زندان را دانشگاه کردید و دانشگاه را زندان؛ رسانه را چماق کردید و چماق را رسانه
حبابی از جنس توهم که رسانه های شما و تریبون هایتان برای مردم می سازند. بدون آنکه بیاندیشید عاقبت این دروغپردازی ها چیست. مثلا می گویید ماهواره ساخته ایم؛ اما توان تعمیر توپولوف های روسی را ندارید، ساخت هواپیما که پیشکش.
سیاست خارجی ما را که به باد دادید و خدا را شکر در صدر اخبار منفی جهان هستیم.
داخل هم که شده جنگل؛ یک بار از مجلس، رابینسون کروزوئه جبغ می زند و فردای آن روز تارزانی از هیات دولت عربده می کشد.
اما اقتصاد کشور هم که به زعم آقای احمدی نژاد بهای گوجه و سیب زمینی اش دست امام زمان است تعریفی ندارد. حقوق کارمندان 500 هزار تومان است و گوشت 18هزار تومانی می خرند. تا می گوییم در لندن حقوق کارمندان 2000دلار است و به پول ما گوشت کیلویی 5هزار تومانی می خورند کلید اوین را نشان می دهید.
بورس ما هم که خوب است و ملالی نیست جز سودآوری سهامدارانش.
اقتصاد تولیدی هم پروار است، البته پروار از تاجران و کارخانه داران ورشکسته.
لابد می دانید کارگران همه سر کارند و بیکاران همه سرخوش از وفور نعمت
به رشد اقتصادی هم می نازدید که باهنر مجلس خودتان کشف کرد نعوذبالله کمتر از 2 درصد است!
حالا سوالم این است که این تکیه بر حباب و آمار سازی برای چیست؟
این درصدهای رشد و پیشرفت نجومی کجا و چه زمانی به ما روی خوش نشان می دهد و آثارش را می بینیم؟
آثار و تبعات بلند مدت این آمار سازی ها و دلخوش بودن ها چقدر است؟
لطفا به تومان بگویید چون عادت به صفرهای زیاد ندارم.
برگرفته: وبلاگ روبوسي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر