بیانیه جبهه مشارکت در حمایت ازجنبش مردم منطقه:
عزم ملت ما اصلاحات و نه گفتن به مداخله نظامیها برای مصون سازی نظام از سقوط است
عزم ملت ما اصلاحات و نه گفتن به مداخله نظامیها برای مصون سازی نظام از سقوط است
• ادامه راه سبز(ارس): جبهه مشارکت ایران اسلامی در همبستگی با جنبش های آزادیخواهانه منطقه و پیروزی جنبش های مردمی تونس و مصر بیانیه ای تحلیلی منتشر کرده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است: مبارزه مردم تونس و مصر اعتباری تازه و جهانی به آنچه که «خیابانهای جهان عرب» نامیده میشود بخشیده که تداعی کننده اعتبار نام ایران و ایرانی از پس انقلاب اسلامی و جنبش انتخاباتی سبز اخیر است.
مشاركت در اين بيانيه متذكر شده: دیکتاتوری ها نمیتوانند همچون سابق انتخابات را در جایی کاملاً دور از حوزه نظارت مردمی و بویژه نظارت چشمان مسلح به اینترنت برگزار کنند. تا آنجا که تقلبهای گسترده انتخابات مجلس مصر در پاییز گذشته افشاگری گسترده در فضای مجازی اینترنت را به همراه داشت و شوق مشارکتجویی در تعیین سرنوشت از آنجا که پاسخ لازمه را در صندوق انتخابات و نمایندگان نیافت، تبدیل به مشارکتجویی ملی در شبکههای اجتماعی و شبکههای فضای مجازی و پس از آن در خیابانها شد. تصادفی نیست که این جنبش از سوی ناظرین و تحلیلگران بیرونی به عنوان یک «جنبش بدون رهبر» معرفی شده، زیرا آن گستردگی و تکثر بیکران این شبکههای اجتماعی و نیز شبکههای مساجد، قهوهخانههای عرب، سازمانهای جامعه مدنی، جنبشهای دانشجویی، جنبش زنان و … را هرگز نمیتوان به انحصار یک رهبری واحد در آورد.
به گزارش سایت نوروز متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مبارزه آزادیخواهانه پیروزمند مردم تونس علیه دیکتاتوری که از یک واکنش خودجوش و تودهای در دفاع از یک مظلوم آغاز شده بود، اکنون در ادامه منطقی خود به یک جنبش گسترده دموکراسیخواهی در سطح جهان عرب (اسلام) فرا روییده که سقوط دیکتاتور و برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه فارغ از مداخله نیروهای نظامی و امنیتی در رأس مطالبات آن قرار دارد.
از فردای استقلال تونس و بویژه ظرف ۲۳ سال حکومت زینالعابدین بن علی هرگز یک فضای انتخاباتی آزادانه و به دور از مداخله نیروهای نظامی در این کشور شکل نگرفت و در عوض سایه دیکتاتوری روز بروز سنگین تر و نقض حقوق بشر فراگیرتر شد. تبعید متفکرین و سرکوب دگراندیشان، بازداشتهای دلبخواه و به دور از محاکمه عادلانه، شکنجه زندانیان، سلب حق سازمانیابی اقشار اجتماعی و تشکلیابی شهروندان، سرکوب مدافعین حقوق بشر و فشار و محدودیت نویسندگان و روزنامهنگاران و وبلاگنویسان و فعالان عرصه اینترنت و فضای مجازی و اعمال سانسور بر رسانه ها سکه رایج حاکمیت دیکتاتوری بود.
تجربه تونس نشان داد که فقر و فساد و تبعیض با دیکتاتوری همزاد و در غیاب جامعه مدنی همپای یکدیگر هستند و در سوی دیگر مطالبات عدالتخواهانه و مردمسالارانه نیز هرگز جدای از یکدیگر نیستند.
قیام پیروزمند مردم تونس همچنین بیانگر آن است که دیکتاتورها و مستبدین هر قدر هم که بتوانند در پس وعدههای فریبنده «پیشرفت» و نیز نقش آفرینی نظامیان در پس صحنه های انتخابات چند صباحی بر اسب مراد بتازند، فرجامی جز سرنگونی نخواهند داشت و ثبات، آرامش و امنیت پایدار جز در سایه تامین آزادیهای مدنی و انتخابات آزاد و منصفانه ممکن نیست.
مبارزه آزادیخواهانه مردم تونس پیوندی تازه میان «خیابان» و «صندوق انتخابات» برقرار کرده و مطالبات مربوط به اصلاح قوانین انتخاباتی زنگ خطر را برای همه مستبدین و دیکتاتورها به صدا درآورده است.
اکنون دیگر دیکتاتورها و نظامیان مداخلهگر در سیاست، نمیتوانند بیاعتنا به مطالبات بیان شده در کف خیابان ها، فرد مورد نظر خود را از صندوق انتخابات بیرون بیاورند.
پیوندی که ملت عرب به ویژه جوانان و نسل جدید بین خیابان و انتخابات برقرار کردهاند، به نحو بارزتری در حرکت انقلابی ملت مصر مشاهده شد. تا آنجا که این جنبش را نمیتوان بدون نقش و تأثیری که سرخوردگی ملت و بخصوص جوانان از نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ٢٠٠۵ و انتخابات اخیر مجلس ملی مصر که رئیس جمهور و حزب حاکم پیروز قاطع آنها معرفی شدند باز شناخت و آن را تحلیل و بررسی کرد و درسهای لازم را از آن بدست آورد.
البته برگزاری انتخابات فرمایشی در طول دهههای حاکمیت نظامیان و دیکتاتورهای مادامالعمر چیز جدیدی نیست، آنچه که جدید است ظهور یک نسل تحولخواه و مأنوس با اینترنت و سایت های اجتماعی نظیر فیس بوک و توییتر و جهان نگراست که می توانند شبکه های اجتماعی گسترده و سریع العمل را شکل دهند. مسأله این است که دیکتاتوری ها نمیتوانند همچون سابق انتخابات را در جایی کاملاً دور از حوزه نظارت مردمی و بویژه نظارت چشمان مسلح به اینترنت برگزار کنند. تا آنجا که تقلبهای گسترده انتخابات مجلس مصر در پاییز گذشته افشاگری گسترده در فضای مجازی اینترنت را به همراه داشت و شوق مشارکتجویی در تعیین سرنوشت از آنجا که پاسخ لازمه را در صندوق انتخابات و نمایندگان نیافت، تبدیل به مشارکتجویی ملی در شبکههای اجتماعی و شبکههای فضای مجازی و پس از آن در خیابانها شد. تصادفی نیست که این جنبش از سوی ناظرین و تحلیلگران بیرونی به عنوان یک «جنبش بدون رهبر» معرفی شده، زیرا آن گستردگی و تکثر بیکران این شبکههای اجتماعی و نیز شبکههای مساجد، قهوهخانههای عرب، سازمانهای جامعه مدنی، جنبشهای دانشجویی، جنبش زنان و … را هرگز نمیتوان به انحصار یک رهبری واحد در آورد.
مبارزه مردم تونس و مصر اعتباری تازه و جهانی به آنچه که «خیابانهای جهان عرب» نامیده میشود بخشیده که تداعی کننده اعتبار نام ایران و ایرانی از پس انقلاب اسلامی و جنبش انتخاباتی سبز اخیر است.
دقیقاً در همین نقطه است که میتوان تشابهها و برخی تفاوتهای انکار ناپذیر اوضاع در مصر و تونس و خاورمیانه را با وضعیت ایران پس از انتخابات سال گذشته دریافت.
شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» که محوریتی بیچون و چرا در مصر یافت موضوع اجماعی جنبش سبز نیست. زیرا مصریها سی سال دیکتاتوری و سیطره امنیتیها و نظامیان بر عرصه سیاست تجربه و بدنبال تغییر آن بودند ، در حالی که در کشور ما مردم در سی و دوسال پیش درست در همین روزی که مبارک سقوط کرد انقلاب کرده و رژیم استبدادی و سلطنت موروثی را سرنگون کردند و حال سبزها بدنبال میراث این انقلاب یعنی اجرای بدون تنازل قانون اساسی به عنوان مطالبه و محور وفاق ملی است و اعتراض ها متوجه حاکمان تمامیت خواه و هستههای مداخلهگر نظامی و امنیتی در عرصه سیاست و انتخابات است که قانون اساسی را به گروگان گرفته و تحت مخاطره و حتی اسقاط قرار دادهاند.
اگر بخواهیم اوضاع دو کشور را مقایسه کنیم،در ایران بر خلاف مصر رخنه و نفوذ تباهیآور و انحطاطبخش امنیتیها و هستههای سیاسی- نظامی در عرصه انتخابات و سیاست فعلاً در نقطههای آغازین خود قرار دارد و از همین جا میتوان به روشنی دریافت که عزم ملت ما در آری گفتن به انتخابات و نه گفتن به مداخله نظامیها، یک عزم اصلاحطلبانه برای مصون سازی نظام از سقوط و انحطاط است که باید امید وار بود این پیام توسط حاکمیت شنیده شود .
از این تفاوت عمده و اساسی که بگذریم شباهت شگفتآوری بین مواضع، ادبیات و عملکرد هواداران رژیم مبارک و اقتدار گرایان ایران از یک سو و مطالبات آزادیخواهانه و تحولجویانه جوانان دو کشور در کف خیابانها از دیگر سو مشاهده می شود. یعنی هم ادبیات روزنامه«الاهرام» و رسانههای رسمی مصر در متهم کردن تحولخواهان به «فتنهجویی»، بر هم زدن «نظم» و «ثبات» و امنیت و تمامیت ارضی کشور با ادبیات تریبونهای رسمی مشابه در ایران نظیر کیهان و صدا و سیما و رسانه های همسو انطباق تام و تمام دارد و هم رویاها و آرمانهای جوانان عرب برای «مصر فردا» با آنچه که جوانان ایران برای ایران امروز و ایران فردا میطلبند توازی دلانگیزی نشان میدهد.
«الاهرام» در حالی تحولخواهان عرب را متهم به فتنه و تحریکپذیری از «خارج» کرد که تندترین جناحهای صهیونیستی در اسرائیل نیز بیش از هر کشور دیگر از گسترش و دامنه تحولات مصر اظهار نگرانی کردند و این نشان میدهد که اسرائیل از حاکمیت دموکراسی در کشورهای اسلامی هراس دارد و نه دیکتاتوریها اعم از سکولار و دینی ، و گسترش دموکراسی و حقوق بشر و جامعه مدنی و آزادی بیان را منافی فلسفه وجودی خود میداند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی با تبریک به جوانان و مردم تونس و مصر و درود به آزادیخواهان سایر کشورهای منطقه حمایت همه جانبه خود را از آنها برای کسب آزادی و استقرار دموکراسی اعلام می دارد و خود را در پیوند با آنها در این مسیر می یابد و می داند.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۲۳/۱۱/۸۹
۲۳/۱۱/۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر