دارد و 65 نهاد و سازمان دولتی برای ارائه خدمات الکترونیکی با این سازمان مرتبط هستند.

استعفای تابش در اعتراض ممانعت از ورود خانواده‌های زندانیان به مجلس

استعفای تابش در اعتراض ممانعت از ورود خانواده‌های زندانیان به مجلس

. ادامه راه سبز«ارس» : سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس از استعفای اعتراضی دبیر کل خط امام(ره) مجلس به دلیل اعمال محدودیت‌های گسترده علیه این فراکسیون خبر داد و گفت:«با وساطتت نایب رییس اول مجلس و اعضای فراکسیون از آقای تابش خواسته شد در مسئولیت خود کماکان بماند.»

داریوش قنبری در گفتگو با خبرنگار ممنوع الورود شده پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در خصوص جلسه امروز فراکسیون با خانواده بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات و ممانعت حراست مجلس از ورود این مهمانان به فراکسیون و عدم تشکیل جلسه گفت:«قرار بود امروز با تعدادی از خانواده‌های زندانیان حوادث اخیر دیدار و جلسه‌ای در فراکسیون خط امام مجلس برگزار شود.»

وی ادامه داد:«علی‌رغم هماهنگی‌های صورت گرفته به دلیل ممانعت حراست که با هماهنگی برخی از اعضای هیات رییسه از جمله آقای کوهکن بود، از ورود این میهمانان فراکسیون به داخل مجلس جلوگیری شد و جلسه فراکسیون تشکیل نشد.»

قنبری گفت:«جلوگیری از حضور مهمانان فراکسیون به مجلس در کنار فیلتر سایت رسمی فراکسیون و ممانعت از حضور خبرنگار سایت در مجلس نگرانی اعضا از اعمال فشار و محدودیت بر فراکسیون خط امام مجلس را تشدید کرد که در نهایت آقای تابش در اعتراض به این اقدامات اخیر اعلام کرد با این شرایط نمی‌توان کار کرد.»

سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس تصریح کرد:«آقای تابش در اعتراض به فیلتر شدن سایت، ممنوع الورود کردن خبرنگار پارلمان‌نیوز و جلوگیری از حضور مهمانان فراکسیون به مجلس و اقدامات و محدودیت‌های دیگری که برای فراکسیون اقلیت مجلس ایجاد کرده‌اند اقدام به استعفای اعتراضی کردند.»

وی ادامه داد:«آقای ابوترابی‌فرد نایب رییس مجلس در فراکسیون حاضر شدند که با دخالت ایشان و وساطت اعضای فراکسیون از آقای تابش خواسته شد بر سمت خود بمانند.»

قنبری گفت:« آقای ابوترابی‌فرد وعده دادن تنگناهای فراکسیون رفع شده و ضمن پیگیری رفع فیلتر سایت و برگشت خبرنگار پارلمان‌نیوز به مجلس دیگر برای حضور مهمانان فراکسیون مشکل ایجاد نشود.»

به گفته سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس، اعضای فراکسیون در حضور ابوترابی اعلام کردند که در تمام این مدت تلاش خود برای ایجاد آرامش در کشور و حرکات مسالمت آمیز را بکار گرفته و پیگیر اهداف ملی بوده‌اند اما با این وجود تنگناهایی را برای فراکسیون ایجاد کرده‌اند.

نماینده ایلام خاطر نشان کرد:«نایب رییس مجلس ضمن تایید مشی اعتدالی فراکسیون خط امام(ره)مجلس و تصدیق سخنان اعضا قول پیگیری و رفع محدودیت‌ها و تنگناها را دادند.»

ممانعت حراست مجلس از حضور خانواده های زندانیان سیاسی در خانه ملت

ادامه راه سبز- ارس» خانواده های زندانیان سیاسی بازداشت شده حوادث پس از انتخابات از حضور در خانه ملت منع شدند.

صبح امروز جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی که قرار بود با فراکسیون خط امام مجلس دیدار کنند به دلیل ممانعت حراست مجلس نتوانستند در خانه ملت حضور پیدا کنند.
با ممانعت حراست مجلس از ورود این خانواده ها جلسه ای که از هفته پیش هماهنگی آن صورت گرفته بود تشکیل نشد.

یکی از خانواده های بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات که در مقابل مجلس حضور یافته بود به سایت کلمه گفت: محورهای این جلسه رایزنی برای آزادی خانوم های زندانی و نگرانی از شرایط آنها بود .در این جلسه همچنین قرار بود در خصوص ادامه بازداشت غیر قانونی دستگیر شدگان روزهای بعد از عاشورا صحبت شود.

خانواده های این بازداشت شدگان به سکوت مجلس در مورد ادامه این بازداشت های غیر قانونی معترض هستند.

امروز همچنین جمعی از خانواده های روزنامه نگاران و خبرنگاران بازداشتی برای حضور در جلسه فراکسیون اقلیت و اعتراض به حکم های سنگین برای اهالی مطبوعات به مجلس رفته بودند که با ممانعت حراست برای حضور در فراکسیون مواجه شدند.

از جمله خانواده هایی که برای حضور در جلسه فراکسیون خط امام به مجلس رفته بودند همسران آقایان قدیانی باقی مظفر تاجزاده میردامادی رسولی و همسران روزنامه نگارانی چون احمد امویی حکمت کاظمیان و باستانی بودند.

حراست هیچ دلیلی را برای جلوگیری از حضور این خانواده ها در مجلس علی رغم پیگیری های فراکسیون خط امام اعلام نکرده است.

محرمانه!: انقلاب رنگی توهم بود؛ حرکت مردم یک جنبش اجتماعی است

انتشار محرمانه کتاب "جنگ نرم و وضعیت کنونی ما":
انقلاب رنگی توهم بود؛ حرکت مردم یک جنبش اجتماعی است

. ادامه راه سبز«ارس»: بدنبال اشکار شدن تقلب گسترده در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اعلام احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور، مردم فهیم ایران اسلامی در یک حضور مدنی ودر چارچوب حقوق قانونی مردم در اصول مختلف قانون اساسی اعتراض مسالمت امیز خودرا به نمایش گذاشتند.

به گزارش کلمه، متاسفانه دست اندر کاران برگزاری این انتخابات بجای تن دادن به خواست ملت ایران و احترام و امانت داری آرای آنها و یاحداقل شنیدن صدای اعتراضشان مشی سرکوب و خشونت را در سر لوحه برنامه های خود قرار دادند و اعتراض جنبش مدنی میلیون ها نفر از طبقات مختلف جامعه را به تحریک بیگانگان دانستند وخواست قانونی مردم را که چیزی جز صیانت از ارائشان از سوی نظام نبوده به عناوین مختلف چون کودتای مخملی،انقلاب ناکام،انقلاب رنگی،نمودی از جنگ نرم و… برای فرار از پاسخگویی در مقابل مردم حقیقت جو به سخره گرفتند که دراین میان خون دهها نفر از مردم بی گناه نیز به زمین ریخته شد.

واکنون که بیش از هفت ماه از وقایع غم بار انتخابات می گذرد بیش از هر زمان دیگری حتی در نوشتار ودیدگاهای دولتی نه تنها حقانیت مردمی که فقط یک سوال داشتند که” رای من کجاست؟” اشکار گردید بلکه تقریبا به کلیه ادعا های قبلی در خصوص انقلابات و کودتا های مخملی مهر باطل زد.

در این باره اخیر به سفارش … کتابی تحت عنوان “جنگ نرم وضعیت کنونی ما” انتشار یافته است. این کتاب گرچه سعی کرده است دیدگاهای ” متصدیان امور” را که از ابتدا برای رهایی از واقعیت های انتخابات متوجه جهانی شدن،دنیای مجازی و اینترنت،و کشور های بیگانه نموده است تئوریزه نمایدا ما در نتیجه گیری خود نتوانسته است بعضی از واقعییت های امروز را پنهان کند.

[علیرغم ایرادهای اساسی كه به کتاب "جنگ نرم" وارد است، اما آنرا علني منتشر کنید!]

این کتاب که در پنج فصل و سیصدوبیست صفحه منتشر گردیده فصل چهار این کتاب به جمع بندی و نتیجه گیری تحت عنوان”جنگ نرم و جمهوری اسلامی” پرداخته در این نتیجه گیری به بسترهاو زمینه های موفقیت دشمن در جنگ نرم چنیین بر شمرده شده است.

۱-رشد وگسترش سبک زندگی غربی

۲-تقویت جریان سکولار

۳-تضعیف نظام فقاهتی

۴-ایجاد شایبه ناکارامدی نظام اسلامی

۵-رشد جمعیت جوان

۶-فقر درشناخت لازم وکامل از ابزار و فن اوری های مدرن

۷-تفاوت درسبک زندگی به تبع تفاوت نسلی

۸-عقب ماندگی در فن آوری ها

۹-تعمییق وتراکم شکاف های اجتماعی موجود

نکته کلیدی در موارد فوق این است که نگارندگان این کتاب بسیاری از این موارد و نا کارامدی هارا متوجه دولت های قبل از احمدی نژاد دانسته اند این در حالی است که صدا وسیما در سال های اخیر کاملا با دولت هماهنگ بوده وسریال ها وبرنامه ها وفیلم های این رسانه در تبلیغ الگوی زندگی غربی ومصرفی نقش بی بدیلی را داشته است.همچنین دراین کتاب به تضعیف نظام فقاهتی و جایگاه مراجع تقلید اشاره گردیده است که نحوه برخورد با مراجع و بی احترامی های فراوان به جایگاه مراجع در دوره اخیر بر هیچ چشم تزیبینی پوشیده نیست وعدم پذیرش مسئولین دولتی از سوی اکثر مراجع تقلید خود گواه بر ناراضی بودن مراجع از مشی وبرخورد های دولتمردان با حوزه های علمیه می باشد.این کتاب رشد خرافات منسوب دینی و فربهی وتغلب دین داری عوامانه و… را از افت های بزرگ در این خصوص دانسته است.

فصل پنجم که به تحلیلی از وقایع ونا ارامی های پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری پرداخته شده است به مجموعه ی تحلیل هایی که درون مجموعه ی حامیان وضع موجود شکل گرفته پرداخته وزیرکانه تقریبا تمام ادعا های سناریو سازان و برنامه ریزان واقعی انتخابات همچون :

۱-شورش بی سر

۲-انقلاب ناکام

۳-کودتای مخملی

۴-انقلاب رنگی

۵-نمودی از جنگ نرم

را رد نموده وحرکت مردم را تحت عنوان یک “جنبش اجتماعی” به واقعیت نزدیک تردانسته است.

در بخش جمع بندی نهایی این کتاب نویسندگان به ناچار اعتراف نموده اند در انتخابات اخیر ریاست جمهموری و اعتراضات پس ازآن علاوه بر عمده ی گروها،احزاب،جریان ها وشخصیت های منتسب به جناح اصلاح طلب اقشار مختلف دیگری همچون کثیری از نخبگان فرهنگی هنری،دانشگاهیان،دانشجویان،روشنفکران و…نیز لایه هایی از جریلن اصول گرا از مهندس موسوی حمایت کرده بودند .این کتاب همچنین اعتراف می کند رای مهندس موسوی را نباید به حساب اصلاح طلبان و دگر اندیشان و منتقدان نظام گذاشت. بلکه بسیاری که به شیوه اداره کشور از احمدی نژاد نا راضی بودند با ایشان رای دادند. همچنین نویسندگان این کتاب رفتار های احمدی نژاد را در مواردی موجب برانگیخته شدن انتقادات فراوانی بین جامعه ی متدینین ونیز روحانیت و مراجع تقلید می داند که اعتراف می نمایند به اشفتگی فضا دامن زده است.

به نظر می رسد علیرغم ایرادات متدولوژیک و علمی فر اوان این کتاب متولیان امور اگر صداقت داشته باشند می توانند با انتشار عمومی آن گامی برای روشن شدن برخی حقایق بردارند.

خوشه هايي در دست سوسك ساقه خوار!

خوشه هايي در دست سوسك ساقه خوار!:
فقرای بانك مركزی، ثروتمندان (خوشه3) مركز آمار!


. ادامه راه سبز«ارس»: خوشه‌بندی اعلامی از سوی مركز آمار ایران برای اعطای نقدی یارانه‌ها بحث‌ها و نگرانی‌های فراوانی در جامعه ایجاد كرده است. از یك سو بسیاری از كسانی كه در خوشه سوم و بعضاَ خوشه دوم قرار دارند، به این تقسیم‌بندی معترضند و از سوی دیگر، حضور حدود 60 تا 75 درصد مردم در خوشه اول و دوم كه مطابق آمار، خوشه‌های فقراست، این سوال را به اذهان كارشناسان متبادر كرده است كه آیا صداقت لازم از سوی مردم و دقت از سوی مسوولان برای این تقسیم‌بندی كافی نبوده است یا اینكه دولت آثار سیاست‌های سال‌های اخیر خود در افزایش فاصله طبقاتی را پذیرفته است؟

به گزارش ایلنا، در روزهای پایانی دی ماه، رئیس مركز آمار ایران از تقسیم جامعه به 3 خوشه خبر داد و اعلام كرد كه خوشه‌های اول و دوم 7 دهك پایینی جامعه را شامل می‌شوند و خوشه سوم، 3 دهك بالایی جامعه را شامل می‌شود. رئیس مركز آمار ایران با اشاره به اینكه دولت در سال نخست اجرای لایحه هدفمند كردن یارانه‌ها تصمیم گرفت جمعیت كشور را به 3 خوشه تقسیم‌بندی كند، گفت: در خوشه نخست كه دهك اول تا چهارم را شامل می‌شود، حدود 30 میلیون نفر، در خوشه دوم، دهك‌های پنجم تا هفتم جامعه با 17 میلیون و 600 هزار نفر و در خوشه سوم، دهك‌های هشتم تا دهم با 14 میلیون نفر قرار گرفته‌اند.

رئیس مركز آمار ایران با اشاره به اینكه درآمد خانواده شش نفری در خوشه یك، كمتر از 473 هزار تومان است، گفت: خانوار شش نفره‌ای كه درآمدش بین 473 هزار تومان تا 788 هزار تومان است، در خوشه 2 قرار می‌گیرد و خانوار شش نفره‌ای كه بیش از 788 هزار تومان درآمد داشته باشد در خوشه 3 قرار می‌گیرد. مدد تصریح كرد: در خوشه یك، درآمد سرانه هر نفر 788 هزار و 381 ریال و در خوشه 2 درآمد سرانه هر نفر یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال است.

بزرگترین ابهام در سخنان رئیس مركز آمار ایران كه به نمایندگی از سوی دولتی كه قرار است یارانه‌ها را نقدی پرداخت كند، سخن می‌گفت اعلام درآمدهای سرانه خوشه‌های یك و دو جامعه است كه یا فقط آنها یارانه می‌گیرند، یا سهم بیشتری از یارانه‌ها خواهند برد. مطابق آمار ارائه شده هفتگی از سوی بانك مركزی از نرخ خرده‌فروشی برخی از مواد خوراكی (ماست، پنیر، كره، شیر، تخم‌مرغ، برنج، انواع حبوبات (7 قلم)، انواع میوه (8 قلم) و سبزی (8 قلم)، گوشت قرمز و سفید، قند و شكر، چای و روغن نباتی) در هفته نخست بهمن ماه، هر فرد برای تهیه ماهانه یك كیلوگرم از اقلام فوق نیاز به هزینه‌ای حدود 936 هزار و 206 ریال دارد. این هزینه تنها هزینه مواد خوراكی به استثنای نان است و هیچ هزینه دیگری همچون هزینه مسكن، ایاب و ذهاب، پوشاك، پرداخت بهای آب، برق، گاز و تلفن، هزینه‌های آموزشی، هزینه‌های تفریحی و ... در آن لحاظ نشده است.

30 میلیون نفر، زیر خط گرسنگی

مقدار كالری موجود در اقلام فوق برابر 84 هزار و 510 واحد است. باید بدانیم كه مطابق تعاریف بین‌المللی و پذیرفته شده توسط تمامی كشورهای جهان، حداقل كالری مورد نیاز روزانه برای هر فرد 2 هزار و 179 واحد است و كسانی كه كمتر از این مقدار تهیه می‌كنند، جزو افراد گرسنه یا پایین‌تر از خط فقر مطلق هستند. به عبارتی با یك تناسب ساده می‌توان نتیجه گرفت كه هر ایرانی برای رفع گرسنگی ماهانه (تامین 67 هزار و 370 كالری) باید 746 هزار و 328 ریال هزینه كند. مقایسه این رقم با رقم اعلامی برای خوشه نخست (درآمد سرانه 788 هزار و 381 ریال) نشان می‌دهد كه افراد حاضر در این خوشه برای رفع سایر ملزومات زندگی از قبیل پوشاك، بهداشت و درمان، آموزش، مسكن، ایاب و ذهاب و... ماهانه فقط 42 هزار و 53 ریال خواهند داشت.

به عبارتی با توجه به هزینه‌های فوق، تمامی افراد حاضر در خوشه نخست جزو افرادی هستند كه در تعاریف جهانی جزو گروه زیر خط گرسنگی (خط فقر شدید) قرار دارند. این به این معناست كه اگر آمار آقای مدد مبنی بر وجود 30 میلیون از جمعیت 61.6 میلیونی ایران با درآمد ماهانه كمتر از 788 هزار و 381 ریال صحیح باشد، 30 میلیون نفر از جمعیت كشور زیر خط فقر مطلق (خط گرسنگی) به سر می‌برند؛ چرا كه حتی قادر به تهیه خوراك خود نیز نیستند.

آمار زیر خط فقری‌ها در ابهام

براساس نتایج بررسی‌های بانك مركزی برای سال 1387، از كل هزینه‌های ناخالص خانوار، 23.8 درصد به خوراكی‌ها و آشامیدنی‌ها، 0.4 درصد به دخانیات، 4.6 درصد به پوشاك و كفش، 33.1 درصد به مسكن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها، 5 درصد به اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه، 4.5 درصد به هزینه بهداشت و درمان، 11.6 درصد به هزینه حمل و نقل، 2.6 درصد به ارتباطات، 2.4 درصد به هزینه تفریح و امور فرهنگی، 2.3 درصد به هزینه تحصیل، 2.2 درصد به هزینه رستوران و هتل و 7.5 درصد به هزینه كالاها و خدمات متفرقه اختصاص داشته است.

با احتساب هزینه ماهانه 746 هزار و 328 ریالی برای رفع گرسنگی و تطابق آن با جداول بانك مركزی (نسبت 23.8 درصدی خوراكی‌ها و آشامیدنی‌ها به كل هزینه‌های ناخالص خانوار) به این نتیجه می‌رسیم كه هر فرد برای داشتن یك زندگی حداقلی و چسبیده به خط فقر ماهانه به 3 میلیون و 135 هزار و 831 ریال نیاز دارد و لذا افراد خوشه دوم و حتی بسیاری از حاضران در خوشه سوم در آمار دولتی با درآمد ماهانه بیشتر از یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال نیز زیر خط فقر قرار دارند.

اختلاف ارقام بانك مركزی با مركز آمار

مطابق آمار رسمی اعلام شده از سوی بانك مركزی متوسط تعداد افراد خانوار در سال 1387 برابر 3.86 نفر بود كه نسبت به سال 1386 كاهش داشته است. بر اساس نتایج این بررسی متوسط هزینه ناخالص سالانه یك خانوار در سال 1387 حدود ماهانه 9 میلیون و 620 هزار ریال بوده است. با تقسیم این رقم به متوسط تعداد افراد خانوار در سال 1387، این نتیجه مستفاد می‌شود كه متوسط هزینه ناخالص هر فرد در سال 1387، برابر 2 میلیون و 492 هزار و 228 ریال بوده است كه با ارقام اعلام شده از سوی مركز آمار ایران برای خوشه‌های اول و دوم تفاوت فاحشی دارد.

فقرای بانك مركزی ثروتمندان مركز آمارند

بانك مركزی رقم 780 هزار تومان را برای خط فقر شهرهای بزرگ كشور در سال 87 اعلام می‌كند. با در نظر گرفتن اینكه یك خانوار متوسط ایرانی برابر 3.86 نفر جمعیت دارد (البته این رقم قطعاً در شهرهای بزرگ زیر 3.5 نفر خواهد بود)، رقم سرانه خط فقر برای ساكنان شهرهای بزرگ معادل 2 میلیون و 20 هزار و 725 ریال خواهد بود. با این حال در خوشه‌بندی مركز آمار، بدون در نظر گرفتن چنین شاخص‌هایی رقم یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال بدون هیچ مبنای مشخص و معیار علمی برای خوشه دوم در نظر گرفته شده است.

حضور برخی از فقرا در خوشه ثروتمندان

از سوی دیگر مطابق آمار اعلام شده بانك مركزی برای سال 1387، یك خانوار متوسط ایرانی در سال 1387 برابر ماهانه 9 میلیون و 432 هزار ریال درآمد داشته است. به این ترتیب، هر فرد ایرانی به طور میانگین ماهانه 2 میلیون و 443 هزار و 523 ریال درآمد داشته است. در جامعه مورد اشاره مركز آمار ایران برای خوشه‌بندی مردم (جامعه 61.6 میلیون نفری)، رقم درآمدها به حدود 150 تریلیون و 521 میلیارد و 16 میلیون ریال خواهد رسید.

كل درآمدهای خوشه اول با 30 میلیون نفر جمعیت (با حداكثر درآمد 788 هزار و 381 ریال)، مطابق آمار رئیس مركز آمار ایران رقمی كمتر از 23 تریلیون و 651 میلیارد و 430 میلیون ریال خواهد بود. درآمدهای جامعه آماری خوشه دوم با 17 میلیون و 600 هزار نفر (با حداكثر درآمد یك میلیون و 303 هزار و 3 ریال) كمتر از 22 تریلیون و 932 میلیارد و 852 میلیون ریال طبق اظهارات آقای مدد خواهد بود. لذا درآمد حاضران خوشه سوم قاعدتاً باید بیشتر از 103 تریلیون و 936 میلیارد و 734 میلیون ریال باشد. این به این معناست كه به طور میانگین افراد حاضر در خوشه سوم باید درآمدی برابر 7 میلیون و 424 هزار و 52 ریال داشته باشند.

با این حال مشاهده شده است كه كارگری با حداقل دستمزد دریافتی معادل 263 هزار تومان در شهر تهران كه همسرش نیز خانه‌دار بوده است (درآمد میانگین هر كدام برابر 131 هزار و 500 تومان است)، در خوشه‌بندی‌ها در خوشه سوم قرار گرفته است، به عبارتی حتی حداقل بگیران جامعه كارگری كه جزو محروم‌ترین‌های جامعه نیز به حساب می‌آیند، به جرم نداشتن فرزند جزو خوشه سوم و طبقات مرفه با میانگین درآمد 7 میلیون و 424 هزار و 52 ریال قرار گرفته است. این به این معناست كه در خوشه‌بندی مدنظر مركز آمار ایران، یك كارگر با افرادی كه به طور متوسط بین 5 تا 6 برابر وی درآمد دارند، در یك جایگاه قرار گرفته است.

خط فقر حداقل 1 میلیون و 674 هزار و 912 ریال است

همچنین در یكی از آخرین شماره‌های نشریه برنامه، ارگان معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری خط فقر ماهانه در سال 1386 هر فرد در خانوار شهری برای تهیه 2 هزار كالری برابر 980118 ریال اعلام شده است. با توجه به تورم 18.5 درصدی سال 1386، 25.4 درصدی سال 1387 و حدوداَ 15 درصدی سال 1388 این نتیجه به دست می‌آید كه خط فقر هر فرد در سال 1389 كه قرار است نخستین سال اجرای قانون هدفمند كردن یارانه‌ها باشد برابر 1674912 ریال یا 1 میلیون و 674 هزار و 912 ریال خواهد بود كه به این معناست كه تمامی حاضران در خوشه‌های اول و دوم و برخی از افراد حاضر در خوشه سوم نیز در زمره فقرا قرار دارند.

این‌ها همه مشتی نمونه خروار است. فردی در تهران كه خود بیكار و مستمری بگیر بیمه بیكاری است با داشتن همسری خانه‌دار، بدون داشتن مسكن و وسیله نقلیه، فقط به این دلیل كه حدود هزار تومان بیشتر از رقم اعلام شده برای خوشه دوم مستمری می‌گیرد، در خوشه سوم طبقه‌بندی شده است.
گرسنگان در خوشه اول و فقرا در خوشه دوم و بعضاً سوم تقسیم‌بندی شده‌اند. این ترجمانی است از آنچه كه رئیس مركز آمار ایران برای خوشه‌بندی مردم ایران اعلام كرده است.

تمام آمارهای فوق موید این نكته است كه خوشه‌بندی مردم در ایران و ارقام اعلامی رئیس مركز آمار ایران نشان می‌دهد كه حداقل 77.3 درصد از 61.6 میلیون ایرانی مورد استناد مركز آمار زیر خط فقر قرار دارند. اگر حتی بنا را بر رقم 71.6 میلیون نفری جمعیت ایران گذاشته و تمامی 10 میلیون نفری را كه در طرح دولت شركت نكرده‌اند، جزو اقشار مرفه بدانیم، باز هم حداقل 66.48 درصد مردم ایران زیر خط فقر هستند. سوال اساسی این است كه آیا دولت به نوعی تاثیرات مخرب سیاست‌های سال‌های گذشته خود بر افزایش شكاف طبقاتی و گسترش فقر را پذیرفته است، یا اینكه مردم ایران در پر كردن برگه‌های خود صداقت و مسوولان در بررسی‌های خود دقت كافی نداشته‌اند؟

باید گفت كه در سال 80 افراد زیر خط فقر در كشور 4 درصد اعلام شده بود. حال مسئولان دولتی و به خصوص دست‌اندركاران طرح پرداخت نقدی یارانه‌ها باید توضیح دهند كه آیا واقعاً بیش از 60 تا 70 درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار گرفته‌اند، یا اینكه طرح پرداخت نقدی یارانه‌ها از همان ابتدای راه می‌لنگد و ناگزیر مجبور است كه پس از مدت زمانی از اجرا، به سرنوشت دیگر طرح‌های دولت نهم و دهم دچار خواهد شد؟

عبدالله شهبازي: «خوارج جديد» بسيار ناصادق‌اند و در نتيجه ترسو.

«خوارج جديد» بسيار ناصادق‌اند و در نتيجه ترسو!


. «فتنه‌ها چون روي آورد، باطل را به صورت حق آرايد، و چون پشت کند، حقيقت چنان‌که هست آشکار شود. فتنه‌ها چون روي آرد نشناسندش، و چون بازگردد شناسندش. چون گردبادها گران‌اند؛ به شهري رسند و شهري را واگذارند... آن که فتنه را نيک بيند و بشناسد آزار آن بدو رسد، و آن که آن را نبيند از بلاي آن رهد.» (نهج‌البلاغه، خطبه 93)

«آغاز پديد آمدن فتنه‌ها پيروي از هواهاست و بدعتِ خلاف کتاب خدا در احکام... پس اگر باطل با حق در نياميزد، براي جوينده حقيقت ناشناخته نماند... ليکن اندکي از اين و آن گيرند تا به هم در آميزد و شيطان فرصت يابد و حيلت انگيزد تا بر اولياء خود چيره شود...» (نهج‌البلاغه، خطبه 50)

گروهي طلبکار و پرهياهو، و به شدت وقيح، معلوم نيست با اتکاء بر کدام پيشينه انقلابي و کارنامه سياسي و اندوخته فکري و دانش و تجربه اجتماعي و با برخورداري از کدامين بهره از اخلاق ديني يا عرفي، خود را عين انقلاب و نظام و حتي اسلام مي‌خوانند. آنان خواستار آن‌اند که فرزندان و دلسوزان انقلاب و شيفتگان به ميراث امام (ره)، و کساني که سال‌هاي طولاني در سنگرهاي گوناگون خدمتگزار و پاسدار صديق نظام جمهوري اسلامي ايران بوده‌اند، چون آنان بينديشند و اگر جز اين بود «پالان‌شان کج است.» بخشي از اين کژانديشان جواناني‌اند که نه تاريخ سي واندساله انقلاب را درک کرده‌اند و نه آن را از طريق کتب و مطبوعات يا حتي روايات مادران و پدران‌شان شناخته‌اند. بخشي، کم‌تر، سوداي جاه دارند و مي‌خواهند از «آب گل‌آلود ماهي بگيرند» و «يک شبه ره صد ساله بپيمايند»، و بخشي، بيش‌تر، متعبدان ساده‌انديشي‌اند که در حوزه انديشه و سياست «تقليد» را جايگزين «تعقل» کرده و گمان مي‌برند در صراط مستقيمي گام نهاده‌اند که مرضي خداوند است. ولي کارگردانان اصلي سوداگران سياسي‌اند که مي‌دانند چه مي‌کنند؛ مي‌دانند چگونه از انقلاب انتقام بگيرند و چگونه دستاوردهاي بزرگ انقلاب و امام راحل را ابتدا زشت و بدنام و سپس مدفون ‌کنند.

قرينه‌سازي‌هاي رايج شده در ماه‌هاي اخير و مشابه نماياندن وقايع جاري با حوادث صدر اسلام را درک نمي‌کنم و نمي‌دانم با چه معياري اين شبيه‌سازي‌ها انجام مي‌شود. هر کس مي‌تواند چهره سياسي محبوب يا مبغوض خود را به شخصيتي مثبت يا منفي در صدر اسلام تشبيه کند. اين روش از نظر علمي درست نيست و در تحليل سياسي اعتبار و کارايي ندارد. ولي اگر قرار بر شبيه‌سازي باشد، من عملکرد اين کسان را به خوارج شبيه مي‌بينم با اين تفاوت که خوارج در عمل صادق بودند و در نتيجه جسور؛ و اين «خوارج جديد» بسيار ناصادق‌اند و در نتيجه ترسو. آن «خارجي» که از فرط عبادت پيشاني‌اش پينه بسته و از فرط روزه‌داري ناشي از زهد ابلهانه پوست شکمش پلاسيده بود کجا و اين «نو خارجيان»، که از طريق مناصب و پيوندهاي حکومتي ثروت‌هاي عظيم انباشته‌اند و کوس رسوايي‌شان در زمينه مفاسد مالي گوش فلک را پر کرده، کجا؟

عبدالله شهبازي
پيوندهاي مرتبط با اين مطلب:
» شرح حال عبدالله شهبازي مورخ و نويسنده ايراني در ويكي پديا (توصيه ميشود حتما مطالعه نماييد بخصوص بخش زمين خواري را)

حضور یک روزنامه نگار جوان در دادگاه ديروز

حضور یک روزنامه نگار جوان در دادگاه ديروز

. ادامه راه سبز«ارس»: سايت "تا آزادي رونامه نگاران زنداني" نوشت، فشار بر روزنامه‌نگاران و وب‌نویس‌ها در روزهای اخیر ابعاد تازه‌ای یافته است. در دادگاهی که روز شنبه 10ر11ر1388 برای محاکمه‌ی متهمین معترض به نتایج انتخابات که در روز عاشورا در تهران بازداشت شده بودند، یک روزنامه نگار تجربی با نام الف – میم نیز حضور داشت که فیلم اعترافات غم‌انگیز او بارها و بارها از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.

این روزنامه نگار جوان ضمن بیان این‌که: «
مادرم عضو گروه مادران صلح بود. پدرم در سال ‌٦٧ به اعدام محکوم شد و عمویم در سال ‌٦٣ به دلایلی از ایران خارج شد.»

وی اشاره کرد: «من در برخی از سایت‌ها مقاله داشتم. با برخی رادیوها مصاحبه کردم. بعد از دوره‌ی زوالی که گروه مذکور طی کردند تنها راه بازنمایی و بازتولید هویت اینها رسانه‌هایی شد که از کیفیت بالایی برخوردار نبودند. ما اینها را خوب می‌دانیم و من منتقدشان بودم. من در مقاله‌ای نوشتم که سابقه‌ی رادیو لندن چه بوده است. وی ادامه داد:‌من به عنوان یک شبه انتقادی همیشه منتقد این دسته بودم و دلم نمی‌خواست آینده‌ام با آن گذشته گره بخورد. به خاطر همین در مجلات ایران قلم زدم.»

او همچنین در این دادگاه گفت: «در صفحات اندیشه چند روزنامه‌ی اصلاح‌طلب فعالیت داشته و مصاحبه‌های زیادی با روشنفکران انجام داده است». وی درباره‌ی اتهامات خود عنوان کرد: «مقالاتی که من می‌نوشتم اگرچه موضوعشان سیاسی بود، اما کاملا یک گرایش فرهنگی داشتم. کار عمده‌ی من نوشتن بود. من تجمعات زیادی نرفتم و در تجمع عاشورا هم نه شعاری دادم و نه تخریبی انجام دادم.»

در ادامه، قاضی صلواتی از متهم پرسید: آیا با انگیزه‌ی سیاسی در تجمع عاشورا شرکت کردید؟ متهم پاسخ داد: «من تنها جایی که با دوستان و همفکرانم کار می‌کردم سایت سرپیچ بود و بعد از انتخابات من هیچ مصاحبه‌ای با رادیوهای خارجی نداشتم. مصاحبه‌ی من با رادیو همبستگی هم برای دفاع از شرکت در انتخابات بود و با رادیو زمانه هم مکالمه‌ای ‌٢ دقیقه‌ای داشتم که گفتم در انتخابات شرکت می‌کنم و دلایل آن اقتصادی و نقد سیاست‌های فرهنگی دولت نهم است.» و البته نکته‌ی جالب توجه در دفاعیات الف – میم این نکته بود که در دادگاه هم مطرح شد، اما متاسفانه از سیما پخش نشده است! الف.م با بیان این‌که من به سیاست‌های اقتصادی و فرهنگی دولت نهم انتقاد داشتم، افزود: «من در روزنامه‌های رسمی فعالیت می‌کردم.»

حال سوال این است چرا یک روزنامه نگار تجربی که هیچ سابقه‌ی مخالفت و معاندت با حکومت را ندارد و در دفاعیات خود نیز تاکید می‌کند که: «
پس از انتخابات حاضر به مصاحبه نشدم و مقاله‌ای ننوشتم که کسی را تحریک کنم و در ماه‌های اخیر هم کاملا در روزنامه‌های رسمی مطلب نوشته بودم.» و بار اولی است که بازداشت می‌شود، چنین در دادگاه مورد اتهام غریب و نامانوس برخورداری از گرایشات کمونیستی موسوم به چپ نواندیش، اقدام علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و مصاحبه با رادیو های بیگانه می‌شود. و چرا در لایحه‌ی نماینده‌ی دادستانی سعی شده از یک جوان این‌چنین مجرمی ساخته شود؟

الف – میم یا امید منتظری، همانطور که در دفاعیاتش گفت و از سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش شد، فرزند حمید منتظری از جانباختگان اعدام‌های زندانیان سیاسی در سال 1367 است. که همراه با مادرش دستگیر شده و اینک در دادگاه حاضر است. با توجه به اظهارات رسمی وی در دادگاه می‌توان چنین نتیجه گیری کرد که امید منتظری یک روزنامه نگار تجربی و جوان است و کاری بر خلاف حرفه‌ای که انجام می‌داده و طبعاً بر خلاف قانون از وی سر نزده و یا چنین خلافی مرتکب نشده که شایسته‌ی اتهام سنگینی از این قبیل و حضور در دادگاهی این‌چنین باشد.

افزایش فشارها بر بهزادیان نژاد ،رییس ستاد انتخاباتی موسوی

افزایش فشارها بر بهزادیان نژاد ،رییس ستاد انتخاباتی موسوی


. ادامه راه سبز«ارس»: خبرهای رسیده از زندان اوین حاکی از افزایش فشارها بر قربانعلی بهزادیان نژاد، رییس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی است .وی در موج بازداشتهای پس از عاشورای خونین تهران دستگیر و روانه زندان شد.

به گزارش کلمه ، چند روز پیش ماموران وزارت اطلاعات بهزادیان نژاد را برای تفتیش منزلش از زندان همراه خود برده اند . حال جسمی او در این دیدار نامساعد توصیف شده و بسیار رنگ پریده و لاغر به نظر می رسیده است .

منابع نزدیک به بهزادیان نژاد به خبرنگار کلمه گفته اند که او حتی قبل از بازداشت و درهمه چند ماه گذشته تحت فشارهای شدید قرار داشته تا جایی که حتی محل کارش از پرداخت حقوق وی خودداری می کرده است.

قربان بهزادیان نژاد، استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس است که در سال های اخیر فعالیت های فرهنگی زیادی داشته است. بهزادیان نژاد معاونت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت محمد خاتمی و مشاور وزیر بهداشت در انتخاب رؤسای دانشگاه های علوم پزشکی را در کارنامه مسئولیت های خود جای داده است. در سال های اخیر بهزادیان نژاد در موسساتی که نزدیک به میر حسین موسوی بوده، در زمینه علوم انسانی و مطالعات ایرانشناسی فعالیت می کرده است و از مشاوران ارشد او محسوب می شود.

علیرضا حسینی بهشتی ،علیرضا بهشتی شیرازی، مصطفی عرب مازار ،محمد باقریان و قربانعلی بهزادیان نژاد از مشاوران و اعضای ارشد ستاد انتخاباتی مهندس موسوی هستند که در موج دوم بازداشت های پس از انتخابات روانه زندان شده اند. همچنین فروزنده مسئول دفترموسوی نیز در بازداشت به سر می برد. اتهام هیچ کدام از مشاوران ارشد موسوی تاکنون مشخص نشده است و خانواده و وکلای مدافع آنها هیچ گونه دسترسی به پرونده موکلان خود ندارند.

علیرضا بهشتی: بر سر مواضعم هستم

علیرضا بهشتی: بر سر مواضعم هستم

. ادامه راه سبز«ارس»: دکتر علیرضا بهشتی، مشاور ارشد میرحسین موسوی امروز در تماسی کوتاهی با خانواده اش، از وضعیت نامساعد جسمی خود خبر داد.

به گزارش نوروز، فرزند شهید بهشتی در این تماس کوتاه به همسر خود گفت که افت فشار خون پیدا کرده و دائماً سرم به او وصل می کنند.

فرزند دکتر بهشتی در پاسخ به همسرش درخصوص ادعای رسانه های حامی کودتا مبنی بر اینکه برخی از مشاوران ارشد موسوی اعترافات تکاندهنده داشته اند، گفت که کوچکترین اتهامی را نپذیرفته و تاکید کرد که بر سر مواضع خود باقی است.

دکتر علیرضا بهشتی از روز هفتم دیماه و در موج دستگیری های پس از عاشورای خونین تهران بازداشت شد. او در طی مدت بازداشت خود دچار حمله قلبی شده بود، با اینحال همچنان در سلول انفرادی محبوس است.

۱۱/۱۰/۱۳۸۸

بهشت زهرا و قبور بی نام؛ میعادگاه سبزها

بهشت زهرا و قبور بی نام؛ میعادگاه سبزها


. ادامه راه سبز «ارس»: بهمن است .... یاد روزی می افتم که امام آمد و در بهشت زهرا مقدمش را گرامی داشتیم. صدایش در گوشم است که می گفت:" شاه قبرستانهای ما را آباد کرد..." قطعه 257 بهشت زهرا، از شلوغ ترین قطعات است، هم برای اینکه قبر رفتگانیست که در این قطعه دفن شده اند، آنان که هنوز سالی بر آن نرفته است و هم برای اینکه مدفن شهدای شناخته شده 30 خرداد است و مردم هر گاه که برای دیدار رفتگانشان می آیند، سری هم به این جا می زنند.

ندا آقا سلطان، سنگ قبرش همیشه شسته و پر از گل است، اماحتی بر روی چهر ه اش در روی سنگ قبرش ، زخم هایی وجود دارد، یکی روی چشمش، همان چشم هایی که که آخرین نگاهش دنیا را تکان داد، و چند تا روی گونه و پیشانی، عده ای می گویند قبل از سالروز تولدش عده ای آمده اند و از بغض روی سنگ قبرش شلیک کردند و این زخم ها جای شلیک گلوله است. زخم ها تقریبا یک اندازه است. هدیه آنان که حتی نمی توانند پیکر بی روح او را هم شاهد باشند و بر مزارش نیز تیر می افکنند.

سهراب اعرابی هم آن جا دفن است با عکسی که همه دیده ایم، با تی شرت راه راهش، شال سبز بر گردن و نوار سبز بر سر، اشکان سهرابی، علیرضا افتخاری و رامین رمضانی هم این جا منزل دارند. کسی قبر دیگری را نشان می دهد که هنوز سنگ قبر ندارد و می گوید، این را چند روز پس از بقیه بچه ها آورده اند، گلوله ای در قلبش شلیک شده بود. احتمالا از جنازه هایی بوده است که مخفیانه به خانواده ها تحویل داده اند و تهدیدشان کرده اند که حرفی نزنند. عکسی بالای قبر گذاشته شده است و اسمش را با رنگ قرمز به سبک اسم شهدا که خون از آن می چکد، بالای عکس نوشته اند،"فرشاد حسینی خامنه" ، 27 ساله است و روی سنگ قبر تاریخ مرگش 31 تیر ذکر شده است. تاریخ مرگ ها مخدوش است، تاریخ ها را برای آن عده از کشته شدگان که مخفیانه به خانواده ها تحویل داده اند، برای انکه معلوم نشود، همان روز خاکسپاری زده اند.

شهید مظلوم

دنبال امیر جوادی، محمد کامرانی و محسن روح الامینی، شهدای کهریزک و باقی کشته شده های 25 و 30 خرداد می گردم، حداقل آنهایی که اسم شان را می دانم، پیدایشان نمی کنم.

خانواده یکی از شهدا می گوید: محسن را در قطعه شهدا دفن کردند و نمی دانیم کدام قطعه. هنوز فرصت نکرده ایم برای محسن عزاداری کنیم و به خانواده اش تسلیت بگوئیم، او را به دلیل اینکه پدرش سردار سپاه بوده و وفادار به نظام از ما جدا کردند، ما به وفاداری پدرش احترام گذاشتیم اما آنها از نجابت و وفاداری اش سوءاستفاده کردند و مرد دروغگویی که در بی شرمی جهان را حیرت زده کرده است، محسن را در زمره حامیان دولت خواند! او مظلوم تر از دیگر شهدایمان است، هر چند مرگ مظلومانه اش پر برکت بود.

غم انگیزترین قطعه بهشت زهرا

به قطعه 302 می روم که غم انگیز ترین قطعه بهشت زهرا است. در گوشه جنوب شرقی این قطعه، قبرهایی هستند که نامی ندارند، این قبرها فقط شماره جواز دفن دارند و هیچ نامی روی سنگ قبرهای سیاه و کوچکی که روی این قبرها قرار دارد، به چشم نمی خورد. حنیف مزروعی در تابستان از دفن عده ای بدون اسم در این قطعه گزارش شجاعانه تهیه کرده بود و بعد هم ناگزیر از ترک ایران شده بود.

سنگ های بی اسم را می شمرم، 18 عدد قبر هستند. همه مردمی که در آن جا عزیزی دارند از این قبرها اطلاع دارند و به هم نشان می دهند. مردم می آیند و برایشان فاتحه می خوانند و زیر لب زمزمه می کنند که خدا رحمت شان کند اما بعد بی اختیار می گویند، این جوانان بی گناه که حتما آمرزیده هستند، خدا ما را بیامرزد. از یکی در باره قبر بچه هایی که در عاشورا شهید شده اند، می پرسم، می گوید، همه جنازه های عاشورا را به جز چند مورد هنوز تحویل نداده اند. نمی دانم این خبر صحیح است یا نه. جوان هر چه می داند به من و دیگران می گوید. می گوید، شاید می خواهند آنها را هم بی نام و نشان در گوشه ای دیگری از این قبرستان بزرگ دفن کنند اما چشمان مردم همه جا آنها را می بیند.

سبزها در قبر

دنبال قبر های بی نام که می گردم از تعداد جوانان مدفون در این قطعه حیرت می کنم، صاحبان قبور همه جوان هستند، از هر ده قبر، نیمی قبرهای جوانانی است که عکس شان با ژست های زیبا، زینت قبرشان است و قلبم را به درد می آورد، اینهمه جوان،غیر عادی به نظرم می آید، بخصوص که روی عکس و گاه یواشکی پشت عکس برخی از این جوانان، نواری سبز گره خورده است، نگاه شان و علامت سبز آشناست، مثل نگاه همه کسانی که در راهپیمایی ها می بینیم. از ما بوده اند و هستند، دیر یا زود اسرار هویدا می شود. عکس قبر ها و علامت های سبز را می گیرم.

شهیدان گمنام

از اینکه جای آنها نبوده ام، از خود خجالت می کشم، ساعتی می ایستم و نمی دانم چند فاتحه می خوانم، هر چه می خوانم به نظرم کافی نمی آید. با آنها حرف می زنم و کمک می خواهم تا بتوانیم اسم شان را پیدا کنیم؟ نمی دانم خانواده های این قبرهای بی نشان چه می کنند. می دانم که خانواده دختر 17 ساله ای که از روز 25 خرداد گم شده است، هنوز امید بازگشتش را دارند، به آنها گفته اند حتما دخترتان فرار کرده است و آنها از ترس آبرو و شاید به امید اینکه اگر چیزی نگویند، دخترشان را به آنها باز پس می دهند هیچ نمی گویند. شاید این دخترک صاحب یکی از این قبرها باشد. دختران دیگری هم هستند که گم شده اند، در روز عاشورا، دختری را از ماشینش بیرون کشیده اند و برده اند، اسمش در فهرست اوین است اما خودش نیست، همه چشم انتظارش هستند، او را در کدام گور بی نشانی دفن خواهند کرد؟

بهشت زهرا را با همه سبزیش وداع می کنم. با قبور عزیزانی که فقط به جرم یک پرسش " رای من کجاست؟ " امروز به جای اینکه قهقهه خنده شان خانه ها را پر کند، ساکت و بی روح در سرمای زمستان تنها و بی کس در بهشت زهرا غریبانه خفته اند. آنان که حتی خانواده هایشان نمی توانند برای تسلی دلشان هم های های بگریند و باید بغضهایشان را فرو خورند.

با بغضی در گلو و چشمانی پر آب از در اصلی بهشت زهرا خارج می شوم تا پنجشنبه دیگر و دیداری دیگر...

ياسمن تهراني

هوشيار باشيم كه در دام سناریوي پيچيده کودتاگران نيفتيم

در دام سناریوي پيچيده کودتاگران


. ادامه راه سبز«ارس» به نقل از نداي سبز آزادي: بعد از این که سايت هاي نزديک به کودتاگران از نامه سيدمحمد خاتمی به سیدعلی خامنه ای خبرداده و نقل و قول هایی را به او نسبت دادند ، علیرغم تکذیب قبلی سید محمد خاتمی ، مجله ایراندخت به این نامه پرداخت و در گزارشي به قلم يکی از نویسندگانش از قول یک مقام نزدیک به خاتمی مدعی شد که خاتمی در نامه اش به رهبری از به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد به عنوان يکی از اقدامات اصلاح طلبان در صورت برخورد با تندورهاي هر دو طرف یاد کرده است ، در حالی که يکی از نزدیکان سیدمحمد خاتمی به رسمیت شناختن دولت از سوي سیدمحمد خاتمی را به شدت تکذيب کرده و به ندای سبز مي گوید: این یک دروغ آشکار و جفا در حق خاتمی و همه اصلاح طلبان و جنبش سبز است و این کارها اگر هم بدون غرض انجام شده باشد ، آب ریختن به آسیاب کودتاگران است.

او می گويد: چند مطلب با هم مخلوط شده و اصل موضوع تحریف شده است . نقل قولي که ابراهیمی از خاتمي نقل کرده است ، تحریف شده دیداری است که هیات مذکور با خاتمی داشته و پیش از شنبه خونين 30 خرداد انجام شده است و مربوط به این روزها نمي شود . خاتمی در آن دیدار بر تقلب در انتخابات پافشاری کرده و از این که اراده ای برای حل بحران به وجود آمده نیست گلايه کرده و درصورت وجود اراده خوب است که آقای موسوي و کروبی هم با بزرگان نظام مذاکره کنند و من هم به آقایان تاکيد کرده ام .

وی مي گوید: آقاي خاتمي این موضوع را زمانی مطرح کرده است که همه حتی آقای موسوی و آقاي کروبي هم دنبال راه حل بودند و مرتب دیدارها و مذاکراتي انجام می شد و هنوز رهبری موضع محکمي در تایید کودتاگران نگرفته بود و اصلاح طلبان و مردم اميدوار بودند که ایشان درایت به خرج داده و راه حلی برای احقاق حقوق مردم بیابند.

این چهره نزدیک به سیدمحمد خاتمی هم چنین اظهار مي دارد: این موضوع که چند روز قبل از 30 خرداد خونين واقع شده به صورت تحريف شده بدون اين زمان دقیقش گفته شود منتشر می شود و در کنارش هم گفته می شود که خاتمي نامه اي نوشته است به رهبری و حتی مي گويند دو تا نامه نوشته است ودروغ هایي هم به ان نامه می بندند که آدم شاخ در می آورد.

او مي افزايد : از کودتاگران انتظاری نيست اما دوستان اصلاح طلب خودمان در یک مجله بر می دارند عين دروغ های سايت ها را بر مي دارند و می نویسند و ادعا مي کنند که یکی از نزديکان خاتمی گفته است ، این چه نزدیکی است که عين همین حرف ها را به سایت های کودتاگران هم گفته است ؟

او درباره نامه خاتمي به خامنه اي می گوید : اين نامه یک نامه کاملا انتقادی و هشدار دهنده است و اقای خاتمی همه آن چیزی را که روزهاي بعد اتفاق افتاد در این نامه پيش بينی کرده بود، اما متاسفانه گوش شنوایي نبود و وقتی شنیده خواهد شد که دیگر دیر شده است .
وي در پاسخ به این سوال که آيا آقای خاتمی دولت احمدی نژاد را به رسميت می شناسد ، می گوید : آقای خاتمي حتی یک بار چه در جلسه هاي خصوصی چه در سخنرانی ها و چه در نامه هايش اشاره اي به رسميت داشتن دولت نکرده است و در اين موضوع نظرش مانند آقای موسوی است. پس از این نامه آقای خاتمی بارها موضع گيري کرده است و به راه حل های پنج گانه آقای موسوی برای حل بحران معتقد است . ایشان البته از مذاکره براي حل بحران با حضور شخصیت هایی مثل آقاي هاشمي هم استقبال می کند و آن را در راستاي بیانیه آقاي موسوی مي داند

وی در ادامه از دوستان خواهش می کند که مراقب باشند در دام سناریوهاي کودتاگران نیافتند، زیرا قصد کودتاگران بدبین کردن اعضای جوان جنبش سبز به سران جنبش و اختلاف افکندن بین سران جنبش است که خوشبختانه با درایت آنان این سناریو ها ناکام مانده است . او پرسش از آقای کروبی و نقل تحریف شده جواب ایشان به آن را نیز در راستای همین سناریو می داند و می گويد: چند سایت و خبرگزاری فارس و روزنامه جوان يک اتاق فکر منسجم دارند که روی نقطه ضعف ها و نقطه قوت های شخصيت هاي اصلاح طلبان برنامه ريزی می کند و سوال ها را بر آن اساس به خبرنگارش می دهد تا از اصلاح طلبان بپرسند و از اول می دانند که قرار است چگونه نظر او را تحريف کنند . ما باید هوشیار باشيم که در دام آنان نیافتيم .

سپاه پاسداران تهدید کرد: اجازه نمی دهیم سبزها خودی نشان بدهند

سپاه پاسداران تهدید کرد:
در بیست و دوم بهمن به شدت برخورد می کنیم


. ادامه راه سبز«ارس»: فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) گفت؛ ما به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهیم چیزی به عنوان موج سبز خودی نشان بدهد.

به گزارش ایسنا سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) در یک نشست خبری که به منظور تشریح برنامه‌های این سپاه برای دهه فجر برگزار شده بود، سخن می‌گفت، با بیان این که « ما نمایندگان مردم هستیم» اظهار کرد: مردم ما در روز نهم دی اتمام حجت کردند و خواستار ختم غائله بودند.

وی تاکید کرد: ما به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهیم چیزی به عنوان موج سبز خودی نشان بدهد؛ البته همه مردم ما موج سبز هستند ولی اجازه نمی‌دهیم موج سبزی که رنگ و بوی بیگانه داشته باشد، خودی نشان دهد.

روز 22 بهمن روز اعتراض نیست!


فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ در ادامه گفت: ما مطمئن هستیم کسانی که تا پیش از 9 دی متوجه نبودند و تشخیص نمی‌دادند و فکر می‌کردند می‌شود حرکتی انجام داد، در روز 9 دی متوجه شده‌اند روز 22 بهمن روز اعتراض نیست، بلکه روز یکپارچگی است و اگر هم بخشی از جامعه ما اعتراضی داشته‌ که به حق هم هست که اعتراضی به برخی رفتارهای دولتمردان داشته باشند، مطمئنیم روز 22 بهمن چنین کاری نخواهند کرد.

همدانی با بیان این که روز 22 بهمن روز ملی ماست، تصریح کرد: هر صدا، رنگ و حرکتی که غیر از صدای ملت ایران و انقلاب اسلامی باشد، باید از صف مردم ما بیرون رانده شود و قطعا چنین حرکتی را هم شاهد نخواهیم بود و اگر هم عده قلیلی باشند که حرکتی انجام دهند، به شدت برخورد خواهیم کرد.

صلاح ندانستیم اسامی شهدای بسیج را اعلام کنیم!!!

وی با اشاره به درگیری‌ها و حوادث پس از انتخابات گفت: در حوادث اخیر برادرانی از بسیج شهید شدند که ما برای آنها مراسم ختم، بزرگداشت و چهلم گرفتیم و ظرف 24 ساعت به بنیاد شهید معرفی شدند، پرونده مربوط به جانبازان نیز تکمیل شده است، ولی صلاح ندانستیم اسامی این برادران را اعلام کنیم.

سردار نائینی : درک درستی از فضای مجازی نداشتیم


. ادامه راه سبز«ارس»: مسئول كمیته بسیج و سپاه ستاد برگزاری دهه فجرگفت: با توجه به شرایط خاص كشور، راهپیمایی 22 بهمن امسال با شكوهی دوبرابر سال‌های گذشته برگزار خواهد شد.

به گزارش فارس، سردار علی محمد نائینی مسئول كمیته بسیج و سپاه ستاد برگزاری دهه فجر امسال در نشست خبری گفت: برآورد ما این است كه امسال مردم دو برابر سال‌های گذشته در راهپیمایی شركت كنند.

نائینی با اشاره به تجمع باشكوه عاشورائیان در 9 دی آن را میثاق دوباره امت و امام دانست و گفت: مردم در امروز یك بار دیگر مواضع انقلابی خود را در برابر فتنه‌گران داخلی و خارجی اعلام كردند و در 22 بهمن نیز نشان خواهند داد كه هر چه تهدیدات سنگین‌تر و پیچیده‌تر باشد حضور مردم آگاهانه‌تر، هوشیارتر و بیشتر خواهد بود.

مسئول كمیته بسیج وسپاه ستاد برگزاری دهه فجر در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینكه متاسفانه ما در استفاده از فضای مجازی و اینترنت با وجود تمام تلاش و سرمایه‌گذاری دشمن منفعل بوده‌ایم تصریح كرد: نیروهایی كه در دهه جنگ نرم دارند باید آماده شوند و بسیج را شناسایی ظرفیت‌های جامعه و سازماندهی آنها این حركت را شروع خواهد كرد و امیدواریم در سال آینده فضای مجازی در اختیار جریان حزب‌الله قرا گیرند.

وی با بیان اینكه بسترهای لازم برای این حركت فراهم شده كه البته كافی نیست، گفت: ما درك درستی از فضای مجازی نداشتیم و شرایط را برای حضور نیروهای حزب‌اللهی فراهم نكردیم ولی می توانیم با سازماندهی این ظرفیت‌ها، شبكه‌های عظیم اجتماعی برای پیشبرد اهداف انقلاب تشكیل دهیم.

نامه سرگشاده مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی به رئیس قوه قضاییه

نامه سرگشاده مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی به رئیس قوه قضاییه



. ادامه راه سبز(ارس»: «رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ایی که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیمودهاند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت میکردند و پس از 30 روز خبری از آن ها نمیشنیدید، چه میکردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟»

سي روز از بازداشت فروغ میرزایی و همسرش روزبه کریمی می گذرد. مادران این دو اسیر در بند نامه سرگشاده ای را به رییس قوه قضاییه نوشته اند که مشروح آن در ذیل می آید:


جناب آقای آیت اله صادق لاریجانی آملی ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام و احترام

هنوز زمان چندانی از فرمایشات حضرتعالی در مراسم معارفهتان به عنوان «رئیس قوه قضائیه» در ضرورت حفظ و رعایت حقوق شهروندی نگذشته است، هنوز غروب بر آن صبحی که از تلاش مجدانه در تحقق راستین حقوق الناس در کسوت قضا دم زدید نگذشته است و هنوز گرد نسیان و فراموشی بر حافظهایی که از شما «کوتاه کردن دست متجاوزین به امنیت و آسایش مردم» را به یاد دارد ننشسته است. این یاد و خاطره از شما از یک سو و بی لطفی دیگر دست اندرکاران امر قضا از سوی دیگر باعث شد تا مستقیماً مزاحم شما شویم، شاید راه نجات دو مادر رنجوری که چشمشان به امید بازگشت و دیدار عزیزانشان بر در زندان اوین سوسو میزند در دستان شما باشد.

جناب آقای آیت اله

غروب شنبه ۱۲ دیماه بود، آن زمان که خود را برای نماز مغرب و عشاء آماده میکردیم که زنگ تلفن خانه‌مان به صدا در آمد. آن سو صدای لرزان «فروغ» مان بود که ما را از بازداشت ناگهانی خود و «روزبه» مان خبر میداد. تماس اگرچه کوتاه بود اما، غم و اندوه آن به اندازهی تمامی روزهای بازداشت فرزندانمان، ما را مبهوت و رنجور کرده است. سراسیمه خود را از شهرستان به تهران رساندیم تا منزلی را ببینیم که تا دیروز مأمن فرزندانمان بود و از آن روز محنت کدهای که به دست ماموران و به دستور یکی از قضات زیر مجموعه دستگاه شما در جستجوی آلات و ادوات جرم به هم زدن «امنیت و آسایش» بدل به ویرانهایی شده بود. از آشپزخانه تا کمد لباسهای شخصی، همه و همه را گشته بودند. نگشته بودند آوار کرده بودند.

جناب رئیس

از فردای همان روز در جستجوی خبری از فرزندانمان به تمام تهران سر زدیم. از دادگاه انقلابی که ما را به زندان اوین حواله میداد و از زندان اوینی که ما را به پلیس امنیت گسیل میداشت و پلیسی که پاسخ این همه جستجو را در دادگاه انقلاب میدانست! رفت و آمدهای مکرر و البته بی نتیجه ایی که اینک ما را مطمئن ساخته است که حتی ماموران شما در مشایعت زندانیان این همه راه را در تمامی مدت زمامداری شما نپیمودهاند. حال اگر فرزندان شما را این گونه بازداشت میکردند و پس از ۳۰ روز خبری از آن ها نمیشنیدید، چه میکردید؟ آیا بازهم مدعی بودید که قوه قضا دست اندرکار رعایت قانون و به جا آوردن عدالت است؟

جناب آقای آیت اله لاریجانی

مگر میشود از رعایت قانون دم زد و دادگاه انقلاب به عنوان یکی از ازکان قوه تحت امر شما پس از گذشت یک ماه از بازداشت فرزندانمان مدعی باشد که هنوز پروندهایی برای آنها تشکیل نشده است؟ مگر میشود متهم را بدون پرونده اتهامی در بازداشت نگاه داشت؟! مگر قانون که قوه قضائیه برای اجرای آن تشکیل شده تاکید نکرده است که باید ظرف ۲۴ ساعت دلیل اتهام به متهم تفهیم شود؟ مگر میشود از رعایت حقوق شهروندی دم زد، آن زمان که ماموران شب هنگام و با تمسک به راه و روشهایی که به کار دستگیری مجرمان حرفهایی میخورد به درب منزلی مراجعه تا زن و شوهری را بازداشت کنند که یکیشان روزنامه نگار و دیگری وکیل دادگستری است؟ مگر میشود داد رعایت حقوق الناس داشت و به مدت یک ماه اجازهی ملاقات مادری خسته دل و رنجور را با فرزندان دربندشان نداد؟ مگر میشود از رعایت امنیت و آسایش مردم سخن راند آن زمان که با بازداشت ناگهانی و بدون دلیل فرزندانشان همه آسایش و آرامششان گرفته میشود؟

اینک پس از تمامی پیگیریها و مراجعات مکرر به نهادهای گوناگون به خوبی یافتهایم که مس‍‍وولی را نمیتوان برای پاسخگویی حتی به این سوال کوتاه که « حال فرزندانمان چه طور است» پیدا کرد. چگونه و بر اساس کدام رویه شرعی، قانونی و اخلاقی رنج ۳۰ روز بی خبری مطلق مادرانی از دختر و پسرشان را بر ما روا میدارید؟ لابد دیده اید که دل مادر چگونه در هوای شنیدن خبری از فرزند گم گمشتهاش پرپر میزند. برای نظامی که با انقلابی مردمی بنا شده است نازیبنده آن است که مادرانی خسته و دل شکسته رنج و آه دل خویش را به خدای خویش حوالت دهند. اکنون نیز به شما متوسل شدیم تا مگر آزادی فرزندانی که سرمایهی تمامی عمرمان هستند را از شما طلب کنیم. این آخرین راه حل دنیوی ماست، دل مادرانی که چشم انتظار دیدار دوباره عزیزانشان هستند، رنجورتر نکنید.

مادران فروغ میرزایی و روزبه کریمی

بس است اعدام ، بس است كشتار

بس است اعدام ، بس است كشتار


. نمي دانم بر كشته ات گريه كنم يا بر جواني ات ؟ نمي دانم براي سرزمينم مويه كنم يا براي فرزندان اين خاك ؟

براي تويي كه دستور اعدام مي دهي،‌ تويي كه اعدام ميكني ، تويي كه ميكشي ، تويي كه ترور ميكني ... بگذار برايت بگويم اعدام يعني چه ؟ كشتار يعني چه؟

اعدام يعني بيست و نه سال زندگي با كشته ي پدر ، اعدام يعني بيست و نه سال شاهد زجر مادر بودن ،‌ اعدام يعني جستجوي بوي پدر ، ‌يعني دلتنگ آغوش پدر بودن ،‌ اعدام يعني كنكاش خاطرات كودكي كه ديگر حتي به يادت هم نمي آيند ،‌ اعدام يعني تلفني به كودكي نه ساله براي تحويل كشته ي پدر .

اعدام يعني رفتن به سر مزاري كه هر بار كينه و سنگدلي همدستانت سنگ مزار عزيزانمان را شكانده اي ،‌ اعدام يعني بيست و نه سال شك ،‌ بيست و نه سال ترديد و بيست و نه سال در خود شكستن ، يعني ‌هق هق فرو خفته ، اعدام يعني سرنوشت هايي را عوض كردن ،‌ اعدام يعني غروب هاي غم بار بهشت زهرا ،‌ اعدام يعني قبر هاي بي نام و نشان و سنگ هاي شكسته بر مزار كه رديف به رديف كنار هم آرميده اند ،‌ اعدام يعني هر بار خواندن تاريخ تولد و تاريخ غروب از لابلاي سنگ هاي شكسته و هر بار شمردن سال هاي زندگي جواناني كه ديگر نيستند ،

اعدام يعني حسي فراتر از غم كه در واژه نمي گنجد ،‌ اعدام يعني خوني رنگين بر سنگفرش ،‌جواني به پايان رسيده در گوشه اي از وطن ، اعدام يعني گرفتن جاني كه خدا وند بخشيده .

تويي كه حكم بر اعدام مي دهي .... به من بگو شب چگونه سر به بالين مي گذاري وقتي مادري ،‌پدري ، فرزندي ... انساني شب را بر عزيزش مويه مي كند ،‌ از غم عزيزي ضجه مي زند. چگونه شب را به روز و روز را به شب مي رساني ، فقط لحظه اي به خود آي به وطن بينديش ،‌به سرزمينت ، به هم وطنت ، آن جوان مي توانست فرزند تو ،‌برادر تو ،‌خواهر تو ،‌ و يا عزيز تو باشد.

با خدا رقابت مي كني ؟ لختي بينديش كه تو هم ايراني هستي ،‌ زاده ي اين خاك و بوم ،‌ايراني ، ‌از ايران ،‌فرزند اين ديار .

اين همه خون ،‌ اين همه تلخي ، ‌اين همه سياهي ، اين همه آتش ،‌ اين همه فغان بس نيست ؟‌

با اشك مادران اين ديار چه مي كني ؟‌ با قامت خميده ي پدران وطن ؟ با آخرين نگاه او چه مي كني ؟

با سپيده ي صبح چه مي كني ؟ ‌با جوانه هاي سبز چه مي كني ؟

و من در سپيده ي صبح و رويش جوانه هاي سبز حرف ها با تو خواهم داشت ....

بس است اعدام ،‌ بس است كشتار ، بس است.

آ-ر

تلاش برای اعدام علنی ۵ متهم حوادث عاشورا قبل از ۲۲بهمن

تلاش برای اعدام علنی ۵ متهم حوادث عاشورا قبل از ۲۲بهمن


. ادامه راه سبز«ارس»: سایت “آینده” گزارش داده بر اساس شنیده ها تلاشهایی برای اجرای علنی حکم ۵ تن از متهمان حوادث عاشورا که توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده اند، در جریان است.

بنا بر این گزارش، با توجه به این که دو محکوم که اعلام شد در سحرگاه پنجشنبه گذشته اعدام شده‌اند، از محکومان پرونده بمبگذاری در حسینیه رهپویان وصال شیراز بوده‌اند، احکام اولین گروه از متهمان حوادث عاشورا که شامل ۵ نفر می‌باشد، از سوی قاضی صلواتی ، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب صادر شده و این ۵ نفر به اشد مجازات محکوم شده‌اند.

در بین این ۵ نفر علاوه بر ۳ نفری که بخشی از محاکمات آنها از صداوسیما در زمینه رفتن به اردوگاه اشرف و فیلمبرداری از اعتراضات پخش شد، دو مرد و زن بالای ۵۰ سال هم حضور دارند.

گویا فرزند این زن و شوهر در اردوگاه اشرف اقامت داشته و برادران مرد نیز در ابتدای انقلاب به دلیل عضویت در گروه تروریستی مجاهدین خلق اعدام شده‌اند.

گفته می‌شود تلاشهایی در جریان است تا اجرای اعدام این ۵ نفر قبل از ۲۲ بهمن در سطح شهر تهران ، به ویژه مسیر خیابان انقلاب و آزادی انجام شود که موافقت یا مخالفت با این امر بر عهده رییس قوه قضائیه است.

لازم به ذکر است محاکمه گروه دوم متهمان حوادث عاشورا که شامل ۱۴ تن است، از امروز در همین شعبه آغاز شده و پیش بینی می‌شود برای اکثر این افراد هم حکم اشد مجازات صادر شود.


موسوي و كروبي از محكوميت اعدامها تا دعوت از مردم براي راهپيمايي 22 بهمن + ويدئو

موسوي و كروبي از محكوميت اعدامها تا دعوت از مردم براي راهپيمايي 22 بهمن


. ادامه راه سبز«ارس»: مهدی کروبی و میرحسین موسوی ضمن اعتراض به تداوم وضعیت موجود نسبت به احکامی که بدون رعایت مراحل دادرسی برای اعدام برخی از شهروندان صادر شده اعتراض کرده و نسبت به اجرای عجولانه آن نیز ابراز تاسف کردند .

به گزارش کلمه در این دیدار که صبح شنبه در منزل مهدی کروبی برگزار شد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی با ابراز تاسف نسبت به اعدام برخی از شهروندان خواستار رسیدگی قانونی به وضعیت بازداشت شدگان اخیر شدند .

سحام نیوز سایت رسمی حزب اعتماد ملی گزارش داده است که موسوی و کروبی با اشاره به پرونده کسانی که اعدام شدند گفتند : ” به نظر می رسد کسانی که اقدام به اعدام آنها شد ماهها قبل از جریان برگزاری انتخابات دستگیر شده و پرونده آنها نیز ارتباطی با حوادث انتخابات اخیر نداشته است و به گفته وکلایشان آنها تنها توانسته اند دیداری کوتاه با موکلان خود داشته اند و مراحل دادرسی برای آنها انجام نشده است . به نظر می رسد که چنین اقدامی برای ایجاد خوف در مردم جهت عدم حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن است .”

موسوی و کروبی تاکید کردند :” بازداشت های گسترده فعالان سیاسی ، مطبوعاتی و دانشگاهی به اتهام اعتراض جهت دفاع از حقوق خودشان غیرقانونی است و این در حالی است که روند اعتراف گیری از این زندانیان نیز مغایر با مبانی اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد . ”

کروبی و موسوی با اشاره به خطبه های احمد جنتی در نماز جمعه این هفته ضمن ابراز تاسف از بیان چنین مسائلی از زبان امام جمعه موقت تهران گفتند : “متاسفانه به جای آنکه از تریبون نماز جمعه برای دعوت مردم به تقوا استفاده شود خطیب نماز جمعه با توصیه به قوه قضائیه مبنی بر اینکه اگر در ۱۸ تیر ضعف نشان نداده بودید و دستگاه قضایی چند نفر را اعدام کرده بود حادثه روز عاشورا به وجود نمی آمد ، مسئولان را به برخورد و کشتار مردم و ترغیب می کند و عملکرد برخی مسئولان برای اعدام شهروندان به اتهاماتی مبهم و واهی را تبرئه می کند . و این جای بسی تاسف است که تریبون نماز جمعه به جایگاهی برای تشویق به خشونت گرایی و ترغیب مسئولان برای اعدام شهروندان تبدیل شده است . ”

موسوی و کروبی تنها راه خروج از بحران و بازگشت آرامش به کشور را آزادی زندانیان سیاسی و رفع توقیف مطبوعات ، رفع پلمپ احزاب و برگزاری انتخابات آزاد دانستند و تاکید کردند : “اکنون اکثریت مردم برای احقاق حقوق خود بدون هیچ گونه واهمه ای در میدان حضور دارند و خواست آنها نیز برگزاری انتخابات آزاد می باشد که متاسفانه گویا صدای اکثریت مردم شنیده نمی شود .

” کروبی و موسوی تداوم وضع موجود را موجب وارد شدن ضربه به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی که حاصل رنج و فداکاری ملت ایرات است دانستند و افزودند : ” به نظر می رسد که در میان برخی از مسئولان کشور توهم توطئه نسبت به تغییر ساختاری در نظام شکل گرفته است که این تفکر کشور را به سقوط می کشاند و اصل نظام را با خطر رو به رو می سازد .”

کروبی و موسوی تاکید کردند : “اکثریت مردم تنها حق خود را می خواهند و به دنبال تغییرات ساختاری در اصل نظام نیستند ولیکن به نظر می رسد که حاکمیت نسبت به همین صدای حق خواهی مردم نیز احساس خطر می کند در حالیکه شنیدن این صدای اکثریت و پاسخ به آن تنها راهکار خروج از بحران است .”

گفتنی است کروبی و موسوی از مردم دعوت کردند که در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضوری گسترده داشته باشند .

ويدئوي بخش كوتاهي از اين ديدار


جهت دانلود، روي تصوير كوچك كليك كنيد

دیدار مهم آیت‌الله موسوی‌اردبیلی با رهبر

سفریک مرجع‌ تقلید به ‌تهران و مذاکره با رهبر

. ادامه راه سبز«ارس»: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت؛ آیت الله موسوی اردبیلی از مراجع عظام تقلید دیروز برای دیدار با رهبر انقلاب و بعضی مسئولان کنونی و سابق به تهران سفر کردند. منابع مطلع می گویند هدف این مرجع تقلید از سفر به تهران مذاکره درباره وضعیت کشور و تلاش برای حل مشکلات سیاسی موجود است . بعضی از این دیدارها دیروز انجام شده است .

گفتنی است این مرجع تقلید در دهه اول انقلاب در کنار آقایان بهشتی، خامنه ای و هاشمی از سران حزب جمهوری اسلامی بود و پس از شهید بهشتی ریاست دستگاه قضایی را برعهده داشت. وی سالها امام جمعه تهران بود و طیف اصلاح طلب نیز ارتباط خوبی با ایشان دارند.

ویژگی های جنبش سبز ما و چند هشدار!

ویژگی های جنبش سبز ما و چند هشدار!

. ادامه راه سبز«ارس»: اگر چه مخالفان مردم، راه سبز امید را بر نمی تابند اما این راه مسیر خود را از کنار سد ها و سنگ ها باز خواهد یافت و آسیب ها و موانع را شناسایی و رفع خواهد کرد تا جایی که روزی خواهد رسید که همه مردم سرزمین ما سبز خواهند بود و شعاراصلی انقلاب پدران و مادران سرزمینمان یعنی “استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی” تحقق پیدا خواهد کرد شعاری که امروز هر چهار رکن آن به واسطه ی بی کفایتی ها و بی تدبیری ها به خطر افتاده است.

ستون “راه سبز امید” برای همین منظور و برای معرفی ویژگی های جنبش سبز و آسیب شناسی و ارائه راهکار از سوی رهبران اصلی این جنبش یعنی مردم ، راه اندازی شده است.

کسانی که به بهانه مخالفت با نظام به مقدسات اکثریت اجتماع حال حاضر ایران حمله می کنند و یا شعارهای ساختار شکن و تند روانه میدهند تیغ دو لبه هستند و در زمین دشمنان ملت گام برمیدارند زیرا اقایان از یکسو به مردم عادی می گویند که جنبش سبز اگر بر سر کار بیاید دین شما را هدف میگیرد و لا مذهبی را پایه گذاری خواهد کرد و از سوی دیگر زمینه سرکوب جنبش را با استفاده از تریبونهای خاص خود فراهم میاورند و ما را در حالت تدافعی قرار می دهند.

در طول تاریخ ثابت شده که هرگاه بخواهند به یک حرکت مردمی و روشنگرانه ضربه بزنند بهترین روش که کمترین هزینه ها را هم دربر خواهد داشت ایجاد انحراف در جنبش و ایجاد سطحی نگری در لایه های آن و رادیکاله کردن فضا و خشونت زدگی در آن است که خواه ناخواه باعث انشقاق در حرکت هماهنگ و رو به جلو خواهد شد و آنگاه با کمترین هزینه ممکن زمینه سرکوب و اضمحلال را فراهم خواهند آورد.

کوتاه و مختصر بگویم: جنبش سبز ایران پس از انتخابات بر پایه مسالمت آمیز بودن ،اصلاح نمودن و نفی خشونت و براندازی به واسطه حضور پیشروانی چون میر حسین موسوی و مهدی کروبی و سید محمد خاتمی و اعتماد مردم به آنان شکل گرفت .مردمی که از فشارهای سیاسی و فکری و عقیدتی اقتصادی و معیشتی ناشی از عملکرد دولت نهم و دروغهای لجام گسیخته به تنگ آمده بودند با شعار رای من کو؟ در یک جبهه متحد قرار گرفتند تا حقوق حقه خود را طلب کنند. در این زمان بسیاری از گروههای اپوزیسیون خارج نشین هم چون زمینه را فراهم میدیدند خود را بر موج این جنبش سوار کرده و خواستار مطالبات خود شدند تا اینجای کار ایرادی ندارد هر کسی می تواند به صرف ایرانی بودن خود در این جنبش حضور داشته باشد و این یک امر بدیهی است ولی در چارچوب خواسته ها و مطالبات مردم نه فراتر ازآن هر بازی قواعد خاص خود را دارد که نمی توان از آن عدول کرد.

بعد از مدت زمانی عزیزان خارج نشین گویا خود را سردمدار و صاحب چنبش دانسته و مشغول نسخه پیچی شدند که شعارها این باشد، چرا فلانی اینجوری حرف زد؟و چنین و چنان و در عمل نشان دادند شعار دهن پر کن دموکراسی را خوب بلدند ولی در عمل ذره ای به ان التزام ندارند . وقتی سران جنبش که مورد قبول اکثریت مردم هستند و اصلا با پافشاری انها و همت انان این جنبش شکل گرفته خود را قطره ای از مردم میدانند آنان چرا برای جنبش تعیین تکلیف می کنند؟؟؟

همین به ظاهر دوستان با تند کردن فضا می خواهند مقاصد خود را پیگیری کنند اما بی شک و بدون هیچ اغماضی بزرگترین خطر همین ها هستند(اپوزیسیون خشونت طلب) زیرا با تند کردن فضا و ایجاد اختلاف بین بدنه جنبش بزرگترین ضربه را انها میزنند و نه تندروهای جناح مخالف چون دشمنی انها که بر کسی پوشیده نیست و راه مخالفت با ان واضح و روشن است.

کسانی که به بهانه مخالفت با نظام به مقدسات اکثریت اجتماع حال حاضر ایران حمله می کنند و یا شعارهای ساختار شکن و تند روانه میدهند تیغ دو لبه هستند و در زمین دشمنان ملت گام برمیدارند زیرا اقایان از یکسو به مردم عادی می گویند که جنبش سبز اگر بر سر کار بیاید دین شما را هدف میگیرد و لا مذهبی را پایه گذاری خواهد کرد و از سوی دیگر زمینه سرکوب جنبش را با استفاده از تریبونهای خاص خود فراهم میاورند و ما را در حالت تدافعی قرار می دهند.

مثال ساده اش شعار الله اکبر است که گویا مظلومیت جنبش ما و ظلم ستیزی ان است این شعار چنان کابردی هست که دشمن را در حالت اچمز قرار داده و او را به حالت انفعال خواهد برد. اما مثلا شعار جمهوری ایرانی (که اصلا دچار تناقض اشکار است و معنا ندارد زیرا ما جمهوری امریکای و کانادائی نداریم که جمهوری ایرانی داشته باشیم)این شعار بر اساس اعتراض به کارهائی که به اسم اسلام در کشور ما انجام میشود شکل گرفته ولی راه اعتراض این نیست و جز زمینه سرکوب را فراهم نخواهد کرد . در ثانی تمام سران جنبش معتقد به اجرای بدون تنازل قانون اساسی هستند قانونیکه وحی منزل نیست ولی میثاقی هست که وجود دارد و تنها چیزی هست که میتوان حول ان اتحاد نمود اگر ایرادی هست که هست براحتی و با تصمیم مردم می توان ان را اصلاح کرد ولی اکنون و بدون هیچ شکی این راه روشن و زمینه اعتلای ما نیست که همه چیز را منکر شده و بخواهیم از نو انچه را خود درست میدانیم بر کرسی بنشانیم اصلا الترناتیوی برای قانون اساسی وجود ندارد و اینجور کلامها بر پایه یک توهم ذهنی شکل گرفته است چه خوب باشد و چه بد

کلام اخر اینکه اگر برخی تندروی کنند و خواسته های حداکثری و ایده الهای ذهنی خودشان را بدون توجه به واقعیتهای جامعه و سود و زیان اعمالشان پیشه خود سازند از سوی بدنه جنبش سبز طرد خواهند شد.

رضا رييسي

نامه سرگشاده جبهه مشارکت به صادق لاریجانی در خصوص اعدامها

نامه سرگشاده جبهه مشارکت به صادق لاریجانی در خصوص اعدامها


.
ادامه راه سبز«اجرس»: جبهه مشارکت در نامه ای سرگشاده خطاب به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه در خصوص اجرای حکم اعدام آرش رحمان پور و علی زمانی انتقادات را مطرح کرد و از جمله پرسید : اين افراد که طبق قرائن چند ماه قبل از انتخابات دستگير شده اند با چه منطقی در دادگاه حوادث انتخابات شرکت داده شده اند؟ و اعترافات انها چه ارتباطی با انتخابات داشته است؟

به گزارش جرس، متن کامل این نامه بدین شرح است:


جناب آقای لاريجانی رييس محترم قوه قضاییه

با سلام

خبر اعدام 2 تن از زندانيان با اتهام مجاربه موجی از حيرت و تعجب در ميان شهروندان ايرانی را برانگِیخت و در زمانی که فضای سياسی ملتهب کشور اميدوار به زدودن ابرهای تيره نفرت و کينه می شد اين اقدام شائبه اثرپذيری دستگاه قضا را از تندروانی که ثابت کرده اند به هيج وجه خواهان آرامش فضای سياسی کشور نيستند، تقويت کرد.

دستگاه قضا که به خاطر رفتارهای شبهه ناک و غیر قانونی خود در برخورد با نيروهای سياسی خوشنام و خدوم که به ناحق و ظالمانه پس از انتخابات اخير بازداشت و زندانی شده اند سخت در مظان اتهام سياسی کاری و خروج از دايره عدل و انصاف قرار گرفته است اينک با صدور احکام شبهه ناک اعدام برای 9 تن و اجرای عجولانه آن برای2 تن دیگر بيش از پيش مورد سوال واقع خواهد شد.

حکم اعدام برای هر کسی که صادر شود مايه تاسف است فارغ از اينکه شخص مجرم واقعا مستحق چنين مجازاتی باشد یا خير ، و ما بدون اينکه ذره ای قرابت فکری يا عملی با اين افراد داشته باشيم امروز نگران آن هستيم که قوه قضاييه تحت تاثير تريبونهايی که هر روز و شب فرمان خونريزی و اعدام بيشتر صادر مي کنند قرار گيرد.

شما نيک می دانيد که حکم اعدام تنها حکمی است که در صورت اجرا غير قابل جبران است و لذا قانونگذار عامدانه با طراحی بوروکراسی طولانی از صدور حکم تا اجرای آن کوشيده است تا امکان خطا در صدور چنين حکمی را به حد اقل کاهش دهد و لذا اجرای عجولانه حکم اعدام آقايان رحمانی پور و علی زمانی جای سوال و ابهام فراوان دارد.

به هر حال اينک که اين جوانان طبعا با توشيح جنابعالی اعدام شده اند لازم است برای روشن شدن اذهان عمومی که سخت ملتهب است و بخصوص طرفداران انقلاب اسلامی که چنين رفتاری را با اساس انقلاب مغاير می دانند جهت تنوير افکار عمومی و زدودن شائبه های موجود و خنثی کردن تبليغاتی که اساس نظام را هدف قرار داده است و بيش از همه حيثيت خود قوه قضاييه را در معرض خطر قرار داده است به سوالات فراوانی که ايجاد شده است و ما بخشی از انها را بازگو می کنيم پاسخ دهيد تا چنانچه صدور و اجرای اين احکام منطبق بر قانون و عادلانه بوده است آرامش به فضای سياسی باز گردد و چنانچه معلوم شود خدای ناخواسته اين احکام نادرست بوده است از هم اکنون مشخص نماييد چه کسی مسوليت این فاجعه را خواهد پذيرفت تا ديگر نيازی به تشکيل کميته های ويژه نظير جنايت کهريزک نباشيم.

1- آن افراد در چه زمانی دستگير شده اند؟و علت دستگيری انها چه بوده است؟

2-اين افراد که طبق قرائن چند ماه قبل از انتخابات دستگير شده اند با چه منطقی در دادگاه حوادث انتخابات شرکت داده شده اند؟ و اعترافات انها چه ارتباطی با انتخابات داشته است؟

3- نحوه اخذ اعترافات از آنها چگونه بوده است؟و غیر از اعترافات چه مدارک مستند و محکمه پسندی در اثبات جرائم انها وجود دارد؟

4-آيا مراحل قانونی دادرسی عادلانه در مورد انها رعايت شده است؟ آيا به وکيل تعيينی دسترسی داشته اند؟آيا وکيل انها توانسته است با آنها ملاقات کند؟ آيا فرصت کافی برای مطالعه پرونده به متهمان و وکلای انها داده شده است؟

5-ايا ادعای موجود در مورد فريب متهمان توسط بازجويان و وعده سبک شدن حکم در صورت ارائه اعترافات ساختگی صحت دارد؟و اگر چنين باشد آيا اساس چنين دادگاهی مخدوش نمی باشد؟

6-آيا اعتراف در دادگاه نمايشی با کارگردانی متهم اصلی جنايت کهريزک که خود مسئولان جديد قضايي از معترضين اصلی آن بوده اند می تواند به عنوان مبنايي برای صدور چنين احکام سنگينی قرار گيرد؟

7-آيا حد اقل رافت اسلامی در مورد اين متهمان و خانواده آنهايعنی امکان برگزاری آخرين ديدار آنها قبل از اجرای حکم فراهم شده است؟

جناب اقای لاريجانی

اين سوالات و شايد دهها سوال ديگر که بی پاسخ مانده ، سبب شده است که افکار عمومی صدور و اجرای جنين احکامی را امری سياسی و بدون منطق حقوقی و خدای ناکرده تحت فشارهای سياسی و به منظور ايجاد رعب تلقی کنند .

جناب اقای لاريجانی

ما شائبه آنرا داريم که در صدور و اجرای اين احکام اصول متعدد قانون اساسی و از جمله اصول168 و 32،35،38،165 ِو بسياری از مواد آيين دادرسی کیفری يکسره ناديده گرفته شده است و عدم پاسخکويی به اين ابهامات سبب خسارات غير قابل جبران برای کشور و نظام خواهد شد.

من انچه شرط بلاغ است با تو می گويم
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال

جبهه مشارکت ایران اسلامی 10 بهمن 1388

اربعین آیت الله العظمي منتظری در قم برگزار شد - ويدئو

اربعین آیت الله العظمي منتظری در قم برگزار شد

. ادامه راه سبز«ارس»: چهل روز از درگذشت رهبر معنوی جنبش عدالت طلب و آزادی خواه سبز ایران گذشت، مردی که عمر با برکتش یکسره تلاش برای احقاق حقوق یک انسان ها بود. آیت الله العظمی منتظری آنگاهی که فرد دوم کشور بود، در راه آزادی و کرامت انسان عطای حکومت را به لقایش بخشید تا تاریخ به بزرگی و عظمتش به ستایش بنشیند.

گرچه او را به حصر انداختند اما هرگز دیوارها نتوانستند که اندیشه اش را به بند بکشند. سالها پس از حصر او میلیونها تن در خیابانهای ابران او را فریاد می زدند و مرجع واقعی خود می دانستند و عجیب آنکه بسیاری از اینها خاطره ای کمرنگ هم از آیت الله در یاد نداشتند اما سخن و پیامش را شنیده بودند و فریاد می زدند.

به گزارش ندای سبز آزادی، همزمان با چهلمین روز رحلت آیت الله العظمی منتظری (رضوان الله تعالی علیه) که در آستانه اربعین حضرت امام حسین(ع) برگزار شد، حال و هوای دیگری در شهر قم حاکم شده بود. علی‌رغم مشکلات عدیده اطلاع‌رسانی و عدم همراهی رسانه‌های رسمی و غیر رسمی کشور، هزاران تن از مردم قدرشناس و فهیم شهر مقدس قم و دیگر شهرها جهت شرکت در مراسم در دفتر و بیت فقیه عالیقدر حضور یافتند و با متانت و سکوت ، جلسه بزرگداشت آغاز شد.

حضور چشمگیر مردم باعث شد که دفتر مملو از جمعیت شود و پس از آن کوچه منتهی به بیت توسط اعضای دفتر فرش شد وای با این حال تعدادی در بلوار شهید محمد منتظری و تعدادی کنار رودخانه حضور یافته بودند.

در این مراسم ، علاوه بر قرائت قرآن ، گوشه هایی از اندیشه ها و دیدگاه های آیت الله منتظری توسط مجری قرائت و در بین مراسم چند بار صدای فقیه عالیقدر با موضوعات لزوم امر به معروف و نهی از منکر ، لزوم آزادی زندانیان سیاسی، سفارش امام علی (ع) به مالک اشتر درباره رعایت حقوق انسانها با هر ایده و اعتقادی و شعارهای اول انقلاب از بلندگو پخش شد و مردمی که چهل روز بود صدای او را نشنیده بودند، تحت تاثیر قرار گرفته بودند.

سخنران این مراسم، حجه الاسلام دکتر ادیب عضو هیأت علمی دانشگاه مفید بود که به فضایل اخلاقی و مبارزاتی آیت الله منتظری اشاره داشت. وی آیت الله منتظری را یار عسرت و تنهایی و غربت آیت الله خمینی دانست. وی کسانی را که پس از پیروزی و پایان سختی‌ها خود را انقلابی قلمداد کردند فرصت‌طلب خواند و از کسانی که از به عمق زحمات آیت الله منتظری برای ترویج مرجعیت امام خمینی و حفظ جان و یاری ایشان در فرایند انقلاب اطلاعی ندارند خواست که نه تنها خاطرات آیت الله منتظری بلکه به خاطرات دیگران مراجعه کنند تا حوادث تاریخی برایشان آشکار گردد. وی ضمن اشاره به شکنجه‌های آیت الله منتظری و شهید محمد منتظری توسط ساواک به شجاعت و استقامت ایشان در قبل و پس از انقلاب پرداخت.

در حاشیه مراسم:

1- روز قبل از مراسم نمایندگانی از اداره اطلاعات قم و فرمانداری با احمد منتظری دیدار کرده بودند. آنها درخواست عدم تشنج کرده بودند که احمد منتظری از آنها درخواست کردند که نیروهای خودسر را کنترل کنند.

2- نیروهای امنیتی قم از برپایی چادر و سقف بر روی کوچه منتهی به دفتر به دلیل این که امکان آتش سوزی دارد! جلوگیری کردند.

3- نیروهای امنیتی و انتظامی قم به صورت چشمگیر تمامی مبادی منتهی به مراسم را کنترل می‌کردند و از تجمع مردم در خیابان جلوگیری کرده و به طور وسیع فیلم‌برداری می‌کردند.

4- نیروهای گارد ویژه و لباس شخصی، بسیج و انصار در برخی مکان‌های متعلق به سپاه و بسیج در اطراف محل مراسم مستقر شده بودند و تعداد زیادی از آنها در اطراف مکان برگزاری تجمع کرده بودند اما متانت و هوشمندی برگزار کنندگان و مردم عزادار سوژه‌ای به دست آنها نداد.

5- تعدادی از دانشجویان و جوانان شرکت‌کننده در مراسم بازداشت شدند که تا لحظه تهیه این خبر دو تن از آنها آزاد شدند و از وضعیت دیگران اطلاعی در دست نیست.

6- قبل از آغاز مراسم و پایان آن پیام و سفارش احمد منتظری مبنی بر حفظ آرامش و سکوت و متانت قرائت شد، که با این درخواست تجمع نیروهای لباس شخصی و انصار حزب الله کاملا خلع سلاح شده و محل را ترک کردند و امکان فتنه‌گری توسط آنها نبود.

7- تعدادی از شخصیت‌های حوزوی، دانشگاهی و سیاسی که در این مراسم حضور یافتند و ما مطلع شدیم: آیت الله العظمی صانعی، آیت الله العظمی مدنی تبریزی، آیت الله امینی، آیت الله محقق داماد، آیت الله بیات زنجانی ، آیت الله جواد فاضل لنکرانی، آیت الله مروارید، آیت الله گرامی، آیت الله صادقی تهرانی و بیوت آیات عظام صافی گلپایگانی، سیستانی، شیرازی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی، وحیدی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و آقایان عبدالله نوری، کرباسچی، سراج الدین موسوی، حجتی، اشرفی اصفهانی، هاشمی نژاد، ابراهیمی، مهندس بدیعی، مهندس طاهری، خانم اعظم طالقانی و جمعی از اعضای دفتر حضرت امام خمینی در جماران.

بازار نجف آباد تعطیل شد



گفتنی است روز گذشته به مناسبت فرا رسیدن چهلم آیت الله العظمی منتظری بازار شهر نجف آباد تعطیل شد. بازاریان این شهر در کنار سایر مردم در مراسم چهلم این مرجع بزرگ تقلید صبح و بعدازظهر حضور به هم رساندند.مردم شهر برغم محدودیتهای اعمال شده مراسم سوگواری مرجع خود را در اندوه فراوان برگزار کردند. خبرهای رسیده از نجف آباد حاکی است که بر سر در مغازه ها پلاکاردها و پارچه هایی از تمثال آیت الله نصب شده بود.

قايل ذكر است در این مراسم ها که با تدابیر شدید نیروهای نظامی و امنیتی برگزار شد تعداد از شهروندان نیز دستگیر شدند.

۱۱/۰۹/۱۳۸۸

مصاحبه كروبي با فایننشال تایمز: ایرانیان نمی پذیرند چیزی به آنها دیکته شود

کروبی در گفتگو با فایننشال تایمز:
ایرانیان نمی پذیرند چیزی به آنها دیکته شود


. ادامه راه سبز«ارس»: مهدی کروبی در گفتگو با فاینشنال تایمز می گوید که قطعا در راهپیمایی 22 بهمن شرکت خواهد کرد و می افزاید: ایرانیان نمی پذیرند که چیزی به آنها دیکته شود؛ممکن است مدتی تحمل کنند اما یکباره منفجر می شوند.

متن کامل این مصاحبه بدین شرح است:

مهدی کروبی روحانی اصلاح طلبی است که پیشینه درازی از مبارزه علیه حکومت پیشین ایران را در کارنامه خود دارد. افزون بر این از بعد از انقلاب نیز پست های مهمی همچون ریاست پارلمان را بر عهده داشته است. وی در انتخابات ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ ریاست جمهوری از محمود احمدی نژاد شکست خورد. در هر دو دوره کروبی مدعی تقلبی بود که باعث روی کار آمدن رییس جمهوری بنیادگرا شد. از زمان انتخابات پر مناقشه اخیر در ماه ژوئن (خرداد) مهدی کروبی در جایگاه یکی از رهبران اپوزیسیون قرار گرفته است. نجمه بزرگمهر – خبرنگار فایننشال تایمز مستقر در تهران – با کروبی در روز دوشنبه ۲۵ ژانویه (۵ بهمن ماه) در منزل او گفتگویی ترتیب داد. متن تصحیح شده [ادیت شده] این گفتگو در زیر می آید:

فایننشال تایمز: رژیم ایران قرار است سی و یکمین سالگرد انقلاب را به زودی [ ۱ فوریه = ۱۲ بهمن] جشن بگیرد. آیا می شود کمی از نقش خود در انقلاب بگویید؟

کروبی: پدر من از هواداران جنبش رهایی بخش ملی [ یک حزب ملی – مذهبی ] بود و به لحاظ سیاسی هم فعالیت داشت. او یک روحانی بود و زمانی که در جنبش آزادی بخش ملی اختلافاتی بروز کرد طبیعتا از آیت الله ابوالقاسم کاشانی حمایت کرد. چنین بود که من از دوران کودکی و در منزل با سیاست انس گرفتم و به مبارزه با حکومت پهلوی ملحق شدم. وقتی به حوزه علمیه قم پیوستم در زمره شاگردان آیت الله خمینی [بنیانگذار جمهوری اسلامی] در آمدم و به شیوه ای باورنکردنی جذب ایشان شدم و در امور و نگرش های مذهبی حامی ایشان شدم. امام خمینی رهبری اعتراض سیاسی علیه محمد رضا شاه را در سال ۱۹۶۲ [۱۳۴۰ ] بدست گرفت و من هم مصمم شدم که فعالانه به ایشان کمک کنم. این تا زمان پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ ادامه یافت. طی این مدت من ۹ بار زندانی شدم که مجموع آن ۶ سال می شود. یکسال به گنبد کاووس [ شمال غرب ایران] تبعید شدم و به مدت دو یا سه سال در جاهای مختلف زندگی مخفیانه ای داشتم. من حتا مجبور شدم در سال ۱۹۶۶ [ ۱۳۴۴ ] بطور غیرقانونی و برای گریز از فشارهای رژیم به مدت ۵ ماه به عراق بروم در حالی که فاقد گذرنامه [پاسپورت] بودم. این اولین و آخرین سفر خارجی من پیش از انقلاب بود.

چه احساسی به شما دست می دهد وقتی مخالفان تان خواهان اعدام شما یا زندانی کردن شما در اوین می شوند؛ همان زندانی که پیش از انقلاب در آن بودید؟

کروبی: احساسات متفاوتی دارم. یکی احساس تاسف است. احساس تاسف می کنم از دیدن اینکه کسانی که اکنون در زندان هستند فرزندان انقلاب هستند و سالها زندان را در دوره شاه در کارنامه دارند. آنها سالیانی را به جمهوری اسلامی خدمت کرده اند. از این در عجبم که برای این انقلاب چه رخ داده است؟ قرار بود که سایه خود را بگستراند و حتا مخالفان را جذب کند. قرار نبود که گردش [سیکل] انقلاب چنان سخت شود که حتا فرزندان خود را تحمل نکند. این مرا ناراحت می کند. به اصلاحی معتقدم که معنای آن همان جمهوری اسلامی بود که در انقلاب وعده داده بودیم. من متعهد به تدارک استقلال، آزادی و ایجاد جمهوری اسلامی. ما قول داده بودیم که به حقوق مردم احترام بگذاریم و به آنها آزادی دهیم. گفته بودیم اگر مخالفان مان متوسل به سلاح گرم و توطئه نشوند می توانند آزادانه عقاید خود را ابراز کنند و از حکومت انتقاد کنند. این قول ها و وعده ها واقعا دچار آسیب شده اند.

اما مخالفان شما می گویند که هدف این اقدامات سرنگونی رژیم است.

کروبی: انقلاب دیگر نمی خواهیم و به دنبال سرنگونی حکومت هم نیستیم. ما در پی جمهوری اسلامی واقعی هستیم، همانی که به مردم مان قولش را داده بودیم که با رأی ۹۸ درصدی مردم [در رفراندوم سال ۱۹۷۹ = ۱۳۵۹ ] مورد تصویب مردم قرار گرفت. شما می توانید جمهوریت را در اسلام و اسلام را در جمهوریت بیابید. من جوانی و زندگی و انگیزه ام را در راه این عقیده گذاشتم. اگر روزی جمهوری اسلامی از من گرفته شود احساس تهی بودن می کنم. انسان نمی تواند عمری را در راهی بگذارد اما نتیجه آن وقت هدر دادن وقت باشد. بنابراین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی اصل هستند. البته این به معنای نفی نقاط ضعف و کم و کاستی ها نیست.

چه شد که فرزندان جامعه اسلامی که آن را تاسیس کردند اکنون متهم به تلاش برای تضعیف [یا تخریب] آن می شوند؟

کروبی: به این دلیل که نه بخش اسلامی ِ جمهوری اسلامی مورد عنایت شایسته قرار گرفته و نه بخش جمهوری آن. جمهوریت مستلزم انتخابات آزاد است که در آن معیار باید رأی مردم باشد. به عبارت دیگر، مردم حرف آخر را می زنند [یا تصمیم نهایی را مردم می گیرند]. جمهوری اسلامی یعنی اینکه نهادهای دولتی و نظامی نباید در فرایند انتخابات و در جهت آسیب رساندن به بخش جمهوری ِحکومت دخالت کنند، کاری که امروز دارد انجام می شود. از سوی دیگر، اسلامیت نظام هم آسیب دیده است. یعنی اسلام به شیوه ای بسیار خرافاتی در بحث ها مطرح می شود در حالی که خرافات و باورهای خرافی نیز ترویج و منتشر می شود. اسلام منحصر به نماز و روزه نیست. احترام به مردم و نه تحقیر آنها و رعایت حقوق شان از جمله بخش های مهم اسلام است تا به جای دفع هواداران آنها را جذب کند. ما می گوییم فضای سیاسی ایجاد شده که از یکسو در حال تضعیف جمهوریت است چرا که به رأی مردم باور ندارد و در حال تضعیف اسلام است.

آنها چگونه این قدر قوی می شوند و به قدرت دست می اندازند؟

کروبی: بطور خلاصه، برخی مراکز قدرت به آنها در کنترل برخی مراکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کمک می کنند. آنها که به یک اسلام سفت و سخت باور دارند اکنون در قدرت اند و باورهای خود را به جمهوریت نظام نیز تسری داده اند. اینکه چگونه اینها چنین می کنند مجال دیگری می طلبد. برخی اقدامات ناپخته می توانست در دهه اول انقلاب – دوره ای که به آن می بالیم – برای ایجاد یک سیستم جدید که غیر از سیستم فاسد شاه و در تلاش برای جنگ با عراق بود توجیه داشته باشد. اما همان دوران امام خمینی معتقد بود که نیروهای امنیتی در صورتی که برای مصادره سلاح وارد خانه مخالفین می شوند نباید مثلا به دنبال مواد مخدر باشند. اکنون اما آلبوم های خانوادگی هم در امان نیست. امام خمینی معتقد بود که برخی اقدامات نامربوط در عرصه سیاست خارجی، موضوعات قضایی و مالی مثل مصادره اموال مردم باید پس از یک برهه خاصی متوقف شود.

شما چقدر شخص احمدی نژاد را مسبب آشفتگی های سیاسی اخیر می دانید؟

کروبی: هم شخص احمدی نژاد و هم جریان های سیاسی حامی او در بسط این مشکلات بسیار دخیل اند. قطعا آقای احمدی نژاد تنها نیست. گروهی پشت سر اوست که نفوذ فراوانی بر او دارند. گروهی که با او کار می کند نه چپ است نه راست. چپ گرایان و راست گرایان سنتی در عین دوستی به رقابت می پردازند. اما این جریان به چنین رابطه ای باور ندارد.

آیا شما احمدی نژاد و حامیان او را یک خطر برای جمهوری اسلامی می دانید؟

کروبی: خطر نه به آن معنا که دست در دست قدرت های خارجی دارند. منظورم این نیست بلکه باید ثابت شود. اما خانه نشین کردن [یا حاشیه نشین کردن] احزاب و گروه ها، افکار، دانشجویان، دانشگاهیان و روحانیان اصلاح طلب واقعا نگران کننده است. نگاه کنید ببینید با روحانیان ارشد، مطبوعات، دانشجویان و زندانیان چگونه برخورد می شود.

آیا شما نگران هستید که چنین رفتارهایی منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی شود؟

کروبی: این رفتارها آسیب هایی وارد کرده است و ضربات بیشتری خواهد زد اما منجر به فروپاشی نخواهد شد. بر این باورم که جمهوری اسلامی ریشه های قوی دارد. درست است که نظام مخالفانی دارد اما ریشه های اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی عمیق است. همچنین معتقدم که بسیاری از مراکز قدرت مانند نهادهای سیاسی، غیر سیاسی و مذهبی وجود دارند که نمی توانند مانع جریان رادیکالیسم شوند. بسیاری از روحانیان ارشد از این وضعیت نگران اند. زمانی که آسیب های جدی وارد می شود آنها تحمل نمی کنند. آنها قطعا ممانعت می کنند.

آیا فکر می کنید دولت احمدی نژاد بتواند چهار سال خود را به پایان برساند؟ آیا احتمال کنار زدن او وجود دارد؟

کروبی: وقتی چنین نظراتی در ۴ سال اول دولت احمدی نژاد هم افتاد من موافق نبودم و اصرار داشتم که او باید دوره خود را به اتمام برساند. این اتفاق هم افتاد. با عنایت به مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی افزون بر سیاست خارجی مناقشه برانگیز، شخصا معتقدم که او نمی تواند دوره ۴ ساله خود را به اتمام برساند. ببینید او چگونه کشور را اداره می کند. او دیروز [۱۷ ژانویه = ۲۷ دی ماه] بودجه را به مجلس برد که خیلی دیر بود. می خواهم بگویم که از نقطه نظر فرهنگی، سیاست خارجی، اقتصادی، مدیریتی و امنیتی، دولت مشکلات جدی دارد. با عنایت به تمام این موارد فکر می کنم دولت ۴ سال دوام نیاورد.

اعتراضات خیابانی علیه دولت چقدر به تردید شما برای بقای آن افزود؟

کروبی: این یکی از مشکلات است. دولت قادر نبود که واکنش معقولی بروز دهد، انتخابات سالمی برگزار کند و گروهی را تشکیل دهد برای مطالعه اعتراضات مربوط به انتخابات. اگر دولت دوراندیش بود این مشکلات خلق نمی شد.

آیا میانه روهای دو جناح برای نجات جمهوری اسلامی به یکدیگر نزدیک شده اند؟ و آیا آنها معتقدند که یکی از راه حل ها کنار زدن دولت است؟

کروبی: این هفته آقای هاشمی رفسنجانی [رییس جمهور سابق] یکبار دیگر گفت که نیروهای میانه روی دو جناح باید گردهم آیند و راه حلی بیابند. او به درستی گفت که بهترین فردی که می تواند به این امر کمک کند رهبری است. با او موافقم. نیروهای دو جناح که خواهان نظام اسلامی هستند زمانی به هم ملحق خواهند شد که خدای ناکرده ببینند انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی در خطر است. این به زودی اتفاق خواهد افتاد.

چقدر زود؟

کروبی: نمی دانم چقدر طول بکشد اما فکر می کنم خیلی طول نخواهد کشید. به برخی شاخص ها نگاه کنید: تورم، رکود اقتصادی، تعطیلی مراکز اقتصادی به ویژه واحدهای صنعتی که با ظرفیت ۲۰ تا ۴۰ درصدی کار می کنند، افزایش بیکاری، خط فقر ۷۰۰ هزار تومانی که به معنای فقر بالای ۴۰ درصد است. تداوم این وضعیت مشکل ساز خواهد بود. دولت نمی تواند با تمام این مشکلات دست و پنجه نرم کند و ظرفیت آن را هم ندارد. نگاه کنید چند مرتبه دولت وزرای کشور و اقتصاد خود را تغییر داد.

اگر همانگونه که شما می گویید گردهمایی نیروهای میانه رو در اینده نزدیک انجام شود رویه شما چه خواهد بود؟ آیا بر این پافشاری می ورزید که احمدی نژاد باید برود؟ یا شما سازش می کنید و مشروعیت به این دولت می دهید؟

کروبی: بسته به این است که چه مباحث و گزینه هایی طرح شود. یک گزینه تجدید سازمان هیات دولت [کابینه] است که به واسطه آن نه تمام اعضا بلکه آنهایی که کارامدی ندارند تغییر یابند و مداخلات [رییس جمهور] در امور وزرا قطع گردد. آقای احمدی نژاد هر روز یک چیزی می گوید و برای کشور مشکل ساز می شود. آنچه من دنبال آن هستم یک دولت کارامد است. اما با شناختی که از این آدم دارم می دانم که تغییر رفتار نخواهد داد.

بنابراین شما دولت را پذیرفته اید و از موضع پیشین خود عقب نشینی کرده اید که این دولت مشروع نیست؟

کروبی: هر آنچه که در مورد انتخابات گفتم هنوز در جای خود معتبر است و تکرار می کنم که این یک انتخابات سالم نبود. اما واقعیت این است که مجلس به او رأی داد و او هم سوگند یاد کرد. اما به شما اطمینان می دهم که همین نمایندگانی که در غیاب ۲ هزار اصلاح طلب و رد صلاحیت شدن آنها از سوی شورای نگهبان پیروز انتخابات شدند اگر برخی احتیاط کاری ها و برخی ملاحظات را کنار بگذارند در عرض یک ماه احمدی نژاد را کنار می زنند.

قبلا می گفتید که این دولت نامشروع و غیر قانونی است. اکنون می خواهید هیات دولت [کابینه] را کارامدتر جلوه دهید یا اینکه احمدی نژاد را محدود کنید؟

کروبی: آنچه من گفتم این است که اگر یک گروهی با هم نشینند – که سوال شما بود – آنها تصمیم خواهند گرفت که احمدی نژاد باید بماند یا برود. من نمی توانم از جانب خودم تصمیم بگیرم که چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد. اگر اکثریتی در این نشست بگوید که او باید بماند اما تغییر رفتار دهد نمی توانم مخالفت کنم. اما شخصا می گویم این فرد ظرفیت ادامه ۴ سال کار را ندارد. درآمدهای نفتی ایران در دوران او حدود ۳۵۰ میلیارد دلار بود که درآمدی استثنایی بود.

آنچه شما می گویید شبیه آن چیزی است که اقایان خاتمی و هاشمی اخیرا گفتند. آیا این بدین معناست که رهبران اپوزیسیون تصمیم گرفته اند به دلیل اینکه آینده جمهوری اسلامی را در خطر می بینند از در مصالحه در آیند؟

کروبی: دیدگاه شخصی من این است که دولت ظرفیت ندارد و رای مردم را نیز با خود ندارد. اما این دولتی است که ما با آن مشکل داریم. فکر می کنم دولت باید برود اما اگر دیگران نه بگویند من نمی توانم بر آنها فشار وارد کنم. مشکلات کشور بدتر خواهد شد و هیچ چاره ای [برای رژیم] باقی نخواهد ماند جز یافتن راه حل. اما واقعیت این است که هیچ اخباری هنوز وجود ندارد که طرف دیگر دنبال راه حل باشد. طرف مقابل هنوز فکر می کند که حوادث پس از انتخابات «اغتشاش» بود. آنها معتقدند امور در حال بازگشت به روال معمول خود است و این به اصطلاح اغتشاش در حال فروکش کردن است.

همانگونه که گفتم این موضع پیشین شما نیست که دولت باید تغییراتی ایجاد کند؟

کروبی: من قبلا چه گفتم؟ جمهوری اسلامی باید برود؟

نه. اما شما دولت را به رسمیت نمی شناختید. اکنون می گویید او در پارلمان سوگند یاد کرده است.

کروبی: شما می گویید راه حل چیست و من می گویم راه حل تنها با من نیست. ما ابتدا باید همدیگر را بپذیریم که با هم بنشینیم و صحبت کنیم.

تمام مولفه هایی که شما ذکر کردید در مورد اینکه دولت نمی تواند ۴ سال دیگر به کار خود ادامه دهد در همان ۴ سال اول نیز وجود داشت. دفعه قبل نیز جان به در برد. چرا دولت نباید این بار ۴ سال خود را به پایان برساند؟

کروبی: شما بدنی قوی دارید اما در پی حوادث و بیماری ها ضعیف می شود. جمهوری اسلامی طی ۴ – ۵ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد هزینه های بسیاری پرداخت کرده است. توانایی دیگری ندارد. آنچه در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و دو انتخابات پارلمانی پیشین نیز رخ داد. اما خشم پایمال شده و سرکوب شده این بار به صورت انفجار خود را نشان داد. این چیزها یک شبه رخ نمی دهد. درآمدهای عظیم نفتی تا کنون پوشش خوبی بوده است. اکنون معوقه های بانک ها به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. این همچون یک بدن قوی می ماند که می تواند سختی ها را تا یک مدت کوتاهی تحمل کند. بدن اکنون ضعیف است.

تظاهرکنندگان در اعتراضات خیابانی خود در ابتدا و پس از انتخابات احمدی نژاد را هدف می گرفتند. اما همانگونه که می دانید پس از مدتی کل نظام و رهبری هدف اعتراضات و شعارهای مردم قرار گرفتند. مردم اکنون خواهان یک دولت سکولار هستند. شما چه فکر می کنید؟

کروبی: فکر می کنم این شعارها ۱۰۰ درصد اشتباه بود و حاصلی نخواهد داشت. من حتی به این شعارها بدبین هستم و نمی دانم که آیا به راستی از سوی جوانان احساسی و ناپخته سر داده شد یا از سوی مراکز [قدرت] خاص که سعی می کردند مردم را عصبانی کنند تا بهانه برای سرکوب آنها بیابند. شعارهای ما در چارچوب نظام و قانون اساسی هستند. قانون اساسی ما نقطه ضعف هایی دارد اما ظرفیت های [دموکراتیک] فراوانی هم دارد.

چرا به هواداران خود نمی گویید که این شعارها را ندهند؟

کروبی: به آنها می گویم. گروه معدودی از مردم شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران». دیدید که چگونه از سوی طرف مقابل مورد سوء تفسیر قرار گرفت. برخی عقلا بر این اعتقادند که شعارها باید باید این گونه می بود:« هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران».

متحدان شما دستگیر شده اند. دفتر کار و روزنامه شما تعطیل شد. تصمیم شما در حال حاضر چیست؟

کروبی: تا جایی که امکان داشته باشد ادامه داده ام و میدهم. اما احساس ناراحتی می کنم که بسیاری از دوستانم در زندان هستند. احساس سرخوردگی می کنم که جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده که وزرا، وکلا، معاونان رییس جمهور، معاونان وزرا، مقام های دولتی و روزنامه نگاران را دستگیر می کند. اینها سالها به انقلاب خدمت کرده اند و در دوران شاه در زندان بودند. در مورد محدودیت برای من هم، احساس می کنم که تحت حبس نیمه خانگی هستم. سیاست دولت پرداخت هزینه برای حبس خانگی ِ رسمی ِ من نیست. اما در حال حاضر هر گاه دیداری در جایی دارم گروهی از بسیجیان برای بر هم ریختن دیدارهایم حضور می یابند. من بیانیه هایی دادم و دیدارهایی با خانواده های زندانیان سیاسی داشتم. تا حدی کار می کنم. اما این محدودیت ها در پشت رادیکالیزه شدن شعارهاست که با آن موافق نیستم. فشار زیاد نتایجی هم خواهد داشت. وقتی به مردم آسیب می زنید آنها هم شعارهای رادیکال می دهند.

آیا شما نگران نیستید که الان که می گویید شعارهای مردم اشتباه بود شکاف میان شما و مردم بیشتر شود؟

کروبی: من از مردم حمایت می کنم و نمی خواهم آنها را بفریبم. به مردم می گویم که ما اصلاح می خواهیم و به آزادی شما معتقدیم. من بارها گفته ام که مردم رهبر خود هستند. بارها گفته ام که ما جنبش را هدایت نمی کنیم. مردم به نحوه برخورد با خودشان اعتراض دارند. آنها احساس تحقیر می کنند. ایرانیان نمی پذیرند که چیزی به آنها دیکته شود. ممکن است مدتی تحمل کنند اما یکباره منفجر می شوند. مهمترین مولفه موفقیت امام خمینی این بود که مردم را محترم می شمرد و به رأی آنها احترام می گذاشت. بله، مردم جلوتر از من هستند. جلوتر بودن یعنی اینکه مصمم تر هستند و آمده تر برای دستیابی به حقوق شان بدون هیچ گونه تمنای شخصی. نگاه کنید ببینید چگونه زنان معترض قربانی می شوند. موافقت یا مخالفت من با رژیم تاثیری بر مردم ندارد. رژیم باید عاقل باشد و راه حلی بیابد و موانع را بردارد تا مانع رادیکالیزه شدن بعدی شود. مردم در صورتی که تقاضاهایشان برآورده شود و اگر مباحث سیاسی را در مطبوعات برگزار کنند رویکرد مثبتی در پیش خواهند گرفت.

آیا فکر می کنید که مردم اکنون خواهان سرنگونی [تغییر] رژیم هستند؟

کروبی: اکثریت مردم خواهان تغییر رژیم نیستند. در واقع، هر کسی که نگران آینده این کشور است به دنبال تغییر رژیم نمی رود چرا که مشخص نیست که از درون آن چه چیزی بیرون می آید. اگر به خاطر رهبری فوق العاده استثنایی امام خمینی نبود خدا می داند با انقلاب ۱۳۵۷ چه بر سر ایران می آمد. باید از نظام حمایت کنیم و جمهوری اسلامی که ما وعده آن را داده بودیم باید به واقعیت تبدیل شود. در آن صورت، اکثریت مردم نیز خوشحال خواهند شد. ما باید بنشینیم و ببینیم که شکاف ها کجاست و آن را تصحیح و ترمیم کنیم.

اما مخالفان شما می گویند این عمل به معنای سرنگونی نظام است.

کروبی: آنها به اشتباه می گویند که ایالات متحده و انگلیس از ما حمایت می کنند پس ما به خطا می رویم. و اینکه بی بی سی از ما حمایت می کند. بی بی سی همین کار را در انقلاب ۵۷ هم کرد[حمایت از انقلاب]. نه ما خواهان تغییر رژیم هستیم و نه مخالفان. ما مخالف انحصار، دیکتاتوری و کوته فکری هستیم که اسلام را بی اعتبار می سازد.

آیا آقای موسوی را بطور مرتب می بینید؟

کروبی: بله. ما بطور منظم با هم دیدار داریم و تبادل نظر می کنیم.

آیا شما سیاست ها را تعدیل می کنید؟

کروبی: بله و نه. آقای موسوی و همراهان شان دیدگاه های خاصی دارند. همین نگاه در مورد من و همراهانم نیز صادق است.

آیا شما با پیشنهادات ایشان برای پایان دادن به بحران سیاسی موافقید؟

کروبی: بله. بسیار زیاد

ایا نشانه ای وجود دارد که این پیشنهادات از سوی رژیم جدی گرفته شود؟

هنوز نشانه ای وجود ندارد.

در مورد آقای خاتمی چطور؟

کروبی: ایشان را کمتر از آقای موسوی می بینم.

چرا؟

دلیل خاصی ندارد. آقای خاتمی مثل ما بیانیه ای صادر نمی کند.

آقای رفسنجانی چطور؟ نقش ایشان را چگونه ارزیابی می کنید؟

کروبی: ایشان باید در چارچوب خود مورد ارزیابی قرار گیرند. لطفی که ایشان به ما کرده این است که ما را محکوم نکرده هر چند تحت فشارهای زیادی برای این کار بوده است. اگر روزی اجماعی قرار باشد بدست آید ایشان نقش مهمی خواهند داشت. هیچ کس دیگری نمی تواند نقش ایشان را میان اصلاح طلبان و بنیادگرایان بازی کند به دلیل پیشینه اش در انقلاب و نقشی که در انتخاب رهبری فعلی داشته است. همچنین دو مقام مهم را نیز در دست دارد: مجمع تشخیص و ریاست خبرگان رهبری. او می تواند کارهایی انجام دهد که هیچ یک از نخبگان دو طرف نمی توانند.

آیا در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور خواهید یافت؟

کروبی: قطعا.

ممکن است مورد حمله قرار بگیرید. خودروی شما اخیرا مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

کروبی: اصلا نمی ترسم. خیلی آرام بودم. اساسا از هر خطری در زندگی ام استقبال می کنم. دوست دارم مثل هر انسان دیگری زندگی کنم و وقتی پیر می شوی احساس می کنی که بیشتر به خانواده ات و فرزندانت وابسته ای. حتی این تیراندازی مانع نمی شود که من در میان مردم نروم و گاهی با ماشین ضد گلوله سفر نکنم چنان که گاهی همسرم شکایت می کند [خنده].

همیشه ممکن است خطری به زندگی شما وجود داشته باشد. همانگونه که می دانید خواهرزاده میر حسین موسوی اخیرا کشته شد. آیا ترسی از خانواده خود ندارید؟

کروبی: بدون اغراق می توانم بگویم که ترسی ندارم. این به دلیل این است که من قویا به عقایدم معتقدم. فرزندانم سن و سالی ازشان گذشته و ریش شان سفید شده است [خنده]. جوان ترین فرزندم ۳۱ ساله است. چه می توانم بکنم؟ بگذارم هر کسی را می خواهند بکشند؟

آخرین سوال. شما با طرح تجاوز و شکنجه در زندان ها طوفانی به پا کردید و تحت فشار زیادی قرار گرفتید. آیا تفاوتی ایجاد کرد؟

کروبی: زندانیان می گویند وضعیت شان بسیار بهتر شده است. احساس پشیمانی از طرح آن ندارم چرا که نگفتم که نظام بطور سیستماتیک چنین می کند. اما برخی بی دقتی هایی وجود داشت که می خواستم مانع آن شوم.