بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0ffice.arasdotnet.tk يا http://bekhon.sabzonline.tk

بيانيه مهدی کروبی به مناسبت روز کارگر و معلم

0 نظرات
بيانيه مهدی کروبی به مناسبت روز کارگر و معلم:
تنها راه برون رفت از بحران، بازگشت به قانون اساسی و التزام عملی به آن است

مهدي كروبي. ادامه راه سبز«ارس»: حجت الاسلام مهدی کروبی امروز جمعه طي بیانیه ای روز کارگر و معلم را تبریک گفته و ضمن انتقاد از وضعیت اقتصادی و فرهنگی کشور اظهار داشت: «در چنین شرائطی ارائه آمارهای دروغین و نادیده گرفتن واقعیت جامعه آنچنان نهادینه گردیده که مقام ارشد اجرایی کشور برخلاف آمارهای رسمی و درک روزمره مردم ادعا می کند که "در این سال ها حجم کارها و فعالیت ها به اندازه 25 سال گذشته بوده و کشور تبدیل به کارگاه بزرگی گردیده که در سطح گسترده ای در همه بخش ها کار صورت می پذیرد." همگان می دانند که در این سال ها علیرغم درآمدهای نجومی نفتی (قریب بر 400 میلیارد دلار) چه بر سر پروژه های ملی آمده، وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری چگونه است،سطح سرمایه گذاری داخلی و خارجی به چه وضعیتی در آمده، شرکای صنعتی و تجاری کشور چه کشورهایی هستند، اصل مسلم رقابت و تجارت آزاد در اقتصاد به اصل اختصاصی بودن در این عرصه تبدیل گردیده است. آیا براستی نظامی کردن اقتصاد در راستای اصل 44 قانون اساسی، چارچوب سیاست های کلی نظام و سند چشم انداز است ؟ آیا با حاکمیت مطلق نظامیان بر اقتصاد که مغایر قانون اساسی است دیگر می توان از منافع و حقوق کارگران سخن گفت؟»

متن کامل این پیام به شرح زیر است:

بسم اله الرحمن الرحیم

ملت شریف و بزرگوار ایران

سالگرد شهادت مظلومانه صدیقه طاهره و اسوۀ حسنه بانوان جهان را به شما و تمامی دوستان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت می گویم. این روزها، مصادف با گرامیداشت ایام دو قشر مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور است. این دو قشر برزگ و فهیم نقش برجسته ای در پیروزی انقلاب اسلامی، هشت سال جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و نیز ارتقاء سطح علمی و آگاهی جامعه ایفا نموده اند. در ارتباط با روز جهانی کارگر و روز معلم لازم می دانم نکاتی را به اجمال بیان کنم.

روز جهانی کارگر یادآور تلاش بی وقفه افرادی است که همواره حقوق آنان از سوی صاحبان سرمایه و اصحاب قدرت نادیده گرفته می شد. بدنبال تلاش بی وقفه کارگران و صاحبان اندیشه وخرد زمینه به رسمیت شناختن حقوق کارگران در جهان صنعتی فراهم و سپس با تعامل جامعه جهانی و دولت ها قوانین و مقررات کشورها در این زمینه تدوین گردید. شان و منزلت کارگر درشریعت اسلامی بارها مورد تاکید قرار گرفته است. همه مردم و مسئولان وظیفه دارند در این روز نسبت به این قشر زحمتکش و فداکار که با صرف انرژی های خویش موتور تولید، کشاورزی و صنعت را به حرکت درآورده و با بذل عزیزترین سرمایه خود به کالبد جامعه جانی روح تازه می دهند سر تعظیم فرود آورده و حقوق و نیازهای مادی و معنوی آنها را باز شناسند و در احقاق حقوق و اجرای عدالت در مورد آنان قیام کنند. تحقق این هدف منوط است به تدوین و اجرای سیاستهای اقتصادی، اجتماعی صحیح و همه جانبه که به اقتصاد کشور رونق بخشیده و فرصتهای شغلی را بدون تبعیض برای نیروهای کارآمد گسترش دهند. در چنین شرائطی توسعه همه جانبه کشور را در ابعاد مختلف شاهد خواهیم بود.

اما چه بگویم که علم ستیزی و اتخاذ سیاست های غیر کارشناسی و علمی، برخوردهای شخصی و سلیقه ای و تصمیمات یک شبه انگیزه و امید را از مردم بطور عام و کارگران، تولید گران و صاحبان سرمایه بطور خاص سلب می کند. علاوه بر آن منابع، ذخایر و نیروهای انسانی کشور را که باید در مسیر توسعه قرار گیرد را تلف خواهدکرد. تاسف انگیز است که قانون شکنی و خروج از دایره برنامه توسعه و بی توجهی به سند چشم انداز بیست ساله و روی آوردن به استبداد اقتصادی و تصمیمات عجولانه و نسنجیده، نتیجه ای جز افزایش بی رویه تورم، نابود کردن کشاورزی، رکود صنایع و متوقف ساختن چرخ اقتصاد نخواهد داشت.

در چنین شرائطی ارائه آمارهای دروغین و نادیده گرفتن واقعیت جامعه آنچنان نهادینه گردیده که مقام ارشد اجرایی کشور برخلاف آمارهای رسمی و درک روزمره مردم ادعا می کند که "در این سال ها حجم کارها و فعالیت ها به اندازه 25 سال گذشته بوده و کشور تبدیل به کارگاه بزرگی گردیده که در سطح گسترده ای در همه بخش ها کار صورت می پذیرد." همگان می دانند که در این سال ها علیرغم درآمدهای نجومی نفتی (قریب بر 400 میلیارد دلار) چه بر سر پروژه های ملی آمده، وضعیت اشتغال و نرخ بیکاری چگونه است،سطح سرمایه گذاری داخلی و خارجی به چه وضعیتی در آمده، شرکای صنعتی و تجاری کشور چه کشورهایی هستند، اصل مسلم رقابت و تجارت آزاد در اقتصاد به اصل اختصاصی بودن در این عرصه تبدیل گردیده است. آیا براستی نظامی کردن اقتصاد در راستای اصل 44 قانون اساسی، چارچوب سیاست های کلی نظام و سند چشم انداز است ؟ آیا با حاکمیت مطلق نظامیان بر اقتصاد که مغایر قانون اساسی است دیگر می توان از منافع و حقوق کارگران سخن گفت؟ این امر نه تنها در تعارض با اهداف سند چشم انداز است بلکه وضعیت معیشتی و آینده حرفه ای کارگران را به مخاطره خواهد افکند.

اینجانب و سایر اصلاح طلبان، دفاع از حقوق کارگران و کشاورزان را در همه زمینه ها، جزء اهداف اصلی خود دانسته و با هرگونه فشار، بی عدالتی و تضییع حقوق این قشر گسترده جامعه مخالفیم و تصمیمات یک شبه و غیر کارشناسی و اقتصاد صدقه ای را کاملاً مردود می شماریم. تحول در وضعیت فعلی را منوط به احترام و انجام تعهدات کشور در قبال کنواسیون های بین المللی دانسته و نقش اصناف و استقلال اتحادیه های کارگری را کلید اصلی حل مشکلات فعلی می دانم. تامین امنیت کامل شغلی، آزادی سیاسی و حمایت از آنان در تشکیل مجامع صنفی شوراهای کارآمد و نیز اصلاح قانون کار وبرداشتن مقررات دست و پاگیر از حقوق اساسی این قشر عظیم است.

و اما گرامیداشت مقام معلم

روز 12 اردیبهشت مصادف با سالگرد شهادت معلم بزرگ انقلاب آیت الله شهید مطهری است، آزاد مردی که با اندیشه های بلند و مترقّی خود به فرهنگ اسلامی و علمی انقلاب و جمهوری اسلامی عمق ویژه ای بخشید. اینجانب که خود افتخار فرهنگی بودن را تا آستانه انقلاب اسلامی داشته و بیشترین ارتباط را با عزیزان فرهنگی دارم به خوبی مسائل و مشکلات این قشر فهیم و مظلوم کشور را درک می کنم.

فرهنگیان و معلّمان جامعه، قشری بی نظیر و بی بدیل اند و زیر ساخت های فکری، اخلاقی و رفتاری نسل امروز و فردا به دست توانای آنان پی ریزی می گردد.
احترام به معلم تنها با اختصاص روزی در سال و برگزاری مراسم تشریفاتی نیست که حرمت او با ارج نهادن به اندیشه او، رأی و خواست او، گشودن فضای اندیشیدن وبیان آن و رفع نیازهای مادی و معنوی اوست. اگر اندیشه و دانش معلمان بر جامعه حاکم شود و اگر معلمان به مدیران ومسئولان مشاوره دهند و اگر مسئولان و مدیران کشور از خود کامگی و خود بزرگ بینی برهند و به فکر و نظر صاحبان اندیشه به ویژه اساتید دانشگاه ها و معلمان توجه کنند، هرگز خطر استبداد و خود رأیی جامعه ما را تهدید نخواهد کرد.
در آستانه این روز گرامی هنوز تعداد قابل توجهی از معلمان عزیزی که باید فرزندان این کشور را در کلاس درس یاری دهند به جرم آزاد اندیشی و ابراز عقیده در زندان ها به سر می برند. یکی از این عزیزان آقای محمد داوری است که متاسفانه بیش از 8 ماه تحمل حبس و فشار، بازداشت غیر قانونی وی ادامه پیدا کرده است. داوری و داوری ها نمونه هایی از قشر فهیم و بزرگ فرهنگی کشور است که برای اعاده حقوق مردم تلاش و هزینه تلاش خود را می پردازند. قدر شناسی از معلمان، دانشجویان و کارگران در بند را وظیفه خود دانسته و امیدوارم مسولان قضایی هر چه سریع تر به این رفتارهای غیر قانونی پایان بخشند.

اینجانب راه حل مشکلات موجود کشور و رفع معضلات اقشار گوناگون از فرهنگی، کارگر و کشاورز تا سایر قشرها را در اجرای تمامی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی میدانم. قانون اساسی میراث امام بزرگوار و شهدای والا مقام است و مسئولان بلند پایه کشور اعم از رئیس جمهوری و نمایندگان مجلس سوگند یاد کرده اند که حافظ و مجری آن باشند. مگر طبق اصول مختلف از جمله اصل سوم، دولت موظف نیست برای آزادی، رفاه، عدالت، رشد آگاهی و ... جامعه همه امکانات خود را به کار برد ؟! پس چرا بسیاری از اصول و بندهای قانون اساسی معطل مانده است ؟! و چرا با تفسیرهای غلط و غیر کارشناسی، روح ومحتوا را از قانون اسای سلب می کنیم ؟!

تنها راه برو ن رفت از بحرانهای و نابسامانیهای موجود، بازگشت به قانون اساسی و التزام عملی همه مسئولان نظام و مردم به عمل بر وفق آن است و به اینکه هیچ کس خود را فراتر از قانون نداند و به خود اجازه قانون شکنی و قانون گریزی تحت هر عنوان را ندهد.

مهدی کروبی
10 اردیبهشت
ادامه مطلب ...

پیام ویدیویی مير حسين موسوی به مناسبت روز معلم و کارگر (ويدئو كيفيت بالا)

1 نظرات
پیام میرحسین موسوی به مناسبت روز کارگر و معلم:
منزلت و موقعیت کارگران و معلمان در گروی اجرای قانون اساسی است
. ادامه راه سبز«ارس»: میرحسین موسوی به مناسبت ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر و ۱۲ اردیبهشت روز معلم پیام ویدئویی منتشر کرد: کارگران و معلمان تولید کنندگان ثروت و تولیدکنندگان علم و فضیلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعالیت آنها نیل به ارزش های بنیادی در یک نظام امکان پذیر نیست | بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم | کارگر و معلم چه می خواهد؟آنها می خواهند کشور توسعه پیدا کند، آنها آزادی می خواهند، آنها دنبال عدالت هستند | معلمی به گونه ای بود که باعث می شد فرد مورد اعتماد ملت قرار گیرد که اگر این منزلت از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده از نظر ملت تنزل پیدا نکرده است | اقدامات خلاف تدبیر، تاثیر خود را روی سفره مردم نشون میدهد. عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. نگاه و امیدواری که نسبت به آینده دارند. صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمی شود خفظ کرد. | با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگیری کرد و با احیا حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد ،غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. | ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم. اگر قسمت هایی از آن را ناکارآمد می دانیم باید آنرا اصلاح کنیم.

در ادامه، پيام مهنس موسوي به سه صورت تصويري، شنيداري و نوشتاري ارائه ميگردد:
(پيام بصورت تصويري)


دانلود "اينجا" فرمت mp4 حجم 21.5 مگ

لينگ دانلود ويدئو با كيفيت بالا VCD "اينجا" با حجم 100 مگ

(پيام بصورت شنيداري)

دانلود "اينجا" فرمت mp3 حجم 7.5 مگ


(پیام بصورت نوشتاري)

با سلام به همه کارگران و معلمان کشور

من روز معلم و روزکارگر را به شما عزیزان تبریک می گویم .در آستانه این دو روز بسیار مهم هستیم. فعالیت ها و جهت گیری های قشر کارگر و قشر معلم جزو مهمترین مولفه های اقتدار ملی ما هست. آنها تولید کنندگان ثروت و تولیدکنندگان علم و فضیلت و اخلاق در کشور هستند و بدون فعالیت آنها نیل به ارزش های بنیادی در یک نظام امکان پذیر نیست و بعد از به وجود آمدن دولت -ملت ها نقش این دو قشر اهمیت فراوانی در همه کشورها پیدا کرده و برای همین توجه به سرنوشت ، جهت گیری ، مشکلات و مسائل آنها بسیار مهم است و برای همین همه کشورها سعی می کنند به سرنوشت این دو قشر اهمیت ویژه ای دهند .

روز گارگر که در سراسر دنیا و کشور ما برگزار می شود نشانه توجه به نیروی کار و اهمیت آن است. از اول انقلاب هم رسم بر این بود که به این روز اهمیت داده شود و همینطور روز معلم که اهمیت آن از روز کارگر کمتر نیست و بنده می خواهم دراین پیام مختصر خطاب به شما مسائلی که برای سرنوشت این دوقشر و برای همه مردم ما مشترک را خدمتتان عرض کنم.

حقیقت این است که ما در شرایطی به این دو روز مهم نزدیک می شویم که کشور دارای بحران و مشکلات افتصادی ، سیاسی و اجتماعی وسیعی است و تک تک این بحران ها در سرنوشت و گذران زندگی این دوقشر منعکس شده و اثرات زیادی دارد.

بازار داخلی کشور به بیگانگان واگذار شده است

ما وضعیت اقتصادی کشور را می بینیم. تورم، پایین آمدن نرخ سرمایه گذاری ها، فساد، رواج دروغ و سو مدیریت ، حقوق معوقه کارگران و بیکاری روزافزون آنها، تعطیلی روزافزون کارخانه ها یا با ظرفیت پایین کار کردن کارخانه ها در حالی که بازارهای ملی ما پر از کالاهای خارجی شده و در حقیقت ما تمام بازار داخلی خودمان را در رابطه با کالا ، خدمات و سرمایه به بیگانه واگذار کردیم و همه می دانیم که این مساله تا چه اندازه در سرنوشت ملت ، استقلال و آزادی ما و همچنین در سرنوشت کارگران ما اثر می گذارد.

مسائل و مشکلات کارگران و معلمان با مسائل عمده کشور در ارتباط است

از سوی دیگر محدود کردن آزادی ها را داریم. بستن دهان ها ، بستن روزنامه ها و پر کردن زندانها را داریم و محدود کردن تشکل های صنفی و سیاسی را داریم که آن هم در سرنوشت کارگران ومعلمان اثر می گذارد. به همین علت مهم است که امسال کارگران و معلمان پی ببرند ( گرچه می دانم می دانند) مسائل و مشکلاتی که در زندگی روزمره لمس و درک می کنند با مسائل عمده کشور در ارتباط است و این ارتباط مستقیم است.

خواسته های کارگران و معلمان خواسته های اساسی و بنیادی کشور است

خواسته یک کارگر و یک معلم اگر با زبان حال گفته شود و خواسته طبیعی این دوقشر باشد باید توجه کنیم که خواسته های بسیار اساسی و بنیادی برای کل کشور است. کارگر و معلم چه می خواهد؟آنها می خواهند کشور توسعه پیدا کند. توسعه کشور به نفع آنها است.عدم توسعه کشور دودش به چشم همه ملت می رود. از همه مهمتر به چشم کارگران چه در بخش صنعتی و چه خدماتی ، چه در سطح روستاها یا هر جای دیگر و همینطور به چشم معلمان هم می رود.

آنها آزادی می خواهند چرا که آزادی باعث می شود تشکلهای صنفی و سیاسی خودشان را تشکیل دهند و فعالیت سیاسی کنند و راهی برای گشایش امور خود و ملت پیدا کنند. آنها دنبال عدالت هستند. چه عدالت در سطح معیشتی و اقتصادی و چه در سطح توزیع منزلت های اجتماعی. باعث می شود آنها بهتر بتوانند خدمت کنند و یهتر می توانند ثروت ایجاد کنند و بهتر می توانند از اقتصاد کشور دفاع کنند و با فعالیت خود در صنعت و بازار و از استقلال کشور دفاع کنند و همچنین در توزیع منزلت آنها موقعیتی پیدا می کنند که از ایده های مترقی و پیشروانه در سطح کشور حمایت کنند.

منزلت معلمان از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده اما از نظر ملت تنزل نیافته

اول انقلاب با این ایده شروع شد. یادمان باشد که در مجلس اول اکثر نمایندگان معلم بودند. شهید رجایی و شهید باهنر و شهید مطهری معلم بودند. شریعتی را معلم می دانستیم و معلم هم هست. معلمی به گونه ای بود که باعث می شد فرد مورد اعتماد ملت قرار گیرد. اضافه کنم که اگر این منزلت از نظر سیاسی تنزل پیدا کرده از نظر ملت تنزل پیدا نکرده است. وقتی ما به گروه های مرجع رجوع کنیم می بینیم که معلمان و کارگران هنوز در رده های بالای گروه های مرجع قرار می گیرند و هنوز مورد اعتماد ملت هستند ولی در کشور اتفاقی افتاده که این منزلت آنچنان که اول انقلاب بود نیست. این منزلتی که اول انقلاب بود اجازه می داد که معلمان فضای نورانی و عمیقی را در ملت ایجاد کرده و یک نسل سرافراز را تربیت کنند و خود و کارگران در جبهه ها فراوان بودند. برعکس هم اکنون می بینیم برخی از معلمان و کارگران در زندان هستند و در آستانه این دوروز خیلی تلخ است که بخواهیم در این مورد صحبت کنیم.

به نفع کارگران و معلمان است که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم

طبیعی است که اگر دقت کنیم در مورد آزادی، عدالت، توسعه و یا پیشرفت کشور یا سایر زمینه ها می بینیم به طور مثال همین دو قشر به شدت مخالف فساد هستند. آنها می دانند که وقتی بحث درآمدهای عظیم نفتی می شود و صدها میلیارد که قرار بود سر سفره مردم آورده شود آورده نمی شود و در عوض خبرها یی مبنی بر فساد ، ناپختگی و نارسایی در امور اقتصادی کشور می شنوند و می دانند که این به ضرر آنها و منافع آنهاست و به ضرر منافع ملی و به ضرر امنیت ملی و آتیه کشور است. به طور طبیعی ، هم صورت آگاهانه و هم به صورت زبان حال به نفع معلمان و کارگران هست که سیاست های خارجی متعادلی داشته باشیم. آنقدر ماجراآفرینی نکنیم. اینقدر بی برنامه پیش نرویم. اینقدر با بالا و پایین رفتن منافع ملی خود را به خطر نیاندازیم.

اقدامات خلاف تدبیر اثرات خود را سر سفره مردم نشان می دهد
با اسلحه و نیروی نظامی امنیت کشور حفظ نمی شود

بلافاصله این اقدامات خلاف تدبیر، تاثیر خود را روی سفره مردم نشان می دهد. عظمت یک کشور در دلبستگی و دلگرمی مردم نسبت به آینده خودشان است. نگاه و امیدواری که نسبت به آینده دارند. صرفا با اسلحه و نیروی نظامی امنیت یک کشور را نمی شود حفظ کرد. ما در زمان دفاع مقدس نه ارتش داشتیم و نه سپاه. اینها به مرور به وجود آمدند. ارتش که در واقع اول انقلاب از بین رفت و دوباره سازمان داده شد. خود سپاه و بسیج هم بعدا شکل گرفت. آن چیزی که باعث مقاومت ما در آن جنگ هشت ساله شد که یک سانتیمتر از خاک کشور خود را تسلیم دشمن نکردیم یقینا به دلیل اسلحه های زیاد ما نبود. دشمن ما اسلحه بیشتری داشت و بیشتر هم کمک در اختیار داشت و تمام خدمات ابزاری دنیا در اختیارش بود ولی ملت ما از جمله این قشر کارگر و معلم توانست مقاومت کند. این به دلیل دلگرمی مردم نسبت به آتیه نظام بود. ولی وقتی این اعتماد خدشه دار شود و وقتی بحث فساد پیش بیاید که پیگیری هم نشود و در مجلس هم برده شود و هیچ خبری هم نشود و ناگهان بحث آن فروکش کند و همچنین از اینجا و اونجا این مسائل شایع بشود طبیعی است که این باور و این دلگرمی را نسبت به نظام از دست بدهیم.

مسائل کارگران و معلمان جدا از مسائل ملت نیست

شما عزیزان و شما کارگران ومعلمان بدانید که مسائل شما مسائل همه ملت ماست و جدا نیست. شما اگر در تشکیل شوراهای مستقل صنفی مشکل دارید و هر حرکتی که می کنید با محدودیت و دستگیری ها روبرو می شوید و در فعالیت خود دچار مشکل هستید . سر کلاس که می روید با خوف و رجا می روید چون نمی دانید که آیا می توانید حرف حق را بزنید و در برابر دانشجویان و دانش آموزان از حق دفاع کنید. با سینه برآمده و سری افراشته از حق دفاع کنید و از سفیدی سفید و سیاهی سیاه شهادت دهید و کوتاه نیایید و وقتی در این زمینه دچار تزلزل و خوف می شوید طبیعی است که این مساله مساله ملی است و مساله همه ماست.

جنبش سبز راهی که در این زمینه در پیش می گیرد بر این اساس است و آن هم اینکه مسائل ما در گرو بسته ای از فعالیت ها است که مشکل حل شود. اینطوری نیست که مثلا یکبار این موضوع را با وعده و وعید حل کنیم و یک موقع با اقتصاد صدقه ای، بالا و پائین آوردن حقوق و یا مثلا موقع انتخابات که می شود فعالیتی کنیم و از این شاخه به اون شاخه بپریم. اینها مشکلات معلمانف کارگران، کارفرمایان و نه کارآفرینان مارا حل نمی کند.

راهی جز بازگشت به قانون اساسی نداریم

بنده اعتقاد دارم تنها راه، بازگشت به قانون اساسی است .برگشتی که برای تحقق بدون تنازل قانون اسای راهی پیش پای ما نیست. این کم هزینه ترین راه است. راهی است که می توانیم مشکلات خودمان را در سطح ملی حل کنیم. مشکلات بازارهای مسلمانی خودمان را حل کنیم که اینقدر از اجناس بنجل خارجی پر نشود. می توانیم از صنعت ملی خودمان دفاع کنیم برای اینکه در مقابل هجوم بازاهارهای خارجی مدفون نشویم. می توانیم از حقوق کارگران دفاع کنیم تا روز به روز از کار بی کار نشوند و حقوق معوقه کارمندان روی هم تلمبار نشود. با برگشت به قانون اساسی می توان از فساد جلوگیری کرد و با احیا حقوق مردم می توان مشکلات را برطرف کرد. بدون انتخابات آزاد ،غیر گزینشی، رقابتی و بدون آزادی مطبوعات و زندانی ها و تشکل ها جلوی رویمان راه دیگری وجود ندارد و رفتن به سمت قانون اساسی به نفع همه ملت است. به نفع همه کسانی که دل در گرو ملت خود دارند و عظمت ملت خود را می خواهند.

ما به مردم امضا دادیم قانون اساسی را اجرا کنیم
حقوق مردم فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است

این میثاق ملی ما است و عهدی که مردم و حکومت با هم بستند و هر نوع برگشت از این میثاق یک نوع خیانت در اعتماد مردم است. ما از مردم امضا گرفتیم و امضا دادیم که این قانون را بدون اجتهاد اجرا کنیم. اگر قسمت هایی از آن را ناکارآمد می دانیم باید آنرا اصلاح کنیم. قانون اساسی که وحی منزل نیست. ولی باید باز هم از راه قانون اساسی اقدام کنیم و حقوق مردم که فراموش شده ترین قسمت قانون اساسی است را باید رعایت کنیم که مشکلات یکی یکی حل شود و در آن موقعیت جایگاه معلمان و کارگران ما آنچنان که شایسته است در نظام حکومتی ما و جامعه ما انشالله احیا خواهد شد.

موفق باشید و این دوروز هم برشما و هم بر همه ملت ایران مبارک باشد.

ادامه مطلب ...

در ديدار موسوي و كروبي: فراخوان برگزاری راهپیمایی مردمی ۲۲ خرداد + ويدئو

1 نظرات
دیدار و گفت و گوی موسوی و کروبی پیرامون مسایل روز کشور:
درخواست مجوز و فراخوان کروبی و موسوی براي برگزاری راهپیمایی مردمی ۲۲ خرداد

. ادامه راه سبز«ارس»: صبح دیروزمورخ ۶اردیبهشت ۱۳۸۹ میرحسین موسوی به دیدار مهدی کروبی رفت. در این دیدار نوروزی که یکساعت به طول انجامید مسائلی همچون سیاست داخلی و خارجی کشور، وضعیت زندانیان سیاسی و حوادث و رخدادهای اخیر مملکتی مورد گفت و شنود قرار گرفت.

به گزارش وب سایت سحام نیوز،ارگان رسمی حزب اعتماد ملی، مهدی کروبی ضمن خوش آمد گویی به میرحسین موسوی آرزو کرد امسال سال عزت و آزادی برای مردم ایران باشد و از خدا خواست تا آزادی هرچه زودتر زندانیان سیاسی را فراهم کند. میر حسین موسوی نيز با انتقاد از سیاست های موجود در کشور گفت: اغلب سیاست های ما “باری به هر جهت” است و متاسفانه ساختارهای ما همچون ماسه زار و شن زاریست که آب در آن پایدار نمی ماند.اینان اصل صحبت ما را درک نمیکنند. صرفا در بیانیه ها و سخنرانی های ما به دنبال کلمات هستند نه مفهوم.متاسفانه سیستم ایدئولوژیک ایرادش همین است. توهم و شایعه ای را که خود ساخته و پرداخته اند آنچنان بازگو میکنند که خودآنان باورشان میشود و چیزی که ساخته اند ، دامن خودشان را میگیرد و اینچنین میشود که واقعیت را نمی شنوند. همچنين کروبی خطاب به موسوی گفت: شما نخست وزیر امام بودید. یادتان است که امام تاکید داشتند در سفر به کشورهای دیگر باید عزت و آبروی مملکت حفظ شود. آیا هم اکنون عزتمان حفظ شده است؟ اینکه میگویند سفرهای ما عظمت است همین است؟ زیمباوه و چند کشوری در همین سطوح عزت است؟ اینکه به “پشه مالاریا ” و یا “جلاد مخالفان” تشبیه و خطابتان کنند عزت است؟ حتماً مانند دانشگاه کلمبیا با آن همه توهین از آن به عنوان فتح الفتوح نام میبرند! آقایان چه با خودشان فکر میکنند؟ از ما می خواهند که توبه کنیم البته توبه خوب است اما آیا آن همه کشتار،دروغ، شکنجه، تجاوز به حقوق مردم حیف و میل بیت المال توبه نمی خواهد؟ آنهایی باید توبه کنند که چنین رفتارهای ناروایی را در حق مردم ایران انجام داده اند.

متن اين گفتلو به همراه فيلم آن در زير مي آيد:

اغلب سیاست های موجود در کشور باری به هر جهت شده است

میر حسین موسوی نیز با انتقاد از سیاست های موجود در کشور گفت: اغلب سیاست های ما “باری به هر جهت” است و متاسفانه ساختارهای ما همچون ماسه زار و شن زاریست که آب در آن پایدار نمی ماند. وی افزود: در حال حاضر در زمینه ساختاری برنامه ای دقیق و روشن نداریم و باید برای دراز مدت فکری نمود. شرایط حکومت طوری شده است که همه را توطئه گر تصور میکند و دچار نوعی توهم توطئه گردیده است.

موسوی:در بیانیه ها دنبال کلمات هستند نه مفهوم

میرحسین موسوی ضمن انتقاد از جریان تمامیت خواه گفت: اینان اصل صحبت ما را درک نمیکنند. صرفا در بیانیه ها و سخنرانی های ما به دنبال کلمات هستند نه مفهوم.متاسفانه سیستم ایدئولوژیک ایرادش همین است. توهم و شایعه ای را که خود ساخته و پرداخته اند آنچنان بازگو میکنند که خودآنان باورشان میشود و چیزی که ساخته اند ، دامن خودشان را میگیرد و اینچنین میشود که واقعیت را نمی شنوند.

مردم فراموش نخواهند کرد

مهندس موسوی ضمن انتقاد از سیاست خارجی کشور؛ وضعیت اقتصادی،مسائل داخلی و فساد را از جمله مشکلات کشور برشمرد. وی گفت: ما باور داریم مردم ما حافظه ی جمعی دارند. حکومت فکر میکند مردم اعمال،کارها و رفتارهای آنان را فراموش میکنند، اما اینچنین نیست. مثلاً در همان مسئله فساد اقتصادی که چند هفته پیش مطرح شد چه سیری پیش آمد!؟ چند نفر خرده پا دستگیر و اسم یک نفر را بردند و سپس به یکباره همه چیز مسکوت ماند. یا مسئله کوی دانشگاه و آن فیلمی که منتشر شد. متاسفانه فکر میکنند مردم با مرور زمان یادشان میرود.

هر روز به گروهی از مردم لقب کافر و مرتد می دهند به چه جرمی؟

موسوی افزود: این کارها غیراسلامیست. هر روز به گروهی مردم لقب مرتد و کافر و غیره میدهند به جرم اینکه کلامی بر خلاف دیدگاه و نظر آقایان بر زبان رانده اند. به راستی نمیدانم اینان چگونه میخواهند پاسخ خداوند را بدهند. وضعیت کارگران و اخراج آنان و تعویق در پرداخت حقوق آنان، پائین آمدن نرخ سرمایه گذاری و غیره… همه از نقاط ضعف سیستم اقتصادی و مدیریتی کشور است. مردم این قول ها و وقایع را یادشان نمی رود.

میرحسین موسوی باذکر خاطره ای در این باب افزود: در همان اوایل انقلاب مردم رفتند و آن شخصی که در زمان رضاشاه دستور شلیک به مردم را در واقعه مسجد گوهرشاد داده بود را در سن ۹۰ سالگی دستگیر کردند. می خواهم بگویم مردم اعمال و رفتارهایی را که در این یکساله بر آنان اتفاق افتاده از یاد نخواند برد.

تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند

موسوی با انتقاد از وضعیت مدیریتی کشور و ضعف های موجود در آن گفت: در همه کشورها مدیران و مقامات دولتی سابق به عنوان شورای مشورتی به دولت های موجود کمک میکنند. اما در ایران به طور مثال آقای خاتمی با ۸سال سابقه ریاست جمهوری در کشور و جنابعالی و دیگر سران، همکنون در چه وضعیتی هستند. تمام کارشناسان خبره و باسابقه از سازمان ها رانده شدند، صرفا به دلیل مسائل خطی و سیاسی!

موسوی افزود: من چشم انداز روشنی را در راستای بهتر شدن مسائل اقتصادی کشور نمیبینم. زیرا بستر ها خراب شده اند.ابزارها از بین رفته است. دستگاه های بیم دهنده از میان برچیده شده اند. و برای کارشناسان در جامعه دیگر جایگاهی قائل نیستند. حتی اگر همکنون شخصی از اصولگرایان صحبتی بر زبان بیاورد وی را منافق خطاب می کنند.

کروبی: خیال می کنند صدای طرف مقابلشان به جایی نمی رسد اما مردم می شنوند

مهدی کروبی نیز در سخنانی ضمن تایید سخنان میرحسین موسوی، افزود: متاسفانه اعمالی که این افراد بر سر مردم می آورند با نام اسلام است و این رفتارها باعث میشود به اسلام ضربه وارد میشود. در حال حاضر شرایط جامعه بسیار وحشتناک است به طوری که هرچه میخواهند میگویند، هر تهمت و ناروایی که که میخواهند به افراد نسبت میدهند، هر آماری که تصور میکنند منتشر میکنند و همه اینها به این دلیل است که آنان فکر میکنند صدای طرف مقابلشان به جایی نمیرسد؛ اما نمیدانند که این مردم هستند که میشنوند و شرایط اقتصادی و سیاسی را می بینند که چه چشم انداز سیاهی در انتظارشان میباشد. مثلا در همین ماجرای عسلویه چه تعداد از کارکنان و کارگران به دلیل عدم تصمیم گیری صحیح و پیاده نمودن سیاست های نادرست، از کار بی کار شدند؟ بر اساس آمار رسمی چرا باید طی چهار سال گذشته تعداد شاغلان در عسلویه از ۶۰هزارنفر به ۸هزارنفر کاهش یابد؟ چرا باید بدلیل عدم مدیریت صحیح، سالانه ۳۰میلیارد دلار درآمدی را که میتواند از محل برداشت گاز از عسلویه عاید کشور شود را باید از دست داد؟ دلیل این همه بی کاری چیست؟ دلیل وضعیت بد کاری و اقتصادی کارگران چیست؟ آقایان نمیدانند و یا نمیخواهند بدانند که یک سخن آنان در مجامع بین المللی میتواند تا چه حد به مردم و اقتصاد یک کشور لطمه بزند. به خاطر تحریم رفتند با شرکت های از چین و مالزی و ونزوئلا قرارداد بسته اند و آخرش هم طرح را داده اند به نیروهای نظامی!


مهدی کروبی در انتقاد از عملکرد دوگانه حکومت در خصوص وقایع اخیر گفت: هنگامی که من از وقایع کهریزک و فجایع روی داده در آن سخن گفتم و پیگیری کردم، هزاران تهدید و ترعیب و دروغ را برای خدشه دار کردن ادعای مستند من به بنده نسبت دادند. از هیچ کاری در خصوص فشار آوردن به من فروگذار نشدند. در آخر هم با آن همه هیاهویی که به راه انداخته بودند، خودشان گزارشی ارائه دادند که چه وقایعی در کهریزک رخ داده است. ۳نفر بخت برگشته را که ۲نفرشان از نیروهای انتظامی و یکی دیگر از آنها به قول خودشان از اراذل و اوباش بوده را محکوم کردند و پرونده را مسکوت نمودند. حتی به گزارش مجلس هم توجهی نشد.

حجت الاسلام و المسلمین کروبی در ادامه نیز با انتقاد شدید از سیستم های نظارتی گفت:بنا به نامه ای که زندانیان به مراجع نوشتند و جوابیه ای هم به آن نامه تاکنون داده نشده است، با همسر یک زندانی تماس گرفته اند که از همسرت جدا شو! این چه قانونیست؟ این چه حقوق شهروندی و حقوق بشریست که بازجو به خود این حق را میدهد که در مسائل کاملا شخصی یک زندانی و روابط خانوادگی او دخالت نموده و تهدید کند؟ آیا این یک مامور حکومت اسلامیست؟ این که میگویند عظمت داریم همین است؟

آیا عزتمان در دنیا حفظ شده است؟

کروبی خطاب به موسوی گفت: شما نخست وزیر امام بودید. یادتان است که امام تاکید داشتند در سفر به کشورهای دیگر باید عزت و آبروی مملکت حفظ شود. آیا هم اکنون عزتمان حفظ شده است؟ اینکه میگویند سفرهای ما عظمت است همین است؟ زیمباوه و چند کشوری در همین سطوح عزت است؟ اینکه به “پشه مالاریا ” و یا “جلاد مخالفان” تشبیه و خطابتان کنند عزت است؟ حتماً مانند دانشگاه کلمبیا با آن همه توهین از آن به عنوان فتح الفتوح نام میبرند! آقایان چه با خودشان فکر میکنند؟ آیا اصلاً فکری هم میکنند؟ در زمان ریاست من بر مجلس شورای اسلامی، هنگام سفر به یک کشور اگر میدیدیم شاید بعضی از شئون رعایت نمی شود سفر به آن کشور را لغو میکردیم تا مبادا شاَن این ملت متمدن و با عظمت به دلیل عملکرد ما پائین بیاید. امروز یک حرف و یک سیاست را میگویند و پی میگیرند و فردا چیز دیگری! آیا مجبورند اینقدر کشور را سبک کنند؟

مگر مردم مسخره افکار و اعمال کودکانه و بدور از خرد شما هستند؟

آقای کروبی با نخ نما دانستن سخنان و توطئه های رسانه های جریان حاکم گفت:از ما می خواهند که توبه کنیم البته توبه خوب است اما آیا آن همه کشتار،دروغ، شکنجه، تجاوز به حقوق مردم حیف و میل بیت المال توبه نمی خواهد؟ آنهایی باید توبه کنند که چنین رفتارهای ناروایی را در حق مردم ایران انجام داده اند. یک روز میگویند باید جمعیت را زیاد کرد،روز بعد میگویند جمعیت تهران زیاد است و باید ۵میلیون نفر از تهران را خارج نمود، روز بعد میگویند میخواهد زلزله بیاید! در مورد زلزله هم میگویند مردم توبه کنند تا زلزله نیاید. آخرش هم که زلزله نمی آید میگویند دعاها اثر کرد! مگر مردم مسخره افکار و اعمال کودکانه و بدور از خرد شما هستند؟ آیا این همه گرفتاری اقتصادی و بیکاری که همچون طاعون کشور را مبتلا کرده است کافی نیست؟ در حال حاضر برای همین مردم چه برنامه ی شفاف و سودمندی پیاده کرده اید که میخواهید با آن پشتوانه، آن چند میلیون نفری که با تبلیغات شما در آینده به نسل این جامعه افزوده شوند را به سرو سامان رسانید؟ این چه روشی است که این آقایان در پیش گرفته اند؟

کروبی همچنین در مورد وضعیت حقوق بشر و زندان ها در کشور افزود : چطور در زمان شاه سازمان های حقوق بشر(که بر اساس مصالح و منافعشان) که به زندان های ایران فشار وارد می کردند خوب بودند و حالا که همین سازمان ها پیگیر وضعیت زندانیان سیاسی و خانواده آنان و وضعیت اسفبار زندان های ما هستند، محکوم، مجرم و بدخواه هستند؟آیا برخی از همین رسانه هایی که شما هم اکنون آنها را عوامل سیا می نامید از گزارشات شان در مورد زندان های ایران به وجد نمی آمدید؟ نمی خواهم نام عزیزانی که آن دوران در زندان و خارج از زندان اظهار خوشحالی می کردند از این همه فشارهایی که این سازمان ها بر حکومت شاه می آوردند. چون در آن موقع حکومت نبودیم، اما حالا که حکومت شدیم آنها را سازمان هایی وابسته و عوامل سیا می خوانیم؟

موسوی:تمام دستگاه های نظارتی کشور خوابیده و یا برچیده شده اند

آقای موسوی نیز با ابراز نگرانی از وضعیت مدیریتی و نهاد های نظارتی آن گفت: تمام دستگاه های نظارتی ما خوابیده است و یا برچیده شده اند، مانند برنامه و بودجه. برای همین آقایان خواب نما میشوند و هر روز طرح هایی را در خصوص اهدای ۱میلیون تومان به هر بچه و یا کمک های مالی به کشورهای مختلف را پیاده میکنند.

مردم آگاه تر شده اند

متاسفانه سازمان و نهادی هم نمانده که گزارشی از این وضعیت ارائه کند. البته در کشور طرح هایی اجرا میشود، آنهم اینکه عده ای را میگیرند و فردا ازاد میکنند و از آنان میخواهند چیزهایی را بگویند و بعد در صورت عدم تحقق اهدافشان دوباره به روانه ی زندانشان میکنند. وی از اهمیت آگاهی مردم سخن گفت و افزود: در حال حاضر آگاهی مردم ما نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی از حالت جنینی خارج شده است و مردم آگاهتر شده اند و این آگاهی ها روز به روز و با سرعت فزاینده ای رو به گسترش است. تحلیل مردم ما عمیق تر شده است.اما در حال حاضر چون اعمال این افراد با نام اسلام صورت میگیرد هنوز صدماتی به اسلام وارد می شود.

مهدی کروبی نیز در همین خصوص گفت: اگر نماینده ای که آقایان آن را نماینده مردم میخوانند نیز بخواهد سخنی بر خلاف نظر و عقیده حاکمان قدرت بر زبان براند، وی را تهدید به عدم تایید صلاحیت برای نامزدی در انتخابات های آینده میکنند. آیا نماینده مجلس که باید نماینده مردم باشد،می تواند با آرامش خیال و عدم ترس از آسیب و ارعاب به نیازهای موکلین خود پاسخ دهد؟آیندگان در باره ما چه قضاوتی خواهند کرد و چه در کتاب هایشان خواهند نوشت؟

درخواست مجوز برای راهپیمایی ۲۲ خرداد

در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی نسبت به برگزاری راهپیمایی مردمی در روز ۲۲خرداد بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی و طبق ماده ۳۰ ، ۳۱ و ۳۲ آئین نامه اجرایی قانون احزاب، تاکید کردند و از همه گروه ها، تشکل ها و احزاب اصلاح طلب خواستند تا در خواستشان را در همین زمینه به وزارت کشور ارسال نمایند.

ويدئوي ديدار مير حسين موسوي با مهدي كروبي
6 - ارديبهشت - 1389

جهت دانلود "اينجا" كليك كنيد

ادامه مطلب ...

کروبی: عده‌ای به دنبال آن هستند که نمایندگان را بی خاصیت جلوه دهند

0 نظرات
كروبي در ديدار با نمايندگان ادوار مجلس:
عده‌ای به دنبال آن هستند که نمایندگان را بی خاصیت جلوه دهند
مهدي كروبي. ادامه راه سبز«ارس» : برخي از نمايندگان ادوار مجلس شوراي اسلامي با رئيس مجلس ششم ديدار و گفتگو کردند. در اين ديدار نمايندگان سابق ملت در مجلس شوراي اسلامي ضمن ارائه تحليل فضاي سياسي کنوني کشور از مواضع اصولي و شجاعانه و ايستادگي و مقاومت کروبي در دفاع از خواستگاه به حق ملت و تلاش ايشان در جهت بازگشت کشور به قانون اساسي تقدير و تشکر کردند. نمايندگان ادوار مجلس در بخشي از سخنان خود، ادامه وضعيت کنوني را نگران کننده ارزيابي نموده و شرايط کشور را بحراني توصيف کردند.

به گزارش سحام نيوز، حجت الاسلام مهدي کروبي نيز تاييد مباحث گفته شده توسط وكلاي سابق ملت، صحبتهاي مهمي طي چند بخش به شرح مطرح نمود:

  • ايستادگي در برابر قانون شکني و تلاش در جهت بازگشت کشور به قانون اساسي، بي شک آنها را به زانو در خواهد آورد و پيروزي را نصيب ملت خواهد ساخت
مهدي کروبي در تائيد سخنان برخي از نمايندگان ادوار مجلس درباره افزايش فشارها و تداوم آن، گفت: از يکسو با مردم آنچنان برخورد کردند که متاسفانه به هيچ وجه در شان نظام ما نبود و آن مسائل تلخ را به بار آوردند و در تداوم آن امروز با صدور احکام سنگين، افزايش فشارهاي امنيتي در جامعه بخصوص دانشگاه ها، ايجاد فضاي تهديد و ارعاب در مراسم ها و حتي در ديد و بازديدها، و از سوي ديگر سناريوي برخورد فيزيکي و رواني را با بنده و آقاي موسوي در دستور کار قرار دادند. بنده همچون ساير دلسوزان طبق وظيفه شرعي و قانوني خود در کنار ملت از حقوق قانوني آنها دفاع نمودم. با مشاهده همراهي و ايستادگي و ارتباط تنگاتنگ مردم و دلسوزانشان، عده اي را اجير و سناريو را اجرا کردند. متاسفانه توهين و ناسزاگويي کم بود که بدان حرمت شکني را نيز افزودند. با حمله هاي فيزيکي به حضور بنده در کنار ملت، برخورد با خانواده ام: ضبط پاسپورت فرزندم دکتر تقي کروبي، جانباز و استاد دانشگاه که جهت امور علمي و درج مقاله قصد عزيمت به خارج از کشور را داشت، ضبط پاسپورت فرزندم حسين کروبي، حمله هاي بي شرمانه به منزل بنده و شکستن شيشه هاي منزل ما و همسايه ها و شعار دادن هاي نامناسب و غيراخلاقي! دستگيري فرزندم علي کروبي در سالروز گراميداشت پيروزي انقلاب و ضرب و شتم شديد و توهين نمودن و تهديد وي، همه نشان از افزايش فشارها و تداوم اين شيوه غيراخلاقي، غيرعقلاني و غيراسلامي در قبال جريان قانون خواه ملت است. اما آگاه نيستند که هر چقدر فشارها را بيشتر کنند و به روند کنوني تداوم بخشند ما نيز بيشتر مقاومت کرده و انسجام بيشتري خواهيم يافت و مصمم تر از قبل ايستادگي خواهيم کرد. برادران و خواهران گرامي، نمايندگان محترم ادوار مجلس شوراي اسلامي بدانيد ايستادگي در برابر قانون شکني و تلاش در جهت بازگشت کشور به قانون اساسي، بي شک آنها را به زانو در خواهد آورد و پيروزي را نصيب ملت خواهد ساخت.

  • اطلاع رساني وظيفه تک تک ماست
  • شواهد حاکي از شروع جديد موج جنگ رواني است!
کروبي در بخش ديگري از سخنان خود به ضرورت اطلاع رساني تاکيد نموده و افزودند: افراطيون در تلاش هستند که با راه اندازاي جنگ رواني و افزايش فشارهاي امنيتي، فضا را به نحوي جلوه دهند که حتي افراد از ديدار يکديگر نيز بهراسند!! البته انتشار اخبار ديدارهاي پي در پي نشان از شکست اين جنگ رواني است ولي نبايد آنرا ساده انگاشت چرا که شواهد حاکي از شروع جديد موج جنگ رواني است. نگراني و بيم آنها از آگاهي ملت است. سعي دارند مردم را در انزواي خبري قرار دهند. بنابراين وظيفه مهم تک تک ما در اين شرايط اطلاع رساني است و در اين راه از تمامي ظرفيتهاي موجود مي بايست استفاده کرد.

  • وجود احزاب براي اداره يک کشور ضروري است.
  • با پلمپ و بستن احزاب کشور را نمي توان مديريت کرد!
دبيرکل حزب اعتماد ملي درباره احزاب اينچنين گفت: يکي از ماحصل هاي قرنها تلاش بشر در جهت مديريت بهتر کشور و جامعه، استفاده و بهره گيري از وجود احزاب است. در عصر حاضر وجود احزاب براي مديريت کشور يک ضرورت محسوب مي گردد. پلمپ کردن و بستن احزاب مديريت نيست! مديريت مناسب يک کشور سعه ي صدر مي طلبد، تعامل با احزاب را مي طلبد، تعامل با منتقدين را مي طلبد.. مگر در کشور ما چند حزب وجود دارد که دفاتر آنها را پلمپ مي کنيد و از ادامه ي فعاليت منع شان مي کنيد!! اينچنين نمي توان بر کشور مديريت نمود..! براي مديريت مناسب کشور در عصر حاضر راهکاري جز وجود و حضور احزاب در صحنه و تقويت روزافزون احزاب و تشکل ها نيست البته مشخص است که عده اي نه تنها به مديريت مناسب کشور نمي انديشند بلکه تمايل دارند کشور را روز به روز با بحرانهاي عميق تري مواجه سازند!

  • در پي آن هستند که مجلس را فرمايشي کرده و نمايندگان را بي خاصيت جلوه دهند!!
رئيس مجلس شوراي اسلامي در دوره هاي سوم و ششم در سخناني مربوط به مجلس شوراي اسلامي گفت: بنده از هشت دوره مجلس، چهار دوره در مجلس حضور داشتم و با توجه به وجود علقه هاي بنده به مجلس و نيز تاکيدات امام که بر اهميت اين نهاد مردمي افزوده، لذا مجلس به نوعي خانه دوم بنده محسوب مي گردد. چه در زمان حضورم در مجلس و چه زماني که حضور نداشتم، هميشه داعيه ي دفاع از نفس و اصل مجلس را داشته ام و در اين راستا بارها از جايگاه و شان مجلس دفاع کرده و عرايضي ارائه نموده ام. اينک در اين برهه ي حساس که عده اي مغرض يا از روي ناآگاهي! در جهت تضعيف اين نهاد مردمي تلاش مي کنند وظيفه خود مي دانم همچون گذشته در دفاع از جايگاه مجلس که به فرموده امام "مجلس در راس امور است" وارد صحنه شده و هشدار دهم که عده اي در پي آن هستند که مجلس را فرمايشي کرده و نمايندگان را بي خاصيت جلوه دهند!!

کروبي در سخناني مهم افزود: در کشوري که ?? سال از پيروزي شکوهمند انقلابش مي گذرد، دعوايي رخ داده است. ما معترض به نتايج انتخابات هستيم و طرف ديگر مدعي به صحت آن. بحث و مقصود بنده در اينجا، داوري اين موضوع نيست که ما حق مي گوئيم يا آنان راستگو هستند. چه معترضين و چه مدافعان، همگي از مسوولين اين نظام و انقلاب هستند. اما گويا عده اي در اين بين نهادهاي مردمي از جمله مجلس را نشانه رفته اند تا موجبات تضعيف آنان را فراهم سازند! مجلسي که امام بارها تاکيد مي کرد که مدرس ها بايد حضور داشته باشند و فضاي مجلس بايد به گونه اي باشد که نمايندگان از آزادي عمل و شجاعت لازم برخوردار باشند متاسفانه امروز شاهد آنيم که در راستاي ترساندن نمايندگان و سلب آزادي عمل آنان، حتي از ديدارهاي نمايندگان نيز ايراد گرفته و آنها را از طريق نطق در مجلس و فضاسازي هاي تبليغاتي مسموم خويش تهديد به ردصلاحيت و برخوردهاي سياسي مي کنند!! جالب آنکه مي گويند چرا به ديدار آناني رفته ايد که به انتخابات ايراد گرفته اند!!

مواضع بنده قبل از انقلاب در داخل زندان و خارج از آن با چپ هاي کمونيست و التقاطيون کاملا شفاف و روشن بوده و بعد از انقلاب نيز همينگونه عمل نموده ام وليکن اين موضوع دليل آن نمي شود که از حقوق قانوني آنان دفاع نشود و يا به دليل تفاوت نگرش و افکار و عقايد به ديدار نرفت. بنده حتي زماني که در مجلس بودم جهت پيگيري حقوق قانوني و رسيدگي به شکايات و گله مندي ها، به ديدار برخي از اين افراد مي رفتم. آيا وي مسلمان مي شد و يا بنده کمونيست مي شدم؟!!

متحير و متعجب و متاسفم از آنکه شان نمايندگان مجلس را اينگونه پائين مي آورند که حق ديدارهاي معمولي نمايندگان را از آنان سلب کنند!! در تلاشند که با ايجاد جو رعب و تهديد، نمايندگان را بي خاصيت جلوه داده و مجلس را فرمايشي کنند. البته که با وجود نمايندگاني محترم و شجاع که به سختي و همت توانسته اند از فيلترهاي بسياري همچون شوراي نگهبان عبور کرده و آراي مردم را کسب کنند اين خيال باطل را با خود به گور خواهند برد.
مخالفت با آزادي و جمهوريت و مردمي بودن نظام بر پيشاني افراد حک نشده است که بتوان آنرا تشخيص داد بلکه با عملکرد اشخاص مي توان بدان پي برد. آيا برخورد با مجلس و تنزل جايگاه اصيل آن همانا ناديده گرفتن و سبک شمردن آراء ملت نيست؟!!
رئيس سابق مجلس افزود: اولين حرکت در ايران تشکيل مجلس بر پايه ي آراء و خواستگاه مردم بود، که بيشترين فشارها را نيز در دوران خفقان رضاخان به دوش کشيده و در دوران شاه خائن نيز بالاترين صدمه را با فرمايشي کردن مجلس به جايگاه اين نهاد مردمي وارد آوردند.

از خواب بيدار شويد. اينجا ايران است. شما هم که ايراني. بيش از يکصد سال است حرکت مردمي ايران بسوي مردم سالاري آغاز شده است.با ورود روحانيت و به رهبري بي نظير امام در سال ?? حرکت وارد مرحله جديدي گرديد که در نهايت در سال ?? به پيروزي شکوهمندي رسيد که تحليل گران سياسي، اجتماعي و فرهنگي جهان را متحير خويش ساخت. بي خود نبوده که امام بارها و بارها بر جايگاه مجلس تاکيد نمودند. بدانيد اين مجلس هرگز فرمايشي نخواهد شد. اين ملت انقلاب کرده اند که اصولا از چنين حوادثي که در رژيم هاي گذشته مسبوق به سابقه بوده است را جلوگيري کنند. مردم آگاهند و هوشياري لازم را دارند. در اين جامعه انقلاب صورت گرفته است. ولو اينکه شما عده اي را تهديد و عده اي را ردصلاحيت کنيد و يا حتي اقدام به ابطال نتايج انتخابات مجلس در برخي از حوزه ها دست يازيد، در اينصورت تنها صورت مساله را پاک کرده و مسائل به قوت خويش باقي است. تنگ نظري هاي اعمال شده در مجلس هاي چهارم و پنجم و نهايتا بروز حوادث سال ?? گواه و صدق بر ادعاي بنده است. امروز نيز تداوم همان دگم انديشي ها در انتخابات مجلس هفتم و هشتم و رياست جمهوري نهم و دهم، انفجار ميليوني و حوادث تلخ و پرخاشگري هاي اخير را موجب گرديده است. اينکه با خود بيانديشيد با فضاسازي و ايجاد ارعاب مي توان مجلس را فرمايشي کرده و کشور را مديريت نمود نشان از عقب افتادگي سياسي و آشفتگي ذهني و ناتواني شما در مديريت يک کشور است.

مهدي کروبي در پايان ضمن گراميداشت هفته معلم و روز کارگر، اين ايام را به همه ي معلمان محترم و کارگران عزيز تبريک گفته و آرزوي توفيقات روزافزون و رفع مشکلات اين دو قشر مهم جامعه را از درگاه الهي مسئلت نمود.
ادامه مطلب ...

شمايي که برای خدا انقلاب کردید و به کهریزک رسیدید!

1 نظرات
شمايي که برای خدا انقلاب کردید و به کهریزک رسیدید!


. ادامه راه سبز«ارس» : جای ش در زندان نیست آقای لاریجانی، جای ش سر کلاس ش است، باید الان با دوست هاش هر روز توی سر و کول همدیگه بزنن و شاد باشن، باید ساز بزند و «دربند» برود نه اینکه بی خبر «در»«بند» باشد. خودت جوان داری؟ می دانی حال پدری را که همه چیزش را می دهد تا بگویند پسرش، دخترش کجاست... همین. فقط همین بگویند کجاست.
آخر کدام جلادی این کار را می کند؟ خیلی های شان را می شناسم، به خدایی که نمی دانم دیگر می شناسید یا نه سوگند این هایی که می شناختم در زندگی شان یک مشت هم به کسی نزده اند، یک نفر را اگر هل داده اند لابد توی صف مترو یا موقع خریدن بلیط فوتبال بوده. محارب؟ به خدا که تحمل هیچ چیز را ندارید. چرا می گویید براندازی؟ می شود بگویید چه جوری می شود این جوان ها از شما انتقاد کنند؟ حرفشان را بزنند؟

شیخ جوان، شما زندانی بیست ساله و نوزده ساله داری به جرم اقدام علیه امنیت ملی آن هم به استناد مچ بند سبز و حنجره پر فریاد. این ها نشانه اقدام علیه امنیت ملی است. اشتباه که نمی کنم؟ چیزی را که از قلم نینداخته ام؟ مثلا چاقویی کلتی تفنگی یا شاید ابزار جاسوسی، فرستنده رمزی چیزی؟

نه جناب شیخ منظورم ایمیل نیست، آن را همه دارند. بهتان گفته اند یک شبکه جاسوسی بزرگ داشته اند به نام فیسبوک، یک سایت صهیونیستی داشته اند به نام بالاترین، اشتباه بهتان می گویند، فیسبوک و توییتر مال همه است به خدا مال همه دنیاست، شما هم می توانید داشته باشید، بالاترین مال کسی نیست، یک سایت اشتراکی است که شما هم می تونید توش لینک بذارین یا یه سایت مثل اون خودتون درست کنین، گر چه اون هم مال کسی نخواهد بود.

بچه های مردم را رها کنید، این ها را اشتباهی گرفته اید، خودتان را درست کنید که دارید از بین می روید، از همه چیز واهمه دارید، از هر چیزی که نمی شناسیدش، از هر ساز مخالفی بدتان می آید، از فریاد مرگ بر... بچه دبیرستانی می ترسید، دروغ نمی گویم به والله...

نمی ترسید؟ ماجرای الله اکبر ها که یادتان هست؟ این بچه ها گناهی ندارند، شما متشرع هستید واقعا نمی ترسید از روز جزا؟ واقعا نمی ترسید بگویند بچه های مردم را بی تقصیر زدید و زندانی کردید و خانواده هایشان را آواره دادگاه ها؟ خانواده هایی که خیلی شان پیش از این پایشان به هیچ کلانتری باز نشده بود.

معلم را جاسوس خواندید و کارگر را برانداز، استاد را ضد دین و دانشجو را اغتشاشگر؟ می دانید چقدر از کسانی که آمدند در خیابان فقط شعار دادند زنان خانه دار بودند؟ دانشجویان شهرستانی، خوابگاهی، پدر و مادر و فرزند با هم آمده بودند. زن و شوهر کارمند آمده بودند و بقال و دکتر و کارمند بانک.

به خدا این ها که ناشناس در زندان ها نگه می دارید هیولا نیستند. هیولا شمایید که انسان بودید و کم کم این شدید. شما که برای خدا انقلاب کردید و به کهریزک رسیدید.

این چه حکومت داری و مملکت داری است که فرزندان کشور در زندان و زیر شکنجه اند؟ چکار کردید که به اینجا رسیدید؟ چه چیزی شما را اینچنین سر مست و از خود بیخود کرده که از خدا نمی ترسید، از بی آبرویی برای خود و خانواده تان نمی هراسید و ضجه مادران دل شکسته نیز به گوش وجدانتان راه نمی یابد.

می دانم دوست ندارید قبول کنید، اما چاره ای نیست. ما به گفتن مجبوریم، اما شما مجبور به کشتن و اعدام و زندانی کردن نیستید. اینهایی که کسی ازشان خبر ندارد جوانان همین مملکت اند، نگذارید که بین ما و شما بیش از این سیاهی باشد. آزادشان کنید.

وارده
ادامه مطلب ...

آقای نوری زاد! تغییر پایدار را از فرزندان یک خانه بخواهید نه از پدر

0 نظرات
«سقوط یک پدر»
آقای نوری زاد! تغییر پایدار را از فرزندان یک خانه بخواهید نه از پدر!

من زینب نوری زاد نیستم اما شما را پدر خطاب می کنم، چنانکه شما مجتبی خامنه ای نیستید اما کسی را پدر صدا می کنید که این روزها به جز برای مجتبی و جمعی دیگر از اهالی یک خانه شقه شقه شده، پدری کردن به قامت اش نمی آید. نامه چهارم شما درست پس از صدور حکم زندان و شلاق، روانه بیت رهبری یا خانه پدری شد. شاید نامه رسان از اوین تا خانه بر خود لرزید اما آنگاه که واژه های این نامه بر صفحات مجازی نشست، حقیقتا کلمه کلمه اش، دل ما را هم لرزاند. بگذار از جنس کلمات خودت که ساده است و صریح، بی پروا است و پر درد، بی هراس است و از هراس ها می نویسد من نیز برای شما بنویسم.

می دانم تفاوت نامه های شما با نامه های ما از زمین است تا آسمان، می دانم برای نامه های شما حکم شلاق است و برای نامه های ما حکم؛ ماندن در غربت تا روز موعود. پسزمینه نامه های شما نا امنی است و نتیجه نامه های ما یک امنیت قرضی و قراضه که مال کشور خودمان هم نیست. با این همه، از جنس خود شما برای خود شما می نویسم تا شاید برش کوچکی باشد از همه آن حرف های نزده میان پدران و دخترانی که در ایران به حکم مطلق بودن ولایت پدرسالاران، هرگز جسارت طرح نیافتند. یا شاید فصل کوچکی باشد برای آغاز گفتگو میان نسل من و نسل شما که پیش از این، آنکه باید ساکت می بود ما بودیم ورنه به جرم یک انتقاد ساده از پدر که شما بودید، بر پیشانی مان همان واژه گان آلوده کیهانیان می نشست که ایران را فقط از آن پدران معتقد به پدرسالاران مطلق می دانند و سهمی برای دختران منتقد به پدر قایل نیستند. حالا که پدر، خود منتقد پدرسالاران شده است، این روزنه نابی است تا دختران نیز با پدران منتقد خویش و از جنس ادبیات مبادی آداب پدران منتقد، باب گفتگوهای بسته شده گذشته را دوباره بگشایند

پدر دربند من!

بزرگی کردن، قاموس و قانون خودش را دارد، از کسی بزرگی طلب کرده اید که نسل من سالهاست به علت کوتاهی قد و تاریکی اندیشه یاران و هواداران او از یک زندگی ساده محروم مانده است. برای کسی نامه نوشته اید که ما به جرم یک شب نامه نوشتن علیه نیروهای دست چندم او سالهاست که از ساده ترین حقوق شهروندی مان محروم مانده ایم. برای رهبر کشوری نامه نوشته اید که دستگاه قضایی اش برای این دختر خود خوانده ات، چهارده سال پیش، حکم شلاق نوشت، همان مجازات که این روزها برای شما نوشته اند. یعنی ابتدا دختران و سپس پدران به نام همان رهبر به حکمی مشابه زمین گیر می شوند و چه بسا دختران دیگری که سالها پیش از من به جرم انتقاد از همین ولایت مطلقه پدرسالاران، حکم های سنگین تری نصیب شان شد. اما آنچه که در اوج می رود پیوند دوباره نسل من و نسل شماست، همانی که میرحسین موسوی این روزها بعد از بیست سال سکوت در تک تک بیانیه هایش فریاد می زند. "همه گیر شدن مطالبات جنبش"، "پرهیز از تصلب بر یک شکل و شمایل از حکومت" و ما غیر از این نخواستیم و شتابی هم برای دست یافتن به صندلی های آلوده قدرت نداشیتم.

پدر گرامی!

نسل ما "شاید" زخمی زخم های پدران خود باشد اما این روزها در اوج می نشیند وقتی آشتی ملی شکل گرفته میان پدران و دخترانی را می بیند که به جای متهم کردن یکدیگر، به مبارزه علیه دشمن مشترک برخاسته اند. هر دو به روند بیمار سیاست ورزی در ایران ایراد دارند و در این میان دیگر نه شما ما را را متهم با بیگانه دوستی می کنید نه ما پدران مان را به جرم دوست داشتن رهبری متهم به عقب ماندگی می کنیم. شما می توانید کماکان بر عقاید خود پایبند باشید و برای آقای خامنه ای نیز چنین بنویسید: "رهبر گرامی! من به روح بلند شما واقفم". اما ما که به بزرگی روح رهبری که یکی یکی منتقدان اش را یا کشته و زندانی کرده اند و یا از کشور رانده و تارانده اند واقف نیستیم نه تنها به شما خرده نمی گیریم بلکه به شکل عجیبی به این تغییر شما می بالیم. اما برای شما می نویسم : نه آقای نوری زاد! روح بلند، در برابر شما بود که این روزها با زبانی فاخر، فخر همه پدران پشیمان از انگ زدن به دختران شده اید. اما ما واقف شده ایم به روح بلند پدرانی که حاضر نیستند همیشه کیهان و جهان خود را برتر و مطلق ببینند و بر ما که اهالی همان خانه مشترک ایم تنها به جرم انتقاد از ولایت مطلقه آنان که منتقد را قلع و قمع می کنند مدام انگ بیگانه دوستی بزنند. ما کماکان شما را پدر خطاب می کنیم تا روزی که در اصلاح روند معیوب سیستم مدیریتی کشور به این باور برسید که پدر واقعی این کشور نیز، یک اندیشه است و نه یک فرد که دل کندن از آن دشوار می نماید برای نسل شما. ما کماکان شما را پدر خطاب قرار می دهیم و انتظار آبادی خانه را از خودمان و شما داریم ولی شما کماکان رهبری را پدر خطاب قرار دهید و بنویسید: "از جنابعالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده ام که اگر قرار باشد تغییری در اوضاع کشور رخ دهد، این تغییر از ناحیه ی شما بسیار شدنی تر و پایدارتر خواهد بود." نه آقای نوری زاد! برای ما "ایده تغییر متولد شده است" و این تغییر از ناحیه مردم شدنی تر و پایدارتر خواهد بود اگر همچنان همین مردم به جای دل بستن به حاکمان شان به یکدیگر دل ببندند و از چندپارگی برهند. اگر خواسته جنبش فراگیر شود و به جای تصاحب قدرت همه اعضای جنبش سبز به تصاحب دلهای یکدیگر بر آیند و احترام به تمامی عقاید موجود را تا شکل گیری حکومت مطلوب، مشی و منش خود قرار دهند، آنگاه این تغییر شدنی تر و پایدار تر خواهد بود.

پدر دربند من!

بعضی از ما یاد گرفته ایم برای تمامی کسانی که هنوز پدری آقای خامنه ای را برای یک کشور بحران زده باور دارند احترام قایل باشیم و به عنوان اهالی یک خانه مشترک، انگی بر پیشانی شان نچسبانم اما به گمانم تا روزی که این جنبش نتواند همین بزرگ منشی خود را در سطوح جامعه نهادینه کند تا دیگران نیز به همه اعضای خانواده با هر شکل و شمایلی احترام بگذارند، هرگز نمی توان چشم یاری به یک پدر مطلق دوخت. فرجام این بحران تنها پای صندوق یک انتخابات آزاد، روشن خواهد شد و ما و شما در این مسیر مشترک هیچ اگر نصیبمان نشده باشد همین که یاد گرفته ایم با دو دیدگاه متفاوت برسر حداقل های مشترک مان متحد باشیم و محترمانه به تفاوت های اندیشه ای دو نسل نگاه کنیم، همین خود دستاورد اندکی نیست.

پس تا روزی که مخاطب نامه های شما از پدر به فرزند تغییر یابد، تا روزی که به جای عتاب و خطاب قرار دادن حاکمیت پدرسالار، ما و مردم را مخاطب قرار دهید، به احترام زبان فاخری که برگزیده اید و به احترام شجاعت قابل ستایش تان، من نیز شما را پدر خطاب قرار می دهم و از شما درخواست می کنم از این پس برای تغییر پایدار و مستمر چشم امیدتان را به دختران و پسران تان بدوزید و اگر هم برای پدر معنوی تان نامه می نویسید، خرده ای روا نیست اما تغییر را از ما بخواهید نه از کسانی که ما را به جرم تغییر و تحول خواهی آواره و چندپاره کرده اند، نه از پدرانی که برادر را جلوی برادر گذاشته اند، پدر را از دختر جدا کرده اند و خانواده ها را جلوی خانواده ها گذاشته اند

مسيح علي نژاد
ادامه مطلب ...

كروبي: تداوم مبارزه ما برای پاسداری از قانون اساسی است

0 نظرات
مهدی کروبی در گفت و گو با مجله آلمانی "اشپیگل":
تداوم مبارزه ما برای پاسداری از قانون اساسی است

. ادامه راه سبز«ارس»: مهدی کروبی در گفت‌وگویی با مجله‌ "اشپیگل"، بر ادامه مبارزه علیه احمدی‌نژاد به صورت مسالمت‌آمیز اما با تمام قدرت تاکید کرد. کروبی، خواستار برپایی تظاهرات در سالروز انتخابات شد. اشپيگل نوشت: به گفته کروبی مبارزه کنونی به پایان نرسیده و «مردم تنها در انتظار یک جرقه هستند»، جرقه ای که بزودی زده خواهد شد. کروبی خواهان برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات است. به گفته وی، درخواست مجوز نیز به نهادهای مسئول فرستاده شده است.

به گزارش سحام نیوز متن این گفت و گو تهیه شده بشرح زیر است:

مجله آلمانی "اشپیگل" در گزارشی به بازگویی دیداری با مهدی کروبی، یکی از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ایران پرداخته است. در این گزارش نظرات کروبی در رابطه با انتخابات و شرایط کنونی جنبش اعتراضی نیز بازتاب یافته است.

"اشپیگل" می‌نویسد که کروبی در پی اعتراض به نتایج انتخابات تحت شدیدترین فشارها قرار گرفته و جمهوری اسلامی با تعطیلی حزب و روزنامه "اعتماد ملی"، کروبی را عملاً از نهاد‌های اجرایی و خبری محروم کرده است. بیش از ۵۰ نفر از همکاران کروبی در حوادث پس از انتخابات دستگیر شده‌اند. هر سه فرزند وی (حسین، تقی و علی) نیز با فشارهای حکومتی از قبیل ممنوعیت خروج از ایران و ضرب وشتم مواجه بوده‌اند.

به گفته گزارشگر "اشپیگل"، اما هیچ‌یک از این اقدامات روحیه‌ی مبارز کروبی را تضعیف نکرده است. کروبی در گفت‌وگو هیچ‌گاه از احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور ایران نام نبرده است و «آقای دکتر احمدی‌نژاد» را به عنوان رئیس‌جمهور قانونی ایران به رسمیت نمی‌شناسد، اما او را مسئول رویدادهای پس از انتخابات می‌داند.
  • مرگ دست‌کم چهار تن بر اثر شکنجه
"اشپیگل" می‌نویسد زندان‌های تهران مملو از «زندانیان سیاسی‌اند». به گفته "اشپیگل"، کروبی برغم تهدیدات همچنان مدعی است که تظاهرکنندگان بازداشتی در زندان‌ها، تا سر حد مرگ شکنجه شده‌اند.

به گزارش دویچه له کروبی تایید کرده است که دست‌کم چهار تن بر اثر شکنجه جان خود را از دست داده‌اند. کروبی بار دیگر ضمن تکرار اتهام تجاوز به زندانیان، این وقایع را درست دانسته و به پنج مورد، از جمله تجاوز به دو مرد جوان، اشاره کرده است. کروبی با لحنی کنایه‌آمیز شکنجه‌گران زمان شاه را «کارشناس» خطاب می‌کند، زیرا آنان بدرستی می‌دانستند، در مورد چه کسی و چرا باید خشونت اعمال کنند، اما در زندان‌های جمهوری اسلامی، «خودسری ناب» حاکم است.
  • استقرار استبداد موثر در ایران
"اشپیگل" می‌نویسد، گرچه پاسداران و نیروهای بسیجی در خیابان‌های تهران همواره دیده نمی‌شود، اما ترس از انتقاد آزاد و خطر دستگیری در همه جا احساس می‌شود و زندگی آزادانه‌ در دوران خاتمی مدت زمانی است در نطفه خفه شده است. استقرار این شرایط خاموشی رهبران سبز را در پی داشته است.

کروبی می‌گوید: «هر کس که با من ملاقات می‌کند، باید پیامدهای آن را قبول کند، حداقل هزینه‌ی آن، پاسخگویی به نیروهای امنیتی است.» به گفته "اشپیگل"‌، انزوای رهبران معترض و قطع ارتباط آنان با مردم کاملاً آشکار است.
  • رضایی جانشین احتمالی احمدی‌نژاد
"اشپیگل" درباره محسن رضایی، دیگر نامزد ریاست‌جمهوری می‌نویسد، که اعتراضات اولیه رضایی به نتایج انتخابات، سریعاً به سکوت گرایید. بی‌شک ترس دلیل اصلی برای بازپس گیری اعتراضات وی نبوده است. برغم مقامات مهمی که تاکنون رضایی داشته، از دست دادن مقامی همچون دبیری شورای مصلحت نظام هر آن امکان دارد.

اما از سوی دیگر رضایی مورد لطف رهبر نظام قرار داشته وبرخی حتا وی را جانشین احتمالی احمد‌ی‌نژاد در آینده می‌دانند. رضایی در پاسخ به امکان جانشینی احمدی‌‌نژاد، با لبخند گفته است: «من هر جا که بتوانم به مردم خدمت خواهم کرد.» به گفته "اشپیگل"، رضایی نیز از بکارگیری عنوان رئیس‌جمهور برای احمدی‌نژاد خودداری کرده و به صراحت گفته است: «این وضعیت نمی‌تواند ادامه یابد.»
  • درخواست برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات
به گفته کروبی مبارزه کنونی به پایان نرسیده و «مردم تنها در انتظار یک جرقه هستند»، جرقه ای که بزودی زده خواهد شد. کروبی خواهان برپایی تظاهرات در سالگرد انتخابات است. به گفته وی، درخواست مجوز نیز به نهادهای مسئول فرستاده شده است.

گرچه کروبی به صدور مجوز برای برگزاری تظاهرات خوش‌بین نیست، اما می‌گوید: «مهم این است، نشان دهیم که مبارزه علیه جمهوری نبوده، بلکه به خاطر پاسداری از قانون اساسی است که در آن آزادی بیان و دمکراسی نیز مندرج است.»
  • توافق گسترده میان کروبی و موسوی
کروبی وجود هرگونه اختلاف نظر با میرحسین موسوی را رد کرد. به گفته کروبی، هر دو در ارتباط دائمی با یکدیگر بوده و درباره موضوعات مهم به تبادل نظر می‌پردازند. کروبی تصریح کرد که نامه‌نگاری و ارسال آن، از طریق افراد مورد اعتماد صورت می‌گیرد و دست‌کم یک بار در ماه دیداری میان رهبران جنبش صورت می‌گیرد. کروبی در این‌باره می‌افزاید: «ما در تمامی موضوعات تا حد زیادی دارای نظراتی یکسان هستیم.»

کروبی در پاسخ به امکان دستگیری خود می‌گوید: «آماده پرداخت هرگونه هزینه‌ای هستم.»
ادامه مطلب ...

موسوي: ميگويند شما از کشتی نظام پیاده شده اید، از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم!

0 نظرات
سخنان مهم میرحسین موسوی در جمع ایثارگران:
ميگويند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید، از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم!

. ادامه راه سبز«ارس»: جمعی از ایثارگران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس با نخست وزیر امام (ره) دیدار کردند . در این دیدار مهندس موسوی سخنان مهمی را بیان کرد.

به گزارش خبرنگار "کلمه"، میرحسین موسوی در ابتدای این دیدار ضمن تشکّر از ایثارگران گفت: شما افراد ارزشی هستید و برای حل مشکلات کشور دلی سوخته دارید، نه دنبال پست و مقامید و نه دنبال نفع شخصی و نه می خواهید چیزی از اوضاع برای خود برداشت کنید. به همین دلیل سخنان و نظرات شما مهم است خصوصا که ریشه در انقلاب دارید و دلتان برای آن فضای نورانی و معنوی که انقلاب اسلامی بشارت آن را داد تنگ شده است و دنبال آن فضایید.

بمير حسين موسويرگزيده سخنان: موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند | به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد | می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم | به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند | وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود | می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند | نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد | کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است | باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست | باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم | جنبش سبز می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد | مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح داد | مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است | جوانان هرگز به راه حل های خشن روی نیاورند | راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم

متن كامل:

  • انقلاب شد تا به آراءوعقاید مردم اهمیت داده شود و فضا باز شود
نخست وزیر دوران دفاع مقدس تاکید کرد: مشکل امروز ایران ما تهدید همین فضای نورانی است. دلیل اصلی آن هم روشن است، اگر نظام ما کارآمدی لازم را داشت و متوجه این مهم بود که انقلاب شده تا به آراء و عقاید مردم اهمیت بدهیم و فضا را باز کند، بیشتر آحاد ملت – که حالا ممکن است افراد جامعه عقاید گوناگون به این سو و آن سو داشته باشند- در جهت مصالح انقلاب و مصالح ملی حرکت می کنند چنانکه در دوران دفاع مقدس چنین سابقه ای را می توان یافت که از دورافتاده ترین روستاهای کشور تا تهران و سایر شهرها همه جبهه ای پیوسته بودند و همه می دانستندکه برای چه حرکت می کنند.

نخست وزیر امام ضمن با ذکر خاطره ای گفت: در اوایل جنگ به بشاگرد رفته بودیم؛ منطقه ای که قبل از انقلاب برده فروشی در آن رواج داشت. منطقه ای فقیر با فضایی بسته. تنها سرمایه ای که آن مجموعه داشت و ما از درون کپر می دیدیم چند بزغاله و مرغ بود. اما از همین بشاگرد افرادی بودند که خودشان را به جبهه رساندند. وقتی از آنها خواستیم که بگویند چه کاری برایتان انجام دهیم، می گفتند یک حسینیه برایمان بسازید و آن فضا برای بنده فراموش نشدنی است چرا که این فرهنگی بود که در آن وضعیت کشور، شایع شده بود و به حق سرمایه ای عظیم بود. همین پدیده ها بود که در زمان جنگ معجزه ها آفرید.

  • با گذشت زمان ارتباطمان را با مردم از دست دادیم
موسوی با ابراز دلتنگی نسبت به زمان نورانی از دست رفته اظهار داشت: ما متأسفانه با گذشت زمان ارتباط خودمان را با این مردم از دست دادیم و فکر کردیم که بیشتر از آنها می دانیم و می توانیم به آنها هر چه خواستیم بگوییم و مردم هم باید اطاعت کنند . از عقل جمعی استفاده نکردیم. موقعیت ها و مقام ها و ساخت قدرتی که بر پایه ی منافع و فساد در بعضی ها شکل گرفت موجب شد رجوعمان به توده و اکثریت مردم کاهش پیدا کند و کم کم آن را از دست دادیم و در این زمینه متأسفانه ضعیف شدیم، و فقط پوسته ی اسلامی را نگه داشتیم.

  • با این شیوه ناکارآمدی و هر مشکل را به نام اسلام تمام می کنند
نخست وزیر امام تصریح کرد: ای کاش این تغییر به نام اسلام نبود و این قدر خسارت نمی داشتیم، چرا باید امروز هر کاری که انجام می شود و هر ناکارآمدی و هر مشکلی که وجود دارد به نام اسلام تمام شود؟ مخصوصاً که با اغراق از اسلام نام می بریم و مدام در اشارات خود از آیات و روایات دم می زنیم حتی در مورد زلزله تهران که امکان وقوع آن وجود دارد و ما هم قبول داریم اما دولت که نباید در این خصوص از اسلام خرج کند. ما همیشه باید فکر کنیم که تهران در خطر زلزله است و برایش همواره راه حل داشته باشیم.

  • برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کنند
وی با اشاره به کتاب قانون ابن سینا که یک کتاب پزشکی است گفت: نکته ای در این کتاب هست که روی من خیلی اثر گذاشت. بخشی از کتاب راجع به دیوانه ها صحبت می کند و اینکه چگونه باید علاجشان کرد. ابتدا می گوید که درمانش چنین و چنان است ولی بعد بحث روح را می کند و می گوید: روح این افراد را جن تسخیر کرده و به اینجای بحث که می رسد می گوید جایش در این کتاب نیست. آنچه مربوط به پزشکی بود و مداوای آن گفته شد و بعد بحث علمی اش را به آخر می برد.

موسوی افزود:دولت برداشت های شخصی و فرقه ای را به دین وصل می کند و اگر به این موضوع ناکارآمدی هم اضافه شود آن وقت هر نوع مشکلی به اسلام نسبت داده خواهد شد.

  • وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم
موسوی با اشاره به خیل عظیم جوانان و دانشجویان کشور گفت :جوانی را ببینید که در دانشگاه، خودش و یا دوستانش را کتک می زنند، به نام اسلام افراد را بازداشت می کنند ، به نام اسلام جلوی فعالیت احزاب را می گیرند، به نام اسلام رسانه ها را توقیف می کنند ، صنعت کشور هم که در حال متلاشی شدن است و وضع کارگران و کارآفرینان هم تعریفی ندارد. همه اینها به نام اسلام صورت می گیرد بعد هم اگر فسادی مطرح شد همه می گویند این فساد! و نامه می نویسند، یک دفعه می بینیم که تمام بحث راجع به فساد محدود شد به اسلام. این موارد روی جوان مملکت چه تاثیری می گذارد؟

وی افزود: وقتی جوان از ما روی برمی گرداند باید مشکل را در خودمان بیابیم. مگر جوان چقدر تحلیل دارد؟ و چقدر می تواند موضوعات را برای خودش توجیه کند؟ باید این نکته را به وضوح روشن کنیم که مشکلاتی داریم ولی ربطی به اسلام ندارد.

وی این سوالات را مطرح کرد که آیا اسلام دنبال فساد است یا دنبال از بین بردن صنعت؟ ما که می گوییم راهی برای تسلط کفار بر خود قرار ندهید نه به این معنا که به طور مثال تجارت خارجی را قبول نداشته باشیم و یا نباید با جهان ارتباط داشته باشیم، اما چرا اجرای ناقص این کار آن هم به قیمت نابودی محصولات داخلی؟ باز گذاشتن دروازه ها به روی اجناس بنجل خارجی کجایش اسلامی است؟ این موضوع با آموزه های اسلامی در تضاد است.

موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وقایع بعد از انتخابات گفت: مردم برادران و خواهران هم هستند. صحنه های زدن، کشتن یا خبرهایی که درباره ی زندان ها هست و توقیف روزنامه ها روی آنان تاثیر بد می گذارد. بنده اصلا به این روزنامه یا آن روزنامه متمایل نیستم ولی مگر چکار کردند که آنها را قیچی کردید و بستید؟

  • به جای جلوگیری از فعالیت احزاب جوانمردانه با آنان رقابت کنید
وی با اشاره به جلوگیری از فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت : شما اگر می گویید این حزب ها خوب نیستند یک حزب خوب تشکیل دهید که با اینها جوانردانه رقابت و مقابله کنند تا اگر توانستند خود به خود زمینه اش را در جامعه از بین ببرند.

وی تاکید کرد : قرار بود رقابت سیاسی داشته باشیم و این مرّ قانون اساسی در مورد آزادی تشکل های سیاسی است و به نفع ماست. این به آن معنا نیست که همه تشکل ها خیلی خوب باشند. ممکن است حزبی در کشور شکل بگیرد که تشکل بدی باشد ولی راه حل آن حذف شدن در فرآیند رقابت است که ابواب جمعی مردم در یک فضایی بهترین را انتخاب کنند. این هم متأسفانه به نام اسلام تمام شده است و به همین دلیل کسانی که با این رفتار مخالفند و پایبند ارزش های انقلاب و راه امام هستند باید به شکل های مختلف نشان بدهند که این اسلامی که ما می شناسیم این نیست.

  • این اسلام نیست…
موسوی افزود:اسلام، کسی را نمی زند، کسی را نمی گیرد، تهمت نمی زند، کسی را در زندان نگه نمی دارد و محدودیت ایجاد نمی کند، اسلام یقیناً مدافع نیرومند اقتصاد ملی و عظمت و استقلال کشور است، این وظیفه ی فوق العاده مهمی است که در رفتار و کردارمان نشان بدهیم که این اسلام مدافع استقلال ماست و حاضر نیست یک ذره از استقلال ما از دست برود. منتها ما که در حکومت نیستیم در کنار حکومتیم.

  • می گویند از کشتی نظام پیاده شده اید…
وی خاطر نشان کرد : می گویند شما از کشتی(نظام) پیاده شده اید از کشتی مسلمانی که پیاده نشده ایم. به عنوان یک مسلمان می خواهیم طوری رفتار کنیم که جوانها را مأیوس نکنیم و حداقل بگوییم اسلامی که می شناسیم این نیست، اسلامی که می شناسیم رحمت دارد، رئوف است، سعه صدر دارد، همه را می پذیرد. با زبان استدلال با افراد روبه رو می شود. اسلام دینی است که می تواند با پیشرفت های جامعه بشری همسو و پیشتاز شود.

  • توصیه ای از علی(ع) که برای امروز بسیار آموزنده است
موسوی با اشاره به دهه اول انقلاب گفت : در آن زمان در این زمینه ها مشکلی نداشتیم ، ما ابداعاتی در سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد جنگ و … داشتیم و احساس نمی کردیم از قافله بشری در زمینه تلاش برای دستیابی به تکنولوژی، تمدن، سیاست و امثالهم عقب ماندگی داریم. لذا من معتقد بودم در هر موقعیتی که هستیم باید بین همسایه ها، همشهری ها و در سطح ملی این قضیه را نشان دهیم. فکر می کنم آن وصیتی که حضرت علی(ع) در آخرین لحظات داشتند(کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا) حامی مظلومین و مخالف ستمگران باشید یک توصیه ی فوق العاده است. یک نیروی مسلمان و دینی باید شهرت به این پیدا کند که در کنار مظلومین است هر جا که باشد و مخالف ظلم است هر جا که می خواهد باشد.

  • استقلال در نزد ایرانیان یک ارزش جا افتاده است
  • به جنبش سبز تهمت وابستگی می زنند و خود دنبال نامه نگاری و جلب توجه هستند
وی این موضوع را دارای اهمیت بسیار عنوان کرد و افزود: همین موضوع هویت اسلامی ما را نگه می دارد. ما واقعا نیازمند آن هستیم که اسلام را خوب معرفی کنیم تا جوان ها و ملت خودمان را نجات بدهیم وگر نه دلیلی ندارد که گرایش ضد دینی گسترده ای را خدای ناکرده در جامعه شاهد باشیم.

موسوی درباره استقلال جنبش سبز گفت: این حرکت(جنبش سبز) صد در صد یک حرکت مستقل است ولی مخالفان به جنبش سبز نسبت ناروا می دهند و آن را به سلطنت طلبها، منافقین، آمریکا و اسراییل منتسب می کنند. در حالی که آنها خودشان با یک حالت زیگزاگی که بیشتر به سیاست خارجی ما لطمه می زند نامه نگاری هایی با سرکرده های قدرت های جهانی دارند. از یک طرف فحش می دهند و از طرف دیگر دنبال جلب نظر چین، روسیه و یا دیگری هستند. آنگاه ما را به رابطه خارجی متهم می کنند. این به این دلیل است که استقلال یک ارزش جاافتاده ای در میان ملت ماست. ملت ما نسبت به این مسئله حساسیت دارد و اگر یک حرکتی را به خارجی ها منتسب کنند طبیعی است که آن حرکت لطمه می خورد و چهره اش مکدر می شود.

  • آنچه اعتقادات مردم را قربانی می کند
وی افزود: وقتی حکومت می آید روزنامه ها، سخنرانی ها، هیئت ها و احزاب را می بندد و حتی یک کانال نمی توانیم داشته باشیم و یا یک مناظره نمی توانیم انجام بدهیم و … در چنین حالتی است که صدای بیگانه در کشور بزرگ می شود. از یک طرف دولت و از طرف دیگر آنها، سرانجام این وسط چیزی که در دو لبه قیچی از بین می رود همان اعتقادات اصیل است که به نظر من در بدنه اصلی جنبش سبز وجود دارد. ما فکر می کنیم چیزی که در این جنبش مهم است تجربیات خوب سی ساله انقلاب است که باید تلاش کنیم جمع بشود. سپس یک حرکت جمعی داشته باشیم. این فضای پیرامونی ماست که ترسیم کردم، فضایی که هر روز با یک مشکلی روبرو هستیم.

  • آنها می خواهند جمعیت ما متفرق شود و مردم باید مراقب هم باشند
  • شمشیر نمی کشیم تنها عنصر پیش برنده ما آگاهی است
موسوی گفت: امروز یکی از نشریات سپاه را خواندم که نوشته باید امتیاز فعالیت مجمع روحانیون مبارز را هم لغو کرد. آنها نگاهشان اینطوری ست، می خواهند تمام تشکل ها را از بین ببرند و یقیناً بعد به حساب بقیه ی تشکل ها و گروه ها خواهند رسید. در چنین حالتی شبکه ها و هیئت ها اهمیت فوق العاده ای پیدا می کنند. مواظب خود بودن، مواظب خانواده بودن، مواظب محله بودن، مواظب جامعه و هر چه پیرامون ما هست بودن، اهمیت زیادی پیدا می کند. ما در این مصاف ، نمی خواهیم که شمشیر بکشیم و با یک حالت رزمی به میدان برویم. ما تنها عنصری که داریم و قدرتش از همه اینها بیشتر است ایمان و آگاهی است. باید این دو را تقویت کنیم. ایمان به یک دین رئوف و دینی که امام مطرح کرد :پیشتاز و روشن، که بتواند در سطح جهانی و در سطح داخل پاسخگوی مشکلات باشد. از طرف دیگر آگاهی نسبت به حقوق اساسی مردم. مردم باید بدانند که حقوقی دارند و حقوق آنها دارد ضایع می شود.

  • در انتخابات حکومکت نباید برای مردم تصمیم بگیرد
  • اینگونه نمی شود کشور را اداره کرد…
وی یکی از حقوق مردم را برگزاری انتخابات آزاد عنوان کردو گفت: نباید حکومت برای مردم تصمیم بگیرد. وقتی از دور نگاه می کنیم به زشتی این کار پی می بریم که مثلا چهار پنج نفر که به فرض خیلی آدم های عالی که تمام حسن های جهان در آنها جمع شده باشد، بنشینند یک عده ای را کنار بزنند، عده ای را انتخاب کنند و بعد به یک ملت هفتاد و پنج ملیونی بگویند از داخل اینهایی که ما انتخاب کردیم انتخاب کنید. این بدترین حالت برخورد با یک ملت است. زشتی این کار را نمی-فهمیم ، چون داخل آن هستیم و لمس نمی کنیم. بله وقتی که یک نماینده ای خائن از آب درآمد با او باید با شدت و غلظت برخورد کرد و او را بیرون کرد. از گذشته هم برای این کار راه داشتیم اما حالا انتخابات را به این شکل انجام می دهیم که مدام گزینش انجام دهیم، تمام دهان ها را ببندیم، تمام مراکز اطلاع رسانی را توقیف کنیم تا آن کسی که ما می خواهیم، رأی بیاورد و بعد صندوق ها را هزار جور دستکاری بکنیم و تخلفات عجیب و غریب انجام بدهیم. اینطور که نمی شود کشور را اداره کرد(دراینصورت) کشور به اینجا میرسد که الان تهدیدات خارجی پشت دروازه کشور ماست و از لحاظ سیاسی، امنیتی، اقتصادی تهدیدات داخلی بیشتر است.

وی در فراز دیگری از سخنان خود با اشاره به مسائل اقتصادی کشور گفت: یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، میزان سرمایه گذاری است که الان پنج،شش درصد است در حالی که باید بین دوازده تا چهارده درصد باشد. این کاهش به معنای ، بیکاری، فقر، فساد، فشار آمدن روی طبقات حقوق بگیر و امثالهم است. یا مثلا گفته شد رشد اقتصادی کشور امسال صفر خواهد شد.البته اطلاعات شفاف وجود ندارد، یک دفعه عده ای می نشینند تصمیم می گیرند و تمام اطلاعات مربوط به فساد و نیز اطلاعات راجع به لایحه ی هدفمند کردن یارانه ها قطع می شود. افرادی به دنبال آمار و اطلاعات هستند تا برای آینده کشور پیش بینی داشته باشند، عوض اینکه این افراد فرصت شمرده شوند به عنوان تهدید مطرح می شوند. سعی می شود که تمام اطلاعات قیچی شود و نتیجه این می شود که شرایط بسیار وخیمی داشته باشیم.

  • گسترش آگاهی مهمترین زمینه تغییر به نفع اسلام
وی افزود: کار ما آگاهی دادن به مردم نسبت به این مشکلات و بسط و گسترش آن است. حقوقی که مردم دارند گسترش این آگاهی ها و اطلاع از حقوق خود یعنی همان اصلی ترین و مهم ترین عنصری است که می تواند زمینه تغییر را به نفع اسلام و انقلاب و آتیه ی کشور ایجاد کند به شرطی که حالت اجماع نسبت به این مسأله بوجود بیاید. من فکر می کنم بعد از انتخابات در این زمینه پیشرفت کرده ایم.

  • میزانی برای سنجش موفقیت جنبش سبز
وی میزان حضور مردم در تجمع های خیابانی را معیار درست برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز عنوان نکرد و گفت : ما نباید بگوییم که خیابان ها زمانی از جمعیت زیاد و در زمانی کم بود و بر این اساس بسنجیم که جنبش سبز در کدام نقطه ایستاده است. باید شاخص و اطلاعاتی داشته باشیم که ببینیم آگاهی از این حقوق چقدر است تا اینکه بدانیم در آینده چگونه باید کشور اداره شود؟ آیا این آگاهی در سطح جامع گسترده تر شده یا کم کم دارد دایره اش تنگ تر می شود. اگر ما نسبت به این موضوع پیشرفت داشتیم زمینه ی تغییر جدی را در کشور ایجاد کرده ایم.

  • آنچه جریان حاکم را به رسانه ها حساس کرده است…
موسوی تاکید کرد دلیل حساسیت جریانی که برسر کار است نسبت به رسانه ها همین است و این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر هیچ بحرانی نداشتیم که روزنامه ای مانند بهاربسته نمی شد و یا یکی دو مناظره ای که بیشتر نگذاشتند پا بگیرد و برنامه قطع یا یکطرفه شد. تمام این ها نشانگر اهمیت این مطلب است که قدیم می گفتند پاشنه آشیل و یا چشم اسفندیار.

  • دامنه آگاهی را به روستائیان و کارگران و کشاورزان بکشانیم
  • همه باید در صدا و سیما تریبون داشته باشند
وی آگاهی را مهمترین مسئله عنوان کرد و گفت: باید آگاهی را گسترش دهیم، باید دامنه آگاهی را به روستاییان، کشاورزان، صنعتگران، کارگران و معلمان بکشانیم به آنها بگوییم این زندگی، شایسته شما نیست. شما حق دارید که یک نماینده بفرستید.شما حق دارید که صنعت مستقل داشته باشید، اقتصاد ملی خوبی داشته باشید. از چنین حقوقی برخوردارید. شما حق دارید در جامعه صحبت و نظر خودتان را اعلام بکنید و به نظر شما باید اهمیت داده شود این صدا و سیما از پول جیبی شما اداره می شود. شما باید پشت این تریبون ها باشید.

وی با اشاره به خاطره ای از حضرت امام (ره) گفت: یادم هست که حضرت امام رحمه الله علیه میگفتند چرا اینقدر عکس من در روزنامه ها چاپ می شود . اصلاً غدغن کردند. در یک جلسه خصوصی به آقای محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما از بابت زیاد نشان دادن تصویر ایشان گلایه و ابراز ناراحتی زیاد کردند. خود بنده از میدان امام مقابل ساختمان مخابرات رد می شدم دیدم شیشه هایش از بالا تا پایین عکس امام را زده اند، ناراحت شدم زیرا آن حالت اغراق آمیز، وضعیت آن اداره را به هم می زد و با اعتقادات ما هم ناسازگار بود. نمی دانم نبوی یا غرضی وزیر مخابرات بود، تماس گرفتم و گفتم جمع شود و جمع شد. خیلی طول نکشید حاج احمد آقا با من تماس گرفت و از قول امام از من تشکر کرد و خب این وضعیت آن موقع امام بود.

  • با این انتخابات واتفاقات بعد از آن ، ایده برگشت به حقوق اساسی متولد شد
وی خاطرنشان ساخت: باید به مردم اینها را انتقال بدهیم و اینکه حکومت دینی و جمهوری اسلامی به معنای باز شدن تمام راه ها برای ابراز نظر و خلاقیت آنها و بودن آنها در صحنه واقعی است نه اینکه آنها نتوانند از این صدا و سیما و امکانات عادی هم استفاده کنند.برداشت من این است با این انتخابات واتفاقات بعد از آن یک ایده ای در داخل کشور مبنی بر برگشت به حقوق اساسی متولد شد که برگشت ناپذیر است. کافیست که از این، مثل یک گیاه و گل پاسداری کنیم وبگذاریم تناور وگسترده شود. در قرآن آمده است که خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان تغییر دهند. این آگاهی زمینه تغییرات وسیعی را در جامعه و حکومت ایجاد خواهد کرد.

  • جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم
موسوی تاکید کرد، باید برای راهمان برنامه داشته باشیم و بیش از همیشه باید به این مسئله معطوف شویم که این جرقه آگاهی را به همه اقشار ملت برسانیم و با گسترش آگاهی ارتباط به روزی با آنها داشته باشیم و به آنها بگوئیم وضعیت کارگری و اقتصادی و… موقعی خوب می شود که نمایندگان واقعی شان در مجلس باشند ونمایندگان مردم هم بتوانند در صدا و سیما نظرات آنها را نقل کنند و مردم هم بتوانند مواظب فساد باشند.

نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به دوران ابتدایی پیروزی انقلاب گفت: در ابتدای این انقلاب اینجور نبود که بگویند شما چرا ریخت و پاش کردید؟ بلکه همه مراقب یکدیگر بودند. آن ایمان و اعتقاد گسترده باعث می شد مراقب خویش باشند. کافی بود در اداره ای کسی کمی پایش را از گلیم اش جلوتر بگذارد خود کارمندان بر خورد می کردند و خود جامعه این حالت را داشت. جدا شدن شما از این نوع نظارت ها یقینا باعث فساد می شود که البته این به منشوری نیاز دارد که تهیه شود.

  • سینه به سینه و با خلاقیت انتقال اطلاعات کنیم
وی موضوع مهم دیگر را در ارتباط با فعالیت های رسانه ای برشمرد و گفت: ما باید روش هایمان را به روزتر کنیم. حالا که روزنامه نداریم باید راه های تازه ای پیدا کنیم ضمن آنکه دنبال روزنامه هستیم تا از طریق قانونی رسانه داشته باشیم اما از طریق رسانه های مجازی که یقیناً جزء حقوق ماست از طریق هیأت ها از طریق خانواده و سینه به سینه باید اطلاع رسانی کنیم. این اطلاع رسانی هم باید حول مسئله ای که در آن اجماع داریم با روش های جدیدی که در حین کار به دست می آوریم انجام دهیم .دائم باید فکرهای نویی ارائه دهیم که یک جمع خلاق را داشته باشیم و روش های نو برای جامعه مان داشته باشیم.

وی با ذکر مثال از یک تئوری که در هنر مطرح هست گفت : در نظریات فلسفی هنری بحثی است مبنی بر این که یک طیفی از هنرمندان نگارگر وقتی می خواهند نقاشی کنند اول می نشینند راجع به آن فکر می کنند ،اجزاء، حجم و رنگ را در ذهن می آورند در ذهن که تکمیل شد هنرمند در جلوی بوم قرار میگیرد و شروع به نقاشی کردن می کند. یک طیف دیگر هستند که می گویند، با احساس زیبا شناسی و با تناسب رنگها کار را آغاز می کنیم اما از اول حاصل کار را تعریف نمی کنند .در نظریات سیاسی مشابه این دو را می توانید پیدا کنید.قبل از انقلاب مارکسیست ها خیلی فعال بودند. دلیل انشقاق آنها این بود که سعی می کردند یک حکومت بی طبقه ای را با تمام ابعاد و ویژگی هایش ترسیم بکنند و به طرف آن حرکت کنند. برای همین طرح چینی استالینی داشتیم که متمایل به آلبانی انورخوجه و یا حکومت از نوع کاسترو و امثال اینها بود.در گروههای اسلامی هم همینطور بود آنها هم ترسیم کاملی از حکومت داشتند که در نتیجه یک نوع جدایی و انشقاق و یک دید افراطی در اینها ایجاد کرده بود.

وی تصریح کرد: اگر ده سال قبل از انقلاب به حضرت امام (ره) می گفتند حکومت شاه که سرنگون شد ابعاد حکومت شما چیست؟ ایشان مثل کمونیست ها و مارکسیست ها نظر مشخص نمی دادند مبنی بر اینکه ابعادش، مشخصاتش این باشد مجلسش این باشد، بعد براساس آن باید حرکت بکنیم.

  • معیاری که جنبش سبز بر اساس آن حرکت می کند
موسوی با اشاره به جنبش سبز خاطر نشان کرد: جنبش سبز بر اساس معیارها و الگوهای دوم حرکت می کند، معیاری که می گوید حقوق اساسی مردم باید رعایت شود، عدالت و آزادی باید باشد. این کار تحقق نمی پذیرد مگر آنکه همه ملت را دور هم جمع بکنیم. این ملت و شهروندی که مالیات می دهد محترم است و هر کس که قوانین داخلی کشور را رعایت می کند محترم است.از اول هم اساس بر همین بود. روزهای اوّل پیروزی انقلاب گروههای چپ و راست حتی غیر مذهبی ها خدمت امام می رسیدند و دائم با ایشان ملاقات می کردند.برای اینکه تصور بر این بود نظامی داریم که تمام اقشار را می تواند در بر گیرد. این هیچ نوع منافاتی با جمهوری اسلامی حکومت اسلامی و حکومت دینی نداشت.

نخست وزیر امام افزود: هم اکنون هم تصور و ایده ایی که جنبش سبز باید ارائه دهد این است که بتواند بیشترین نیروی ممکن را در خودش جمع کند.همان جوانی که امروز به خاطر بد کار کردن حکومت از دین بیزار شده است وقتی درست عمل کنیم راه بازگشت او را فراهم کرده ایم و این برای ما اهمیت زیادی دارد. یعنی بازگشت وسیع مردم به سمت دین موقعی است که از دین شعارهای خوب و سعه صدر ببینند، کار آمدی ببینند. در آن حالت ما کمترین روی گردانی را از دین و از اسلام و ارزشها و میراث های فرهنگی و قدیمی مان خواهیم داشت.

وی به روشن شدن بیشتر مشخصات جنبش و این حرکت تاکید کرد و گفت: با این مشخصات و این حرکت را به مردم منتقل کنیم .باید به مردم بگوییم ما دنبال قدرت و دسترسی به قدرت نیستیم. حکومت مال همان کسانی باشد که الان هست اما این معیارهایی که مطابق اسلام و فطرت است را رعایت کنند. مردم را کتک نزنند و بگذارند مردم آراء خودشان را راحت در صندوق ها بریزند ، بگذارند مردم حرف بزنند، همان که قانون اسلامی تصریح دارد، بگذارند رسانه ها آزاد باشند. ما نمی خواهیم رسانه ایی باشد که به دین فحاشی کند.

  • زندانیان گمنام …
  • به راحتی انگ محارب می زنند
وی با اشاره به زندانیان گمنام گفت: الان در زندان متأسفانه غیر از افرادی که شناخته شده اند زندانی های عجیب و غریبی می بینید که پنج سال – شش سال به دلیل اینکه در ۲۵خرداد در راهپیمایی شرکت کرده اند محکوم شده اند. ما می گوییم این را دین نمی پذیرد، اسلام نمی پذیرد،این با هیچ مبنای دینی که ما می شناسیم سازگاری ندارد. بیایید ثابت کنید که دین اسلام چنین است. تا یکی کوچکترین تکانی می خورد زود یک مارک محارب میزنند. الان زندانیانی هستند که ناشناس هستند، پرونده بعضی شان اصلا گم می شود ،برخی هستند ماهها اصلا کسی سراغشان نمی رود. آنکه مشهور است به او می رسند چون بالاخره اسمش در سایت ها مطرح است. افرادی هستند که تکلیفشان واقعاً روشن نیست، ما می گوییم اسلام با این مسئله سازگاری ندارد.

موسوی افزود: می گوییم مرّ اسلام را بگویید، آیا مرّ اسلام با اینها سازگار است. ما چنین چیزهایی نداریم.این حرف ها را مردم می پسندند دلیلش این است که با فطرت آنها و اعتقادات دینی آنها و با تجربه روزانه آنها سازگار است. در خصوص مسائل سیاسی اقتصادی هم همین طور است. کجای اسلام گفته شما دائم در تمام دنیا بگردید و برای خودتان دشمن ایجاد بکنید. در دنیا در سطح بین الملل تقریباً هیچ کشوری نیست که در داخل یک بلوک رسمی نداشته باشند تا درآن جمع، تصمیم گیری جمعی بکنند. درآمریکا که ابرقدرت است و نیروی نظامی، بمب اتم، رسانه و سرمایه وسیعی دارد که در تمام دنیا در گردش است به عنوان یک قدرت بزرگ در رابطه با مسئله هسته ای با ما مشکل دارد ببینید با این مشکل چگونه مواجه می شود.یعنی کشوری که یقینا از لحاظ قدرت مادی، استغنایش از ما بیشتر است. او سعی میکند بین متحدینش وفاق ایجاد کند حتی رقبایش چین و روسیه را راضی کند تا درباره پرونده هسته ای ایران به یک اجماع حداکثری برسد.حال، ما که به این روش¬ها توجهی نداریم هیچ، کارمان این شده است که دشمن گیری کنیم.

  • از حقوق اساسی ملت نباید بگذریم
مهندس موسوی تصریح کرد: از حقوق اساسی خودمان نباید بگذریم اما ضعف و ناتوانی و عدم تدبیرمان را هم نباید به اسلام نسبت بدهیم. این اصلاً ربطی به اسلام ندارد ما می توانیم کشوری اسلامی و بهترین موقعیت و دوستان را در جهان داشته باشیم و از طرق سیاسی در جاهایی که لازم است از خودمان دفاع کنیم .چنانچه ملت ما در دفاع مقدس نشان دادند بر سر ارزش ها حاضرند تا آخرین قطره خون بایستند. با این که به طور قطع بهترین فرصت های توسعه کشور را با افزایش قیمت نفت از دست دادیم و درآمدهای عظیمی که در چهار پنج سال اخیر به دست آوردیم همه را به باد فنا دادیم و متأسفانه برعکس موقعیت کشور را به سمت بدتر شدن با بد استفاده کردن از درآمدها بردیم. من میگویم اینها باید شناخته شود و دوستان، آنهایی که در زمینه اقتصاد نظریه پردازند به یک شکل، آنهایی که از نظر فرهنگی صاحب نظرند به شکل دیگر، این آیتم ها را به اطلاع مردم برسانند تا زمینه دگرگونی در این وضع ایجاد شود.

  • مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم
  • کم هزینه ترین راه برای نجات کشور از مشکلات…
  • راه حلها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت نیستیم دائم باید اعلام بکنیم
موسوی خاطرنشان کرد :از طرف هم باید دلسوز باشیم و مشفقانه حاکمان را نصیحت کنیم و بگوییم راهی که شما می روید بیراهه است. در اطلاعیه شمارۀ هفده یک موضوع اساسی را طرح کردیم که خیلی توجه نشد، گفتیم شما فکر نکنید وقتی با کسی قرارداد می بندید اصلاً جنبش سبز وجود ندارد. شما همین چهار پنج تا کار را بکنید خواهید دید این آب گل آلود کشور و این وضعیت بحرانی کشور به سمت بهبود خواهد رفت. ما راه حل ها را با قید اینکه دنبال قدرت و منفعت دیگری نیستیم دائم باید اعلام بکنیم. بگوییم که کم هزینه ترین راه برای اینکه کشور از این مشکلات نجات پیدا کند این است که شما در رویه تان تغییراتی ایجاد کنید.

  • هر کس که بر خلافشان حرف بزند را صهیونیست و منافق می نامند
وی این موضوع را مطرح کرد که در سیاست خارجی وقتی یک رویه مهم در یک کشور می خواهد اتفاق بیفتد و می خواهند تصمیم بگیرند حتی درآن کشورها سعی میکنند نظر اپوزسیون را هم جلب کنند. لااقل از دشمنان تان درس بگیرید که هیات دولتش در کنار حزب رقیب می نشینند و در مورد یک موضوع بزرگ بحث می کنند . این جلسات هر سال بک بار دو بار در سال پیش می آید و در همه دنیا این وجود دارد.

  • مرده هایی سیاسی که توسط حکومت زنده شدند
به اعتقاد موسوی، این روشی که هر کس بر خلاف شما صحبت کند و راه حلی ارائه دهد را صهیونیست یا منافق می نامید و او دلبسته به آمریکا، برانداز و محارب می شود این به نفع شما و به نفع کشور نیست ،این تقویت محارب و منافق است. منافقین با این جنایت هایی که در داخل کشور داشته اند ، با این همکاری هایی که با صدام داشتند مرده ای شده بودند که ننگ ابدی بر پیشانی انها مانده است. شما وقتی فرزندان این ملت که دو سه میلیونشان در یک روز یک خیابان را پر می کنند به منافقین نسبت می دهید ، آیا شما منافقین را تضعیف می کنید؟ یا نفاق را تقویت می کنید؟از آنطرف جریان سالمی که در کشور جامعه را متمایل به اسلام می کند، شما پیشانی بند جبهه آنها را که به عنوان یادگاری حفظ کرده اید پنهان می کنید که به آنها نگویند بسیجی و طرفدار امام.

وی با اشاره به خاطره ای از دیدار با خانواده یکی از شهدای سبز گفت : آنجا موضوع جالبی را دیدم . عکس های قبل و بعد از انتخابات این شهید برای من خیلی تکان دهنده بود، زیرا نشان می داد که یک جوان دانشجوی آنچنانی ، با آن طبع جوانی در جریان بحث های انتخاباتی و راه پیمایی ها چنان تغییر کرده بود که با ته ریش و پیشانی بند یاحسین(ع) یعنی همان چهره ی بسیجیان در طول دوران دفاع مقدّس که مادران آنها را می بوسیدند و روانه ی جبهه می کردند عکس گرفته بود. خب وقتی یک جریان سالمی در کشور وجود دارد به این حضرات باید گفت: ببینید فضای جامعه را به چه سمتی برده اید؟

  • برخی اشکالات به دلیل محدودیت هاست
موسوی همچین در تبین خطوط و چارچوب جنبش سبز گفت: در عین حال من قبول دارم که کمی با عدم تعیین ها روبرو هستیم با توجه به اینکه ما تشکیلات نداریم چون هر تشکیلاتی را بر می چینند، روزنامه نداریم و… می تواند خطر ساز باشد. لکن باید یک خطوط کلی انشاا… تبیین شود.الان هم در جامعه مخصوصا در فضای دانشگاه وضعیت بهتری ایجاد شده و جامعه دانشجویی به سمت عقلانیت بیشتری رفته است. طبیعی هم هست ، در یک دانشگاه پنجاه دانشجو را ممنوع التحصیل کرده و ده نفر را گرفته اند . بچه ها محتاطتر شده،این به معنای بازگشت نیست به معنای بیشتر فکر کردن است و به دنبال راه حل های تازه تر رفتن است.

  • خشونت هرگز؛ راه حل ها فقط مسالمت آمیز باشد
موسوی اظهار امیدواری کرد تا راه حل های اسلامی مسالمت آمیز خدای نکرده در این جریانات فراموش نشود و جوانان هرگز به راه حل های خشن روی نیاورند. چون با این همه دستگیری و سرکوب و زدن و گرفتن به جامعه نمی توان مطمئن بود. در آینده حرکت¬های خشن و تند یقیناً به ضرر ملت ماست و به ضرر جنبش سبز است که باید مراقب باشیم این اتفاق نیفتد .

وی در پایان با یاد دوباره روزهای جبهه و جنگ گفت: ملت کم قربانی نداده است و بنده در انتها باز هم برمی گردم به صحنه های جبهه ها. من همیشه غبطه می خوردم به آن فضاهای نورانی، طوری نشود که از آن فضاهای روحانی نتوانیم به راحتی در جامعه صحبت کنیم. زیرا الان چنین حالتی بوجود آمده که کم کم این ارزش ها هم دارد زیر سؤال می رود.

میرحسین موسوی دعا کرد تا انشاالله خداوند این بحران را در نهایت به نفع ملت و انقلاب ختم کند تا ما شرمنده ی خون شهدا نباشیم
ادامه مطلب ...

آخرين اخبار ارس