. ادامه راه سبز«ارس»: علیاکبر محتشمیپور از جمله افرادی است که در سالهای تبعید امام خمینی در نجف و سپس فرانسه، همراه ایشان بوده است و به همین دلیل از نزدیک با آراء و افکار بنیانگذار انقلاب آشنایی دارد. لذا هرگاه که نام امام بنا به اتفاق یا مناسبت، بطور ویژه مطرح می شود، محتشمیپور از اولین افرادی است که با صراحتی کمیاب به دفاع از آرمانهای او برمی خیزد. ولی این روحانی اصلاح طلب از چند روز پس از انتخاب سکوت نسبی اختیار کرده و موضعی را درباره فضای موجود کشور اتخاذ نکرد و حتی همین سکوت باعث نشد تا او از حملات مخالفانش، بخصوص در مجلس در امان بماند؛ حملاتی که تا مرز برکناری او ار دبیرخانه حمایت از انتفاضه فلسطین پیش رفت.
وي در گفتگويي با ايلنا به بررسي برخي از ويژگيهاي تفكرات بنيان گزار انقلاب و برخورد ايشان با انديشه هاي منحرف پرداخته است: «برخی منافع اسلام و ملت و استقلال، آزادی و حفظ نظام را ملاک وحدت قرار میدهند و برخی دیگر خودشان را اصل میدانند و در جایگاه مردم و اسلام و العیاذ بالله- خدایان قرار میدهند و میگویند “باید با ما وحدت کنید”؛ در حالی که آنها کسی نیستند که همه به خاطر آنها دست از افکارشان بردارند و با آنها وحدت کنند. ما باید محور وحدت را موضوعی قرار دهیم که همه ملت آن را قبول دارند. اگر مردم اندیشههای امام را قبول دارند، باید حول آن وحدت کرد.»
امام در تعامل با اقشار مختلف مردم از روش پیامبر استفاده میکرد
محتشمیپور در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به سوالی در مورد «شیوه تعامل امام با گروههای گوناگون سیاسی در دوران مبارزه» اظهار داشت: امام یک انسان خودساخته و کامل به تمام معنا بود و روش و سیره او، مانند انبیاء الهی و الگوی مشخص و بارز او در مدیریت جامعه پیامبر اکرم(ص) و علیبن ابنطالب(ع) بود که با اخلاق حسنه توانستند تمام اقشار را حول محور اسلام و مکتب الهی جمع کرده و بیشترین تاثیر اسلام هم محصول همین رفتار آنها بود.
وی با بیان اینکه مبانی شرایع الهی و دینی در چارچوب سعادت بشر و نجات او از زیر سلطه قدرتمندان است، افزود: بنابراین، بحث استقلال و آزادی، صرفا در اندیشه امام و انقلاب اسلامی نیست و ریشه در ادیان آسمانی و الهی دارد و اجرای این اهداف بلند، مقدمه پیروی مردم از قدرت لایزال الهی است، زیرا انسانی که از بندگی قدرتها در نیامده باشد، نمیتواند موحد باشد. بر این اساس پیامبر اکرم(ص) برای آزادی انسانها آمد، همانگونه که در قرآن آمده است: “قولواالااله الا ا… تفلحوا”.
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز تاکید کرد: پیامبر با تمام اقشار مردم، حتی مخالفان، تعامل حسنه داشت و از طرفی علت روی آوردن آنها به پیامبر نیز اخلاق نیکوی ایشان بود که برخی مواقع مورد اعتراض مسلمانان که میگفتند چرا با دشمنان بطور مسالمتجویانه و دوستانه برخورد میکنید؟ واقع میشد؛ طبیعتا پیامبر با خود مسلمانها هم اینگونه برخورد میکردند.
این همراه امام در دوران تبعید با بیان اینکه امام از این روش پیامبر استفاده میکرد و با تمام گروهها، احزاب و اقشار مردم تعامل برادرانه و متواضعانه داشت، یادآور شد: فراموش نمیکنم، در ابتدای نهضت امام، ایشان در یکی از سخنرانیها گفتند، من دست تمام مراجع، علما و مردم را میبوسم و حتی فرمودند، برای رسیدن به آن هدف والا، دست بقال را هم میبوسم تا از دشمنان اسلام و مسلمین رهایی یابیم. یعنی همه اقشار را برای مبارزه علیه سلطهگران داخلی و خارجی دعوت میکردند و رمز پیروزی را توحید کلمه و کلمه توحید میدانستند.
وی ادامه داد: وقتی در نجف بودیم، احزاب مختلف با سلایق گوناگون به ملاقات امام میآمدند و اینگونه نبود که ایشان آنها را طرد کند و به سخنانشان توجهی نکند، بلکه تلاش میکرد آنها را حول یک محور جمع کند و حتی با جریاناتی که گرایش سکولار داشتند، گفتوگو میکردند و در یکی از شعارهایشان گفتند، دست تمام آزادیخواهان جهان را میفشاریم که این جمله تعبیری فرادینی داشت و هر کس را که در پی رهایی از ستمگران باشد، شامل میشد.
بعضیها در موضوع وحدت، خودشان را ملاک قرار میدهند
عضو مجمع روحانیون مبارز با طرح این سوال که دلیل سخن از وحدت ملی چیست؟ گفت: اگر به فکر امام نگاه کنیم، وحدت در چارچوب خاصی تبیین شده است؛ وحدت برای حفظ اسلام، انقلاب و اصول آن، ایستادن در مقابل دشمن و حفظ تمامیت ارضی. بعضیها وقتی سخن از وحدت میگویند وحدت با اندیشه و عملکرد خودشان را ملاک قرار میدهند.
محتشمیپور تصریح کرد:برخی منافع اسلام و ملت و استقلال، آزادی و حفظ نظام را ملاک وحدت قرار میدهند و برخی دیگر خودشان را اصل میدانند و در جایگاه مردم و اسلام و العیاذ بالله- خدایان قرار میدهند و میگویند “باید با ما وحدت کنید”؛ در حالی که آنها کسی نیستند که همه به خاطر آنها دست از افکارشان بردارند و با آنها وحدت کنند. ما باید محور وحدت را موضوعی قرار دهیم که همه ملت آن را قبول دارند. اگر مردم اندیشههای امام را قبول دارند، باید حول آن وحدت کرد. آن اندیشهها هم گزینشی نیست، بلکه یک منظومه است و تمام آن باید لحاظ شود و قطعا میتواند محور وحدت در داخل و خارج کشور شود.
دبیرکل دبیرخانه حمایت از انتفاضه فلسطین درباره ادامه این شیوه رفتاری امام، پس از پیروزی انقلاب، با تاکید بر اینکه ایشان این روش را در قبل و بعد انقلاب داشتند، گفت: جبهه مستضعفان و کسانی که به استقلال و آزادی کشور قائل هستند و اصول نظام جمهوری اسلامی را پذیرفتهاند، صف گستردهای است و اختصاص به یک جریان و دین خاص ندارد و حتی شامل اقلیتهای دینی و مذهبی کشور هم میشود. البته با جریاناتی که در مقابل این جبهه قرار میگرفتند و دست به ترور و انفجار میزدند و به عنوان دشمن مردم، نظام و انقلاب فعالیت میکردند، برخورد میشد. زیرا آنها عملا در چارچوب نظام استبدادی شاهنشاهی قرار داشتند که یا تابلودار بودند و یا در غالب نفوذیهایی به نام گروهکها، عمل میکردند و انفجارهایی مانند آنچه در سالهای اول انقلاب رخ داد را انجام دادند.
وی همچنین در مورد رفتار امام با سایر گروههای سیاسی که دست به اقدامات خشونت آمیز نزدند، تصریح کرد: در آن دوره گروهها تا زمانی که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی بودند، مورد احترام بوده و سوءظنی نسبت به آنها وجود نداشت، مگر اینکه عملا در جبهه دیگری قرار گیرند. امام ماهیت بسیاری از آنها مانند بنیصدر را از قبل میدانست و بعدا گفتند که من به او رای ندادم، ولی تا زمانی که با منافقین همراهی نکرده بود ، او حتی رئیسجمهور کشور بود و وقتی مقابله او با نظام به شکل مسلحانه علنی شد، وضعیت طور دیگری شد.
محور اندیشه امام بر پایه رای مردم است
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در ادامه این گفتوگو در پاسخ به سوال دیگری در مورد بینش فقهی و سیاسی امام به رای مردم، اظهار داشت: با شناختی که از امام دارم، بحث مردم محوریترین موضوع در اندیشه سیاسی و شرعی ایشان است. امام در پاسخ به نمایندگان خود در ستاد نمازجمعه (اشخاصی چون حضرت آیات خاتمیزدی، توسلی، عبایی و…) که پرسیده بودند در چه صورت فقیه جامعالشرایط به جامعه اسلامی ولایت دارد؟ فرموده بودند: “ (او)ولایت در جمیع صور دارد، لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی دارد به آرای اکثریت مسلمین. در قانون اساسی هم از این مساله که در صدر اسلام به بیعت تعبیر می شد، یاد شده است”. در واقع، رای مردم باعث میشود یک فقیه تشکیل حکومت دهد.
وی با بیان اینکه محور اندیشه امام بر پایه رای مردم است، خاطرنشان کرد: ایشان در طول حیات- چه هنگامی که در پاریس بودند و چه بعد از انقلاب- به هیچوجه از رای مردم تخطی نمیکردند و معتقد بودند، آنچه آنها رای میدهند باید اجرا شود.
محتشمیپور در این باره به بیان خاطرهای دیگر پرداخت و گفت: وقتی نماینده پاپ در رابطه با گروگانهای آمریکایی در لانه جاسوسی به قم آمده بود، امام در پاسخ به او که از اسقفهای واتیکان بود، فرمودند: “ما نمیتوانیم چیزی را به مردم تحمیل کنیم و این مساله به آنها مربوط است و خود آنها باید تعیین تکلیف کنند” و در نهایت پس از ۴۴۴ روز ایشان دخالت نکردند و فرمودند که “نمایندگان مردم در مجلس در این مورد نظر دهند و مصوبه آنها اجرا شود”. پس امام منشاء مقبولیت تمام تصمیمگیریها را رای مردم میدانستند.
وی ادامه داد: رهبر کبیر انقلاب در تاریخ ۲۴/۸/۵۸ که یک سال هم از پیروزی انقلاب نگذشته بود، میفرمایند: “ما حق نداریم، در چیزی که خود ملت تعیین کرده است، دخالت کنیم ما تابع ملت هستیم. ملت این آقایان را تعیین کرده است، آقایان هم این قانون را نوشتهاند” و یا در ۱۹/۸/۵۸ هم میفرمایند: “ ما بنا نداریم، تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رای داد ما هم از آنها تبعیت میکنیم”.
محتشمیپور تاکید کرد: این سخنان یک بیان تعارفآمیز نیست، بلکه واقعیت است که در عمق تفکر امام این بود که ملت باید بر سرنوشت خودش حاکم باشد و حرف اول را او میزند و هیچ قدرتی حتی رهبر نباید در مقابل رای مردم بایستد.
پشت سر فتنههایی که رخ داده، انجمن حجتیه را میبینم
وزیر کشور دوران دفاع مقدس در ادامه، درباره چرایی القاء تعارض میان آرا امام و اصل مردمسالاری از سوی برخی جریانات گفت: امام انسانی قانونگرا بود و معتقد بود قوانین-اعم از اساسی و عادی- در هر مرحلهای باید اجرا شوند و اداره امور در چارچوب آن باشد. کسانی که سعی میکنند امام را در مقابل قانون و مردم قرار دهند، یا کسانی هستند که مخالف نهضت امام بودند و یا در مبارزه نقشی نداشتهاند و امام را همراهی نمیکردند (البته بسیاری از آنها از نظر سنی به انقلاب نمیرسند و منظور ایدئولوگهای آنهاست) و به اصطلاح جزو مسلمانان “بعد الفتح” به حساب میآیند.
وی ادامه داد: این جریانات تا زمانی که امام حیات داشتند، به گوشهای خزیده بودند، اما بعد از ارتحال ایشان، در مراکز مختلف برای پیشبرد اهداف خودشان (که احیانا مقابله با نظام است) نفوذ کردند و اکنون این سخنان را مطرح میکنند که امام بنا بر مصلحت از مردم سخن میگفتند، بیان اصل جمهوریت ناشی از شرایط زمان و مکان بوده است و یا اینکه ایشان در پاریس مجبور بوده است که این سخن را بگوید و این مساله اصالتی در اندیشه ایشان نداشته است، بلکه قائل به خلافت اسلامی بودهاند.
محتشمیپور با بیان اینکه اینها به این خاطر که با اساس نهضت امام مخالف بودند، این حرفها را میزنند، تصریح کرد: من به طور مشخص میتوانم از جریان انجمن حجتیه نام ببرم که پشت سر تمام فتنههایی که رخ داده این انجمن را میبینم. این تفکر در دوره فعلی، در قالب برخی بنیادها و تشکلها با عناوین و اسامی دیگر فعال است و در بسیاری مراکز نفوذ دارد و از طریق برخی چهرهها و شخصیتهایی که در زمان امام اجازه مطرح شدن نیافتند و افکارشان دقیقا مخالف امام است عمل میکنند. البته آن چهرهها که طرفدار برخوردهای خشن هم هستند، تلاش میکنند تا اینگونه جلوه دهند که مانند امام میاندیشند، در حالی که آن بزرگوار مخالف کاربرد خشونت، حتی در مقابل رژیم شاه بود.
این همراه امام در دوران تبعید خاطرنشان کرد: در فرانسه، چندینبار از درون ارتش شاهنشاهی تماس گرفتند و گفتند که آمادگی حرکت را مسلحانه داریم و یا برخی گروههای اسلامی پیشنهاد کارهای مسلحانه میدادند، اما امام قبول نمیکردند و در مقابل چهره زیبای اسلام را دیدیم که مردم به ارتشیها گل میدادند که این روش امام بود.
تفکر انجمن حجتیه متحول شده است
وی ادامه داد:الان شاهد هستیم که جریانات فرقهگرایی وجود دارند که حکومت و گروههای مختلف را تشویق میکنند که دست به خشونت بزنند و درگیری ایجاد کنند.
عضو مجمع روحانیون مبارز با بیان یکی از سخنان امام مبنی بر اینکه بعضیها (انجمن حجتیه) معتقدند حرکتهای اصلاح نباید صورت گیرد تا فساد فراگیر شود و این مقدمه ظهور حضرت ولیعصر(عج) باشد، اظهار داشت: طبق اطلاعاتی که دارم، تفکر انجمن حجتیه متحول شده است و اکنون اعتقاد دارند که ”نباید دست روی دست بگذاریم تا فساد جهان را فراگیرد و مقدمه ظهور امام زمان باشد، زیرا این امر باعث میشود تا حرکتهایی برای اصلاح جامعه صورت گیرد و ظهور عقب بیفتد و لذا وظیفه ماست که کمک کنیم تا فساد همهجا را فراگیرد. در همین راستا تخریب اخلاق، اقتصاد، سیاست و… در دستور کار آنها قرار گرفته تا حضرت ظهور کند. “
محتشمیپور هشدار داد: این گرایش جدید برای نظام، انقلاب و همهچیز ما بسیار خطرناک است.
امام به انجمن حجتیه پیام داد، نیازی به جوانهای شما نداریم
وی در پاسخ به این سوال که آیا صاحبان تفکر مذکور در زمان ابراز وجود میکردند؟ با بیان اینکه امام اجازه ندادند که چنین اندیشه و خطری در زمان حیاتشان ابراز وجود کند، خاطرنشان کرد: انجمن حجتیه در اول انقلاب، به امام پیام دادند که جوانان تحصیلگردهای را داریم که میتوانند در کشور مدیریت کنند؛ ایشان هم پیام دادند که ما نیازی به جوانهای شما نداریم و این جوانان و مردمی که انقلاب کردند، خودشان میتوانند کشور را اداره کنند.
محتشمیپور تصریح کرد: انجمن حجتیه وقتی به مرور مشاهده کرد که جایگاهی در جامعه ندارد و بدبینی و نفرت عمومی نسبت به آنها که قبل از انقلاب با ساواک همراهی میکردند، وجود دارد، اعلام انحلال کرد، اما این ظاهر مساله بود، زیرا ارتباطات تشکیلاتی انجمن حجتیه، در خانههای تیمیشان برقرار بود و فقط ظهور و بروز علنی نداشت. اما پس از رحلت امام آزادی مطلقی یافتند.
آفت اصلی انقلاب از نظر امام، قرار گرفتن نامحرمان در مصدر امور بود
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز در ادامه این گفت وگو درباره آفتهای درونی انقلاب از منظر امام، یادآور شد:آفت اصلی برای نظام و انقلاب از دیدگاه امام این بود که نامحرمان و کسانی که در انقلاب و نهضت مردم نقشی نداشتند و یا بیتفاوت بودند، در مصدر امور قرار گیرند و با این تعبیر که “خدا آن روز را نیاورد” ین دغدغه را بیان کردند که اهمیت آن رانشان میدهد.
محتشمیپور با طرح این سوال که نامحرم کیست؟ تصریح کرد: آیا نا محرم جز کسانی هستند که با نهضت مخالفت کردند؟ جز انجمن حجتیه و تفکر متحجران و مقدسمآبانی که با اصل نظام مخالف بودند و طرفدار آن بودند که شاه با تمام جنایاتی که مرتکب شده، روی کار بماند؟
وی هشدار داد: اگر آنها با لباس جدید مانند گرگ در لباس میش، وارد صحنه شوند و انقلابیتر از نیروهای انقلابی شعار دهند و طرفدار ولایت فقیه شوند فرزندان امام و انقلاب ضدولایت فقیه معرفی شوند، همهچیز را به مسلخ دشمن میبرند و انقلاب را از ریشه قطع میکنند.
اگر محتوای جمهوری اسلامی از بین رفت، مانند پاکستان یا موریتانی میشود
دبیرکل حمایت از انتفاضه فلسطین همچنین در پاسخ به سوال دیگری در مورد مولفههای استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی از دیدگاه امام، با بیان اینکه ایشان آنچه را در زمان شاهنشاهی حاکم بود، آفتی برای اسلام و مردم میدانستند، خاطرنشان کرد: در آن دوره، شاه به هیچ قانونی گردن نمینهاد، خودش تصمیم میگرفت و دیکتاتور بود. لذا سرنگونی این رژیم که اهمیتی برای رای مردم قائل نبود، از اهداف امام و مردم بود. پس هر دولت و رئیسی که خوی استبدادی و خودمحوری داشته باشد، به قانون تمکین نکند و به آنچه خودش میخواهد، عمل کند، با شاه فرقی ندارد. او هم یک عنصر دیکتاتور است که میگوید هرچه من میگویم، باید عمل شود و به قانونی که در مجلس تصویب شده است یا در قانون اساسی وجود دارد، اعتنا نمیکند. اگر چنین حاکمیتی وجود داشته باشد، همان چیزی است که امام با آن مبارزه کرد.
وی تاکید کرد: رژیم استبدادی تمام آزادیهای مردم را سلب میکند و رای آنها را زیرپا میگذارد و چنین رژیمی باید از بین برود تا آزادی محقق شود. این یک شعار نیست، واقعیت است و باید در جامعه ظهور یابد تا مردم احساس کنند که بر سرنوشت خود حاکم هستند، انتخابات آزاد است و می توانند سیستم حکومتی، رئیسجمهور، نماینده و شغل دلخواه خود را انتخاب کنند.
محتشمیپور در مورد مقوله استقلال گفت: باید ببینیم در زمان شاه از این نظر چه شرایطی در کشور حاکم بود؛ در آن هنگام کشور ایران مستقل نبود و حتی در بین کشورهای غیرمتعهد هم حضور نداشت ، بلکه جزو اقمار آمریکا بود و آنچه آنها میخواستند در زمینههای گوناگون اجرا میشد. در ایران متجاوز از ۵۰ هزار مستشار آمریکایی وجود داشت و شاه قانون کاپیتولاسیون را در حمایت از آنان به مجلس شورای ملی و مردم تحمیل کرد و عملا ملت ایران را تبدیل به برده مستشاران آمریکایی کرد. یعنی استقلال سیاسی و قضایی کشور در مسلخ آمریکا از بین رفت. از همینجا امام و مردم شعار “استقلال” به معنای رهایی از وابستگی به بیگانگان و اینکه سرنوشت خودشان را خودشان انتخاب کنند، سر دادند.
وی با بیان اینکه عدم استقلال دو گونه است، ادامه داد: نوع اول این است که دشمن رسما کشور را از نظر سیاسی اشغال کند و نوع دوم این است که مخالف نظام با ردای انقلاب، بر سر نوشت کشور حاکم شود. یعنی عوامل شناخته شده دشمن در ارکان و مدیریت کشور نفوذ کرده و به طور غیرمحسوس استقلال کشور را مخدوش کنند که امام با این نوع عدم استقلال هم مخالف بود.
محتشمیپور اظهار داشت: نتیجه آزادی (به معنای رهایی از استبداد و دیکتاتوری) و استقلال (به معنای رهایی از نفوذ بیگانه) «جمهوری اسلامی» است.
این نماینده اسبق مجلس با تاکید بر اینکه مکتب اسلام، مکتب آزادیبخش است و مسلمانان را در چارچوب مشخص توحیدی قرار میدهد و با جمهوریت عجین شده است، گفت:جمهوری اسلامی دو واژه مقابل هم نیست و در مکتب اسلام که ملت آن را با تمام خصوصیات پذیرفت، رای مردم حرف اول را میزند. لذا چنانچه انقلاب اسلامی و اندیشه امام را پذیرفتهایم، تمام این اصول یک منظومه است که با یکدیگر مرتبط است و نمیتوانیم “لا اله” را بگوییم و “الا الله” را از آن بگیریم. اگر این قسمت دوم را جدا کنیم، جمله هویت خود را از دست میدهد. لذا نظام جمهوری اسلامی هم لفظ نیست، بلکه واقعیتی است و محتوایی دارد که به آن ارزش میدهد که اگر آن محتوا از بین رفت، این نظام مانند جمهوری اسلامی پاکستان یا موریتانی میشود. زیرا در این کشورها، عملا آزادی وجود ندارد، نه واقعیت اسلام و نه جمهوریت، بلکه وابسته به قدرتهای بزرگ مانند آمریکا هستند. خداوند هم وعده نداده است که یک ملت هرگونه عمل کرد، آنها را یاری میکند. بلکه او ملت و جامعهای را یاری میکند که در چارچوب حرکت توحیدی گام بردارند.
برخی که لباس طرفداری از امام را بر تن کردهاند، مخالف ایشان بودند
عضو مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به سوال دیگری درباره چرایی نارضایتی چهرههای با سابقه انقلاب و تلاش در جهت خارج کردن آنها از صحنه، گفت: ما هماکنون شاهد هستیم، افرادی که قدرت سیاسی و تبلیغاتی دارند، برای توجیه رفتار خودشان، از امام هزینه میکنند و نمیدانند که مردم هوشیار هستند و عملکرد آنها را نمیپذیرند که خسارت این رفتار به امام وارد میشود.
وی خاطرنشان کرد: بعضیها وقتی کاری انجام میشود، برای توجیه آن یک جمله گزینش شده از امام که در شرایط ویژهای بیان شده است را انتخاب میکنند که با این رفتار، ایشان زیر سوال برده میشود.
محتشمی پور اظهار داشت: شبکههای بیگانه در حال حاضر هجمه وسیعی را علیه انقلاب و شخص امام آغاز کردهاند و حوادثی را که رخ میدهد، به ایشان نسبت میدهند و از امام و انقلاب چهره بسیار خشن و وحشتناک به تصویر میکشند. با برخی اعضای منافقین هم مصاحبه میکنند که میگویند منشاء رفتارهای فعلی امام بوده است. از سوی دیگر برخی که در داخل لباس طرفداری از امام را بر تن کردهاند، براساس سابقه مخالف ایشان بودند. گروههایی مثل انجمن حجتیه که پمپاژ خشونت میکنند، دشمن امام بودند و امروز جملهای از امام را برای توجیه عملکرد خود برمیدارند و مهر تایید بر تبلیغات رسانههای آمریکایی و صهیونیستی علیه انقلاب و امام میزنند که واقعا این مساله خطر بزرگی است که نظام و انقلاب را تخریب میکند.
وی در ادامه، درباره اینکه آیا در شرایط فعلی، رفتارهایی که در زمان امام استثنا بود، باید تکرار شود؟تصریح کرد: باید ببینیم رفتار امام با چه کسانی بوده است؟ آن رفتارها با کسانی بود که در کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان، آذربایجان و… اسلحه برداشته و بلوا به پا کردند و دست در دست ژنرالهای شاه و ساواکیها میخواستند کشور را از هم بپاشانند که هیچکدام در چارچوب نظام و قانون اساسی نبودند، و الا امام با تمام کسانی که در چارچوب قانون اساسی بودند، تعامل حسنه داشت و هیچیک از آنها را حذف نکرد.
وزیر کشور دوران دفاع مقدس یادآور شد: تا پایان عمر شریف امام، حتی کسانی که مخالف شخص ایشان بودند و در چارچوب قانون عمل میکردند، در کشور آزاد بودند و هیچ یک دستگیر نشدند.
امروز شیوه برخورد با معترضان با عمل امام تفاوت زیادی دارد
وی تاکید کرد: امروز بسیاری از کسانی که مورد حذف فیزیکی و سیاسی قرار میگیرند، کسانی هستند که نظام، انقلاب، قانون اساسی و انقلاب را قبول دارند، اما میگویند ما انتقاد داریم. امام هم انتقاد، اشکال و حتی تخطئه را موهبت الهی میدانستند، چه رسد به نقد و مخالفت با یک شخص و دولت و اگر کسی مخالف این مساله است، با یکی از اصول مسلم اسلام، یعنی امر به معروف و نهی از منکر که از واجبات است، مخالفت کرده است. زیرا این اصل مانند نماز و روزه و حج است.
محتشمیپور به بهانه این موضوع، به وقایع اخیر در کشور پرداخت و در پایان ضمن انتقاد از برخورد با معترضین، تصریح کرد: هماکنون کار معترضین جز امر به معروف و نهی از منکر است؟ قطعا چیزی جز این نیست، زیرا آنها فقط سخن میگویند و کار دیگری نمیکنند. لذا در برخورد با معترضان، بین آنچه الان اجرا میشود و آنچه امام میخواست و بدان عمل میکرد، تفاوت زیادی وجود دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر