دولت دلداده به غرب
آقای متکی! جنایت کاران واقعی چه کسانی هستند؟
وقتی خود قوه قضاییه بر احکام اعدام اجرا شده اما و اگر می گذارد و حساب آنان را از راهپیمایی کنندگان معترض به انتخابات جدا می کند شما تا کی می خواهید در سفرهای تان، از تریبون های دنیا بهره ببرید و اعدام شدگان را "جنایت کار" و معترضان بی سلاح را براندازان امنیت ملی بخوانید؟ دو جوانی که در ایران اعدام شده اند ابتدا به نام اغتشاش گران در راهپمیایی عاشورا بر دار شدند و پس از آنکه داد همه برخاست که این دو اساسا در ایام اغتشاشات مورد نظر، در حبس بوده و فرصت ایجاد اعتشاش در خیابان را نیافته اند آنگاه شما به تلطیف چهره حاکمیت برآمده اید و با زیرکی و بدون ذکر نام شان از آنان در مصاحبه های خارجی خود به عنوان جنایتکاران یاد کرده اید. یعنی شما از حکم صادره به شیوه ای دفاع کرده اید که خود قوه قضاییه هم از این احکام دیگر به شیوه شما دفاع نمی کند.
پرسشگران جهان از شما سراغ یک وجدان گمشده در دولتمردان ایرانی را گرفته اند که چگونه مردم معمولی یک کشور را برانداز می خوانند و سپس آنها را فتوای مرگ می دهند و شما چه ساده همان وجدان گم شده یک دولت را در شیوه پاسخگویی خود به نمایش گذاشته اید بی آنکه بدانید تقریبا بسیاری از همان پرسشگران و حتی خبرنگاران داخلی، به واسطه شناخت نیمه شان از شخصیت آرام شما، کماکان خرده امیدی به انصاف شما داشته اند.
جناب منوچهر متکی!
چهره تکیده شما در برابر حکم صادره از هیات رییسه مجلس هفتم مبنی بر اخراجم به عنوان یک خبرنگار افشا کننده فیش حقوقی نمایندگان از یادم نمی رود آنگاه که حساب اصولگرایی را از حساب آنان که به نام اصولگرایی فتوای حذف صادر می کنند، جدا کرده بودید. در حلقه خبرنگاران پارلمانی تاکید کرده بودید که اصولگرایی به کوهکن و کوچک زاده و حتی خود شما خلاصه نمی شود. گفته بودید اصولگرایی یعنی فروتنی در برابر ملت. چه خوش خیال بودیم ما که در تمام روزهای مجلس هفتم شما را فروتن می دیدم. خاصه آنگاه که همانند باقی همپالگی های تان خود را موظف و مکلف به دفاع از رفتارهای غیرقابل دفاع فراکسیون اصول گرایان مجلس نمی دیدید و به تعبیر خودتان اگر خطایی از یاران اردوگاه اصولگرایی تان سر می زد، اصولگرایی را قربانی اصولگرایان خطاکار نمی کردید و می گفتید ترجیح می دهید سکوت کنید. هرگاه هر اصولگرایی در مجلس خطا می کرد و با خطایش خشی بر صورت جمع و جامعه ای می افتاد، ما سراغ شما می آمدیم تا با سکوت شما بفهمیم که موافق ظلم روا شده بر ملت نیستید اما به تعبیر خودتان آب هم به آسیاب دشمن نمی ریختید و آنها را از اختلافات درونی تان خوشحال نمی کردید. ما به همان سکوت شما هم راضی بودیم. هرگز از شما تیتر جنجالی در نقد اصولگرایان نمی خواستیم. اما همان سکوت شما در برابر رنجی که یاران خطاکار شما بر مردم تحمیل می کردند را هم مرحم می یافیتم و آن را گزارش می کردیم.
جناب وزیر!
وقتی هنوز وکیل بودید، وقتی هنوز لباس وزارت برتن نکرده بودید ظاهرا بیشتر از اینها می شد امیدوار بود که منفعت ملت را فدای منفعت یاران در قدرت نمی کنید اما یادم هست که خبرنگاران رانده شده از ایران وقتی میزبان شما در کسوت وزیر امورخارجه در کشورهای جهان بودند معمولا در گفت و شنودهای خود از اعتدال و میانه روی شما حرف هایی می زدند که می شد قضاوت کرد شما را تا حدودی اصولگرای متفاوت می یافتند که ادبیات تان با ادبیات رئیس تان متفاوت است و معمولا زبان به کام می گیرید اگر بدانید که یک گفته شما می تواند با آبروی ملتی بازی کند. اما اینبار چه شد؟
شما در برابر خبرنگار سی ان ان گفته بودید کسانی که در راهپیمایی به بانک ها و اماکن عمومی حمله می کنند معترضان به انتخابات هستند و صدور احکام سنگین سزای آنان است و سپس کمی فراتر از آن از بسیج دفاع کرده اید که به روی مردم گلوله و آتش نمی کشد و این معترضان هستند که خون و آتش به راه انداخته اند. از همه مهمتر احکام اعدام صادره را مستحق کسانی خوانده اید که در قاموس شما جنایتکار تعریف شده اند. باور کنید این کلمات تنها برازنده کسی است که به خاطر در قدرت ماندن خود و یاران خطاکارش، دل و دین اش را یکجا به حراج می گذارد.
آقای وزیر!
شاید ما زیاده خواه و پرتوقع بوده ایم در برابر شما که وعده داده بودید اگر یاران خطاکارتان در اردوگاه اصولگرایی ظلمی به ملت روا داشته اند در مقام دفاع نمی ایستید و حداقل سکوت کنید. قبول، اما اینبار شما چند قدم آنطرف تر از دوستان خطاکارخویش رفته اید. آنها دیگر پذیرفته بودند که در ایام بحران، حداقل چهارکشته در کهریزک با مسولیت حاکمیت رقم خورده است؛ زیر شکنجه و در بند ماموران نیروی انتظامی و دادستانی.
در همان مجلسی که شما روزی در آنجا وکیل بوده اید و روز دیگر رای اعتماد شان را برای وزارت، صاحب شده اید، گزارشی خوانده شد که تاکید می کرد مردم معمولی و یا به تعبیر خودتان اعتشاشگران و جنایتکاران زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. شما همین را هم انکار کرده اید و خبرنگار هرچقدر اصرار می کند تا به شما بفهماند که در ایران این مردم معمولی هستند که کشته می شوند و نه بسیج و ماموران نیروی انتظامی، شما فقط برای جنازه های خیالی اشک ریختید و حتی یکبار هم ابراز تاسف نکردید از آنچه بر ملت می رود و مدام از رنجی که دولت می کشد سخن گفتید. یعنی شما، هم از حکم اعدام به شیوه ای دفاع کرده اید که خود حاکمیت دیگر به شیوه شما دفاع نمی کند و آنها را جدا از معترضان انتخابات می داند و هم با انکار کشته شدن شهروندان زیر شکنجه، از مرگ مردم بی سلاح به گونه ای دفاع کرده اید که خود حاکمیت چند صباحی به خود آمده و دیگر با آن قاطعیتی که شما به دفاع بر آمده اید خود را پاک و منزه نمی پندارد.
جناب متکی!
تکیه به غرب و غرق تبلیغ برای دولت دروغ شدن هنر نیست. اما ایرادی ندارد، حساب کار دست ملت آمده است و خوب می داند که برای رسیدن به آرمان های از دست رفته هیچ نیازی به همراهی مردانی که به آسانی اخلاق و ایمان را زیر پا می گذارند، نیست و در عین حال نیک می دانند که هیچ نیازی به همراهی دولتمردان غربی برای رسیدن به آزادی و آرمان های انسانی خود ندارند بر این اساس اگر شما برای کسب اعتبار و ثبات از دست رفته یک دولت این روزها ناگزیر باید به غرب تکیه کنید، لازم است این را بدانید که ملت ایران در آستانه سالگرد انقلاب دارد خوب نظاره می کند آنان که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شعارشان بود چگونه با یک انتخابات رسوا، ابتدا جمهوریت را بر باد داده اند، سپس با کشتن و بی حرمتی به مردم معترض به این انتخابات و سپس انکار مرگ آنان، اسلامیت نظام را مخدوش کرده اند و اینک برای سرکوب بیشتر مردم، چگونه استقلال نظام را هم به بازی خواهند گرفت آنگاه که با یک ملت دو شقه و دولت ضعیف پای میز مذاکره یا به تعبیر شما توافقات هسته ای با غرب می روند. با این توصیف به گمانم جنایت را باید در قاموس خود تعبیری تازه کنید تا ببینید آنانکه این روزها جنایت می کند چه کسانی هستند.
منوچهر متکی، وزیر امورخارجه ایران از احتمال توافق هسته ای با کشورهای غربی در آینده نزدیک خبر داده است.
منوچهر متکی که بطور غیرمنتظره در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت جسته بود، در گفتوگویی با شبکه اول تلویزیون آلمان تاکید کرد، که احکام اعدام برای متهمانی صادر شده، که جرم آنها برهم زدن امنیت کشور است.
وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی این معترضان را جنایتکار خواند. وی بدون اشاره مشخص به اعدام اخیر دو جوان ایرانی و خبر اعدام احتمالی ۹ تن دیگر، بار دیگر ایران را کشوری آزاد خواند، که در آن تظاهرات و بیان اعتراضات در چارچوب قانون میسر است.
آقای متکی! جنایت کاران واقعی چه کسانی هستند؟
وقتی خود قوه قضاییه بر احکام اعدام اجرا شده اما و اگر می گذارد و حساب آنان را از راهپیمایی کنندگان معترض به انتخابات جدا می کند شما تا کی می خواهید در سفرهای تان، از تریبون های دنیا بهره ببرید و اعدام شدگان را "جنایت کار" و معترضان بی سلاح را براندازان امنیت ملی بخوانید؟ دو جوانی که در ایران اعدام شده اند ابتدا به نام اغتشاش گران در راهپمیایی عاشورا بر دار شدند و پس از آنکه داد همه برخاست که این دو اساسا در ایام اغتشاشات مورد نظر، در حبس بوده و فرصت ایجاد اعتشاش در خیابان را نیافته اند آنگاه شما به تلطیف چهره حاکمیت برآمده اید و با زیرکی و بدون ذکر نام شان از آنان در مصاحبه های خارجی خود به عنوان جنایتکاران یاد کرده اید. یعنی شما از حکم صادره به شیوه ای دفاع کرده اید که خود قوه قضاییه هم از این احکام دیگر به شیوه شما دفاع نمی کند.
پرسشگران جهان از شما سراغ یک وجدان گمشده در دولتمردان ایرانی را گرفته اند که چگونه مردم معمولی یک کشور را برانداز می خوانند و سپس آنها را فتوای مرگ می دهند و شما چه ساده همان وجدان گم شده یک دولت را در شیوه پاسخگویی خود به نمایش گذاشته اید بی آنکه بدانید تقریبا بسیاری از همان پرسشگران و حتی خبرنگاران داخلی، به واسطه شناخت نیمه شان از شخصیت آرام شما، کماکان خرده امیدی به انصاف شما داشته اند.
جناب منوچهر متکی!
چهره تکیده شما در برابر حکم صادره از هیات رییسه مجلس هفتم مبنی بر اخراجم به عنوان یک خبرنگار افشا کننده فیش حقوقی نمایندگان از یادم نمی رود آنگاه که حساب اصولگرایی را از حساب آنان که به نام اصولگرایی فتوای حذف صادر می کنند، جدا کرده بودید. در حلقه خبرنگاران پارلمانی تاکید کرده بودید که اصولگرایی به کوهکن و کوچک زاده و حتی خود شما خلاصه نمی شود. گفته بودید اصولگرایی یعنی فروتنی در برابر ملت. چه خوش خیال بودیم ما که در تمام روزهای مجلس هفتم شما را فروتن می دیدم. خاصه آنگاه که همانند باقی همپالگی های تان خود را موظف و مکلف به دفاع از رفتارهای غیرقابل دفاع فراکسیون اصول گرایان مجلس نمی دیدید و به تعبیر خودتان اگر خطایی از یاران اردوگاه اصولگرایی تان سر می زد، اصولگرایی را قربانی اصولگرایان خطاکار نمی کردید و می گفتید ترجیح می دهید سکوت کنید. هرگاه هر اصولگرایی در مجلس خطا می کرد و با خطایش خشی بر صورت جمع و جامعه ای می افتاد، ما سراغ شما می آمدیم تا با سکوت شما بفهمیم که موافق ظلم روا شده بر ملت نیستید اما به تعبیر خودتان آب هم به آسیاب دشمن نمی ریختید و آنها را از اختلافات درونی تان خوشحال نمی کردید. ما به همان سکوت شما هم راضی بودیم. هرگز از شما تیتر جنجالی در نقد اصولگرایان نمی خواستیم. اما همان سکوت شما در برابر رنجی که یاران خطاکار شما بر مردم تحمیل می کردند را هم مرحم می یافیتم و آن را گزارش می کردیم.
جناب وزیر!
وقتی هنوز وکیل بودید، وقتی هنوز لباس وزارت برتن نکرده بودید ظاهرا بیشتر از اینها می شد امیدوار بود که منفعت ملت را فدای منفعت یاران در قدرت نمی کنید اما یادم هست که خبرنگاران رانده شده از ایران وقتی میزبان شما در کسوت وزیر امورخارجه در کشورهای جهان بودند معمولا در گفت و شنودهای خود از اعتدال و میانه روی شما حرف هایی می زدند که می شد قضاوت کرد شما را تا حدودی اصولگرای متفاوت می یافتند که ادبیات تان با ادبیات رئیس تان متفاوت است و معمولا زبان به کام می گیرید اگر بدانید که یک گفته شما می تواند با آبروی ملتی بازی کند. اما اینبار چه شد؟
شما در برابر خبرنگار سی ان ان گفته بودید کسانی که در راهپیمایی به بانک ها و اماکن عمومی حمله می کنند معترضان به انتخابات هستند و صدور احکام سنگین سزای آنان است و سپس کمی فراتر از آن از بسیج دفاع کرده اید که به روی مردم گلوله و آتش نمی کشد و این معترضان هستند که خون و آتش به راه انداخته اند. از همه مهمتر احکام اعدام صادره را مستحق کسانی خوانده اید که در قاموس شما جنایتکار تعریف شده اند. باور کنید این کلمات تنها برازنده کسی است که به خاطر در قدرت ماندن خود و یاران خطاکارش، دل و دین اش را یکجا به حراج می گذارد.
آقای وزیر!
شاید ما زیاده خواه و پرتوقع بوده ایم در برابر شما که وعده داده بودید اگر یاران خطاکارتان در اردوگاه اصولگرایی ظلمی به ملت روا داشته اند در مقام دفاع نمی ایستید و حداقل سکوت کنید. قبول، اما اینبار شما چند قدم آنطرف تر از دوستان خطاکارخویش رفته اید. آنها دیگر پذیرفته بودند که در ایام بحران، حداقل چهارکشته در کهریزک با مسولیت حاکمیت رقم خورده است؛ زیر شکنجه و در بند ماموران نیروی انتظامی و دادستانی.
در همان مجلسی که شما روزی در آنجا وکیل بوده اید و روز دیگر رای اعتماد شان را برای وزارت، صاحب شده اید، گزارشی خوانده شد که تاکید می کرد مردم معمولی و یا به تعبیر خودتان اعتشاشگران و جنایتکاران زیر شکنجه به شهادت رسیده اند. شما همین را هم انکار کرده اید و خبرنگار هرچقدر اصرار می کند تا به شما بفهماند که در ایران این مردم معمولی هستند که کشته می شوند و نه بسیج و ماموران نیروی انتظامی، شما فقط برای جنازه های خیالی اشک ریختید و حتی یکبار هم ابراز تاسف نکردید از آنچه بر ملت می رود و مدام از رنجی که دولت می کشد سخن گفتید. یعنی شما، هم از حکم اعدام به شیوه ای دفاع کرده اید که خود حاکمیت دیگر به شیوه شما دفاع نمی کند و آنها را جدا از معترضان انتخابات می داند و هم با انکار کشته شدن شهروندان زیر شکنجه، از مرگ مردم بی سلاح به گونه ای دفاع کرده اید که خود حاکمیت چند صباحی به خود آمده و دیگر با آن قاطعیتی که شما به دفاع بر آمده اید خود را پاک و منزه نمی پندارد.
جناب متکی!
تکیه به غرب و غرق تبلیغ برای دولت دروغ شدن هنر نیست. اما ایرادی ندارد، حساب کار دست ملت آمده است و خوب می داند که برای رسیدن به آرمان های از دست رفته هیچ نیازی به همراهی مردانی که به آسانی اخلاق و ایمان را زیر پا می گذارند، نیست و در عین حال نیک می دانند که هیچ نیازی به همراهی دولتمردان غربی برای رسیدن به آزادی و آرمان های انسانی خود ندارند بر این اساس اگر شما برای کسب اعتبار و ثبات از دست رفته یک دولت این روزها ناگزیر باید به غرب تکیه کنید، لازم است این را بدانید که ملت ایران در آستانه سالگرد انقلاب دارد خوب نظاره می کند آنان که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی شعارشان بود چگونه با یک انتخابات رسوا، ابتدا جمهوریت را بر باد داده اند، سپس با کشتن و بی حرمتی به مردم معترض به این انتخابات و سپس انکار مرگ آنان، اسلامیت نظام را مخدوش کرده اند و اینک برای سرکوب بیشتر مردم، چگونه استقلال نظام را هم به بازی خواهند گرفت آنگاه که با یک ملت دو شقه و دولت ضعیف پای میز مذاکره یا به تعبیر شما توافقات هسته ای با غرب می روند. با این توصیف به گمانم جنایت را باید در قاموس خود تعبیری تازه کنید تا ببینید آنانکه این روزها جنایت می کند چه کسانی هستند.
منوچهر متکی، وزیر امورخارجه ایران از احتمال توافق هسته ای با کشورهای غربی در آینده نزدیک خبر داده است.
منوچهر متکی که بطور غیرمنتظره در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت جسته بود، در گفتوگویی با شبکه اول تلویزیون آلمان تاکید کرد، که احکام اعدام برای متهمانی صادر شده، که جرم آنها برهم زدن امنیت کشور است.
وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی این معترضان را جنایتکار خواند. وی بدون اشاره مشخص به اعدام اخیر دو جوان ایرانی و خبر اعدام احتمالی ۹ تن دیگر، بار دیگر ایران را کشوری آزاد خواند، که در آن تظاهرات و بیان اعتراضات در چارچوب قانون میسر است.
مسيح علي نژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر