25 خرداد 1388:
«روزِ مــــردم»
«روزِ مــــردم»
. ادامه راه سبز(ارس): برای آنکه گامی برای رهایی از استبداد برداریم ، کافی است « از خود آغاز کنیم » . آن گاه که جا تنگ و وقت درنگ و زمانِ رفتن است ، به جای آن که دیگران را در برداشتن ِ گام هایشان ناامید کنیم و به گام برداشتن آن ها خرده بگیریم و گام هایشان را بشماریم و راه و چاه را به دیگران نشان دهیم ؛ بهتر است ، لازم است ، باید ! از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم و از منبر پایین بیاییم و موعظه را بگذاریم و با مردم همراه شویم .« اگر همه به برداشتن همین یک گام پای بند شویم » و « کنشگری های بی خشونت » را از 25 خرداد و « گامی به پیش » را از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم ، آن گاه کسی نمی تواند 25خرداد را ندیده بگیرد و هیچ کس را یارای آن نخواهد بود - ولو به غلط - از مرگِ جنبش سبز سخن بگوید.
می گویند؛ یک بار که شیخ ابوسعید ابوالخیر برای ارشاد مردم و موعظه ی خلق در مسجدی حاضر شده بود ؛ هنگامی که می خواهد از منبر بالا برود ، یک از حاضران که جا را بر مردم تنگ می بیند و مجال را برای سخنرانی کوتاه می داند با صدای بلند می گوید «خدا رحمت کند کسی را که برخیزد و از همان جا که ایستاده است قدمی پیش نهد». مردم دعوت او را لبیک می گویند و هر کدام گامی برمی دارند و بدین طریق جا برای دیگران هم باز می شود . اما شیخ در میان تعجب حاضران از منبر پایین آمده و از سخنرانی منصرف می شود و وقتی مریدان از او دلیل انصرافش را می پرسند می گوید «هر آنچه من می خواستم بگویم ، در همین یک سخن آمده بود».
این رفتار ِحکیمانه ی شیخ ، به نوعی یادآور « راهپیمایی سکوت در روز ۲۵ خرداد » است. روزی که بارزترین و مشهورترین تجلی گاه اعتراض مردم به «نتایج انتخابات و رفتار حاکمیت» در برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ بود. آن روز کسی در خانه نماند، هیچ کس به موعظه برنخاست و کسی هم موعظه نخواست. همه برخاستند و «گامی پیش نهادند» و در خیابان های تهران «سبز شدند» تا به ظلمی که برآنان رفته بود اعتراض کنند . آن روز را تحلیلگران سیاسی پیش بینی نکرده بودند و جامعه شناسان انتظار نداشتند، چرا که « روز ۲۵ خرداد ۸۸، روزِ مردم بود».
روزِ مردم، خاستگاه جنبشی شد که کسی را توان انکار آن نبود و دیری نگذشت که دوست و دشمن و مخالف و موافق مقهور آن شدند و به عظمتِ آن اقرار کردند و از عظیم ترین جنبش مردمی در آغاز سده ی بیست و یکم گفتند و شنیدند. یعنی شنیدن و گفتن از جنبش سبز، بی آنچه در ۲۵ خرداد ۸۸ گذشت چیزی کم دارد و ندیدنِ آن رفتارِ جمعی، اگر پریشانی ِ خاطر نباشد، بی انصافی است.
از طرفی، خیزش مردم در ۲۵ خرداد و به نام جنبش سبز، یعنی برای آنکه گامی برای رهایی از استبداد برداریم، کافی است «از خود آغاز کنیم». آن گاه که جا تنگ و وقت درنگ و زمانِ رفتن است، به جای آن که دیگران را در برداشتن ِ گام هایشان ناامید کنیم و به گام برداشتن آن ها خرده بگیریم و گام هایشان را بشماریم و راه و چاه را به دیگران نشان دهیم؛ بهتر است ، لازم است ، باید ! از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم و از منبر پایین بیاییم و موعظه را بگذاریم و با مردم همراه شویم.
و لازم نیست ۲۵ خردادِ ما، همیشه در کفِ خیابان ها باشد. «اگر همه به برداشتن همین یک گام پای بند شویم» و «کنشگری های بی خشونت» و اعتراض های آرام را از ۲۵ خرداد و «گامی به پیش» را از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم، آن گاه کسی نمی تواند ۲۵خرداد را ندیده بگیرد و هیچ کس را یارای آن نخواهد بود – ولو به غلط - از مرگِ جنبش سبز سخن بگوید. چنین باد.
این رفتار ِحکیمانه ی شیخ ، به نوعی یادآور « راهپیمایی سکوت در روز ۲۵ خرداد » است. روزی که بارزترین و مشهورترین تجلی گاه اعتراض مردم به «نتایج انتخابات و رفتار حاکمیت» در برگزاری انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ بود. آن روز کسی در خانه نماند، هیچ کس به موعظه برنخاست و کسی هم موعظه نخواست. همه برخاستند و «گامی پیش نهادند» و در خیابان های تهران «سبز شدند» تا به ظلمی که برآنان رفته بود اعتراض کنند . آن روز را تحلیلگران سیاسی پیش بینی نکرده بودند و جامعه شناسان انتظار نداشتند، چرا که « روز ۲۵ خرداد ۸۸، روزِ مردم بود».
روزِ مردم، خاستگاه جنبشی شد که کسی را توان انکار آن نبود و دیری نگذشت که دوست و دشمن و مخالف و موافق مقهور آن شدند و به عظمتِ آن اقرار کردند و از عظیم ترین جنبش مردمی در آغاز سده ی بیست و یکم گفتند و شنیدند. یعنی شنیدن و گفتن از جنبش سبز، بی آنچه در ۲۵ خرداد ۸۸ گذشت چیزی کم دارد و ندیدنِ آن رفتارِ جمعی، اگر پریشانی ِ خاطر نباشد، بی انصافی است.
از طرفی، خیزش مردم در ۲۵ خرداد و به نام جنبش سبز، یعنی برای آنکه گامی برای رهایی از استبداد برداریم، کافی است «از خود آغاز کنیم». آن گاه که جا تنگ و وقت درنگ و زمانِ رفتن است، به جای آن که دیگران را در برداشتن ِ گام هایشان ناامید کنیم و به گام برداشتن آن ها خرده بگیریم و گام هایشان را بشماریم و راه و چاه را به دیگران نشان دهیم؛ بهتر است ، لازم است ، باید ! از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم و از منبر پایین بیاییم و موعظه را بگذاریم و با مردم همراه شویم.
و لازم نیست ۲۵ خردادِ ما، همیشه در کفِ خیابان ها باشد. «اگر همه به برداشتن همین یک گام پای بند شویم» و «کنشگری های بی خشونت» و اعتراض های آرام را از ۲۵ خرداد و «گامی به پیش» را از ابوسعید ابوالخیر بیاموزیم، آن گاه کسی نمی تواند ۲۵خرداد را ندیده بگیرد و هیچ کس را یارای آن نخواهد بود – ولو به غلط - از مرگِ جنبش سبز سخن بگوید. چنین باد.
آل طاها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر