۳/۲۰/۱۳۸۹

شما از دانستن مرام علی(ع) میترسید

شما از دانستن مرام علی(ع) میترسید


. ادامه راه سبز(ارس): روزنامه کودتاچی وطن امروز سر تیتر روز سه شنبه هجده ام خرداد ماه خود را به دلنوشته یک بسیجی اختصاص داد ، این دل نوشته که سر تا سر حمله به سران جنبش و تعریف و تمجید از آقای خامنه ای بود نکاتی را به ذهن خواننده می آورد که بیان آنها میتواند برای آینده تاریخی و دینی ایرانیان مفید باشد.

نویسنده این متن خود را بسیجی دانسته که خامنه ای را مولای خود میداند و در سر تا سر این متن سعی دارد تا او را مولای خود و اسوه عدالت و حاکمیت اسلامی معرفی کند، در این متن تنها تلاش میشود تا نکاتی از این متن را بازنگری کنیم و با مروری بر نهج البلاغه به یاد این عزیز بیاوریم که امیر المومنین که بود و حاکمیت و حکومت در دیدگاه وی چگونه بوده است.

این برادر بسیجی در گوشه ای از متن خود اینگونه مینوسد: «ما دلمان تنگ شده برای جنگ. ما ترمز بریده‌ایم. ما دانیال‌های میدان شوشیم، بچه‌های پایگاه بسیج. ما نیروی انتظامی نیستیم. نظامی‌تر از این حرف‌ها هستیم»، این شخص که خود را مرید امام و پیرو خط او میداند فراموش کرده است که جایی امام در وصیت نامه سیاسی خود توصیه اکید کرده بود که نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند، البته نباید بیش از این از این برادر بسیجی انتظار داشته باشیم چون در جایی دیگر از متن اونوشته است که: «ما امام را بی‌نهایت دوست داشتیم؛ خامنه‌ای را کمی بیشتر».

شاید آوردن چند نکته از فرمایشات امام علی (ع) برای نویسنده این مطلب خالی از لطف نباشد: «از پست‏ترين حالات زمامدار در نزد مردم شايسته اين است كه گمان برند فرمانرواى آنها ، فخر و نازش را دوست دارد و به خود خواهى و تكبر ميگرايد و من دوست نميدارم كه درباره من چنين بينديشيد و گمان كنيد هواخواه ستايشم و از شنيدن آن لذت ميبرم ، سپاس خدا را كه چنين نيستم ، پس با من بمانند زمامداران ستمكار سخن نگوئيد و از ترس خشم من ، حقايق را پوشيده نداريد و با من با چاپلوسى رفتار نكنيد و نپنداريد كه گفتار حق بر من گران مى‏آيد ، زيرا اگر كسى گفتار حق و پيشنهاد عدالت بر او گران آيد ، دادگرى و اجراى حق بر او گرانتر خواهد آمد».

نویسنده دل نوشته وطن امروز خود را برای جنگ با مردم آماده دانسته و خامنه ای را مولای خود میداند در حالی که علی (ع) در باره حکومت اینگونه میگوید: «آيا بمن فرمان ميدهيد كه پيروزى را با ستمكارى بدست آورم و با مردمى كه زمامدار آنانم روشى جائرانه در پيش گيرم ؟ بخدا قسم تا شب و روز بگذرند و ستارگان بدنبال هم بروند چنين كارى نخواهم كرد»

آیا این سیره علیست؟ آیا حمله به مردم بی دفاع ، تیر اندازی به سوی آنها ، زیر کردن آنها با ماشینی که باید امنیت آنها را فراهم کند سیره علی (ع) است؟ آیا کشتن ندا و سهراب و اشکان و... سیره علیست؟ آیا کهریزک همان عدالت علیست؟ باید پرسید از این دوست بسیجی که آیا علی آن است که او تصویر میکند؟ یا آن چیزی که ما در نهج البلاغه از او داریم؟

این فرد مدعی بسیجی بودن با اعتراف بر بیشمار بودن سبزها در کمال حقارت اینگونه میگوید: «ما بارها گفته‌ایم. بازهم می‌گوییم: غلط کردید بیشمارید»

باید به این شخص گفت برادر من آیا بی شمار بودن گناه است آیا ملت بودن کفر است؟ آیا در برابر امت بی شمار باید ایستاد؟ آیا سیره علی به شما میگوید که در برابر بی شماران ایستادگی کن و شمشیر بکش؟ آیا علی مخالفان سیاسی خود را قتل عام میکرد؟ برادر ما در جنگ نیستیم ، ما بر جنگیم، ما هیچ چیز جز قانون نمیخواهیم...

حال روی سخنم با دوست بسیجی است که خود را برای جنگ با ما آماده میکند ، برادر من مگر تو نمیگویی که ما اندکیم و تو و مولایت بی شمار، نگاهی کن میشود راهی جز جنگ هم برای عدالت پیدا کرد ، اگر سبز ها همه ملت نیستند چرا از حضور آنها میترسید؟ به مولایت که آگاه است و عالم بگو تا بگذارد ما رسوا شویم و ندای کم شماری ما به گوش همه برسد ، بگو بگذارد تا بیاییم تا ببینید که ما چه قدر کم شماریم ، آیا حضور مردمان کم شمار جایی برای ترسیدن دارد؟ برادر ما دشمن خارجی نیستیم ما همان مردمیم که مولایمان علیست ، ما همان عزاداران حسینی هستیم که دربرابر ضرب باتوم های شما فریاد یا حسین مان بلد بود، اگر کم شماریم کم شماریمان را به رخ مان بکش ، اما اگر بی شمار بودیم ، ایستادگی نکن که سیره علی ایستادگی در برابر مردم نیست.

شاید نمی شناسید عمق بی شماری ما را ، باور کن بیست و دوم خرداد روزیست که میتوانی ببینی که خدا کجا ایستاده است، به علی گوش کن که میفرماید « تو بهر حال ، از دو حال بيرون نيستى ، يا خويشتن را جوانمردانه بحقيقت واداشته‏اى كه در اينصورت چرا رو از مردم پنهان دارى و به ايفاى حق نپردازى و بخدمات بزرگوارانه‏ات ادامه ندهى و يا مردى خشن و سخت‏گير و بى‏بخششى كه در اينحال مردم از تو روى بر ميگردانند و حق خويش از تو نمى‏خواهند و از حق گزاريت نوميد ميشوند»

برادر به مولایت بگو که به علی گوش کند «از مردم خويش دور مباش و پرده استتار بر چهره مينداز كه اگر زمامداران از مردم بدور مانند كينه‏ها برخيزد و فرمانروا از كار مردم ناآگاه ماند و كارها بناسامانى كشد و زمامدار از اوضاع بيخبر ماند و بناچار كارهاى بزرگ را ، كوچك شمارد و كارهاى كوچك را بزرگ داند و نيكى را زشتى پندارد و زشتى را نيكو پندارد و ناروائى باروائى درآميزد.»

به مولایت بگو علی در برابر ستم و ظلم سکوت نمیکرد ، به مولایت بگو علی حقی را نا حق نمیکرد ، به مولایت بگو گوش کند به علی «سوگند بخدا ، اگر اقليم‏هاى هفتگانه و هر چه را در زير آسمان آنهاست بمن بخشند و از من بخواهند كه پوست جوى بنافرمانى خداى از دهان مورچه‏اى برگيرم ، چنين نخواهم كرد»

به مولای خود بگو که خداوند اینگونه میگوید و بگو گوش کند به صدای حق .

«اى ايمان ‏آوران ، همگى برپا دارندگان دادگرى و گواهان براى خدا باشيد هر چند بزيان شما يا پدران و مادران و بستگان شما باشد ،بالهاى مهربانى خود را بر مردمان بگشاى و با آنان گشاده‏رو باش و نرمخوئى كن و بين آنها حتى در نگاه و اشاره و درود ، برابرى را رعايت كن ، تا توانمندان بستم تو اميد نبندند و ناتوانان از دادگريت نوميد نشوند»سوره حديد آيه 26

برادر بسیجی آنچه تو از علی آموختی ، آموخته ما بیشماران نیست ، من از علی آنچه تو یافتی نیافتم و من از علی آموختم که رعایت حرمت و حقوق خوارج نیز که سرسخت ترین دشمنان امام محسوب می شدند و از تحقیر و دشنام های رکیک علیه او دریغ نمی ورزیدند محترم است. در مانیفست علی حتی نسبت به دشمنان شناخته شده وی هم مادامی که با شمشیر برهنه علیه دولت عدالت نشوریده اند و به جنگ و نهب روی نیاورده اند باید مدارا کرده و حقوق آنانرا نیز همچون سایر مستمری بگیران حکومت تامین نمود.

در واقع زمانی که دانستم علی به عنوان ولی امر مسلمین ترجمان مهربانی و اغماض حاکمان با مخالفان سیاسی خود بوده و در برخورد با دشمنان قسم خورده اش نظیر مروان بن حکم و سعید بن عاص که از رهبران اصلی جنگ جمل و مخالفان سرسخت وی محسوب می شدند و نیز عبدالله بن زبیر که در ملاءعام بدترین ناسزاها را به امام می‏گفت ،طریق ملاطفت و گذشت را در پیش می گرفت و مادامیکه خوارج علیه او قیام مسلحانه نکرده بودند با آنها نیز کاملا مدارا کرده و حقوقشان را از بیت المال می پرداخت و آزادیشان را مطلقا محدود نمی ساخت و حتی پس از آنکه علیه وی قیام کرده و در اثر شکست پا بفرار می گذارند ،به هیچوجه اجازه تعقیب آنانرا نمی دهد ، آنگاه به اوج تساهل و تسامح و احترام به حقوق بشر و عطوفت و رافت انسانی در اسلام و مرام علی پی بردم!

وانگهی زیباترین و عاطفی ترین جلوه های حکومت دینی در تاریخ را در واکنش علی نسبت به ربوده شدن خلخال از پای یک زن یهودی مشاهده کردم تا آنجا که وی را به گریستن وادار می کند و مردن هر مسلمانی به خاطر شنیدن این خبر را، غیر قابل ملامت و سرزنش می داند.

از رفتار علی آموختم که حتی جانشین بلافصل محمد(ص) را هم یک یهودی می تواند در اوج قدرتش به شنیع ترین نسبت ها متهم کرده و به محکمه ای فرابخواند و محکوم بکند که قاضی آن منصوب خود او بوده است.

چکیده مترقی ترین و متعالی ترین بیانیه حقوق بشر را در مانیفست امام علی به مالک اشتر خواندم آنجا که خطاب به او نوشته است:

«با همه مردم با رحمت و محبت رفتار کن و برای آنان حیوان درنده نباش که بهره های آنها را غنیمت می شمارد، زیرا آنان دو گروه اند: یا برادر دینی تو هستند یا انسانی مانند تو»!”

برادر بسیجی سران جنبش سبز که تو فتنه میخوانی نه از تاریخ میترسند و نه از دین ، بلکه در راهی قدم بر میدارند که ادامه تاریخ است ادامه عدالت خواهی علی و ادامه راهی که از حسین آموختند، سران فتنه دلشان به باتوم و گاز اشک آور و گلوله خوش نیست ، سران جنبش دلشان به مردمی خوش است که سکوتشان میتواند بلندترین فریاد عدالت پخواهی باشد. و مردم ، مردمی که بی شمارند نه گلوله دارند و نه کهریزک ، دلی دارند که سالها برای مظلوم تپیده است دلی دارند که آموزگارش مولایشان علی بوده است ، دلی که به آنها یاد داده است که میشود در برابر ظلم و گلوله ایستاد ، مردمی که بی شمارند به حکم جهاد مولایشان دل خوش نیستند بی شماران به این دلخوشند که میزان رای انهاست و بس...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر