۱۱/۰۲/۱۳۸۹

چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند

چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند

ادامه راه سبز(ارس): یکی از نشانه‌های آینده دار بودن سبز‌ها، مقایسة دانش و منش و کنش آن‌ها با شخصیت و آگاهی و رفتار طرف مقابل می‌باشد و این فضیلت را به نحو غیر قابل انکاری در دفاعیات حقوقی، مستدل، متین وحکیمانة عزیزانی چون ابوالفضل قدیانی˛ احمد قابل، محمد نوریزاد، تاجزاده و دیگران می‌توان دید. این دفاعیات چنان قانع کننده و روشن‌اند که تمایزی قاطع بین حق و باطل برپا می‌کنند. به خصوص که این حقیقت گویی با چاشنی شجاعت و پاکبازی هم آراسته شده. حق این است که برای بیان حق مطلب در بابِ عزت و شرفِ تک تک این عزیزان جداگانه مطلبی نوشته شود. در مقابل طرف دیگر با به انحصار در آوردن کلیه وسایل ارتباط جمعی به فحاشی و تهمت پراکنی یک سویه‌ای می‌پردازد که علاوه بر بی‌عدالتی و بی‌انصافی، مصداق تام گناه بزرگی به نام «غیبت» هم هست و البته روز به روز بیشتر دلایل این نحوة رفتار اصحاب قدرت آشکار می‌شود و مثلاً معلوم می‌شود که کسانی که فریاد مبارزه با فسادشان گوش فلک را کر کرده بود در فساد غوطه می‌خورند و ضعف‌های مالی و اخلاقیشان است که آن‌ها را به سخنگو و عمله ظلم تبدیل کرده است.

از آن سو کانون مظلمه، کسانی را در خود جمع کرده که هر یک پرونده و نقاط ضعفی دارند برای آنکه بتوانند هر طور که می‌خواهند آن‌ها را راه ببرند و جز بله قربان از زبانشان نشنوند. در مقابل‌‌ همان گونه که تاجزاده هوشمندانه بدان اشاره کرد، نخبگان زندانی -که غالباً از وزراء، نمایندگان مجلس، وکلا و اساتید دانشگاه و دانشجویان این مملکت بوده‌اند -کمترین نقطه ضعف مالی و اخلاقی نداشته‌اند. به این دلیل، ساده که اگر کمترین مدرک و برگ برنده‌ای داشتند، در رو کردن آن لحظه‌ای درنگ نمی‌کردند. به یاد داریم که «اژه‌ای» به جرم دادن چند سکه به مدیران، چه بر سرِ مدیر لایق و توانمندی چون کرباسچی آورد. شاید در این میانه از همه مظلوم‌تر هاشمی باشد که سال هاست که تبلیغات بی‌حد و حصری علیه‌اش راه انداختند در حالی که اگر کمترین مدرکی در این رابطه داشتند، مدت‌ها قبل اعلام کرده بودند. در واقع تاکتیکِ «بگم بگم»، شمشیر داموکلسی بوده است که بخشی از حاکمیت برای پنهان کردن فساد و دست‌های آلوده خود بلند کرده است و این یادآور‌‌ همان تاکتیکی است که فلان دزد با فریاد «آی دزد را بگیرید»، برای انحراف توجه از دزدی‌های خود به کار گرفته بود و البته نیار به هوش زیادی نیست تا بدانیم که تمام این همه تخریب‌ها علی القاعده باید از سالیان دور با مجوزِ مراکز قدرت طراحی و برنامه ریزی شده باشد. احمدی‌نژاد ۶ سال شعار مبارزه با فساد و دانه درشت‌ها را صرفا برای پیشبردِ اهداف سیاسیش می‌دهد زیرا که نه تنها در این شش سال یک نفر از آن‌ها را معرفی نکرده، بلکه آنان را زیر بال و پر خود هم گرفته و پست معاونت و وزارتشان داده و با تمام قدرت هم مانع حسابرسیشان شده است. بوی بد این فساد به مشام مجلسیانِ همسوی دولت هم رسیده است ولی گویا مصلحت در لاپوشانی و انکار فسادست. کسانی که با مدراک جعلی و آراء جعلی و به پشتوانه ثروت‌های باد آورده بر صدر نشسته‌اند، چاره‌ای جز بله قربان گفتن به اصحاب قدرت ندارند ولی آنان که حسابشان پاک است، بی‌باکانه تاوان حق گوییشان را با زندان و شکنجه و توهین می‌پردازند. به یاد بیاوریم که رژیم شاه نیز در اواخرِ عمر شعار مبارزه با فساد را برای فریبِ مردم علم کرده بود. چه خوش گفت حافظِ شیرین سخن:

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند ---------------- چنان نماند، چنین نیز هم نخواهد ماند
آمنه کشاورز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر