وزارت ارشاد در اقدامی كمسابقه به 15 روزنامه سراسری از جمله تهرانامروز بابت چاپ سخنان آقایان خاتمی رئیسجمهور سابق، روحانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، عضو كنونی مجمع تشخیص و مجلس خبرگان رهبری و مطهری نماینده اصولگرای كنونی مجلس تذكر داده است. تهرانامروز این تذكرات را چندان وارد نمیداند بلكه به دلایلی كه گفته خواهد شد آنها را قابل انتقاد میداند:
- در طول هفت ماه گذشته و حوادث تلخ پس از انتخابات اكثر فرمایشات، رهنمودات و تاكیدات مقام معظم رهبری پیرامون عدم سكوت نخبگان و خواص در شرایط فتنه بوده است. به تبع چنین خواسته درستی، سه نفر از نخبگان و خواص نكاتی را مطرح كردهاند و روزنامهها نیز به چاپ آن اقدام نمودند و سپس مورد «تذكر» وزارت ارشاد واقع شدند. سوال این است كه اگر این سه نفر جزو خواص و نخبگان نیستند پس چه كسی خواص و نخبه محسوب میشود؟ و اگر روزنامهها اجازه چاپ مطالب این خواص را ندارند پس این افراد چگونه مواضع خود را به گوش ملت برسانند و فاصله خود را با دشمنان عیان سازند؟ چرا روزنامهها باید به دلیل چاپ مطالب خواصی كه به تعبیر مقام معظم رهبری «برای شفافسازی مواضع خود باید به میدان بیایند» تذكر بگیرند؟ اگر مواضع این خواص خلاف انتظارات ما بود چاپ آن لزوما به معنی نقض قانون نیست بلكه نقض توقع و انتظارماست.
رهبر فرزانه انقلاب بارها از خواص خواستهاند كه سكوت نكنند و تاكید فرمودند: «هر كس هر چه میفهمد را بگوید» این آقایان هم درك خودشان را میگویند نه دركی كه لزوما دیگران انتظار دارند. ضمن آنكه هیچیك از این آقایان در هیچ دادگاه صالحهای در این كشور ممنوعالسخن نشدهاند و هیچ مرجع قانونی نیز به رسانهها اعلام نكرده كه برای چاپ سخنان این افراد محدودیتی یا ممنوعیتی وضع شده است. تازه اگر این سخنان از نظر معاونت مطبوعاتی ایرادی داشته چرا روز قبل از انتشار توسط روزنامهها به خبرگزاریهایی كه این خبرها را روی خروجیشان قرار داده بودند گفته نشده تا خبر خود را اصلاح كنند و روزنامهها نیز دچار مشكل نشوند؟ یا آنكه به روزنامهها اطلاع داده شود كه از آن اخبار استفاده نكنند؟ آیا اینها قصورات وزارت ارشاد نیست؟
2 – معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد تذكر دادهاند كه چرا به نقل از آقای روحانی فضای كشور را فاقد آزادی بیان توصیف كردهاید. آفتاب آمد دلیل آفتاب، اگر محدودیتی برای بیان وجود ندارد پس این تذكرات برای چیست؟ مگر مقام معظم رهبری بارها تاكید نفرمودند كه دشمن در صدد پیروزی در جنگ نرم است؟ و مگر اصلیترین ابزار جنگ نرم رسانههای استكباری نیستند كه محتوا را براساس خواسته و اغراض خودشان هدایت و مدیریت میكنند؟
و مگر با محدود ساختن شریانهای اطلاعاتی به رونق تریبونهای خارجنشین كمك نمیكنیم؟
و مگر این رونق باعث پیروزی احتمالی آنها در جنگ نرم نمیشود؟ پس چرا باید با اعمال محدودیت بیشتر ناخواسته در جهت منافع دشمنان مردم حركت كنیم؟ در شرایط «فتنه» تنها روشنگری است كه میتواند به غبارزدایی وضعیت وخیم جامعه كمك كند و این با محدودیتهای غیراصولی صورت نمیگیرد. وقتی چاپ صحبت افرادی همچون خاتمی، روحانی و مطهری در روزنامههای داخلی تخلف محسوب میشود طبیعی است كه رسانههای خارجی فرمانده افكار عمومی جامعه خواهند شد و علیه منافع ملی ما اقدام خواهند كرد.
هدف جنگ نرم تصرف قلب افراد و سیادت بر ذهنهاست اما نه با «زور» بلكه با «اقناع». برای قانع كردن افراد نمیشود به آنها چیزی را «دیكته» كرد. بلكه باید فرد را در كشمكش بین «طاغوت» و «الله» مدیریت كرد. حركت پدافندی در آفند جنگ نرم اعمال محدودیت نیست بلكه رجحان آزادی است و هیچ آلترناتیو دیگری هم ندارد. در فضای گفتوگوی آزادانه نخبگان است كه میشود ابتكار عمل را از دست دشمن گرفت و برنده جنگ نرم شد و آنگاه به تاكتیك «اقدام در زمین دشمن با قواعد خودی» روی آورد.
دیگر اینكه به مطبوعات تذكر داده شده است كه به نقل از حسن روحانی تصویری غیرواقعی از شرایط اقتصادی كشور ارائه كردهاند و آماری فاقد پایه كارشناسی عرضه شده است.
در این رابطه سوال اصلی این است كه آیا مطبوعات اجازه چاپ سخنان مقامات رسمی كشور را ندارند؟ حسن روحانی در حال حاضر نماینده مجلس خبرگان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است كه مقام اولش را به واسطه رای مردم و مقام دومش را به واسطه حكم رهبر معظم انقلاب دریافت كرده است.
در عین حال حسن روحانی در رأس مركز تحقیقات استراتژیك نظام مجمع قرار دارد كه مركزی تحقیقاتی در حوزههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… است.
در این میان سوال این است كه آیا مطبوعات سخنان این مقام رسمی نظام جمهوری اسلامی را با تحریف منتشر كردهاند یا احیانا آمارهای ارائه شده از سوی او را دستكاری كردهاند؟ اگر چنین است -كه نیست- آنگاه تذكر ارشاد قابل قبول بود اما ظاهرا ماجرا به گونهای دیگر است چرا كه وزارت ارشاد معتقد است چون آمارهای این مقام رسمی اصالت ندارد، لذا مطبوعات نباید آن را منتشر كنند. سوال این است كه مطبوعات چگونه دریابند این مقام رسمی كشور آماری خلاف واقع ارائه داده است! مگر غیر از این است كه سخنان وی پس از انتشار از سوی رسانهها در معرض داوری قرار میگیرد و مقامات رسمی دولت هم به آمارهای او واكنش نشان میدهند؟ كما اینكه مركز اطلاعرسانی دولت چنین واكنشی نشان داد و رسانههای گروهی هم آن را منتشر كردهاند.
در این میان اگر مركز تحقیقات استراتژیك هم مدعی شود اصالت سخنان حسن روحانی زیر سوال رفته است آیا باید به مطبوعات بهخاطر انتشار جوابیه دفتر اطلاعرسانی ریاستجمهوری هم تذكر داده شود؟ طبیعی است اگر چنین روندی در فضای رسانهای كشور حاكم شود و امكان درج نظر و سخنان مسئولان رسمی كشور هم محدود شود آنگاه معلوم نیست كه سرانجام نظام رسانهای كشور به كجا ختم خواهد شد.
3 – خوب است وزارت ارشاد روشن كند كه نسبت به اظهارات اخیر آقای مشایی پیرامون پیامبران چه نظری دارد؟ آیا آن صحبتها را تایید میكند؟ اگر تایید نمیكند چرا نسبت به انتشار آن توسط خبرگزاریها واكنشی نشان نداد؟ آیا این سخنان از نظر معاونت مطبوعاتی به معنای عدم عصمت پیامبران نیست؟ و آیا گفتن چنین سخنانی خلاف آموزههای جاودان اسلام، قرآن و رسول گرامی آن نیست؟ سكوت معاونت مطبوعاتی در این زمینه چه معنایی دارد؟ آیا سخنان آقای مشایی را تایید میكند یا تكذیب؟ اگر این سخنان، صحبتهای ناروایی است – كه هست – پس چرا باید جواب آقای مطهری نسبت به آن روا نباشد؟ آنگاه به چه دلیلی باید به روزنامهها بابت انتشار سخنان ایشان تذكر داد؟ ضمن آنكه تمام سخنان آقای مطهری پیشتر در مناظره با آقای رسایی در رادیو گفتوگو بیان شده و خبرگزاری فارس نیز همان را روی خروجی قرار داده بود و هیچ چیز تازهای نداشت.
4 – انتظار این بود كه با آغاز ماه پرشكوه بهمن كه تجلی وحدت ملی و انسجام اسلامی است معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد پیامآور وحدت و همدلی باشد نه تذكر و تنبیه، با این وصف برخود وظیفه میدانیم در این ایام كه یادآور خون شهدا و امام(ره) شهداست هم خود و هم دیگران را به وحدت و همدلی برای ارتقای كشور و بالندگی انقلاب دعوت كنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر