۱۱/۱۱/۱۳۸۹

استفاده از اراذل و اوباش و نیروهای لباس شخصی برای سرکوب معترضان، در مصر

سند فوق محرمانه: استفاده از اوباش برای سركوب قیام مردم مصر

ادامه راه سبز(ارس): این سند بر این مسئله تاكید كرده است كه در زمانی كه این اراذل و اوباش به سركوب مردم مصر در تظاهرات مشغول هستند نباید هرگز نیروی امنیتی و یا پلیس در خیابانها و معابر حضور داشته باشد.
یك روزنامه عربی امروز با افشای یك سند محرمانه كه از وزارت كشور مصر خارج شده است، تاكید كرد: وزارت كشور مصر در روزهای اخیر از نیروهای پلیس تحت فرمان خود تقاضا كرده از اراذل و اوباش برای سركوب قیام ملت استفاده كنند.

به گزارش مهر به نقل از روزنامه الاخبار لبنان، سند شماره "60/ب/م ی" كه از دفتر "حبیب العادلی" وزیر كشور سابق مصر به بیرون درز كرده است، نشان می دهد مقامات مصری به صورت سازمان یافته از اراذل و اوباش برای سركوب قیام ملت خود استفاده می كنند.

بر روی این سند كه نسخه ای از به روزنامه الاخبار رسیده است "مُهر فوق محرمانه" درج شده است و در آن تاكید شده است كه برای مراكز مربوطه ارسال شود.

در متن این سند كه با عنوان "طرح مبارزه با تظاهرات مردمی و راهبردهای موردنظر" تهیه شده، آمده است: باید تعدادی از اراذل و اوباش با پرداخت هزینه های لازم و مكفی استخدام شده و آنها را در مراكز تجمعات و اعتراضات مستقر كرد. باید به این افراد توضیح داده شود كه چگونه در این مناطق ناآرام فعالیت كنند.

در ادامه این سند آمده است: این افراد باید لباس شخصی بر تن داشته باشند و به آنها چماق و یا باتومهای آهنی كوچك داده شود تا بتوانند معترضین و تظاهركنندگان را دستگیر كنند.

این سند بر این مسئله تاكید كرده است كه در زمانی كه این اراذل و اوباش به سركوب مردم مصر در تظاهرات مشغول هستند نباید هرگز نیروی امنیتی و یا پلیس در خیابانها و معابر حضور داشته باشد. بر این اساس، این نیروهای پلیس باید لباس نظامی بر تن نداشته باشند و با لباس شخصی در بین تظاهركنندگان حضور داشته باشند.

به گزارش مهر، وزارت كشور مصر در ادامه تاكید كرده است: این نیروهای امنیتی تا زمانی كه اوامر بعدی را بگیرند باید به همین صورت در بین معترضین حضور داشته باشند. آنان باید در كنار خیابانها، معابر، درختان، پاركینگ و در نزدیكی معترضین حضور داشته باشند و هرگز هویت واقعی خود را فاش نكنند.

در بخش دیگر از این سند به این مسئله اشاره شده است كه باید اخبار غیر واقعی درباره غارتگری نقاط و مراكز حساس كشور توسط معترضین در اختیار شبكه های داخلی و خارجی تلویزیونی قرار گیرد.

همچنین باید كمیته های مردمی كه در جهت جلوگیری از اعمال غارتگری تشكیل شده اند مردم معترض و تظاهر كننده را به خاتمه دان به اعتراضاتشان دعوت كرده و با توجه به وضعیت ناامن و ناآرام كشور آنان را به سوی خانه هایشان روانه كنند.

به گزارش مهر، به نظر می رسد افشای این سند در بین مردم مصر سبب شدت گرفتن تظاهرات آنان و تسلیم نشدن آنها در برابر ارعاب مقامات رژیم مبارك شوند كه در نظر دارند با هر ترفندی از سقوط این رژیم جلوگیری كنند.

ارس: عجب شباهت‌هايي با....... تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!

نشريات سبز: «كـلـمـــه» شماره ويژه ؛ «اعتماد ملـّي» شماره ۲۴ ؛ «قلـم‌سبـز» شماره ۳۸

آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
شماره ويژه روزنامه "كـلـمـــه" ؛ شماره ۲۴ روزنامه "اعتماد ملـّي" ؛ شماره ۳۸ روزنامه "قلـــم سبـــز"

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه دوشنبه يازدهم بهمن ماه ۱۳۸۹ جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

روزنــامــه «كــلـــمــــــه» شماره ويژه
دوصفحه‌اي ويژه تحولات منطقه


روزنــامــه «اعتمادملـي» شماره ۲۴
اصولگرايي يا دروغگرايي؟


روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۸
دولت تماميت‌خواه، اقتصاد و سركوب



۱۱/۱۰/۱۳۸۹

کمتر از یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان درآمد در تهران، زیر خط فقر

کمتر از یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان درآمد در تهران، زیر خط فقر

ادامه راه سبز(ارس): کمیته مزد استان تهران اعلام کرد، کارگرانی که در سال آینده در پایتخت، کمتر از یک میلیون و ۳۵۹ هزار تومان دستمزد دارند، زیر خط فقر زندگی می کنند.

علی اکبر عیوضی، رئیس کمیته مزد استان تهران، در گفت و گو با خبرگزاری ایسنا گفت: "با در نظر گرفتن پنج قلم كالای اساسیِ بهداشت و درمان، خوراك، مسكن، حمل‌ونقل و انرژی، دستمزدِ كمتر از یك میلیون و ۳۵۹ هزار تومان در تهران زیر خط فقر محسوب می‌شود."

طبق تصمیم شورای عالی کار که بالاترین مرجع تعیین دستمزد کارگران در ایران به شمار می آید، حداقل دستمزد کارگران در سال جاری، ۳۰۳ هزار تومان بوده است.

از قاهـــــــره تا تهــــــــران! آنجا معترضی، اینجا اغتشاشگر

فقط باید ایرانی باشی تا مزدور غرب لقب بگیری:
از قاهـــــــره تا تهــــــــران! آنجا معترضی، اینجا اغتشاشگر

ادامه راه سبز(ارس): هرچقدر هم خبرنگاران صدا و سیما اصرار داشته باشند که حکومت دیکتاتور مصر آیینه وضع فعلی ایران نیست، روشهای یکسان فرعونها خود می گوید که چه کسی شبیه چه کسی است؟ چه کسانی اینترنت و موبایل اس .ام.اس مردم را قطع کردند؟ دولت ایران از فردای انتخابات شبکه اینترنت را دچار اختلال و اس .ام.اس و موبایل را قطع کرد. دیکتاتور مصر هم درسش را خوب از دولتمردان ایرانی فراگرفته بود که ساعتی پیش از شروع راهپیمایی گسترده و اعتراضی مردم مصر تمام وسائل ارتباطی از جمله اینترنت، پیامک و شبکه مخابراتی را قطع کرد.
وقتی مردم فرانسه در پاریس تظاهرات می کردند از سوی صدا و سیمایی که از پول من و شما ارتزاق می کند، «مردمی معترض» لقب گرفتند. وقتی دانشجویان در لندن تظاهرات بزرگ به راه انداختند دانشجویان معترض و آگاه خوانده شدند، حالا هم مردمی که در تونس و مصر و یمن به خیابان ریخته اند مردم معترضی هستند که وزارت خارجه دولت احمدی نژاد با صدور دستورالعملی از دولت مصر درخواست می کند که نسبت به معترضان خشونت نورزد چرا که اعتراض حق مردم است.

شما می توانید مردم هرجای دنیا باشید و تظاهرات کنید تا معترض هایی نامیده شوید که اعتراض حق شماست، اما اگر شما شهروند تهران، شیراز، اصفهان، قم، رشت و یا هرجای دیگر ایران بودید و اعتراض کردید نامتان معترض نیست و اغتشاشگر است.

خبرنگار صدا و سیما اما هرچقدر هم که تلاش کند تصاویر اعتراض مردم مصر و تونس بیشتر یاد آور تظاهرات های مردم معترض ایران در روزهای پس از انتخابات است و نه شبیه تظاهرات های دولتی و مهندسی شده ایران.

هرچقدر هم خبرنگاران صدا و سیما اصرار داشته باشند که حکومت دیکتاتور مصر آیینه وضع فعلی ایران نیست، روشهای یکسان فرعونها خود می گوید که چه کسی شبیه چه کسی است؟ چه کسانی اینترنت و موبایل اس .ام.اس مردم را قطع کردند؟

دولت ایران از فردای انتخابات شبکه اینترنت را دچار اختلال و اس .ام.اس و موبایل را قطع کرد. دیکتاتور مصر هم درسش را خوب از دولتمردان ایرانی فراگرفته بود که ساعتی پیش از شروع راهپیمایی گسترده و اعتراضی مردم مصر تمام وسائل ارتباطی از جمله اینترنت، پیامک و شبکه مخابراتی را قطع کرد.

صحنه مجروح وکشته شدن معترضان هر در تونس و مصر هر بیینده ای را به راحتی به یاد صحنه های به خون کشیدن معترضان می اندازد.

منابع خبری گفته اند که در همین چند روز نزدیک به دو هزار نفر در مصر بازداشت و روانه زندان شده اند، همچنان که از فردای انتخابات چند هزار نفر از معترضان به زندان ها برده شدند.

شعارهای اصلی مردم ایران در تظاهرات های اعتراضی شان نسبت به نتیجه انتخابات الله و اکبر و یا حسین بود. یکی از شعارهای اصلی مردم مصر نیز الله اکبر است. خطیب جمعه تهران و دیگر حامیان دولت شعار الله و اکیر مردم مصر را نشان خیزش اسلامی مصر می دانند و شعار الله و اکبر معترضان ایرانی را نشانه فتنه گری.

استفاده از واژه فتنه برای معرفی معترضان از دیگر ویژگی های مشترک حامیان دیکتاتورهاست. در ایران همچنان مخالفان دولت ایران و معترضان به نتیجه انتخابات فتنه و فتنه گر خوانده می شوند . ملک عبدالله بن عبدالعزیز، شاه عربستان، در تماسی تلفنی با حسنی مبارک، به وی گفته است « انسان نمی‌تواند تحمل کند که کسانی با نام آزادی بیان، برای فتنه‌انگیزی در این کشور تلاش می کنند.»

در کوران اعتراض های مردم ایران، دولت های غربی از دولت ایران خواستند نسبت به معترضان خشونت نکند و همین کافی بود تا دستگاه تبلیغاتی دولتی به کار بیفتد که «ای داد، بی داد! دیدید گفتیم که مخالفان ما از غرب حمایت می شوند.حالا هر روز دولت های غربی از دولت تونس و مصر می خواهند که به حقوق معترضان خود احترام بگذارند و نسبت به آنها خشونت نکند.اما برای خطیب جمعه و دیگر دولتمداران ایرانی این نشانه ای برای حمایت غرب از خیزش مردم مصر و تونس تلقی نمی شود.

رسانه های بزرگ دنیا از جمله”بی. سی. سی” و “سی. ان. ان ” اخبار و تحولات مربوط به رویدادهای ایران راپوشش می دادند البته چون خبرنگارهایشان اخراج شده و دوربین هایشان در ایران خاموش بود نمی توانستد تصاویر حرفه ای و با کیفیت از صحنه های اعتراض های مردم پخش کنند و به پخش تصاویر غیرحرفه ای که مردم با موبایل گرفته و ارسال کرده بودند، بسنده می کردند .

اما اقتدارگرایان در ایران پوشش گسترده رسانه های غربی را از حوادث ایران نشان دهنده رضایت غرب از اعتراض ها و مزدور غرب بودن معترضان گرفتند.این روزها نیز رسانه های بزرگ دنیا از جمله هان بی. بی .سی و سی .ان. ان لحظه به لحظه حوادث مصر و تونس را پوشش می دهند و همان تصاویر نیز از رسانه های ایران پخش می شوند اما این بار این پوشش خبری گسترده رسانه های غربی از اعتراضات مردمی دیگر در کشوری دیگر ،نشانه مزدور بودن این مردم تلقی نمی شود.فقط باید ایرانی باشی تا اگر اعتراض کردی مزدور غرب لقب بگیری.

تهران، شیراز، اصفهان، رشت و یکی –دو شهر دیگر از فردای انتخابات پر مناقشه ۸۸ به صحنه اصلی اعتراض های مردم و قدرت نمایی جنبش سبز تبدیل شد، حامیان دولت گفتند که جنبش سبزی ها یک مشت شهرنشین مرفه هستند، پس کجا هستند روستایی ها و مردم دیگر شهرهای کوچک در اعتراض ها؟حالا در تونس و مصر نیز فقط مردم شهرهای بزرگ و طبقه متوسط به خیابان ها آمده اند و این بار رسانه های اقتدارگرایان نمی پرسند کجا هستند مردم روستاهای مصر و تونس؟

اما منصفانه نیست اگر بگوییم آنچه در مصر می بینیم همان است که در اعتراض های مسالمت امیز مردم ایران دیدیم.

فقط یک روز از کودتا گذشته بود که دولت ایران خبرنگاران رسانه های دنیا را از ایران اخراج کرد و مردم به ناچار با موبایل فیلم های غیرحرفه ای گرفتند و روی فضای اینترنت منتشر کردند .

هنوز اما دوربین های حرفه ای خبرنگاران در قاهره و دیگر شهرهای مصر روشن است و هرلحظه تصاویر اعتراض مردم را به دنیا مخابره می کنند. همچنان که دوربین های خبرنگاران در تونس و یمن روشن است و کار رسانه ای و حرفه ای خود را انجام می دهند.

یکی از بزرگترین مخالفان دولت مصر با اعلام قبلی وارد قاهره شد و البته در فرودگاه قاهره کسی برای کوچکترین مزاحمتی ایجاد نکرد چه برسد به بازداشت یا ممانعت از ورود او.

چه کسی می تواند تصور کند که مخالفان دولت ایران که اکنون در خارج از ایران به سر می برند وارد فرودگاههای ایران بشوند و مستقیم به زندان منتقل نشوند؟

معترضان مصری در روز “خشم مصر” در مساجد قاهره و دیگر شهرها نماز گذاردند و نیروهای لباس شخصی و امنیتی به نماز آنها یورش نبردند.معترضان ایرانی حتی اجازه نماز خواندن در مساجد شهرهای خود را ندارند.چه کسی است که ماجرای مسجد ایت الله دستغیب را در شیراز فراموش کرده باشد؟

نمازگراران مصری با آرامش نماز خواندند و کسی با گاز اشک آور و باتوم به سمت آنها حمله نکرد؟چه کسی است که نماز جمعه سبز تهران را فراموش کرده باشد با آن صحنه های یورش ماموران به نمازگزاران سبز؟

هنوز از وجود کهریزک و تجاوز به معترضان و کشته شدن معترضان زیر شکنجه در مصر چیزی شنیده نشده است.اینجا حتی افشاگرانی که در باره کهریزک نوشتند راهی زندان شدند.

هنوز هیچ اتومبیل پلیسی در قاهره و تونس و یمن معترضان را زیر چرخهای خود له نکرده است، در تهران اتومبیل های آرم دار پلیس از روی مردم بی گناه چند بار رد شدند و شاهدان زیر گرفته شدن مردم به زندان برده شدند و کسی از عاملان زیرگرفتن مردم سراغی نگرفت.

در تظاهرات سی ام خرداد ماه، پاسخ فاطمه سمسارپور زنی خانه دار که از خانه اش بیرون آمد تا به نیروهای لباس شخصی اعتراض کند که چرا به علمک گاز خانه شان شلیک کرده اند که موجب انفجار خانه مسکونی شان خواهد شد،شلیک مستقیم گلوله به قلبش بود که در دم جان سپرد. تا این لحظه از کشته شدن زنان خانه داری که در خانه های خود در قاهره نشسته و کاری به تظاهرات ندارند،گزارش نشده است.

فاطمه رجب پور و سرور برومند براساس گزارش های تایید شده در روز ۲۵ خرداد در خیایان آزادی داخل مهد کودک مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. تا این لحظه گزارشی از هجوم نیروهای نطامی، امنیتی و یا لباس شخصی به مهدکودکهای مصر گزارش نشده است.

ساعتی پس از به پایان رسیدن تظاهرات مسالمت آمیز مردم در روز ۲۵ و ۳۰ خرداد در تهران افرادی ناشناخته و مشکوک بانکها و اتوبوس ها را آتش زدند و تلاش کردند آن را به گردن معترضان بیندازند. ساکنان قاهره نیز دیروز و امروز از تلاش‌های مشکوک برای آتش زدن اموال عمومی و غارت بانک‌ها دچار وحشت شده‌اند.‘گفته شده که برخی از این غارتگران سوار بر موتورسیکلت، کارت شناسایی نیروهای امنیتی را دارند، و در گزارش دیگری گفته شده که پلیس هم در این غارتگری ها نقش دارد .روش دیکتاتورها انگار همه جای دنیا شبیه هم هست.قاهره و تهران ندارد.

جمعیتی که در روز خشم مصر به خیابان های قاهره ریختند سه میلیون نفر نبودند و کمتر ازاین ها برآورد شدند اما هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود که مبارک گفت صدای اعتراض مردم را شنیدم و برای اصلاحات تلاش خواهم کرد.

در تهران فقط در یک روز و براساس آمارهای رسمی و غیر رسمی بیش از سه میلیون نفر برای نشان دادن اعتراض شان به خیابان ها آمدند اما دولتمداران ایرانی صدایشان را نشنیدند یا نخواستند بشنوند و معترضان را خس و خاشاک و بزغاله نامیدند.

برنامه بیست و سی تلویزیون با هیجان زیاد رقم شرکت کنندگان در تظاهرات دیروز (شنبه )مردم قاهره را پنجاه هزار نفر می خواند و آن را راهپیمایی گسترده مخالفان نام می دهد و بارها و بارها تصاویر این تظاهرات را نشان می دهد.دیگر بخش های خبری نیز بارها تصاویر تظاهرات مصری ها را نشان می دهد.صدا و سیما هرگز حاضر نشد صحنه های پرشکوه تظاهرات میلیونی مردم تهران را در تظاهرات ۲۵ خرداد نشان دهد.

شباهت ها و تفاوتهای آنچه در قاهره و اسکندریه و سوئز می گذرد با آنچه در تهران و شیراز و اصفهان و …گذشت کم نیست اما میرحسین راز شباهت جنبش سبز مردم ایران را با جنبش اعتراضی مردم مصر در شیوه برگزاری انتخابات ها نیز جستجو می کند.آنجا که می گوید:« دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند.»

میرحسین شباهت فرعون ها را در دیر شنیدن صدای مردمشان نیز می داند:«فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.»

کلمه - عاطفه امیری

اختلالات جدی در اینترنت کشور ؛ هیچ کس پاسخگو نیست

اختلالات جدی در اینترنت کشور ؛ هیچ کس پاسخگو نیست

ادامه راه سبز(ارس): تشدید مشکلات در شبکه اینترنتی کشور ، باعث شده است بسیاری از کاربران ایرانی از دسترسی منظم و آسان به سایت های مورد علاقه خود محروم شوند.

به گزارش خبرنگار عصرایران ، هر چند این مشکل از مدت ها پیش به صورت جسته و گریخته وجود دارد اما از غروب روز گذشته ، اوضاع نابسامان تر شده است به گونه ای که بر اثر اختلالات مربوط به کاهش پهنای باند در استفاده از برخی از سایت ها، آنها یا اصلا دیده نمی شوند یا به طور نامنظمی دچار قطع و وصل هستند.

همچنین دسترسی به برخی سایت ها در شهرهای مختلف کشور در بازه های زمانی مختلف به طور کامل ناممکن می شود. مشکلات موجود ، عملکرد در نرم افزارهای تحت وب را نیز اختلالات فراوانی مواجه ساخته است. همچنین فعالیت های مربوط به تجارت الکترونیک و جابجایی اینترنتی وجوه نیز با مشکلات عدیده مواجه است. مسیرهای ارتباطی بین دو IP در داخل کشور نیز دچار مشکلات متعددی است.

آی اس پی هایی که خدمات اینترنت ارائه می دهند با پذیرش این مشکلات ، مسوولیت آن را متوجه شرکت زیر ساخت مخابرات می دانند. با این حال تا کنون هیچ مقام مسوولی در این باره توضیح نداده است.

اختلال موجود در شبکه شامل بیشتر سایت های اینترنتی و به صورت ادواری و چرخشی است بدین گونه که کاربران به صورت مدام در بازدید سایت ها با مشکل مواجه می شوند.

همچنین سایت تابناک در این زمینه اطلاعات بیشتری ارایه کرد و نوشت:

تامین امنیت شبکه تبادل اطلاعات در فضای مجازی مطابق با قوانین و حفظ حقوق مردم ضرورتی غیر قابل انکار است ولیکن عدم اجرای اصولی و فنی این امر باعث اختلالات فراوان در شبکه اینترنت کشور گردیده است که ادامه این امر باعث افت کیفیت اینترنت و افزایش شایعات پیرامون موضوع فیلترینگ غیر مستقیم و رساندن به نقطه خرابی خواهد بود.

بیش از ۱۵ روز است که شبکه اینترنت کشور علاوه بر مشکلات کندی قبل دچار مشکلات جدیدی شده است که باعث افت و نارضایتی مصرف کنندگان اینترنت گردیده است.

برخی از این اشکالات فنی و تخصصی عبارتند از:

۱. عدم امکان دسترسی به برخی از سایتهای ایرانی یا خارجی هاست شده در خارج یا داخل که بصورت زمانی و منطقه ای متغییر است. مثلا دسترسی به یک سایت از بعضی از رنج IP ها و یا حتی شهرها در بازه های زمانی مختلف بطور کامل مسدود می گردد.

۲. اختلال عملکرد در نرم افزارهای تحت وب : ارسال (submit) یک فرم در بخشی از یک نرم افزار دچار وقفه طولانی می شود و در حالت انتظار باقی می ماند اما با استفاده از پورت SSL و رمز نگاری مسیر ارتباطی تا سرور که قابل مداخله در مسیر تبادل اطلاعات نیست یا تغییر ISP در همان محل بر روی همان نرم افزار مشکل برطرف می گردد و فرم سریعا ارسال می گردد.

۳. قطع شدن مسیر ارتباطی بین دو IP در در داخل کشور که از پروتکل های امن و رمزنگاری شده برای ایجاد شبکه خصوصی مجازی داخلی استفاده می کنند.

۴. تغییر کلیدهای رمزنگاری شده SSL که بصورت منطقه‌ای و زمانی انجام می‌گردد و این امر امنیت تبادل اطلاعات و تجارت الکترونیکی را بشدت دچار ریسک نموده است.

۵. وجود اختلال Packet lost و یا کاهش پهنای باند از بعضی از نقاط در حین استفاده از برخی از سایت ها

تامین امنیت شبکه تبادل اطلاعات در فضای مجازی مطابق با قوانین و حفظ حقوق مردم ضرورتی غیر قابل انکار است ولیکن عدم اجرای اصولی و فنی این امر باعث اختلالات فراوان در شبکه اینترنت کشور گردیده است که ادامه این امر باعث افت کیفیت اینترنت و افزایش شایعات پیرامون موضوع فیلترینگ غیر مستقیم و رساندن به نقطه خرابی خواهد بود.

دكتر ملكي: از فرعون و نمرود عبرت بگیرید، استبداد رفتنی است

گفتگو با دکتر محمد ملکی:
از فرعون و نمرود عبرت بگیرید، استبداد رفتنی است
ادامه راه سبز(ارس): دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب بود که با انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها، از این سمت برکنار شد. آقای ملکی که اکنون ۷۷سال دارد، از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ در زندان بود و بعدها یک بار دیگر نیز در سال ۱۳۷۹ به همراه تعدادی از فعالان ملی – مذهبی دستگیر شد و مدتی را در زندان گذراند.

بعد از حوادث انتخابات و کودتای دولت احمدی نژاد، دکتر ملکی هم بازداشت و به مدت ۷ ماه در زندان به سر برد. چندی پیش دادگاه انقلاب این فعال سیاسی باسابقه را به محاربه و همکاری با سازمان مجاهدین متهم کرد . این در حالی است که باور همیشگی او بر عدم خشونت و مبارزه مسالمت آمیز استوار بوده است. به بهانه یادداشت اخیر دکتر ملکی با عنوان ” چه دیر فهمیدید. نگذارید دیرتر شود” به سراغ این فعال مدنی رفتیم .

او که ۵ دهه فعالیت سیاسی – اجتماعی را در کارنامه زندگی خود ثبت کرده است با صراحت اعلام کرد با هیچ گروهی سرستیز ندارم و معتقدم که هر کسی افکار و اندیشه اش برای خودش محترم است . او می گوید مردم نباید برای تغییر اعمال خشونت کنند اما در مقابل ظلم هم ساکت ننشینند. ملکی که زندان های دوران شاه و دهه شصت و سال گذشته را تجربه کرده است شجاعت و مقاومت جوانان سبز دربند را می ستاید و آنها را بیش از گذشتگان در اعتقاد و هدفشان راسخ و استوار می داند. او خطاب به حاکمان می گوید: از تاریخ عبرت بگیرید. اگر فرعون ها و نمرود ها ماندند ، شما هم می مانید و گرنه استبداد رفتنی است. گفتگوی تحول سبز با دکتر محمد ملکی را بخوانید:

شما از کسانی هستید که رنج های زیادی کشیدید و بسیاری از بیماریهای که امروز به آن مبتلا هستید نتیجه سال های زندان است. امروزهستند کسانی که به خشونت، محاکمه و قهر و غضب برای پیشبرد مبارزه معتقدند ، چطور است که علیرغم ظلمی که به شما رفته همچنان به راه های مسالمت جویانه و به عدم خشونت معتقدید؟

ضمن سلام به خوانندگان شما. این نتیجه تجربه من هست. اعتقاد دارم که اصولا انسان ها و توده های مردم برای خشونت خلق نشدند و این حکومت ها هستند که خشونت را بر مردم تحمیل می کنند. در طول تاریخ چنین بوده است. اگر شما به متون مذهبی هم مراجعه کنید.

نحوه خشونت را حاکمان تحمیل می کردند چون میخواستند چند روزی بیشتر به حاکمیت خودشان ادامه دهند. من سی سال قبل از انقلاب وارد مسائل اجتماعی شدم و دبیرستان میرفتم و یک مسئله ای در خانواده من اتفاق افتاد که تاثیر بر من داشت و بد نیست بگویم که پاسخ شما هم باشد.

ما در یک خانه کوچک در تجریش زندگی می کردیم . پیش می آمد که یک وقت مادر پدرم، موهای مادرم که بسیار زن صبوری بود را میگرفت و دور حوض می چرخاند که چرا مثلا این کار را کردی. من بعد از این حادثه بود که از خشونت نفرت پیدا کردم. اما بعد از انقلاب من با توجه به آنچه که از خشونت بر سر خودم در زندان آمد علیه خشونت موضع گیری می کنم. برای اینکه معتقدم خشونت، خشونت می آورد اما این به معنای این نیست که مردم در برابر ظلم ها سکوت بکنند . راه های دیگری وجود دارد که می توان با حاکمیت های استبدادی مبارزه کرد و وقتی من به یاد می آورم که در زندان چه بر سر من آمده و آن شکنجه ها و شلاق زدن ها با کابل و غیره، فکر میکنم، می بینم من باید کاری بکنم که در آینده این مسائل تکرار نشود . در آینده به گونه ای نباشد که به روی هم اسلحه بکشیم. الان جهان سی سال پیش نیست و باید حرفها را زد و در یادداشت اخیرم سعی کردم این مسائل را تکرار کنم. حرفی که ۱۵ سال پیش زدم . که بنشینیم مسائل خودمان را حل کنیم و بهترین راه حل هم این است که حکومت ادعا می کند که ۸۰ درصد با او موافق هستند و طرفدار نظام و شیوه کنونی هستند، اما در سوی دیگر هم عده ای میگویند اینطور نیست. برای اینکه این مسئله روشن شود، باید آن را به آرای مردم سپرد.

شرایط این انتخابات چگونه باید باشد؟

متمدنانه و در شرایط انتخابات آزاد به گونه ای که احزاب و روزنامه ها آزاد شوند و مراجعه به آرای مردم شود. از طرف دیگر باید این سعه صدر باشد که اگر حتی اکثریت ۶۰ درصدی به همین قانون اساسی رای داد و ۴۰ درصد به غیرآن، حکومت نباید آن ۴۰ درصد را سرکوب کند. باید اجازه داد که آنها هم در سیاست مشارکت کنند و حرف و نظرشان را بگویند. امروز هم در بسیاری از کشورها مرسوم شده که برای نشان دادن میزان صحت انتخابات شان، آنرا زیر نظر سازمان های بین المللی انجام می دهند تا دنیا هم شاهد مشارکت سیاسی مردم شان باشد. ما خوشبختانه موضوعات تازه ای را در جهان می بینیم که سابقه نداشته مثلا در سودان بعد از این جنگ های چندین ساله و کشتارها به این نتیجه رسیدند که زیر نظر سازمان های بین المللی رفراندوم کنند و همه دنیا مجبور به پذیرش انتخاب مردم شد.

اینکه من تاکید دارم که بدون خشونت این پروسه صورت بگیرد برای این است که اعتقاد دارم به این مثل قدیمی که می گوید ” پدر کشتی و داغ کین کاشتی ، پدر کشته را کی بود آشتی.” من وقتی در هرحال خشونت کردم با یک نفر یا گروهی، خواه و ناخواه باید منتظر باشم که اگر او نتواند، بچه و آیندگان او با خشونت رفتار کنند تا تقاص او را بگیرند.

برخی اما تحول سیاسی آینده ایران را خشونت آمیز و در پی انقلابی دیگر تصور میکنند؟

من معتقد به خشونت نیستم و باور ندارم که اگر در آینده تحولی شود ، مردم کشتاری به وجود آورند. من معتقدم که مردم ما متمدن تر از این هستند و تجربه این سی سال به مردم ما بسیار چیزها آموخته است و من شخصا با انقلاب خشونت آمیز مخالفم و معتقدم که مسائل را باید از طریق دوستانه پیش برد. و اینها را از باورهای دینی ام آموختم. باید محبت و مهربانی کرد چرا که ما ادعا می کنیم خداپرست هستیم و خدای رحمان و رحیم را می پرستیم. امیدوارم که اگر عمری باقی باشد برای این هدف تلاش کنم و تا آخر عمر به این مبارزه بدون خشونت معتقد باشم و سرانجام خوبی را برای ملتم ببینم

شما اشاره کردید که راه های دیگری هم وجود دارد که می توان با حکومت های استبدادی مبارزه کرد. راهکارهای آنرا چه می دانید؟

برجسته ترین روشی که پیشنهاد می کنم این است که در هر حال حاکمیت را مجبور بکنیم که تن به یک رفراندوم واقعی در شرایط آزاد دهد. اما چگونه می توان این کار را کرد؟ ما همگی یک شعار بدهیم و بگوییم رفراندوم میخواهیم. از داخل و خارج یک شعار را پیشه کنیم و شعاری است که دنیا هم می پسندد. ما می خواهیم نظرمان را بدهیم همانطور که سی و دو سال پیش مردم در اولین رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کردند و رای شان را دادند. رای مسالمت آمیز و آرامی بود. نسل امروز نسل سی و دو سال پیش نیست. من چه حقی دارم نظر سی سال پیش خودم را به پسرم و نوه هایم تحمیل کنم. آنها حق دارند فکر و نظر خودشان را داشته باشند. به نظرم بهترین راه این است که این نسل جدید نظر خودش را بدهد .اگر گفتند این نظام را می خواهند که هیچ اما اگر اکثریتی گفتند که ما این نظام را نمی خواهیم، اقلیت هم باید از حقوقی برخوردار باشد و اکثریت نمی تواند بگوید یا پیروی کنید یا ساکت بمانید. بارها گفتم که در این روزهای پایان عمرم آنهایی که سبزند و احزاب مختلف و نظرات مختلف واقعا بیایند و دست در دست هم بدهند و با هم یکی باشند توافق بکنند و مراجعه به افکار عمومی بکنند و نظر مردم را انجام دهند. اعتقاد صد در صد دارم که اگر همه با هم باشند هر کاری که یک ملت بخواهد می تواند انجام بدهد.

شما در یادداشت تان فرمودید که سی سال در انتظار بیداری جوانان و شکوفایی جنبشی بودید که امروز در قامت جنبش سبز است. چه چیزی در این جنبش و جوانان حاضر در آن دیده اید که این چنین شما را امیدوار کرده است؟

من ۵۰ سال تدریس می کردم و سر و کارم با جوانان بوده است. من در طول این ۷ ماهی که در زندان بودم، دانشجویان بسیاری را به زندان آوردند و من با آنها بودم. واقعا احساس کردم که این جوانان امروز با زمانی که ما دانشجو بودیم درک و شعورشان فرق میکند. اینها واقعا سطح علمی خوبی دارند و رسانه های جمعی و دنیای ارتباطات با آنها امکان دریافت سریع اطلاعات را داده است. در آن دوران ما به سختی و با چه بدبختی باید یک اعلامیه را زیراکس و تکثیر می کردیم اما امروز جوانان پشت کامپیوتر و اینترنت از آخرین اخبار دنیا با خبر می شوند . درک و شعور جوان امروز بالاتر است و من حتی چیزهایی در زندان دیدم که به این نسل افتخار کردم. واقعا امروز به نسبت گذشته در زندان های ما جوانان شجاع و با استقامتی هستند که خیلی بیشتر از زمان ما به خواسته هاشون باور و ایمان دارند و برای هدفشان مقاومت میکنند. من همیشه امیدوار بوده ام و معتقدم که امثال من باید در مکتب این جوان ها درس بیاموزیم.

مخاطبان تحول سبز احتمالا این سوال برایشان پیش می آید. شما که این چنین معتقد ، درباره مبارزه مسالمت آمیز و عدم خشونت صحبت میکنید چطور دادگاه انقلاب شما را به اتهام محاربه و ارتباط سازمانی با جریانی مسلحانه محاکمه کرده است. ممکن است درباره اتهام تون توضیح دهید؟

شما این سوال را باید از دادستانی که کیفرخواست رو نوشته بپرسید. واقعیت این است که زندگی من کاملا روشن است و اتهام مالی و اخلاقی به من نمی توانند نسبت دهند. چون من آدم مذهبی هستم بنابراین بازجویان می گویند تو وابسته به سازمان مجاهدین هستی. از سال ۶۰ تا ۶۵ که من را دستگیر و زندانی کردند هم همین را گفتند. البته من اعلام می کنم که با هیچ گروهی سرستیز ندارم. من معتقدم که هر کسی افکار و اندیشه اش برای خودش محترم است و هیچ وقت فکر نمی کنم این فرد چون چپ یا راست هست من باهاش رفاقت ندارم. این بازجویان اخیرا آمدند و دلایلی را مطرح کردند، اما گفتم من هیچ ارتباطی با هیچ سازمانی نداشتم و ندارم و از همه سیاسیون بپرسید که من فقط با همه دوستم و این دستور قرآن است. قرآن به ما می گوید: بشارت باد به کسانی که اقوال و نظرات گوناگون را گوش دهند و بهترینش را بپذیرند. من حرف همه را گوش می دهم. من دوستان زیادی از طیف های مختف فکری داشته ام و حتی با چندین حزب اللهی هم محله ای رفاقت دارم فکر میکنید نتیجه ای هم از این اتهام زنی خواهند گرفت؟

به نظر می رسد اتهامی مطرح کردند و این اتهام نچسبی است به من. من کسی هستم که از وقتی وارد سیاست شدم با هیچ گروه و دسته ای همکاری تشکیلاتی نداشتم و ندارم. اما در کیفرخواست به محاربه من را متهم کردند و حالا معلوم نیست که چگونه قرار است ثابت کنند که حرب علیه چه کسی و چطور کردم. باید دید چطور دادگاه پیش می رود. من راضی هستم به رضای خدا و هرطور که خداوند صلاح می داند پیش آورد. من وابسته به هیچ گروه و دسته و سازمانی نیستم و نبودم ومخالفت با هیچ اندیشه ای هم نمی کنم و هر کسی آزاد است اندیشه خودش را بیان کند. من به این حرف باور دارم که گفته اند: ” با اندیشه تو مخالفم ولی حاضرم جانم را بدهم که تو آزاد باشی و حرفت را بزنی.”

شما به استقامت و شجاعت جوانان زندانی اشاره کردید. فکر میکنید این زندانی کردن و شکنجه ها و فشار به خانواده های زندانیان توانسته کمکی به حاکمان بکند برای حفظ وضعشان؟

من اوایلی که از زندان برگشتم در مصاحبه ای گفتم که من نظری و پیشنهادی دارم و خطاب به حاکمان گفتم : شما سی سال با خشونت رفتار کردید به ویژه با دانشجویان. یک سال تجربه کنید و تنها یکسال این دانشجویان را آزاد بگذارید تا نظرات خودشان را بدهند و اظهار عقیده بکنند و ببینید نتیجه چه میشود . حاکمیت بسیار اشتباه میکند و سی سال این اشتباه را تکرار کرده و سعی کرده مخالفان را با خشونت از بین ببرد . جریانات سال ۶۰ و ۶۷ و بعدش و همین الان در جامعه. اینها دردی را دوا نمی کند و جز کینه و نفرت ثمری ندارد. چون بذر کینه زخم خورده گان مانند جوانه هایی در حال رشد است. من اگر از بین برم، بچه ها و نوه ها و نتیجه ها هستند و این کینه باقی می ماند. باید یک جا این کینه رو قطع کرد. باید یکجا این مسئله را پایان داد. هرچند که می دانم حاکمیت این مسائل را گوش نمی دهد. این حرفهایی که من می زنم را بارها هم در زندان با بازجویان بحث کردم اما آخرش تنها می گفتند چرت و پرت نگو .

من در هر حال میگویم که بیایید به خاطر خودتان دست از این خشونت بردارید و دست از این روش ها بردارید و اجازه دهید مردم در یک شرایط صلح آمیز نظرات خودشان را ابراز کنند که اینها عاقبت ندارد. از تاریخ عبرت بگیرید. اگر فرعون ها و نمرود ها و هیتلرها و رضا خان ها و محمد رضا شاه ها ماندند و این استبداد را ادامه دادند، شما هم می توانید و گرنه استبداد رفتنی است.

همین تحلیلگران وزارت اطلاعات مدعی اند که جنیش سبز، جنبش طبقه متوسط و مرفه شهری است. به نظر شما جنبش سبز پایگاه اجتماعی اش محدود است یا گستره وسیع تری دارد؟

امروز جنبش سبز به یک گروه خاصی اطلاق نمی شود. من اعتقاد دارم که خواست الان جامعه این است و خواست یک طبقه خاص مثل طبقه متوسطه و یا مرفه نیست بلکه خواست توده های مردم است. توده های مردم علاقه دارند در شرایط راحت و نسبتا مناسبی زندگی کنند و مردم مشکلات را لمس می کنند و می بینند که حرفها و شعارها با واقعیت جامعه تناسبی ندارد. درباره حذف یارانه ها چه تبلیغات وسیع رسانه ای به راه انداختند که هیچ تغییری در جامعه رخ نداده است اما در هنگام خرید مایحتاج زندگی و وقتی تاکسی سوار می شویم، این تورم کاملا احساس میشود. مسئولان تبلیغ می کنند که نیست، اما ما مردم، مشکلات را از نزدیک لمس می کنیم.

با تشکر از فرصتی که به من دادید - فرزانه بذرپور

صالحی را اروپا راه ندهند، ماهم راهشان نمیدهیم!

با راي مجلس علی اكبر صالحی وزير امور خارجه شد:
صالحی را اروپا راه ندهند ، ماهم راهشان نمیدهیم!!!

ادامه راه سبز(ارس): عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به برخی اخبار منتشر شده در رسانه های خارجی مبنی بر اینكه نام «علی اكبر صالحی» به دلیل مسئولیت در سازمان انرژی اتمی در لیست تحریم اتحادیه اروپا قرار دارد و نامبرده در صورت اخذ رای اعتماد، قادر به سفر به كشورهای اتحادیه اروپا نخواهد بود، تاكید كرد كه اتخاذ چنین تصمیمی از جانب اتحادیه اروپا منجر به اقدام متقابل ایران خواهد شد.

محمد اسماعیل كوثری در گفتگو با دادنا با اشاره به اخبار منتشره طی روزهای اخیر گفت: اگر اروپائیها رسماً بخواهند دست به چنین اقدامی بزنند یا چنین موضوعی را رسما اعلام كنند، قطعاً و یقیناً باید بدانند كه متقابلاً با آنها چنین برخوردی خواهد شد و در این صورت آنها بیشتر ضرر خواهند كرد.

وی افزود: دكتر صالحی دیپلمات رسمی ایران هستند و با توجه به اینكه به زودی از مجلس رای اعتماد خواهند گرفت و در دولت به عنوان وزیر امور خارجه مشغول به كار خواهد شد، لذا اتخاذ چنین تصمیمی از جانب مسئولان اتحادیه اروپا كار عاقلانه ای نیست.

كوثری در ادامه ممنوعیت ورود صالحی به كشورهای عضو اتحادیه اروپا را بعید دانست و افزود: علاوه بر اینكه انجام این عمل بعید است، حتی طرح این مسئله از مسئولان اروپایی هم دور از ذهن می نماید. شاید در برخی از رسانه ها چنین مسائلی منتشر شود اما خیلی بعید است كه چنین كاری به صورت رسمی از جانب اتحادیه اروپا انجام شود چرا كه اگر انجام شود طبیعتا خود آنها ضرر خواهند كرد. لذا مشكلی در این رابطه نمی بینم . احتمالاً كسانی كه چنین مسئله ای را وارد فضای رسانه ای كرده اند، نسبت به اینكه این مسئله بیشتر به ضرر خود آنها خواهد بود، آگاه نبوده اند.

عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه با اشاره اینكه سابقه موضوع، اصل تحریم های تصویب شده از جانب اتحادیه اروپا را زیر سوال برد، خاطر نشان كرد: اولا باید اشاره كرد كه تحریم ورود آقای صالحی به كشورهای عضو اتحادیه اروپا به دلیل مسئولیت در سازمان انرژی اتمی، در درجه اول تخلف بوده است، چرا كه ما به هیچ وجه خارج چارچوب های قوانین آژانس عمل نكردیم، تمام فعالیت های ما در راستای قوانین ان.پی.تی و كاملا صلح آمیز بوده است لذا از همان مصوبه اولیه باید گفت كه آنها تخلف كرده اند. یعنی این موضوع چیزی نیست كه مربوط به الان باشد، ما از همان موقع هم چنین مسئله ای را قبول نداشتیم. در حال حاضر هم چنین چیزی به هیچ عنوان مورد قبول ما نیست.

نشريات سبز: روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۷ || نشـريـــه «دانشــجـــــو» شماره ۱۵

آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۷ ؛ نشـريـــه «دانشــجـــــو» شماره ۱۵

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه يكشنبه 10 بهمن ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

دفن مخفيانه زندانيان سياسي اعدام شده

زنان جنبش سبز
روزنامه قلم سبز - يكشنبه دهم بهمن - شماره 37

آخرين شماره نشريات سبز را همواره مي‌توانيد از منوي سمت راست ارس مشاهده و دريافت نماييد

۱۱/۰۹/۱۳۸۹

یارب این نـــــودولــتـــــان را با خـر خودشان نشان…

یارب این نـــــودولــتـــــان را با خـر خودشان نشان…

ادامه راه سبز(ارس): در این وضعیت که انتخابات هیات رئیسه خبرگان در پیش است و طرح هدفمند کردن! یارانه‌ها به روزهای سخت خود نزدیک می‌شود و گفتگوهای هسته‌ای به بن بست رسیده است و قطعنامه‌های دیگری هم در راه است، سادگی است اگر نامهٔ احمدی‌نژاد را با پیش فرضِ «هماهنگی قبلی با مقامات» تحلیل کنیم. اصولاً کدام رفتار احمدی‌نژاد با برنامه ریزی قبلی بوده است تا این دومین باشد؟ مگر از روحیهٔ احمدی‌نژاد غیر از این می‌شود سراغ گرفت؟ مگر در منش و رفتار سیاسی آقای احمدی‌نژاد دغدغه‌ای برای امنیت ملی وجود دارد؟ یعنی به همین زودی ماجرای عزل متکی را فراموش کردیم؟ آیا تناقضی وجود دارد تا به دنبال هماهنگی احتمالی بگردیم و بی‌دلیل به تئوری توطئه دچار شویم؟

از قدیم گفته‌اند «با بعضی‌ها می‌شود کوه رفت، اما نمی‌شود به دعوا رفت» آقای احمدی‌نژاد هم ازاین دست آدم هاست. کوه رفتنش بد نیست و کیسه‌اش که پر باشد، در «ولخرجی» حرف ندارد اما در دعوا تا طرف را مقابل را نکُشد ول کنِ ماجرا نیست. «اشتباه استراتژیک» متولیان امور همین بود و نادیده گرفتن توصیه‌های دلسوزانه نتیجه‌ای جز این ندارد. احمدی‌نژاد و حلقهٔ او به کمتر از مرگِ رقیب راضی نیستند. تا قوهٔ قضائیه و مقننه و مصلحت نظام و حتی رهبری را هم تصاحب نکنند دست بردار نیستند.

منطق اعتراضی احمدی‌نژاد به نهادهای «قانون گذاری و نظارتی»، «دو سوراخ بزرگ» دارد. سوراخ ِ اول، نهاد شورای نگهبان است و دومی نهاد «رهبری نظام». حتی اگر لُب استدلال احمدی‌نژاد را در نامه‌اش بپذیریم آن‌گاه می‌شود با همین منطق به سراغ وظایف و اختیارات ولی فقیه و شورای نگهبان رفت و یقهٔ آن‌ها را هم گرفت. مثلاً روزی از همین روز‌ها شورای نگهبان هم قانون اساسی را به نوعی تفسیر می‌کند که خلاف قانون اساسی است، مثال مشهور‌ش نظارت استصوابی! یا رهبری از اختیارات خود در قانون اساسی به نوعی استفاده می‌کند که مخالف حدود و صغور آن باشد مانند نحوهٔ ارتباط و گزارش دهی به مجلس خبرگان یا تعامل و مشورت گیری از مجمع تشخیص مصلحت نظام یا حتی تنفیذ حکم ریاست جمهوری. کافی است فردا جنتی نامی رئیس خبرگان باشد و «نودولتی، بد اخلاقی، عوام فریبی، بقایی رحیمی‌مشایی نامی» ویار ریاست جمهوری کند، آن وقت مگر رهبری می‌تواند از تنفیذ حکم خود داری کند یا به خبرگان گزارش‌های خوبِ خوب ندهد؟ آن وقت است که غول خود ساختهٔ تمامیت خواهی با همین منطق به سراغش خواهد رفت.

معلوم است که احمدی‌نژاد چرا «این دو نهاد» را در نامه‌اش استثنا کرده است. این استثنا کردن تنها یک علت دارد، «هنوز زودشان است». قانون که کنار رفت، همهٔ نهادهای قانونی مسخره می‌شوند. دیکتاتورهای قرن بیست و یکم هم که نمی‌توانند مستقیم قانون اساسی را باطل کنند. آن‌ها قانون مطلوب را «تشخیص» می‌دهند، «با منت» اجرایش می‌کنند، به نحو مطلوب «نظارت» می‌کنند و به «نفع قدرت» تفسیر می‌کنند. سرچشمهٔ دیکتاتوری هم «تشخیص مصلحت» توسط و برای آقای «مجری» است. «کاریکاتورِ قانون» برای دیکتاتوری چه بسا لازم است، تا به کمک آن «بساط عوام فریبی‌اش» را پهن کند.

اعتراضِ احمدی‌نژاد، به مجمع تشخیص از آن است که او «مصلحت خاص» خود را دارد. ظریفی با خواندن نامهٔ احمدی‌نژاد می‌گفت معلوم است انتصاب احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری واقعا مصلحت بوده است، خدا می‌داند که اگر به این مقام منتصب نمی‌شد، چه حرمتی از رهبری می‌شکست؟

اعتراض احمدی‌نژاد به دستگاه قضا از آن است که او «داوری خاص» خود را دارد. نمونه‌ای از داوری‌های احمدی نژادی را در ماجرای اتهام فساد به رحیمی دیده‌ایم. احمدی‌نژاد، «قانون خاص» خود را هم دارد و قوهٔ مقننه‌ای را می‌طلبد که یا نماینده‌اش پرونده‌ای داشته باشد تا صدایش را به نفع دولت «رسا کند» و یا با گرفتن چند میلیون تومانی به نفع دولت امضاء بزند و یقه بدرد و گریبان بدراند. قانونی که قدرت را یاری ندهد و دولت را فربه نکند، «قانون بد» است و قانونی که قدرت دولت را توجیه کند، قانونی است خوب! این تنها منطق احمدی‌نژاد نیست، همهٔ «دولت‌های توتالیتر» از این دست رفتار می‌کنند.

ممکن است بعضی‌ها، بخواهند – و این گونه تحلیل کنند – با ورود رهبری نظام، اعتبار رفته به نظام باز می‌گردد. رهبری حکمی می‌دهد و احمدی‌نژاد می‌پذیرد و ولایت پذیری‌اش را به رخ قوا می‌کشد و فصل ولایت پذیری از نو آغاز می‌شود و «عوام فریبِ داستان» و «نوولایتی‌ها» مهلتی دیگر می‌یابند. این تحلیلِ؛ مصداق جمع کردن آب ِریخته است. این تحلیلِ نادر فراموش کرده است که اصلِ عرض اندام احمدی‌نژاد در برابر رهبری و قانون خود نشان دهندهٔ اقتدار بر باد رفته‌ای است که معلوم نیست تا کجا قربانی می‌گیرد. این تحلیلگران لازم است بدانند احمدی‌نژاد، «غولِ نودولتی» است است که در غیاب قانون از «چراغِ تمامیت خواهی» خارج شده است نه برعکس.

مهم‌تر از این‌ها، حتی اگر این تحلیل ضعیف درست باشد و یک بازی برای احیای اقتدار متولیان امور و نظام قلمداد شود، فرقی در اصل ماجرا نخواهد کرد. قانون که بازیچهٔ قدرت شد، «سرانجامِ آن» ظهور یک دیکتاتور فردی و تقویت یک نظام توتالیتر است. تغییر اسامی که چیزی را عوض نمی‌کند.

کم نبودند سیاستمداران دلسوزی که این روز را دیده بودند و کم نبود هشدارهایی که نشنیده ماند. ظاهراً در این شرایط دشوار و وضعیت حطرناکی که اقتدارگرایان کشور را به سوی آن می‌برند، باید دست به دعا برداشت که متولیان امور زود‌تر به خود آیند و راه را برای شنیدن صدای مردم و حضور واقعی نمایندگان مردم هموار سازند. شاید هم نه، باید تفالی به حافظ زد:

گوئیا بــــاور نمی‌دارنـــد روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور می‌کنند

یارب این نودولتان را با خـر خودشان نشان…
سارا زرتشت

میرحسین موسوي: فراعنــه زمانی صـــــــــدای ملــــــــت را می شنوند که دیر شده است

يادداشت میرحسین موسوی درباره تحولات منطقه
فراعنــه زمانی صـــــــــدای ملــــــــت را می شنوند که دیر شده است

ادامه راه سبز(ارس): میرحسین موسوی در بیانیه ای ضمن بررسی شرایط حاکم بر خاورمیانه، قیام حق طلبانه مردم در برخی کشورها را در راستای بر هم زدن نظام ظالمانه ای دانست که منطقه را در چنگال خود فراگرفته و آن را ناشی از بی احترامی حکومت ها به حق تعیین سرنوشت مردم خواند. آخرین نخست وزیر ایران، همچنین از جانب ملت ایران به مردم آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن ادای احترام و آرزوی پیروزی کرد.

وي در اين يادداشت متگذر شده است: «متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز "خشم مردم" مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار "اسقاط نظام" از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید.»

به گزارش کلمه، متن بیانیه میرحسین موسوی به همراه ترجمه عربي و انگليسي آن به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم

این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار "رای من کجاست؟" به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند.

امروز دامنه ی شعار "رای من کجاست؟" مردم ایران، به شعار "الشعب یرید اسقاط النظام" در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند.

متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز "خشم مردم" مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار "اسقاط نظام" از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن "روز خشم" و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.

ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه اشان آرزو می کنیم.
میرحسین موسوی

ترجمه انگلیسی:
In the name of Allah

The Middle East is on the verge of defining and massive moments which can change the course of the destiny of this region, the world and the fate of other nations in the region. What is taking shape now is certainly overthrowing a despotic and tyrannical rule and trend which has been overwhelming the fate of many nations in the region. The starting point of what we are now witnessing on the streets of Tunis, Sanaa, Cairo, Alexandria and Suez can be undoubtedly traced back to days of 15th, 18th and 20th June 2009 when people took to the streets of Tehran in millions shouting “Where is my vote?” and peacefully demanded to get back their denied rights.

Today, the slogan of “Where is my vote?” of the people of Iran has reached Egypt and transformed into “The people want the overthrow of the regime”. In order to discover the secret of these links and these similarities, one does not have to go too far. You just have to compare the recent elections in Egypt with our own and compare it with the chairman of the Guardian Council who explicitly says there is no need for millions of votes by Green citizens. If we look at the collapsing political regimes in the Arab world and the Middle East carefully, we can identify a similar pattern of invading and shutting down social networks, the press and the cyber space. In an amazingly similar fashion, they have all blocked SMS systems, mobile phones and the internet, have banned all writers and taken dissidents to prisons.

Unfortunately, the interests of the ruling ideology in Iran do not allow the realities to be revealed as they are. The preachers of the obedient public outlets fail to pay any attention to the corrupt and despotic methods of the present day pharaoh of Egypt, who has created an explosive situation in his country by arrests, forced confessions, framing people and looting the nations through gangs and organised groups of the people surrounding them. They do refer to the ‘Wrath of the people” of Egypt, but they never explain that this day of wrath has come about as a consequence of inefficiency and corruption at the highest levels of stat, extravagance and wasting people’s funds, censorship, shutting people down, executions and lining up gallows to create fear in people. They never say that of the ruling system of Egypt had respected people’s right to determining their own destiny and had not tampered with people’s votes in the recent elections of Egypt, they would not have to face the demand for the ‘overthrow of the regime’ by the dear nation of Egypt. Perhaps, they do not realise that continuing policies of intimidation will eventually turn against itself and then the coming of “the day of wrath” and days of national wrath will be inevitable. Pharaohs usually hear the voice of the nation when it is too late.

Our nation deeply respects the glorious uprising of the brave people of Tunis and that of the people of Egypt, Yemen and other countries in quest for their rights. We commend the courageous, cognisant and resisting people of Egypt, Tunis, Jordan and Yemen and we pray to Allah that they may be successful and victorious in their struggle for their rights.

MirHossein Mousavi

ترجمه عربی:
بسم الله الرحمن الرحیم

یعیش الشرق الأوسط بوادر لحظات عصیبة و حاسمة من شأنها تغییر مستقبل المنطقة و الشعوب المجاورة و العالم بأسره. إنّ الحرکات الراهنة لتتحدی القواعد و النظم المستبدة التی عانت منها کثیر من شعوب المنطقة.

إنّ شرارة ما تشهده الیوم شوارع تونس و صنعاء و القاهرة و الاسکندریة و السویس تکمن بدون شک فی أیام الخامس عشر و الثامن عشر و العشرین من جوان / حزیران ۲۰۰۹ عندما صرخ الملایین فی شوارع طهران “أین صوتی؟” و طالبوا سلمیا باسترداد حقوقهم المهضومة. وصل شعار الایرانیین الیوم الی مصر و تحول الی: “الشعب یرید أن یسقط النظام!”. لیس علینا انّ نبحث بعیدا لنفهم أسرار هذا التشابه و الترابط، فما علینا الا أن نقارن الانتخابات الاخیرة فی مصر بانتخاباتنا و ما قاله رئیس مجلس صیانة الدستور من أنّ لا حاجة لملایین الأصوات التی ادلی بها “المواطنون الخضر”.

لو نظرنا بتمعن إلی الأنظمة الحاکمة فی العالم العربی و الشرق الأوسط لتبینا سیاسة متشابهة من التعتیم علی الشبکات الاجتماعیة و الفضاء الافتراضی. بطریقة متشابهة و غریبة، قطعت شبکات اتصالات الهاتف الجوال و نظام الرسائل القصیرة و انترنت و منعت الکتّاب و زجت بالمعارضین فی السجون.

للأسف، فإن مصالح الأیدیولوجیة الحاکمة فی إیران لا تسمح بإظهار الحقائق کما هی. فلم تعر منابر الإعلام الرسمی اهتماما بالنظام الفاسد و المستبد لفرعون هذا الزمان فی مصر، والذی خلق هذه الوضعیة المتفجرة بالایقافات و انتزاع الاعترافات بالقوة و ارهاب الناس بنشر عصابات منظمة تبث الرعب فی قلوبهم. یتحدثون عن غضب المصریین و فاتهم أن حنقهم نتیجة للفساد و غیاب النجاعة فی اعلى هرم السلطة حیث نهب أموال الشعب بفضاضة و الرقابة و القتل و بث الخوف فی الناس. لم یدر بخلدهم أنه لولا مصادرة حق الناس فی تقریر مصیرهم والتلاعب بأصواتهم فی الانتخابات الأخیرة لماکان علیهم مواجهة مطالب اسقاط النظام التی رددتها أمة مصرالعزیزة. یجهلون أن مواصلة منهج التخویف سینقلب یوما علیهم لیولّد یوم غضب، فلا مفر من أیام الغضب الوطنی. عادة ما یستمع الفرعون الى صوت الشعب بعد فوات الأوان.

انّ أمتنا لتقف احتراما للانتفاضة المظفرة لشعب تونس الباسل و انتفاضة شعوب مصر و الیمن و الدول الأخرى التائقة لحقوقها. اننا نمجّد شعوب مصر و تونس و الأردن و الیمن الشجاعة، الأبیة و المقاومة و ندعو الله ان یوفقها فی نضالها من اجل حقوقها.

میرحسین موسوی

نماهنگي با سرود زيباي «جوان ايراني»

نماهنگ با سرودي زيبا بنام "جوان ايراني" تقديم به جوانان سبز وطن

ادامه راه سبز(ارس): نماهنگي زيبا با سرود زيباتري بنام "جوان ايراني" توسط تعدادي از جوانان سبز ميهن تهيه و تنطيم شده كه تقديم به تمامي جوانان سبز وطنمان ميگردد:

بر پيشانيت بوسه ميزنم ؛ ميستايم تورا ؛ جوان ايراني

دانلود flv حجم 15 مگ

نشريات سبز: «كـلـمـــه» شماره ۴۳ ؛ «اعتماد ملـّي» شماره ۲۳ ؛ «قلـم‌سبـز» شماره ۳۶

آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
شماره ۴۳ روزنامه "كـلـمـــه" ؛ شماره ۲۳ روزنامه "اعتماد ملـّي" ؛ شماره ۳۶ روزنامه "قلـــم سبـــز"

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه شنبه نهم بهمن ماه ۱۳۸۹ جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

روزنــامــه «كــلـــمــــــه» شماره ۴۳
كارگران زنده مي‌ماندند اگر سنديكا داشتند
روزنامه كلمه - شنبه نهم بهمن - شماره 43

روزنــامــه «اعتمادملـي» شماره ۲۳
حمله قلبي مهدي محموديان در زندان
روزنامه اعتمادملي - شنبه نهم بهمن - شماره 23

روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۶
سخني با وزير اطلاعات دولت كودتا
روزنامه قلم سبز - شنبه نهم بهمن - شماره 36


خلاصه اخبار 24 ساعت گذشته


اعتراض خانواده های زندانیان سیاسی زندان گوهردشت به شرایط غیر انسانی علیه زندانیان

در پی انتقال ناگهانی زندانیان سیاسی زندان گوهردشت (رجایی شهر) به یکی از بندهای سخت و بدون امکانات زندان، روز پنجشنبه هفتم بهمن ماه ٨٩، خانواده های زندانیان سیاسی که برای ملاقات با عزیزانشان به آن زندان مراجعه کردند، متوجه شدند که ملاقاتهای حضوری به کابینی تبدیل شده و تعدادی از آنها در همین رابطه دست به اعتراض زدند و از رفتن به ملاقات کابینی خوداری کردند.

به گزارش فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، میرزایی، یکی از مسئولین سالن ملاقات نیز، با تهدید و به کار بردن الفاظ زشت، سعی داشت مانع گسترش اعتراضات خانواده ها شود؛ ولی خانواده ها به اعتراضات خود ادامه داده و خواستار توقف محدودیتها علیه عزیزانشان شدند.

گزارش ها از زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) حاکی از آن است که مسئولان این زندان به دنبال انتقال دهها تن از زندانیان سیاسی آن زندان به سالن ۱۲ بند ۴ و ایجاد بند ویژه امنیتی، درصدد فشار مضاعف و همچنین اعمال محدودیت های بیشتر بر این دسته از زندانیان هستند .

مدير کل سياسی وزارت کشور: فعالیت بنیاد باران غیرقانونی است
در ادامه فشارها و اِعمال محدودیت ها علیه اصلاح طلبان، مدير کل سياسی وزارت کشور و دبیر كمیسیون ماده ده احزاب، امروز پنجشنبه هفتم بهمن ماه ٨٩، فعاليت بنياد باران را که توسط محمد خاتمی اداره می‌شود، "غيرقانونی" اعلام کرد.

به گزارش سایت باشگاه خبرنگاران، محمود عباس‌زاده مشکينی، گفت: "بنياد باران از مرحله طرح درخواست و عنوان مجموعه شرايط قانونی برای بررسی و صدور مجوز و غيره و طی کردن يک مسير طبيعی و قانونی مرسوم برخوردار نيست که اين برخلاف شعار قانون‌گرايی است."

وی ادعا کرد "دولت به اصطلاح اصلاحات در واپسين ايام فرصت مديريتی خود پيش از تحويل دولت به منظور پی‌گيری برنامه‌های خود تلاش کرده بود با استفاده از فرصت و با عجله نهادهايی را بسازد."

هزینه ۴۰۰ ميليارد تومانی برای ساخت پايگاه‌های بسيج
یکی ازفرماندهان ارشد بسیج اعلام کرد "امسال ۴۰۰ ميليارد تومان برای ساخت پايگاه‌های بسيج در سطح کشورهزينه شده و طبق برنامه پنجم، سالانه همین مقدار برای بسیج در نظر گرفته شده است."

به گزارش ايرنا، سردار مهدی جمشيدی، مسئول بسيج عشايری در این زمینه خاطرنشان کرد "تا پايان برنامه پنجم توسعه (سال ۱۳۹۵) و بر اساس تصويب مجلس، سالانه ۴۰۰ ميليارد تومان برای هزينه در برنامه‌های عمرانی پايگاه‌های بسيج کشور اختصاص يافته است." این مقام ارشد نظامی و بسیج، همچنین خاطرنشان کرد که اين مبلغ معادل کل اعتبار بسيج در سال ۸۹ می باشد.

روح الامینی: مجدانه پی گیر محاکمه آمران جنایات کهریزک هستیم
با گذشت چند ماه از انتشار گزارش، کیفرخواست و حکم دادگاه حوادث بازداشتگاه کهریزک – که فقط به چند تن از ماموران و عاملان اشاره شده بود- پدر محسن روح الامینی، از جانباختگان بازداشتگاه کهریزک، از تداوم پی گیری این پرونده خبر داد و تاکید کرد "هر چند هنوز محاکمه صورت نگرفته، اما ما مجدانه پی‌گیر محاکمه آمران هستیم."

به گزارش روزنامه خراسان، عبدالحسین روح‌الامینی که پسرش محسن روح‌الامینی به همراه رامین آقازاده قهرمانی، امیر جوادی‌فر و محمد کامرانی در جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت و بواسطۀ شکنجۀ ماموران بازداشتگاه کهریزک جان باختند، به این روزنامه گفته است "پی‌گیری پرونده جنایت بازداشتگاه کهریزک باعث شد افرادی که روزگاری در بالا‌ترین سمت‌های قضایی مسئولیت داشتند تعلیق شوند و همین تعلیق شدن از مقام قضایی قابل تامل است، هر چند هنوز محاکمه صورت نگرفته و ما مجدانه پی‌گیر محاکمه آمران هستیم، ولی در ‌‌نهایت حکم قانون را هرچه باشد می‌پذیریم چون نمی‌خواهیم ذره‌ای فرا‌تر از قانون جلو برویم."

وی به صراحت از محمود احمدی‌نژاد به خاطر انتصاب سعید مرتضوی به عنوان «معاونت رئیس جمهوری و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز» انتقاد کرده و خاطرنشان کرد "واگذاری مسئولیت مهم دولتی به مرتضوی در واقع بی‌احترامی به خون کشته‌شدگان جنایت کهریزک بود."

سیداحمد هاشمی نژاد: اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات شرایط دارند
سیداحمد هاشمی نژاد اصولگرایان را به دو دسته با منطقی و عاقل – سنتی افراطی بی منطق تقسیم بندی کرد و گفت:" معتقدم اختلاف نظر و شکاف جدی فی مابین این دو جریان شکل گرفته است و تلاش برای ایجاد وحدت میان آنها بی فایده است."

به گزارش تغییر، سیداحمد هاشمی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود ضمن آنکه احمدی نژاد را فردی قانون گریز و مخالف قانون اساسی می خواند، افزود: " ایشان هم به مجلس اهانت کرده اند هم به قوه قضائیه و هم به مجمع تشخیص مصلحت و در واقع به رهبری نظام اهانت کرده اند و هیچ کس هم نیست که بازخواست کند.

وی در ادامه افزود: اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات شرایط دارند؛ اقبال عمومی و شرکت مردم در انتخابات آتی قطعا در دستان شخص رهبری انقلاب است.

این روحانی اصلاح طلب توصیه کرد: بهتر آنست که حاکمیت زمینه حضور مردم را فراهم کند. یعنی این فضای التهاب و استرس و ترور شخصیتها و بگیر و ببندها را جمع کنند و فضای کشر را تلطیف کنند تا حضور حداکثری مردم را شاهد باشیم. همه ی جناح ها و گروه های سیاسی می دانند که حضور وسیع مردم است که باعث تثبیت نظام و مانور نظام در داخل و خارج بخصوص در قبال دشمنان نظام خواهد بود.

احمدی نژاد: دست مخالفان دولت آنقدر خالی است که مسائل را بزرگ می کنند
محمود احمدی نژاد معتقد است "دست مخالفان دولت آنقدر خالی است كه جابجایی یك نفر در دولت را به موضوعی بزرگ تبدیل كرده و یا دولت را متهم به بی‌توجهی به احزاب می‌كنند در حالی كه ضعف ساختار احزاب مانع از پذیرش عمومی آنها شده است. "

رئیس دولت همچنین روزنامه تحت امر دولت (ایران) را، "رسانه‌ای مستقل و آزاد" خواند که به زعم وی در "خط مقدم جبهه عدالت طلبان قرار دارد و باید پیام این جبهه را به بهترین وجه ممكن و متفاوت از الگوهای غربی منتشر كنند."

به گزارش ایسنا، احمدی نژاد كه صبح پنجشنبه هفتم بهمن ماه در مراسم هفدهمین سالگرد انتشار روزنامه ایران و در جمع كاركنان آن موسسه سخن می‌گفت، اظهار داشت: امروز با عبور از مستكبران در مسیر استقرار عدالت جهانی و حركت جهانی امام زمان قرار گرفته ایم و در حساس‌ترین شرایط جهانی، ماموریتی مهم بر عهده داریم و از تهدیدهای دشمنان واهمه ای وجود ندارد."

انتخابات نهمین دوره مجلس، زمستان سال آینده برگزار می شود
در حالی که از ماهها پیش گروههای اصولگرا فعالیتهای انتخاباتی خود را شروع کرده اند، معاون سیاسی وزیر کشور از زمان برگزاری انتخابات نهمین دوره مجلس در بهمن یا اسفند ماه سال 90 خبر داد.

به گزارش ایرنا، 'سيد صولت مرتضوي' افزود:رايزني هايي نيز در اين زمينه در حال انجام است و مكاتبات وزارت كشور در خصوص برگزاري انتخابات با شوراي نگهبان از اواخر فروردين تا اويل ارديبهشت سال 90 رقم خواهد خورد.
وي تاكيد كرد:با انجام رايزني ها و مكاتبات با شوراي نگهبان به احتمال فراوان زمان برگزاري انتخابات مجلس شوراي اسلامي در بهمن يا اسفندماه سال 90 خواهد بود.

درخواست اتحادیه اروپا: مقامات ایران اجرای حکم اعدام را متوقف کنند
همزمان با اعدام ده نفر
به گزارش منابع حقوق بشری، فرهاد تارم، اهل روستای لورکان دشت بیل اشنویه در تاریخ چهارشنبه ششم بهمن ماه ٨٩، به اتهام عضویت در حزب دمکرات کردستان ایران در زندان مرکزی ارومیه به دار آویخته شد و همزمان منابعی دیگر گزارش دادند که روز پنجشنبه در زندان قزل‌حصار کرج و زندان ارومیه ۱۰ شهروند دیگر به جرائمی غیر سیاسی اعدام شده اند.

در همین زمینه کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه ی اروپا از مقامات جمهوری اسلامی خواست که فوراً اعدام های محکومان به مرگ در این کشور را متوقف کند و در اسرع وقت اجرای مجازات اعدام در ایران را به حال تعلیق درآورد.

شعله ور شدن اعتراضات مردمی در یمن
همزمان با تونس، اردن و مصر
در ادامه خیزش های مردمی در کشورهای عربی که بعد از پیروزی قیام تونس فاز جدیدتری یافته و کشورهای اردن و مصر را فراگرفته، روز پنجشنبه هفتم بهمن ماه نیز، هزاران تن از مردم یمن، مجددا با حضور در خیابانهای صنعا خواستار بهبود وضعیت اقتصادی، علاج تورم و بیکاری و همچنین اصلاحات سیاسی شدند و بنا به گزارش برخی منابع خبری، همزمان مخالفت خود را با موروثی شدن حکومت اعلام کردند.

به گزارش خبرگزاری الجزیره، از صبح پنجشنبه هزاران نفر از مردم یمن با برگزاری تظاهرات گسترده خواستار اصلاحات سیاسی در کشور شدند. شرکت کنندگان در این تظاهرات مخالفت خود را با موروثی شدن حکومت یمن و مادام العمر شدن علی عبدالله صالح رئیس جمهوری کنونی اعلام کردند.

خبرنگار تلویزیون الجزیره اعلام کرد : تظاهرات مردم یمن از صبح پنجشنبه در چهار منطقه صنعا پایتخت آغاز شد و مردم شعارهایی در مخالفت با موروثی شدن حکومت و ضرورت اصلاحات سیاسی در کشورشان سر می دادند.

مخالفت با مرخصی سعید متین پور،روزنامه نگار زندانی
سعید متین پور نویسنده، روزنامه نگار و فعال مدنی آذربایجان و حقوق بشر نزدیک به دو سال است که بدون استفاده ازحق مرخصی در زندان اوین به سر می برد و همچنان با مرخصی وی مخالفت می شود.

به گزارش خبرنگار کلمه، این زندانی ۳۵ ساله و متولد شهر زنجان است . وضعیت جسمی این روزنامه نگار نامناسب است و با وجود گواهی پزشکان همچنان مسوولان زندان از دادن مرخصی درمانی به او خودداری می کنند .

متین پور که فارغ‌التحصیل فلسفه از دانشگاه تهران است این روزها دچار کمر درد شدید است. در مدت بازداشتش نیز به عفونت ریه مبتلا شده بود که به علت عدم مداوا در زندان تبدیل به بیماری مزمن و حاد شده است .

تداوم حبس احسان عبده تبریزی در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون یک روز مرخصی
احسان عبده تبریزی ،دانشجوی دکترای تاریخ همچنان در زندان اوین به سر می برد.

به گزارش کلمه، او از زندانیان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته است که بیش از یک سال است در زندان اوین به سر می برد، او چندی پیش در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد .

احسان عبده تبریزی دانشجوی مقطع دکترای دانشگاه دورهام انگلستان به اتهام ارتباط با بیگانه به دو سال حبس، برای توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل حضور در تجمع روز عاشورا به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.


آخرين شماره نشريات سبز را همواره مي‌توانيد از منوي سمت راست ارس مشاهده و دريافت نماييد

صد سال زنده باشی شیخ

صد سال زنده باشی شیخ

ادامه راه سبز(ارس): دسته‌ای از سایت‌ها و اشخاصی که برای تمامیت خواهان کار می‌کنند و از آنان روزی می‌خورند، روزانه شایعات مختلفی را در خصوص رهبران جنبش سبز منتشر می‌کنند. نامشان را می‌گذارم «دکه‌های دروغ»، چون شایعاتشان خیلی زود فاسد می‌شود.

سایت جوان و شخص وزیر اطلاعات، در صدر این شایعه پردازها قرار دارند. سایت‌های ایران و رجا نیوز و جهان نیوز هم در «دورهای آخر!» این مسابقه حضور دارند. البته از این «دبرنا نیوز‌ها» به قول آقا سعید کم نیستند. این سایت‌ها به نوبت شایعات آبکی و بی‌نمک خود را منتشر می‌کنند و سایت‌های قارچ گونه‌ای که بوی پول نفت و خون مردم می‌دهند، زحمت باز نشر آن‌ها را می‌کشند. گویا وبلاگ‌ها و سایت‌ها را با سفرهٔ مردم اشتباه گرفته‌اند که پول‌های نفت را آنجا می‌شود سراغ گرفت؛ البته این نیز از برکات جنگ نرم است.

راستی، آقای حسین شریعتمداری دلش را خوش نکند و احیاناً بهش برنخورد. سردار پیشکسوت و پیرِ نیمه‌های پنهان را فراموش نکرده‌ام. این آقایان همه باید در حضور برادر حسین لنگ بیاندازند. این‌ها هویتشان را مدیون کیهان‌اند. چراغ راه ایشان شمائید قربان. رسایی و رجانیوز و یامین‌پور و ۹ دی…

البته‌گاه گاهی از شنیدن شایعات آن‌ها خنده‌ام نمی‌گیرد و مجبور می‌شوم «کلیک» کنم. مخصوصا وقتی خبری از ناخوش احوالی و مریضی سران جنبش می‌نویسند. حُــبّ این بزگواران و محدودیت‌های تحمیل شده به آن‌ها، به اندازه‌ای است که مجال را از آدم می‌گیرد. شاید هم دیدن اسم آن‌ها – ولو به دروغ – حتی از زبان تمامیت خواهان امیدوار کننده است.‌‌ همان ماجرای مشهور مجنون و پاسبان منزل لیلی…

گاهی آقایان در بازی با منافع ملی و اخلاق و دین روی یهودا را هم سفید می‌کنند. همین یکی دو روز اخیر، با انتشار عکسی از ۱۰ سال پیش خبر ناخوش احوالی و بستری شدن شیخ مهدی را شایع کرده‌اند و از خدا بی‌خبران حتی به عواقبش فکر نمی‌کنند.

شیخ ما صد سال زنده باد! امروز که این شایعات بی اساس را خواندم، لحظه‌ای با خودم فکر کردم که اگر قرار بود بچه‌های جنبش سبز هم بخواهند سر بسر آقایان بگذارند و به همین شیوه بازی کنند و شایعه بسازند چه می‌شد، به قول فردوسی‌پور! محض تفرج ذات، به نمونه‌هایی از شایعاتی – فی البداهه و چند خطی – که یکی از کمترین‌های جنبش سبز می‌توانست برای آن‌ها بسازد توجه کنید:

معاون اول احمدی‌نژاد مدتی استعفا داده است، اما تا کنون با استعفای نامبرده موافقت نشده است. نامبرده در جلسه‌ای خصوصی گفته است «نمی‌خواهم هزینهٔ برخورد با من را دولت بپردازد» اما احمدی‌نژاد به او اطمینان داده است که تا «روزی که او باشد، محمد رضا رحیمی هم هست». اصرار احمدی‌نژاد برای ابقای رحیمی یادآور ماجرای مرحوم کردان است و مصاحبهٔ چند وقت پیش رحیمی در هنگام سفر به یکی از کشورهای خارجی صحت این خبر را تقویت می‌کند..

معاون اول دولت در جلسه‌ای خصوصی گفته است: که تنها با رئیس خودم در دادگاه حاضر می‌شوم». رحیمی گفته است «همهٔ پول‌هایی را که هزینه کرده‌ام با اطلاع احمدی‌نژاد بوده است». نامبرده با اشاره به اینکه «قبل ار مرحوم کردان حکم من برای وزارت کشور صادر شده بود و حتی درآن دوران مدتی هم در آنجا مستقر شدم» گفته است که «دولت هر چه در مجلس هشتم و انتخابات مجلس هشتم و دولت نهم دارد از او دارد». گفتنی است ماجرای تقلب‌های انتخاباتی مجلس هشتم و پرداخت هزینه‌های تبلیغات نمایندگانی که به خانهٔ فاطمی رفت و آمد داشتند، سبب شد تا مصطفی‌پور محمدی از وزارت کشور برکنار شود….

محمد رضا رحیمی در جلسه‌ای خصوصی با حضور آقای میم و مسئول سابق دفتر خود به ان‌ها اطمینان داده است که «هیچگاه در دادگاه حاضر نخواهد شد و قوه قضائیه هیچگاه به پروندهٔ او رسیدگی نخواهد کرد». آقای معاون اول گفته است، اگر قرار بود بابت این گونه مسائل دادگاهی شوم، در دوران اصلاحات دادگاهی می‌شدم که اصلاح طلبان دو قوه را در اختیار داشتند». گویا اشاره رحیمی به ماجرای تقلب دراستان کردستان و انتخابات ۲ خرداد ۷۶ است که منجر به شکایت محمد خاتمی از او شد. رحیمی در خصوص این تقلب آشکار سخنی نغز و به یادماندنی دارد. هنگامی که در استان کردستان برخلاف هم استان‌ها نتیجه انتخابات به نفع رقیب خاتمی اعلام شد، رحیمی گفته بود «من خیانت نکردم، همهٔ استاندار‌ها قرار بود همین کار را بکنند، اما آن‌ها زیر قولشان زدند و خیانت! کردند».

اسفندیار رحیم مشایی در یکی از جلسات محفلی خود در ساختمان ونک به حاضران اطمینان داده است که احمدی‌نژاد و رهبری نظام در انتخابات آتی «تمام قد» از او حمایت می‌کنند. مشایی گفته است «تن‌ها مشکلی که من دارم با اصولگرایان طیف لاریجانی‌ها و قالیباف است، آن‌ها می‌خواهند یکی از خودشان را مطرح کنند». مشایی گفته است «البته اصول گرایان رای چندانی ندارند، کافی است رای ۵۰ درصد از سبز‌ها را جلب کنم آن وقت پیروز خواهم بود». مشایی با اشاره به اینکه «من هیچگاه در مقابل سبز‌ها موضع نگرفته‌ام، مبادا سابقه دار شوم!!» تاکید کرده است که ۱۰ درصد از آرا سبز‌ها با کل آرا اصول گرایان برابری می‌کند.

سونای میرداماد یکبار دیگر تنها شاهدِ!! پروندهٔ اسفندیار رحیم مشایی بود. چند تن از نمایندگان مجلس در این جلسه گفته‌اند که «پروندهٔ امنیتی مشایی جدی است و قبل از آنکه رسوایی عظیمی را به بار بیاورد باید سرو ته آن را به هم آورد». اشاره نمایندگان به پرونده‌ای است که رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مدتی پیش به آن اشاره کرده بود. یکی از اسناد ویکی لیکس هم به نقل از مقامات اسرائیل گفته بود «که نگرانیم یکی از جاسوس‌های اصلی ما که از مقامات بلند پایه رژیم است لو برود».

احمدی‌نژاد تهدید به استعفا کرد. احمدی‌نژاد در اعتراض به آنچه «بد قولی رهبری» خوانده است در حلقهٔ یاران اصلی خود گفته است که «اگر رهبری دخالت نکند و قوای دیگر و مجمع تشخیص را تحت امر در نیاورد» استعفا می‌دهد. احمدی‌نژاد در این جلسه گفته است «قرار بود اگر من در شورای عالی انقلاب فرهنگی حاضر شوم و قضیهٔ دانشگاه آزاد را فعلا ادامه ندهم، بانک مرکزی و صندوق توسعه کماکان در اختیار من باشد». او ادامه داده است «استعفا می‌دهم و هیچکس نمی‌تواند پس از من طرح هدفمندی را اجرا کند. با این وضعیت نمی‌شود به انتخابات مجلس نهم هم امیدوار بود». گویا پس از این سخن احمدی‌نژاد، مشایی و هاشمی ثمره او را آرام می‌کنند و او به نوشتن نامه رضایت می‌دهد. تهیه متن نامه به جوانفکر سپرده می‌شود. جوانفکر قبلا هم در این خصوص در یکی از برنامه‌های زنده خبری هشدار داده بود.

و… باور بفرمائید همین سه نفر اول دولت، آن قدر ظرفیت دارند که تنها یکی از جوان‌های سبز می‌تواند صدمن کاغذ را برای آن‌ها سیاه کند و برایشان شایعه‌های اساسی – و نه آبکی – بسازد. اما به چه قیمتی؟

سو ء تفاهم نشود! فقط شوخی بود و نوعی هشدار، البته «هشدار به خودمان»، که آن‌ها کارشان از هشدار گذشته است. یادمان نرود جنبش سبز جنبشی علیه «دروغ» بود. یادمان باشد که میر حسین گفته است «یادمان نرود برای ما هدف وسیله را توجیه نمی‌کند». فراموش نکنیم که احمدی ن‍ژاد، اگر بر دروغ تکیه نمی‌زد و اقتدراگریان اگر دستاویزشان دروغ نبود، شاید مشکلی وجود نداشت و مهم‌تر از آن آویزهٔ گوشمان کنیم که «اگر ما نیز درو غ بگوئیم، با آن‌ها تفاوتی نخواهیم داشت».

جنبش سبز حقانیت خود را با راستی بدست آورده است و راستگویی جنبش نشانه‌ای بر حقانیت اوست. سبز‌ها یادشان باشد با دروغ می‌شود خیلی جا‌ها رفت، حتی کاخ ریاست جمهوری، اما با دروغ نمی‌شود در هیچ جایی ایستاد و دوام آورد حتی در پست وزارت و صدارت. مرحوم… کمترین نمونه‌اش بود. عجله نکنید. دروغگو‌ها در نوبت‌اند.

ز نیرو بود مرد را راستی… زسستی کژی زاید و کاستی!

هاني زرتشت

میرحسین : اتکای جنبش سبز به مردم را افتخار آن می دانم

میرحسین موسوي:
اتکای جنبش سبز به مردم را افتخار آن می دانم
ادامه راه سبز(ارس): برخی از سایت های وابسته به دولت در روزهای اخیر نوشته اند که محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، یک فعال اقتصادی را متقاعد کرده برای تاسیس یک ایستگاه رادیویی برای معترضان پس از انتخابات، میلیون‌ها دلار به میرحسین موسوی کمک کند.

موسوی در یادداشت کوتاهی که در اختیار کلمه قرار داده، ضمن تکذیب این خبر پراکنی، بر این موضوع تاکید کرده است که اتکای جنبش سبز و همراهان آن را به مردم کشور جزو افتخارات جنبش می داند.

به گزارش کلمه متن یادداشت کوتاه میرحسین به شرح زیر است:
بسمه تعالی

پرونده سازان و اعتراف گیران به نقل از گزارشی آشفته، تیتر زده اند که محمود عباس فلسطینی به یک مامور امریکائی گزارش داده است که سال گذشته به یک تاجرفلسطینی گفته است «به موسوی در ایران پنجاه میلیون دلار برای تاسیس رادیو کمک کند.» البته مطابق معمول دروغگویان همین خبر کذب را به شکلی تغییر داده اند که گوئی ابومازن معروف، که امروز کوس رسوائی او بر سر هر کوی و برزن زده شده، پنجاه میلیون دلار در این زمینه پرداخت کرده است.

بنده ضمن تکذیب هرگونه و هر مقدار استفاده ازکمکهای بیگانگان، اتکای جنبش سبز و همراهان آن را به مردم کشورمان جزو افتخارات جنبش می دانم. راویان دروغگوی این روایت سراپا کذب شبیه همان خطیب نماز جمعه ای هستند که ادعا کرد امریکا از طریق عربستان یک میلیارد دلار به سران جنبش سبز کمک کرده وتفرعن او هنوز به او اجازه نداده است که ازاین دروغ توبه کند.

میرحسین موسوی

۱۱/۰۶/۱۳۸۹

نشريات سبز: «اعتماد ملـّي» شماره ۲۲ || «قلـم سبــز» شماره ۳۵ || «گذر به فردا» شماره ۰۴

آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي:
شماره ۲۲ روزنامه "اعتماد ملـّي" ؛ شماره ۳۵ روزنامه "قلـم سبـز" ؛ شماره ۰۴ هفته‌نامه "گذر به فردا"

ادامه راه سبز(ارس): آخرين شماره نشريات سبز اينترنتي مورخه چهارشنبه 06 بهمن ماه 89 جهت چاپ و تكثير بر روي پيشخوان سايت ارس قرار گرفت. دانستن حق مردم است و آگاهي چشم اسفنديار خودكامگان، لذا همت يكايك ما براي رساندن حتي يك نسخه به دست مشتاقان را طلب ميكند:

روزنــامــه «قلــم سبـــز» شماره ۳۵
آزادسازي قيمتها و حداقل دستمزد كارگران
روزنامه قلم سبز - چهارشنبه ششم بهمن - شماره 35

هفته‌نامه «گـــــــــــــذر» شماره ۰۴
همان بهتر قهرمان نشديم!
هفته‌نامه گذر - سه‌شنبه پنجم بهمن - شماره 04

روزنــامــه «اعتمادملـي» شماره ۲۲
روزنامه اعتمادملي - سه‌شنبه پنجم بهمن - شماره 22

آخرين شماره نشريات سبز را همواره مي‌توانيد از منوي سمت راست ارس مشاهده و دريافت نماييد

جهت مشاهده و چاپ فايلهاي pdf ، نيازمند نصب برنامه اكروبات ريدر در كامپيوتر خود مي‌باشيد
دانلود اكروبات ريدر ورژن 10x حجم 35 مگ: Acrobat-Reader-1000Xen.exe
دانلود اكروبات ريدر ورژن 5.5 حجم 8.6 مگ: Acrobat-Reader-505en.exe

نگرانی از افزایش شدید و ناگهانی قیمت مسکن

نگرانی از افزایش شدید و ناگهانی قیمت مسکن

ادامه راه سبز(ارس): جهان نیوز در گزارشی با عنوان “هشدار درباره رشد نجومی قیمت مسکن” از دور تازه ورود گسترده بانکهای بزرگ کشور با نقدینگی زیاد به بازار مسکن خبر داد.

این مسئله درحالی رخ می دهد که پیشتر کارشناسان هشدارهای جدی نسبت به این قضیه داده بودند زیرا برخلاف آنچه پیش از این بیان می شد آنچه بازار مسکن را درسالهای ۸۵ و۸۷ آشفته کرد رشد وامهای بانکی ۱۸ میلیون تومانی بانک مسکن و یا وامهای ۵۰ میلیون تومانی بانکهای خصوصی نبود،بازار مسکن زمانی آشفته شد که بزرگان سرمایه مستقیما وارد این بازار شدند وآنچه رشدهای نجومی قیمت را دامن زد وامهای خرد نبود بلکه تزریق سرمایه ای بود که در آن زمان به عنوان ساماندهی به تقاضا رشد پیدا کرد.

نگاهی به ترکیب سرمایه گذاری بانکها در آن دوره نشان می دهد بیش ازحد سیستم پولی کشوربه بازارمسکن نزدیک شد واین تنه زدن بازار پولی بود که جهش قیمت مسکن را دامن زد.

بررسی قیمت های مسکن نشان می دهد در این دوره زمانی هر متر واحد مسکونی در شهر تهران از ۸۶۰ هزار تومان در سال ۸۵به ناگهان به یک میلیون و۵۰۰ هزار تومان در سال ۸۶ رسید و درسال ۸۷ قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در تهران به رقم یک میلیون و۸۰۰ هزار تومان بالغ شد.

یعنی قیمت مسکن در اثر ورود بانکداران کشور به این بازار در طول دو سال بیش ازصد درصد رشد کرده است و افت قیمت در دوران رکود در عمل تنها بخش کوچکی (حدود ۱۴ درصد) از این رشد قیمت را جبران کرده است.

نتیجه آن شد که اگر تا سال ۸۵ خرید خانه برای اقشارمتوسط و آسیب پذیر جامعه ایرانی یک آرزوی بزرگ محسوب می شد، در سال ۸۷ اجاره کردن یک واحد مسکونی با حداقل امکانات به آرزویی دور از دسترس تبدیل شده بود.

بازار جذاب مسکن

ورود بانکها به بازار مسکن از سالها پیش با انتقاداتی همراه بوده است، زمانی که بانکها در عمل برای حفظ ارزش دارایی های خود به ساخت برج های مجلل به عنوان توسعه فضای اداری و تجاری خود اقدام می کردند این روند با مخالفتهایی در جامعه کارشناسی همراه بود.

در سال ۸۲ پرویز احمدی مدیرعامل وقت بانک رفاه در مصاحبه ای در به نقد کشیدن این وضعیت می گوید: بانکداری درایران با برج سازی به جایی نمی رسد.

البته این انتقادات به جایی نرسید و درعمل با رشد بانکهای خصوصی شاهد ورود بیشتر بانکهای دولتی و خصوصی به بازار مسکن بودیم و این ورود به نوعی مسابقه در این زمینه تبدیل شد و این نوع سرمایه گذاری بر خلاف مسیری که مورد نیاز واقعی بخش تقاضای بازار مصرفی مسکن بود به سمت لوکس سازی کشیده شد زیرا سود کلان در واحدهای محدود برای بانکهایی که از ریسک کردن در حیطه گسترده اجتناب می کردند بسیار مطلوب تر بود.

زیرا بر خلاف تولید کنندگان سنتی بازار مسکن که بخش عمده ای از آنها از توان مالی کافی برخوردار نبودند بانکها نقدینگی کافی برای خرید زمین های گران قیمت داشتند و ترجیح می دادند در حداقل زمین بیشترین سود را کسب کنند و برای این فرمول ایده آل ترین حالت عرضه واحدهای لوکس بود.

شاید یکی از نمادهای بلند مرتبه سازی لوکس در پایتخت برج بین المللی تهران باشد که زمانی که برای فروش عرضه شد پایه مزایده فروش واحدهای آن متری ۳ میلیون تومان تعیین شد و جالب اینجا بود که یک بانک دولتی به عنوان شریک اصلی در این طرح حضور پیدا کرد.

پروژه ای که به معنای واقعی می توان از ترکیب مصالح اروپایی به کار رفته در ساختش آنرا واقعا برج بین المللی دانست و جالب آنکه هیچ مرجع قانونی در قبال این سرمایه گذاری گسترده از محل منابع یک بانک دولتی سئوالی را مطرح نکرد؛ منابعی که از محل سرمایه گذاری آن امکان اجرای صدها پروژه مسکونی ارزان قیمت وجود داشت ولی انجام نگرفت.

از دیگر تبعات این لوکس سازی افزایش توقع قیمتی و رشد قیمت در مناطق مختلف بود که بازهم به هر دلیلی مورد ارزیابی قرار نگرفت.

نگاهی به ضریب بازگشت و سوخت شدن انواع وامهای بانکی نشان می دهد کمترین سوخت مربوط به وامهای پرداخت شده برای خرید مسکن است و همین مسئله یکی دیگر ازدلایل جذابیت بازارمسکن برای دست اندرکاران بازار پولی بود و توجیه کننده انگیزه بانکها برای ورود به بازار مسکن.

طلیعه ورود دوباره

در حال حاضر نیزمی بینیم که برخی از موسسات مالی و بانکهای خصوصی و دولتی با تاسیس شرکتهایی صوری ورود به بازار لوکس سازی را تسریع کرده اند. واحدهایی که با تکیه بر منابع پولی که از محل سپرده های مردم تجهیز شده است اقدام به ساخت واحدهای لوکس مبله کرده و درمزایده های سنگین اقدام به عرضه این واحدها به مشتریان خاص می کنند.

این روش اگرچه هیچ منع قانونی ندارد و برای بانکها نیز می تواند با این توجیه صورت بگیرد که بانکها در قبال سپرده گذاران مسئول هستند و باید سود سپرده آنها را تضمین کنند ولی تبعات حضور این موسسات به بازار مسکن باعث آشفته شدن بازار و افزایش سهم تقاضای بورس بازی نسبت به تقاضای مصرفی مسکن می شود.

بازار در شرایط کنونی آبستن این فضا است و به نظر می رسد بانکها با توجه به مشکلاتی که برای تامین منابع دارند دوباره به صورت گسترده در بازار مسکن ورود پیدا کنند و این مسئله به غیر از بحران سازبودن برای بازار مسکن باعث کاهش توان بانکها جهت ارایه تسهیلات به بخش های مولد صنعتی است که در شرایط هدفمندسازی یارانه ها دولت تلاش می کند بیشترین حمایت را از آنها به عمل آورد.

دولت دهم باید از تجربه دولت نهم درس بگیرد و از ورود مستقیم بانکها در بازار مسکن جلوگیری کند در غیر این صورت حتی با به ثمر رسیدن طرح مسکن مهر این ورود می تواند علاوه بر بحران مسکن، اجرای هدفمندسازی یارانه ها را نیز با چالشی جدی مواجه سازد.

تاریخ، یزیدیان را رسوا خواهد کرد

تاریخ، یزیدیان را رسوا خواهد کرد
ادامه راه سبز(ارس): بعد از واقعه کربلا، یزید و یزیدیان بر آن شدند عاشورا را طوری جلوه دهند که یک عده خارجی و از دین برگشته، دست به طغیان زده‌ و به دست حاکم مسلمانان قلع و قمع گردیده‌اند و کاروان عاشورا، خانواده آن طاغیانند که به اسارت گرفته شده‌اند. تاریخ سازان عاشورا یعنی زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) با درایت بسیار، و خطبه‌های رسا، نه تنها نقشه‌های آنان را نقش بر آب کردند بلکه تاریخ محکم عاشورا را آن‌گونه نگاشتند که از آن زمان تا کنون و از اکنون تا همیشه تاریخ درسی باشد برای حق‌پویان و حق‌ستیزان... اگر از هیچ چیز حتی از حسابرسی قیامت ترسی و واهمه‌ای نداریم از رسواسازی تاریخ بترسیم که تا ابد در برابر عالمیان محکوم خواهیم بود.


عاشورائیان به دو گونه عمل کردند، بعضی تاریخ‌ساز شدند و بعضی تاریخ‌نگار. امام حسین(ع) و یارانش تاریخ را ساختند و آن‌هایی که باقی‌ماندند با گفتار و کردارشان تاریخ‌نگاری کردند که اگر غیر از این بود، همه رشادت‌ها و حق‌خواهی‌ها در کربلا همراه شهدا دفن می‌شد.

از آنجا که وقایع تاریخی دو گونه‌اند: محکمات و متشابهات، لذا مورخان دو گونه می‌نگارند. تاریخ‌نگاری زینب(س) و امام سجاد(ع) از نوع محکمات است. و صد البته که اغلب مورخین به هر دلیلی اعم از عدم آگاهی و یا ملاحظات سیاسی متشابه نویسند. لذا برای نگریستن و فهم آن‌ها باید چراغی برداشت و درست و نادرست را از هم تشخیص داد. کسانی که جای این دو را به هر دلیلی با هم عوض می‌کنند باید بدانند که فریب‌دادن افراد معدودی در یک برهه زمانی کوتاه شاید امکان‌پذیر باشد ولی از آنجا که آینه تاریخ، شفافیت و صراحت و درستی خود را حفظ می‌کند و تابع هوس‌ این و آن نمی‌شود، تحریف و تغییر واقعیت‌ها برای همیشه امکان‌پذیر نیست. چرا که اگر چنین می‌بود و با چند نوشته و سخنرانی، چهره‌ها در تاریخ جا به جا می‌شدند و جایگاه موسی و فرعون، علی و معاویه و حسین و یزید عوض می‌گشت، آن‌وقت دیگر تاریخی که خداوند به مطالعه آن سفارش می‌کند، چگونه می‌توانست موجب شناخت حق و باطل گردد؟

بعد از واقعه کربلا، یزید و یزیدیان بر آن شدند عاشورا را طوری جلوه دهند که یک عده خارجی و از دین برگشته، دست به طغیان زده‌ و به دست حاکم مسلمانان قلع و قمع گردیده‌اند و کاروان عاشورا، خانواده آن طاغیانند که به اسارت گرفته شده‌اند. تاریخ سازان عاشورا یعنی زینب کبری(س) و امام سجاد(ع) با درایت بسیار، و خطبه‌های رسا، نه تنها نقشه‌های آنان را نقش بر آب کردند بلکه تاریخ محکم عاشورا را آن‌گونه نگاشتند که از آن زمان تا کنون و از اکنون تا همیشه تاریخ درسی باشد برای حق‌پویان و حق‌ستیزان.

پس از ورود قافله کربلا به کوفه، ابن‌زیاد، در مسجد اعظم کوفه با حضور چندین هزار نفر مردم، بالای منبر رفت و گفت: شکر خدایی را که امیرالمؤمنین یزید را یاری فرمود و دروغگوی پسر دروغگو یعنی حسین ابن علی را کشت… اما امانتداری تاریخ موجب شد تا این حرف ایجاد شبهه نکند لذا مردی به نام عبدالله ابن عفیف ازدی عامدی که هر دو چشمش را یکی در جنگ جمل و دیگری در جنگ صفین از دست داده بود بلند شد و فریاد زد: ای پسر مرجانه، دروغگوی پسر دروغگو تویی و پدرت، که تو را به حکومت عراق فرستاده است. آیا پسر پیامبر را می‌کشید و دم از راستگویی می‌زنید؟ و یا آنگاه که ابن زیاد به سر مبارک امام نگاه کرد و با چوبدست به دندان‌های مبارک می‌زد، زید ابن ارقم برای شهادت تاریخی و برای ماندگاری در تاریخ فریاد بر‌آورد: یا ابن مرجانه حیا کن، به خدایی که جز او خدایی نیست بسیار دیده‌ام که لب‌های پیامبر خدا بر این لب‌ها بوسه زده است. و این‌گونه مکر یزید را عیان کرد تا اگر افرادی ناآگاه در مجلس حضور دارند به اشتباه نیفتند و اشتباه نقل نکنند.

کاروان اسیران را وقتی به شام می‌برند تا یزید به خیال خام خود آنان را کوچک کند، به این قانون الهی و آیه قرآن بی‌توجه است که: “تعزّ من تشاء”. امام سجّاد (ع) برای اینکه تهمت خارجی و از دین برگشته را از قافله پاک کند و جای شکی در تاریخ نگذاشته و آنرا صاف و زلال و محکم ارائه ‌دهد، خود را معرفی می‌کند: “انا ‌ابن رسول‌الله. انا ابن علی المرتضی….” من پسر رسول خدایم، من پسر علی مرتضایم، تا آنجا که همه را متأثرکرده و حاضرین خطاب به یزید اعتراض می‌کنند که ای یزید تو که می‌گفتی اینها شورشی و خارجیند.

درهمین‌جا زینب(س) یزید را هم به عذاب الهی هشدار می‌دهد و هم توجه او را به ضبط در تاریخ جلب میکند و می‌فرماید: ” اگر از خدا نمی‌ترسی و به روز جزا ایمان نداری از رسوا شدن در تاریخ بترس، ای یزید مکر خود را به کار بر و کوشش خود را دنبال کن و هر چه می‌توانی انجام بده، به خدا قسم ننگ و رسوایی آنچه با ما کردی هرگز قابل شست‌و‌شو نیست و جای این بدنامی را هرگز نیک‌نامی نخواهد گرفت”‌. این کلام زینب (س) نه در آینده دور بلکه در همان مجلس یزید جامه عمل پوشید و بعضی لب به اعتراض گشودند. و پس از آن نیز حتی در۷۰ سالی که بنی امیه خلافت و قدرت اسلامی را به دست داشتند، امانتداری تاریخ اجازه نداد که چهره تابناک عاشورا تغییر یابد و چهره تاریکی جای آن را بگیرد.

زینب(س) صراحتاً به یزید می‌گوید: ای یزید، گمان کرده‌ای که با کشتن مردان حق ، بزرگ شده‌ای و لطف خدا شامل حالت شده است؟ و چون می‌بینی به ظاهر پیروزی، و دنیا بر وفق مراد است مغرور گشته و سخن خدا را فراموش کرده‌ای که فرمود: “ولا یحسبّن‌الّذین‌ کفروا انمّا نملی لهم خیرٌ لانفسهم، انمّا نملی لهم لیزدادوا اثماً”. “کافران گمان نکنند که اگر مهلتی به آنها داده‌ایم این مهلت به خیر آنهاست، بلکه آنها را مهلت داده‌ایم که تا برگناه خود بیفزایند.”

و سپس برای اینکه غرور یزید را بشکند در مقابل چشم عده‌ای که به قصد دیدن شورشی‌ها آمده بودند و هلهله می‌کردند، توجه یزید را به نکته تاریخی فتح مکه جلب می‌کند که در آن روز رسول خدا، او و پدر او و ابوسفیان و خاندانش را آزاد کرد و از این فرصت برای معرفی کاروان خود استفاده می‌کند که: “ای پسر آزاد شدگان، عدالت و انصافت کجاست؟ زنان و کنیزان خود را پرده‌نشین کرده‌ای اما دختران رسول خدا را بی‌پناه بر شترهای تندرو نشانده و به دست دشمنان سپرده‌ای تا از شهری به شهر دیگر برند؟”

در انتهای خطبه حضرت برای اینکه ماهیت اصلی کار خود را که همانا عمل برای رضای خداست هویدا سازد رو به یزید می‌کند و با صراحت و علی‌وار می‌گوید: “خدایا حق ما را بگیر و از کسانی که بر ما ستم کرده‌اند انتقام بکش، ای یزید به خدا قسم که پوست خود را کندی و گوشت خود را بریدی و به زودی بر رسول خدا وارد می‌شوی و خواهی دید که به کوری چشمت فرزندان او در بهشت برین جای دارند همان روزی که خداوند عترت رسول خدا را از پراکندگی برهاند”.” ولا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون” هر گز کسانی را که در راه خدا کشته میشوند مرده مپندارید، بلکه زنده‌اند و در نزد خدا روزی می‌خورند”.

واقعه عاشورا نه تنها همه‌اش درس است بلکه نوع تاریخ نگاریش، آن هم در زمانی که وسایل ارتباطی بسیار محدود بوده است، آموزنده است. آن‌هایی که قصد دارند تاریخ را به کام خود نگارش کنند بدانند شفافیت آینه تاریخ همیشه پابرجا خواهد بود و اگر چند صباحی هم گردی بر روی آن بنشیند، روزی آن گردها کنار می‌رود و واقعیت‌ها خود را می‌نمایاند، حتی اگر زمان این غبار گرفتگی حدود ۱۰۰ سال و درباره شخصی همچون علی(ع) باشد که سبّ او بر بالای منابر توسط حاکمان به صورت دستوری و سنتی در آمده بود. پس اگر از هیچ چیز حتی از حسابرسی قیامت ترسی و واهمه‌ای نداریم از رسواسازی تاریخ بترسیم که تا ابد در برابر عالمیان محکوم خواهیم بود. و بدانیم که آنهایی که به تاریخ مراجعه می‌کنند به محکمات آن توجه دارند نه به متشابهات.
زهرا ربانی املشی