۸/۰۴/۱۳۸۹

کیهان 18+: گاف خبرسازی و گاه رسوایی شریعتمداری و دوستان

کیهان ۱۸+!
گاف خبرسازی و گاه رسوایی شریعتمداری و دوستان

. ادامه راه سبز(ارس): روزنامه کیهان که مدت‌هاست از بی‌توجهی‌های افکار عمومی به اخبار و مطالب دروغین خود رنج می‌برد، اخیرا به شیوه‌های جدیدی برای جلب توجه دست می‌زند. یکی از این شیوه‌ها، انتشار نظرات مخاطبان و کامنتهای سایتهای شبکه اجتماعی و … به نام منتقدان دولت و سبزهاست، و یکی دیگر، انتشار مستقیم و بی‌شرمانه فحش‌ها و اصطلاحات چارواداری است که اگر کسی آنها را با صدای بلند در خیابان بخواند، پلیس به اتهام هنجارشکنی بازداشتش می‌کند.

کیهان دیروز این دو شیوه را با هم به کار گرفت تا مگر به این شکل بتواند برای جا انداختن ادعایی که یک سال است مطرح شده و کسی به آن اهمیت نمی‌دهد، جلب توجه کند. این ادعا، سبز نامیدن چند سایت اینترنتی است که هر کاربر تازه‌کاری با مراجعه به آنها می‌فهمد این سایتها، شبکه‌های اجتماعی بی‌محدودیتی هستند که هر کسی می‌تواند ولو با نام مستعار، در آنها به ثبت نام، اظهار نظر و انتشار خبر بپردازد.

کیهانیان که متوجه نمی‌شوند – یا لااقل که اینطور نشان می‌دهند که نمی‌فهمند – شبکه‌های اجتماعی بی‌مرکز چیستند و محتوای آنها چگونه ایجاد می‌شود، تاکنون شاید بیش از هزار بار سایتهایی از این دست را به سبزها نسبت داده‌اند. ظاهر امر این است که به دلیل گرایش اغلب – و نه همه – فعالان فضای مجازی به جنبش سبز، فضای غالب – و نه مطلق – اینگونه سایتها نیز تحت تاثیر چالش سبزها با دولت دهم قرار دارد. اما نویسندگان کیهان، خود را به آن راه می‌زنند و این سایتها را سبز معرفی می‌کنند تا بتوانند برخی مخالفت‌ها و انتقادهایی را که به دلیل فضای باز و بی‌محدودیت شبکه‌های اجتماعی درباره سبزها مطرح می‌شود، به حساب شکاف در سبزها بگذارند و اینطور القا کنند که در جنبش سبز، اختلاف ایجاد شده است؛ همان تلاشی که یک سال است با خبرسازی و دروغ‌پردازی در جهت القای اختلاف بین موسوی، کروبی و خاتمی به کار می‌بندند و مدام هم تکرار می‌کنند، اما کسی باور نمی‌کند، حتی از هواداران خودشان.

اما کیهانیان که از این بی‌توجهی‌ها و بی‌اثر ماندن دروغ‌هایشان عصبانی‌اند، دیروز دست به کاری زدند که دستشان به بد شکلی رو شد و نشان دادند که اگر پای جلب توجه و عقده‌گشایی به میان بیاید، حاضرند با پول دولت، حتی فحش ناموسی هم چاپ کنند.

روزنامه مدعی اصولگرایی حامی پر و پا قرص احمدی نژاد که متاسفانه مدیرمسئول آن، نماینده رهبری هم هست، دست به انتشار کامنتهای یک سایت همگانی زد که هر کسی – حتی خبرسازان کیهان – در آن امکان ابراز نظر دارند. جالب است که خبرسازان خوش‌سلیقه کیهان، از میان صدها دیدگاه مندرج در این سایت درباره موضوع خبرپردازی خود، منحصرا نظراتی را گزینش و چاپ کردند که در آنها از الفاظ رکیک استفاده شده بود. نظرات مخاطبان یک سایت، که کیهان به نام سبزها چاپ کرد؛ نظراتی که بعید نیست ساخته و پرداخته خود کیهانیان باشد.

الفاظی که در این روزنامه حامی احمدی نژاد – و البته در ادبیات، پیرو او – به کار رفته، به هیچ صورت قابل انتشار نیست و کلمه تنها با عرض پوزش و اظهار شرمندگی از ادبیات کیهان، لینک مطلب سراسر فحش و بی‌ادبی این روزنامه را می‌گذارد تا خوانندگان در صورت تمایل، بدانند که کار کیهان به کجا کشیده شده است. مخاطبان می‌توانند در صفحه دوم روزنامه کیهان سوم آبان، پاراگرافی را که با کلمات «زیر این تحلیل» آغاز می‌شود، پیدا کنند و بر سقوط این روزنامه ، تاسف بخورند.

البته روزنامه کیهان پیش از این هم بارها به نقض اخلاق، قانون، شرع و حتی اولین آداب معاشرت که کودکان هم به کار می‌گیرند، دست زده است و حتی کار را به تمسخر آیات قرآن کریم هم کشانده است؛ و صد البته هیچ‌گاه از این بابت، نه تنها مورد توقیف و محاکمه قرار نگرفته، بلکه حتی یک تذکر ساده هم دریافت نکرده است. چرا که همه می‌دانند، کیهان مصونیت آهنین دارد.

جالب است که هنوز یک ماه از توقیف هفته نامه بهار زنجان به بهانه انتشار مطالب خلاف عفت عمومی که در واقع سخنان بی‌ادبانه یک مداح همفکر کیهان و احمدی نژاد بود، نمی‌گذرد. حال از مسئولان نظارتی و همه مدعیان امروزی اصولگرایی باید پرسید، آیا این مطلب منتشر شده در کیهان، در جهت خدمت به عفت عمومی است؟

۲ نظر:

  1. منتظر باش تا ببینی فردا این کیهانی ها چطور زمین و زمان را به هم می دوزند تا کار خودرا توجیه نمایند که هیچ طلبکار هم بشوند.
    بدتیست به رسم کیهانی ها گفت و شنودی داشته باشیم. ولی البته با کمی تفاوت
    گفت ……….
    گفتم …………….
    ها ها ها
    ول معطلی. ای بابا کلی لذت بردیم از این بی خیالی

    خلاصه آنكه چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید

    پاسخحذف
  2. اگر به 20 سال گذشته نظري افكنيم و كساني كه مستقيما از جانب رهبري بر سمتها برگزيده شده اند را بر شماريم (مرتصوي، نقدي، شريعتنداري، جنتي، يزدي و محمود چاخان ووو) خواهيم ديد همه آنها نافشان با دروغ و تهمت و فحاشي بريده شده و كلا يك ادبيات و راه روش دارند و نبايد تعجب كرد!. با حياترينشان هم رييس قضاي سابق بود كه بالاخره از اين ادبيات جان بدر برد

    پاسخحذف