بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0ffice.arasdotnet.tk يا http://bekhon.sabzonline.tk

شریعتمداری نمادِ ماکیاولیسم وطنی است، در آئین او! اخلاق و دین و سیاست حمال قدرت اند

2 نظرات
به بهانه توهین شریعتمداری به خانواده سرداران شهید:
پرده برداری از ماکیاولیسم وطنی یکبار برای همیشه
. ادامه راه سبز(ارس): داریوش محمدی: شریعتمداری نمادِ ماکیاولیسم وطنی است. او پیشینه ی مبهمی دارد و پیشه ی او دفاع از قدرت است. در آئین او، اخلاق و دین و سیاست حمال قدرت اند و تحریف و تبدیل مفاهیم و ریزش و رویش مصادیق طبیعی است. شامه ی او قدرت را به خوبی بو می کشد و صاحب قدرت را به هر قیمتی پاس می دارد. او قلم ها را به پای قدرت می شکند و پای ناقدان را قلم می کند. می توان از قربانی های او « رکوردی عظیم» ساخت و در رکوردهای جهانی ثبت کرد. او یک رکورد دار است. رکورددار شایعه هایی که ساخته است، رکوردار تهمت هایی که زده است، رکوردار توهین هایی که کرده است، رکورد دار حریم هایی که دریده است، رکوردار حرمت هایی که شکسته است و رکورد دار تکذیبیه هایی است که چاپ نکرده است . شریعتمداری یک رکورد دار است.

تقدیم به :
همه روشنفکرانی که از وطن رانده شدند
همه ی اساتیدی که از حضور در دانشگاه محروم ماندند
همه روزنامه نگارانی که قلم هایشان شکست و
همه هنرمندانی که آوازشان نشنیده ماند و هنرشان ندیده رفت
و تقدیم به همه ی آدمیزاده های آزاده

درآمـد:

حسین شریعتمداری، نیاز به معرفی ندارد. همه او را می شناسند و همه می دانند که پیشینه ی مبهمی دارد و پیشه ی اصلی او دفاع از قدرت و مدیحه گویی اصحاب قدرت است. او اگرچه در پوشش مدیر مسئولی یک روزنامه معروف است، اما از آنجا که منصوب والیان قدرت است و به ارکان قدرت منتسب است، سابقه ای در رکن چهارم ندارد و تا کنون خدمتی به روزنامه نگاری و اهل قلم نکرده است. خدمتی به اصحاب قلم نکرده است که هیچ، چه قلم ها که به پای او نشکسته و چه پاها که به اشاره ی او قلم نشده اند.

قبای مجیزه گوی او بر «قامت قدرت» تمام است و زبان ستیزه جوی او بر ناقدان قدرت هیچگاه در کام نیست. بسیاری از سیاسیون و گروه های فشار ازنوشته های ِ او «خط» می گیرند و بسیاری از رفتار های حکومت به خط ِ او توجیه می شوند. «تک خال» هایی که گاه رو می کند و کدهایی که در نوشته های او، می آیند خواندن آنها را قابل تحمل می کند. گره هایی که از «زلف قدرت» می گشاید، شاهد اند که با اولیاء قدرت میانه ای دارد و گواه اند که او در حلقه ی قدرت غریبه نیست و از دور دستی بر آتش دارد. همت مضاعفی که به نام دین و به کام قدرت مصروف می دارد، «عارضه ای» است که دین و شریعت را به آئین شریعتمداری مبتلا کرده است و مهم تر از همه؛ منطق قدرت که در آئینه ی ادبیات و منش او به تمامی «رخ» می نمایاند، همه و همه نشان می دهند که حضور روزانه ی حسین شریعتمداری در زندگی روزانه ی ایرانیان به روزنامه ی کیهان محدود نمی شود و آفت فتنه گری و فتنه جویی او، بیشتر از یک مدیر مسئول روزنامه است. یعنی به هر زبانی که بخواهی از قدرت بگویی و از هر سو که بخواهی به قدرت بتازی از حسین شریعتمداری گریزی نیست. به قول حافظ:

فریاد که از شش جهتم راه ببستند …….. آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

با این اوصاف، پرداختن به شریعتمداری و آئین او، نوعی توفیق اجباری است! و من به نوبه ی خود شرمسارِ قلمی هستم که برای او به سر می دوانم و سرش را به نام «جلادِ آل قلم» می بُرم و شرمنده ی معنایی هستم که در پیشگاه او «عریان» می کنم و عذرخواه واژگانی ام که در کنارِ نامِ حسین شریعتمداری «می رقصانم».

باری، در مروری اجباری که بر نوشته های حسین شریعتمداری داشتم، دریافتم که با زبان منطق و منطق کلاسیک بیگانه نیست و همین امیدوارم می کند که او نیز مخاطبی بر همین نوشته باشد و اندکی امیدم می دهد که او نیز «منظور» نوشته ام را بفهمد و بداند در زبان دانشجویان سیاست و در منطق سیاسیون ایران، به چه زبانی خوانده می شود و تاریخ سیاسی نامش را چگونه می آورد.

تاکید می کنم، حسین شریعتمداری در این نوشته، «برادر حسینِ باز جو» نیست، بلکه نماد کسانی است که «شامه» ی آنها «بوی قدرت» را به خوبی تشخیص می دهد و نماینده ی کسانی است که قدرت را به درستی «پاس» می دارند.

به این منظور، ابتدا ساختار و اجزای منطق قدرت را معرفی می کرده و وصف زبان اش را می گویم و به ذکر یک نمونه اکتفا می کنم و سرانجام آئین و روش حسین شریعتمداری را به یاری آن می کاوم.

منطق قدرت یا زبانِ آتش

منظور از «منطق قدرت»، پشتوانه ای است که قدرت برای اعمال خود از آن بهره می گیرد. یعنی نوعی مشروعیت که قابل انکار نباشد.

در این منطق؛ اصل موضوع این است: قدرت باید خود را نگه دارد. صاحب قدرت باید قدرت خود را حفظ کند، اگرنه از دست می دهد و بی قدرتی از راه می رسد. ساختار درست، ساختاری است که منجر به نگهداری قدرت شود. «استنتاج»، وظیفه دارد که نتیجه را به قدرت تسلیم کند و به «برهان قاطع»، مقدمات را قربانی کند. یک واژه اصالت دارد، قدرت ! لازم نیست این واژه حتماً به زبان آید، اما روح آن باید در معنی تمام جمله ها حضور یابد و هیچ گزاره ای در فقدان این واژه معنادار نیست.

«صدق» همان امر واقع است و صادق بودن گزاره ها، به وضعیت امور بستگی دارد. اما «امرِ واقع ، واقعیت اشیاء نیست !!! ، وضعیتی است که متولیان امور می پسندند » . زنجیره ها ی منطقی باید به زنجیر قدرت به هم دوخته شوند. «مفاهیم » را هر لحظه می توان از نو تعریف کرد تا با معنای قدرت در تناقض قرار نگیرند و مصادیقی که با این مفهوم در ستیز باشند، باید «اخراج» شوند. تحریف و تبدیل مفاهیم و « ریزش و رویش مصادیق» طبیعی ! است .

در این زبان، «درستیِ استنتاج » و «صدقِ گزاره » ، « تابع » قدرت اند . هر گزاره ای ، که به این زبان درآید یک پیش شرط ِ ناگزیر دارد که نمی تواند از آن بگریزد . این پیش شرط «وفا به قدرت» است. یعنی برهانی که به نتیجه ی مطلوب ختم نشود، نادرست است و پیمانی که با شهریار، درست نیافتد، باطل است.

«قاعده ی حذف» در منطق قدرت همواره جاری است. چه حذف مفاهیم، چه حذف مصادیق وحتی حذف فیزیکی. تا جایی که، برای حفظ زنجیره های این زبان، قتل های زنجیره ای هم مجاز است.

هر گزاره ای که جواز ورود به این زبان را بگیرد، اگر «حامل قدرت» نباشد، باید «حمال قدرت» شود. مهم نیست که این گزاره یک «اصل اخلاقی» است، یک «حکم دینی » است یا یک «امر بدیهی». مهم این است که به نتیجه ی مطلوب منجر شود .

«فرادستان» یا صاحبان قدرت، این زبان را به منطق ِ خویش به کار می گیرند و با استفاده از آن رفتار و کردار خود را با فرودستان موجه می سازند. در این معنا، حق با صاحبانِ قدرت است که در منطق قدرت، اصلِ موضوع قدرت است و لاجرم مشروعیت هم اعتبار از قدرت می گیرد و کارآمدی هم عین ِ اعمال قدرت است . «فرو دستان» هم از همین منطق برای پایین کشیدن قدرت استفاده می کنند؛ که رفتار و کردار فرادستان را با قدرت خویش ناسازگار می بینند .

و جالب آن که، در منطق قدرت، حق با کسی نیست. نه با فرودستان و نه با فرادستان. «حق با قدرت است». این قدرت است که بر گزاره ها سوار می شود و جمله ها را به کار می گیرد و انسان ها را سرِکار می گذارد.

در میان فیلسوفان ِ سیاست کمتر کسی چون «نیکولو ماکیاوللی» حقیقتِ قدرت را شناخته است و در تاریخ فلسفه ی سیاسی، کمتر کتابی به اندازه ی « شهریار» توانسته است «منطقِ قدرت» را به درستی معرفی کند.

ماکیاوللی به اهمیت و تفاوت کار خود، در نگاه به قدرت آگاه بوده و می دانسته است که منطق واقعی ِ قدرت، غیر از منطقِ شناخته شده و ایده آل انسانی است و در کتاب ِ مشهور خود بر این تفاوت مهم، این گونه تاکید کرده است «بر آن ام که به جای خیال پردازی، به واقعیت روی باید کرد. بسیاری در باب جمهوری ها و پادشاهی هایی خیال پردازی کرده اند که هرگز نه کسی دیده است و نه شنیده .»

نیکولو، برای معرفی قواعد حاکم این منطق، در ادامه می نویسد: «شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد، می باید شیوه های ناپرهیزگاری را بیاموزد و هر گاه که نیاز باشد، به کار بندد».

این «شیوه های ناپرهیزگاری» که ماکیاوللی از آن نام برده است ، همان « ساختار درست » در منطق قدرت است . ساختاری که برای حفظ قدرت لازم است و شهریاری که بخواهد شهریاری را از کف ندهد ، می باید آن را بیاموزد و در « صورت نیاز » بکار گیرد .

آئین حسین شریعتمداری در آئینه ی منطق قدرت

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه ی کیهان به آئین قدرت و منطق قدرت به خوبی پای بند است و در این باره به نیکی مشهور است.

نخستین و محکم ترین گواه، بر این ادعا، این است که «انسان ها» هر اندازه که از قدرت دور شوند، زبانِ شریعتمداری نسبت به آنها تندتر می شود و هر اندازه به کانون ِ قدرت نزدیکتر باشند، شریعتمداری با آنها مهربان تر می شود. تا جایی که کانونِ اصلی قدرت هیچ گاه مورد انتقادِ او قرار نمی گیرد و به جرات می توان گفت در بیست سال اخیر کمترین انتقادی بر کانون اصلی قدرت بر زبان شریعتمداری نیامده است و در روزنامه ی کیهان چاپ نشده است. گیرم، کانون قدرت و کانون های قدرت در این بیست سال اشتباهی نداشته و انتقادی بر آنان وارد نیست، حسین شریعتمداری و نویسندگان کیهان، چرا یک بار به اشتباه بر کانون قدرت خرده نمی گیرند؟ گیرم کانون قدرت، معصوم هم باشد، نویسندگان کیهان از «چه نوع قدرتی» برخوردارند که یک بار اشتباه نمی کنند؟ نعوذ بالله مگر آنان هم معصوم اند؟

گواه دیگر، نحوه مواجهه ی شریعتمداری با منتقدان قدرت است. می دانیم که در منطقِ محض، «نقدِ گزاره» جایی ندارد. گزاره ها یا موافق اند یا مخالف، یا درست اند یا نادرست. در منطق قدرت ماکیاولیستی هم چنین است، «نقد » معادل «دشمنی» است و منتقدانِ قدرت ، «براندازان» محسوب می شوند . حسین شریعتمداری، چون بر مدار قدرت می اندیشد، بی محابا منتقدان را به چوب ِ دشمنی می راند و حتی در دشمنی هم جانب انصاف نگه نمی دارد، که « انصاف » هم در منطقِ قدرت، بی معنی است.

شاهد سومی هم بر این امر وجود دارد. کمتر روزی است که حسین شریعتمداری و هم کیشان او، از فرودستان و منتقدانِ قدرت نخواهند که علیه دشمنان شناخته شده! موضع بگیرند و روزی را نمی توان یافت که شریعتمداران به مخالفان خود خرده نگیرند که «چرا چیزی می گوئید که دشمنان از آن سوء استفاده کنند ؟».

مخاطبانِ حسین شریعتمداری با این استدلال مشهور کاملاً آشنایی دارند و حتی گاهی هم به دام این استدلال منطقی و مشهور می افتند و از این در با او وارد می شوند و به حق در می مانند! می گویم در می مانند، چون این استدلال، استدلالی محکم در منطق قدرت است که از فرودستان می خواهند تا به منطق فرادستان پای بند شوند و به عبارتی از همان اول به قدرت آنها تن در دهند و در زمین آنها بازی کنند و بازنده باشند. واضح است که این استدلال از آنِ صاحبان قدرت است، زیرا مخالفِ قدرت و «دشمن» و «دشمن نظام» در اصل مخالف و دشمن آنهاست، نه الزاماً دشمنِ حقیقت. این «فرمولِ مشهورِ استالینی !» هر روز رایج تر می شود و روزی نیست که از گوشه ای یکی از خادمانِ قدرت و متولیان امور! از آن بهره نگیرد و فرودستان را فرا نخواند که مبادا در این شرایط چیزی بگوئید و کاری کنید که دشمنان سوء استفاده کنند و بهانه نجوید که چرا فلان موضع را شما را از زبان فلان دشمن می شنویم و فلان دشمن چرا از فلان موضع شما حمایت کرد!

این سه دلیل، روشن تر و محکم تر از آن اند که بخواهیم بر آنها بیافزائیم. از این ها گذشته، می توان بر آداب و آئین حسین شریعتمداری، هزاران هزار، مصداق یافت که حسین شریعتمداری همه چیز را به نفع قدرت می خواهد و بر مدار قدرت می چرخاند و بر محور قدرت می گرداند.

ما را که می شناسی ؟

اما، کسب و کارِ برادر حسین بازجو در مدح قدرت و وصف مراد، تنها در این « انحراف حرفه ای از روزنامه نگاری » خلاصه نمی شود. بلکه تند رویی ها و گزافه گویی ها و زیاده خوایی هایی است که از اندازه گذشته است و به اندازه ای قربانی گرفته است که اگر روزگاری چرخ بر مدار قدرت نگردد و تنها روزی چرخ بر مراد او نچرخد، می توان از قربانی های او « رکوردی عظیم» ساخت و در کتاب رکوردهای جهانی ثبت کرد. می شود گفت، او یک رکورد دار است. رکورد دار تکذیبیه هایی است که چاپ نکرده . رکورددار شایعه هایی که ساخته است. رکوردار تهمت هایی که زده است. رکوردار توهین هایی که کرده است. رکورد داری حریم هایی که دریده است. رکوردار حرمت هایی که شکسته است.

در مذمت آئین شریعتمداری همین بس، که کم نیستند صاحب نظران و روشنفکرانی که سهم او را در دین گریزی ها و شریعت ستیزی ها بیشترین می دانند و اگر بیشترین هم نباشد، او را یکی از سهام داران اصلی « فرقه های دین سوزی » می دانند. و می دانند که رسم دروغ گویی و آئین تهمت زنی را او نهادینه کرد و سوغاتی تهمت را او به این دیار آورد و نوبرانه ی تقلب در کیهانِ او به بار نشست .

جالب آن که تنها یک بار در رسانه ی ملی که یکی از نمایندگان مجلس، به صورت زنده و حضوری او را به هدایت لباس شخصی ها و نظریه پردازی «تئوری توطئه و توهم انقلاب مخملی » متهم کرد، نتوانست آن را انکار کند و تلویحاً تائید کرد که هادی و راهنمای اصلی گروههای فشار و لباس شخصی ها اوست .

برادر حسین در خواب است. او باید بیدار شود و ببیند مردم بیدار شده اند. باید بدانند وقتی او در صدا و سیما می گوید « متاسفانه از ثواب بازجویی در جمهوری اسلامی برخوردار نشده ام » تا «هم بازجوهای منحرف را تطهیر کند» و هم «خود را فدایی جمهوری اسلامی بخواند» و «هم بازجو بودن خود را انکار کند» و به خیال خود «قدرت را بزک کند» و اصحاب قدرت را مصون دارد، همه می دانند چه می گوید و چه می خواهد که فرزند دبستانی ام همان دَم پرسید «با این همه حسرت و با این همه زندانی چرا نمی رود بازجو بشود ؟» .

برادر حسین باید بداند طشت رسوایی او از بام افتاده و باز جو بودن او و به خطا رفتن بازجوها و فدایی بودنش ، نه تنها یک دروغ را انکار نمی کند که یک گناه را به سه دروغ و هر دروغ را به صد بزه می آلاید.

برادر حسین بیدار نمی شود که خود را به خواب زده است . او در واقعیت قدرت غرق شده است و از واقعیت جامعه غافل مانده است. مدت های مدیدی است که نوشته های او به وهم می ماند و کسی را به سپهر خیال او راه نیست. برادر حسین بازجو که در یک غفلت چشم بند زندانی اش باز شد و بازجو بودنش آشکار شد، لختی نمی اندیشد که «به این چشم بندی ها تا کی می خواهد ادامه دهد ؟» مگر نمی بیند که چشم ها باز شده اند ؟ …

با این همه ! حسین شریعتمداری هم چنان بر آئین خویش به قدرت وفادار است و در دفاع از قدرت، به هیچ چیز رحم نمی کند. کسانی که کمترین تردیدی در این باره دارند، یاد داشت او را با عنوانِ با مسمای « ما را که می شناسی ؟ » در روزنامه ی کیهان مورخ پنجم مهر ۸۹ بخوانند تا او را بهتر بشناسند و ببینند، خادم و مخدوم ِ قدرت! چگونه بر خادمانِ اسلام و ایران تاخته است و چگونه شهیدان دفاع مقدس را به سخره گرفته است و به هوای آبروی آنان، از مرز شرف گذشته است و ریا را از مرز جنون گذرانده است و با توسلِ به قرآن ، برِ ایمان خویش کافر شده است ….

آبی بر آتش؛ نحوه ی مواجهه با منطق قدرت

با منطق قدرت نمی توان با صاحبان قدرت درافتاد. یعنی با زبانِ قدرت نمی شود با صاحبان قدرت محاجه کرد و توقع پیروزی داشت.

برای مواجهه با منطق قدرت ، باید به زبان یا فرازبانی پناه برد که به آسانی مقهور منطق قدرت نشود و به دام آن نیافتد . فرازبانی که مفاهیم و تعاریف آن به اسارت منطق قدرت در نیایند.

از این دست مفاهیم می توان به «ایثار » ، « شهادت » و « کرامت انسان » و « حقوق بشر » اشاره کرد که معنای آن ها می تواند بر زبان قدرت موثر افتد . همان گزاره ی مشهور «ملتی که شهادت دارد ، اسارت ندارد » گواهی بر عظمت ِ مفهوم شهادت است و پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیت در دفاع مقدس از ثمراتی است که بر این واژه نشسته اند. همین که کیهان نتوانسته تا کنون به این مفاهیم دست یازد و حسین شریعتمداری نتوانسته است آن ها را تحریف کند، یعنی این مفاهیم به آسانی – و شاید هیچ گاه – به تسخیر قدرت در نخواهند آمد.

از همین نمونه ها می توان پی برد که، زبان دینی، فرازبانی است که به اشکال مختلف می تواند بر زبان قدرت فائق آید و آن را تعدیل کند و توقعات آن را پایین بیاورد و زبانه های آتش آن را کمتر کند. اگر چه در روزگار فعلی منطق قدرت هم به زبان دینی نفوذ کرده و مثلاً خود را به « حجت دینی » آراسته و فرق های قدرت طلبی را پرورش داده است، اما بسط و شرح اسلام رحمانی و روشنفکری دینی و دینداری روشنفکرانه ، می تواند هنوز هم فرازبانی و در مهار این زبان آتشین باشد .

تاریخ ایران و جهان هم در این خصوص بسیار عبرت آموز است و نمونه های حکیمانه ی را می توان برای انحلال منطق قدرت یافت . حکمت سیاسی علی (ع) در مواجهه با معاویه ؛ دفاع عقلانی و قرآنی امام محمد غزالی از امر به معروف و نهی از منکر در مقابل ارباب قدرت ، نمونه هایی از رفتار امام خمینی در دورانی که قدرت در اختیارِ خاندان پهلوی بود و حتی نحوه مواجهه ی آیت الله جوادی آملی با هاله های قدرت و شیوه کنار گیری او از منبر نماز جمعه نمونه هایی از برخورد حکیمانه و روش های توصیه شده توسط اندیشمندان و علمای اسلامی با حکومت هایی است که فراتر از حد معقول ! به آفتِ منطقِ قدرت مبتلا شده اند .

حسن ختام هم ، همان توصیه ی حکیمانه ای است که قرآن در مواجهه با آئین شریعتمداران و کسانی چون حسین شریعتمداری توصیه می کند . پیشنهادی پیامبرانه در مواجهه با منطقِ قدرت :

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا

ادامه مطلب ...

دست تطاول بر آرمانهای نسل سوخته!

1 نظرات
دست تطاول بر آرمانهای نسل سوخته!

. ادامه راه سبز(ارس): کودکانی که در سالهای پایانی دهه پنجاه و اوایل دهه شصت چشم بر جهان گشودند به نسل سومی ها معروف شده اند؛ اینان از شمار نحله های جمعیتی هستند که واژه نسل سوخته را می توان بر آنها اطلاق نمود.

سالهای آغازین رشد و نمو این نسل با خاطرات بمب آرانها و آژیر قرمزها عجین گشته است، همکلاسی های به خون آغشته و صحنه های مهیب آوار شدن خانه و کاشانه، پدران و برادرانی که خاطراتی محو از آنها به جای مانده و روزی به فرمان وجدان و اخلاق رفتند و دیگر بازنگشتند و سالها حسرت یک آغوش گرم آنان رویای نیمه شب های یک نسل شد،شماری هم آمدند و سرفه های خشک شان و بدنهای پر ترکش شان سفره روز و شب خانواده های مظلوم شد،مارش عملیات و هر وجب از خاکی که باز پس گیری می شد تمامی غرور و بغض فرو خورده یک ملت را فریاد میزد،اینها تمامی داشته های تلخ و شیرین پا گرفتن یک نسل است که در طول این سالیان و از میان آنچه باید بود و می شد و نشد مانده است و رجوع به آنها مرهمی است بر تلخ کامی مرارت ها و اجحاف ها که این روزها بر مردمان روا داشته می شود و نقطه روشنی در میان تاریکی های مداوم و انحراف هائی که بر خواست ها و باورهای مردم رفته است.

جنگ هشت ساله و طنین توپ ها رو به خاموشی گذاشت،اما دوباره تاریخ تکرار شد عده ای بر خوان نعمت مجاهدت مردمان نشستند و انقلاب و جنگ و هر آنچه بود یکسره به نام خود سند زدند،نسلی که آهسته آهسته بزرگ می شود و به جوانی پای می گذاشت افرادی را با تن پوش و هیبت رزمندگان می دید که اینبار نه رفیق راه و همگام در برابر خصم دون که چون سدی بودند بر خواست های مدنی و شهروندی آنان،اینان جز خود و تفکر واپس گرای مد نظرشان که تفسیری صعب و سخت از انقلاب و دفاع مقدس ارائه میداد تفکری را بر نمی تافتند،خاطره نزدیک نسل ما بجای آنهم رشادت ها و مردم نوازی ها برخورد سخت و خشن باتوم ها را خوب در ذهنش دارد و چه ظلمی از این بالاتر؟ چه بد کردند با آنهمه مضامین بلند آزادی و آزادگی که با کوته فکری و منفعت جوئی از مردمان دریغش داشتند.

اما گمانمان این بود که تابلوی ترسیمی آقایان از دلاوران عرصه دفاع از کشور را که در پناه آن ماوا گرفته و بر منویات خود می روند را حداقل در عیان و ظاهر پاس بدارند،اما آنچه این روزها به عینه شاهدیم سخن از روایتی تازه دارد!خانواده شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی آخرین قربانی تمامیت خواهی گروهی سوء استفاده گر شده تا فاش بگویند بر مدار قدرت محوری ما هیچ کس و هیچ آرمانی جای تامل و حرمت ندارد.

نسل ما تمامی محدودیت ها را با گوشت و پوست خود در تمامی این سالها حس کرده است مدعای ارزش مداری از نوع آقایان هم ندارد اما بخوبی و بدور از تبلیغات حکومتی با تکیه بر اندیشه ورزی و حرمت شناسی برای مردمانی که از جان و مال و ناموس خود گذشتند تا از مام میهن و ارزشهای آن بدفاع برخیزند احترام قائل است ، تبلور این شناخت و باور مردمی را در شعارهائی چون "بسیجی واقعی همت بود و باکری" که بصورت گسترده و در پاسخ به سوء استفاده از نهادهای انقلابی که به مقابله با مردم و خواست های قانونی و منطقی آنان بر خواسته بودند را شاهد بودیم،

اینان مقام و منزلت سیاسی و نظامی خود را در سایه سار مجاهدت این شهیدان کسب نکرده بودند اما وجدان و اخلاق و حس وطن دوستی اقتضا می کرد که پاکی و صداقت آنان را پاس بدارند و بر سوء استفاده گران متذکر شوند،این نسل سالها طعم چوب و چماق شما را که پوستین وارونه ای از ارزشهای دوران جنگ را به عاریت گرفته بودید لمس کرده است اما قدرشناسی و باورعمیق به سرمایه های آزادی و آزادگی و یادگاران گرانقدر آنان که در کنار و همراه مردم هستند ایجاب می کند که در برابر زیاده خواهی شما بایستند و بر اینهمه نا مردمی و هتک حرمت ها معترض باشند که چنین هم بوده و خواهد بود،اما شما چه کردید؟

سخن آخرین با فرماندهان سپاه پاسداران است ،بسیاری از شما همرزمان این دو شهید بوده اید هنوز باید نشست و برخواست ها و طنین صدای ایشان در گوشهایتان باشد،اگر فردای قیامت در مقابل این دوشهید قرار بگیرید و آنان از شما بپرسند که بعد از آنان با یادگاران و امانت هائی که از خود بر جای گذاشتند چه کردید؛ پاسخی دارید؟جدای از اینکه امروز خط فکری و سیاسی شما درست و یا غلط با این عزیزان هم راستا نیست ،آیا این دلیل می شود که بر فرزندان شهید و همسران ایشان هجمه و حمله بیاورند و آرامش از آنان بگیرند و آنگاه شما سکوت اختیار کنید؟این با کدام مرتبه از انصاف و رسم مسلمانی همخوانی دارد؟

جواب مردمان را چه می دهید آنگاه که بپرسند اینان که یادگاران فرماندهان دفاع مقدس هستند و هم رزم ایشان اینچنین مورد اسائه ادب قرار می گیرند پس تکلیف ما مردمان چه می شود؟آیا سکوت توام با رضایت شما هجمه بر تمامی باورهائی نیست که مدعای دفاع از آن را دارید؟ حسین شریعمتداری و اعوان و انصارش در کجای این انقلاب و دفاع مقدس نقش آفرینی داشته اند و کارنامه روشنی دارند که از سکوت شما بهره می جویند و بجای محکومیت این اقدام شنیع گستاخانه مهمل بافی می کنند! در پایان این آیه الهی را برای انذار گوشزد می کنم که «ان ربک لبالمرصاد»!
رضا رئیسی
ادامه مطلب ...

گرانی و رکود بی‌سابقه در بازار کامپیوتر و موبایل

0 نظرات
گرانی و رکود بی‌سابقه در بازار کامپیوتر و موبایل

. ادامه راه سبز(ارس): فعالا‌ن بازار‌ تلفن‌ همراه ‌از افزایش قیمت 25 تا 50 درصدی این کالا‌ی پر متقاضی ‌و 12 درصدی لپ‌تاپ خبر می‌دهند، خبری که از سوی اتحادیه صوت و تصویر و تلفن‌همراه و حتی سازمان حمایت از مصرف کننده تایید می‌شود تا موج دوم گرانی در سال‌جاری باز هم مصرف‌کنندگان را شوکه کند.

آخرین گزارش‌ها از بازار کامپیوتر، تلفن همراه، خودرو و محصولات صوتی و تصویری نشان می‌دهد که تحریم‌های خارجی و نیز بحران گرانی ارز و طلا، اثر خود را بر بازارهای پیرامونی هم گذاشته و به خصوص در دو بازار موبایل و کامپیوتر شاهد افزایش قیمت‌ها و رکودی بی‌سابقه هستیم.

بنا به گزارش رسانه‌ها، بازار خودرو هم تحت تاثیر افزایش قیمت طلا و ارز، در رکودی کم‌سابقه فرو رفته است. روزنامه دنیای اقتصاد در این باره می‌نویسد: در روزهایی که گران شدن طلا و افزایش نرخ ارز بازار کسب و کار عده‌‌ای را در تهران تعطیل و یا نیمه تعطیل کرده است، بازار خودرو نیز از این «تعطیلی طلایی» بی‌نصیب نمانده و بیش از پیش به رکود آن افزوده شده است. آن‌طور که نمایشگاه‌داران خودرو پایتخت عنوان می‌کنند، ظاهرا جو روانی حاصل از شرایط موجود در بازار ارز و سکه تهران هرچند اندک، اما به هر حال بر بازار خودرو نیز تاثیر گذاشته است.

افزایش ۲۵ تا ۵۰ درصدی قیمت تلفن همراه

روزنامه جهان صنعت روز پنجشنبه گزارش داد: فعالا‌ن بازار‌ تلفن‌همراه ‌از افزایش قیمت ۲۵ تا ۵۰ درصدی این کالا‌ی پر متقاضی ‌و ۱۲ درصدی لپ‌تاپ خبر می‌دهند، خبری که از سوی اتحادیه صوت و تصویر و تلفن‌همراه و حتی سازمان حمایت از مصرف کننده تایید می‌شود تا موج دوم گرانی در سال‌جاری باز هم مصرف‌کنندگان را شوکه کند.

بر اساس این گزارش، درست زمانی که اعتصاب زرگرها در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفت و طلا‌، دلا‌ر و درهم گران شد ورق بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ نیز با تاثیر از این وقایع برگشت به طوری که فعالا‌ن بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ از نایاب شدن برخی گوشی‌ها و حتی لپ‌تاپ خبر می‌دهند. هرچند شنیدن این خبر در نگاه اول تعجب بر‌انگیز و حتی خنده‌دار است ولی واقعیت تلخی است که اشک بسیاری از مصرف‌کنند‌گان را در می‌آورد.

به گفته فعالا‌ن بازار تلفن‌همراه، بسیاری از گوشی‌ها با برندهای مختلف در بازار نایاب شده است و وارد‌کنند‌گان رسمی و غیر‌رسمی نیز با سوء‌استفاده از این وضعیت اقتصادی با احتکار کردن گوشی‌ها علا‌وه بر بالا‌ بردن افزایش تقاضا در بازار‌، قیمت‌ها را نیز به صورت کاذب بالا‌ برده‌اند تا از این آب گل آلود به جای ماهی‌، کره بگیرند.

در این خصوص فرهاد تقی‌زاده از واردکنند‌گان رسمی تلفن‌همرا‌ه به خبر‌نگار جهان صنعت گفت‌: هم‌اکنون نه تنها قیمت گوشی در بازار افزایش پیدا کرده بلکه برخی از گوشی‌ها نایاب شده است.وی تصریح کرد‌: بسیاری از وارد‌کنند‌گان منتظرند قیمت دلا‌ر و درهم به بالا‌ترین حد ممکن برسد و بعد اقدام به عرضه گوشی کنند و همین مساله منجر به نایاب شدن برخی گوشی‌ها شده است.

تقی‌زاده در ادامه به افزایش تقاضا برای برخی برند‌ها اشاره کرد و گفت‌: این افزایش تقاضا در بازار باعث شده است تا برخی سوء‌استفادکنند‌گان نرخ‌ها را به صورت کاذب افزایش دهند. وی با اشاره به اینکه به نظر می‌رسد موج گرانی در بازار تلفن‌همراه با ثابت شدن قیمت دلا‌ر و درهم تا حدودی کاهش پیدا کند‌، افزود‌: بسیاری از وارد‌کنند‌گان رسمی تلفن‌همراه با آرام شدن بازار اقدام به عرضه می‌کنند.

وی خاطر نشان کرد:هم اکنون قیمت گوشی تلفن همراه ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است .وضعیت در بازار لپ‌تاپ نیز نه تنها کم از بازار تلفن‌همراه ندارد بلکه بسیار آشفته‌تر هم‌ است ‌چرا‌که برخی لپ‌تاپ‌ها در کل کشور که متقاضی نیز دارد به گفته نمایندگی‌های رسمی اصلا‌ وجود ندارد‌!

در این خصوص نمایندگی رسمی یکی از برند‌های معروف لپ‌تاپ به خبرنگار جهان صنعت گفت‌: از مهم‌ترین دلا‌یل نایاب شدن برخی لپ‌تاپ‌ها می‌توان به افزایش قیمت دلا‌ر و درهم در بازارهای جهان‌تحریم علیه ایران اشاره کرد. وی افزود: از سویی دیگر بسیاری از واردکنندگان لپ‌تاپ در انتظار ثابت شدن قیمت دلا‌ر در بازار‌های جهانی هستند، تا در صورت گران‌تر شدن قیمت دلا‌ر لپ‌تاپ‌ها را با قیمت بالا‌تر عرضه کنند.

وی معتقد است: این افزایش قیمت کاذب در بازار لپ‌تاپ و حتی تلفن‌همراه را صرافان و سرمایه‌داران در بازار رقم زده‌اند و در این بین تنها این مصرف‌کنند‌گان هستند که متضرر می‌شوند‌‌چرا‌که تاجر و وارد‌کنند‌ه از این وقایع تنها و تنها سود می‌کنند.

اما در حالی که بازار تلفن‌همراه و لپ‌تاپ روزهای پرتنش و البته سود‌آوری را تجربه می‌کند و مصرف‌کننده متضرر می‌شود‌، مسوولا‌ن با آرامش خاطر هرچه تمام‌تر تنها نظاره‌گر این بازار آشفته هستند و بر آشفتگی آن نیز با برخی تصمیم‌های عجولا‌نه می‌افزایند.

پیامد تحریم‌ها؛ رکود در بازار کامپیوتر

روزنامه دنیای اقتصاد نیز از رکود در بازار کامپیوتر گزارش داد و نوشت: بر اساس اعلام فعالان بازار، عکس‌العمل بازار نسبت به چنین موضوعی بسیار سریع بوده و طی روزهای اخیر بازار با رشد ۶ تا ۱۰ درصدی قیمت محصولات مواجه شده است. از طرفی بسیاری از شرکت‌های بزرگ که در زمینه عرضه و توزیع کالاهای این حوزه فعالیت می‌کردند از میزان عرضه کالا به بازار خودداری کرده و حجم معاملات در بازار نسبت به روزهای قبل در حد قابل توجهی کاهش یافته است.

بر اساس اعلام بهنامی یکی از فعالان بازار، از روز شنبه گذشته شرکت‌های بزرگ و فعالان بازار، بازار را نیمه تعطیل اعلام کرده و از عرضه کالا به بازار خودداری کردند.

به گفته وی، طی روزهای اخیر قیمت دلار درحواله‌ها از یک هزار و ۵۰ تومان به یک هزار و ۱۵۰ و حتی یک هزار و ۱۷۰ هزار تومان رسیده است، ولی با این وجود صرافی‌ها حاضر به پذیرش این حواله‌ها با این قیمت‌ها نیستند. نتیجه این امر بروز شوک به بازار بوده است.

بهنامی پیش‌بینی کرد: در صورت ادامه این روند بازار با کاهش موجودی و رشد شدیدتر قیمت‌ها مواجه خواهد شد. وحید زرگران، یکی دیگر از فعالان بازار نیز با تایید این خبر گفت: طی روز گذشته در نتیجه این اقدام صرافی‌ها، بازار با رشد ۶ درصدی قیمت‌ها در زمینه کالاهای کامپیوتری مواجه شد، ولی با ادامه این روند، شاهد رشد بیشتر قیمت‌ها خواهیم بود. به گفته وی نیز طی روزهای گذشته میزان معامله در بازار در حد قابل‌توجهی کاهش یافته است. یکی دیگر از فعالان نیز به کاهش عرضه کالا توسط شرکت‌های مطرحی چون، آواژنگ، سازگار ارقام و… اشاره داشت.

به گفته وی، بسیاری از عرضه‌کنندگان کالا تنها به عرضه موجودی‌های سابق خود با قیمت بالاتر از عرف بازار می‌پردازند و با توجه به شرایط فعلی به نظر می‌رسد روند ورود کالاهای جدید به بازار در حد قابل‌توجهی کاهش یابد.

‌نریمان خالصی، مدیر ارشد قطعه شرکت سازگار در این زمینه گفت: بازار از روز شنبه با یک شوک شدید روبه‌رو شده است و دلار نیز در بازار به شدت کمیاب شده است. به همین دلیل میزان عرضه در بازار به شدت کاهش یافته و اکثر شرکت‌ها قیمت‌ها را افزایش داده‌اند. سازگار ارقام نیز قیمت کالاهای خود را حدود ده درصد افزایش داده است.

وی افزود: با توجه به شرایط فعلی، بسیاری از فعالان بازار از عرضه کالا به بازار خودداری می‌کنند و منتظر هستند تا ببینند وضعیت بازار چگونه می‌شود، ولی پیش‌بینی می‌شود طی هفته آینده بازار با رشد بیشتر قیمت‌ها مواجه شود. در عین حال برخی معتقدند: این مشکل موقتی است و به زودی حل می‌شود.

ملکی، مدیر روابط عمومی شرکت امرتات نیز با تایید این خبر گفت: با توجه به تغییرات مدیریتی که ما در شرکت خود داشتیم، میزان عرضه کالای ما طی مدت اخیر کاهش یافته است. ولی ما تغییری در روند قیمت‌هایمان نداشتیم.

وی افزود: طی روزهای اخیر با توجه به اتفاقات اخیر، بسیاری از فعالان بازار کج دار و مریز این روزها را طی می‌کنند و منتظر اتفاقات جدید در بازار هستند. وی پیش‌بینی کرد، طی روزهای آینده بازار با رشد بیشتر قیمت‌ها مواجه خواهد بود.
ادامه مطلب ...

تاکید آیت‌الله دستغیب بر تفاوت رهبری قانونی با ولایت مطلقه

1 نظرات
تاکید آیت‌الله دستغیب بر تفاوت رهبری قانونی با ولایت مطلقه:
خبرگان فعلی از ماهیت خود بیرون رفته است
. ادامه راه سبز(ارس): آیت‌الله سید علی‌محمد دستغیب در پاسخ به سؤالی در خصوص نظریه ولایت مطلقه فقیه و نسبت آن با قانون اساسی، تصریح کرد که بنا به نظر فقهی وی، “ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه معیّن شده از طرف خبرگان، دو مقوله جداگانه است که گاهی هم اتّفاق می‌افتد در یک نفر تجلّی می‌کند، همانند امام امّت(ره).”

وی با توضیح این دیدگاه فقهی، مفهوم ولایت مطلقه را چیزی جدا از ولی فقیه منتخب خبرگان توصیف کرد و در ادامه نوشت: “رأی خبرگان فقط برای استمرار نظام جمهوری اسلامی و تنظیم سه قوّه می‌باشد. پس این که گفته شود ولیّ فقیه قانون اساسی می‌تواند بر جان و اموال مردم حکومت کند، سخن بی‌مدرکی است.”

آیت‌الله دستغیب لازمه ولایت مطلقه را فقیه به عنوان یک مفهوم الهی را “استقبال مردم و اتّفاق مسلمین و اعتنای قلبی مردم” دانست و افزود: “پس از فوت مرحوم امام امّت(رحمه الله)، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمّدعلی اراکی(قدّس سرّه) تحقّق پیدا کرد و مسأله ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول به این بزرگوار ارجاع شد؛ در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند.”

این مرجع تقلید مقیم شیراز پس از آنکه در ابتدای پاسخ مشروح خود تصریح کرده که به عنوان یک عضو مجلس خبرگان اظهارنظر می‌کند، خاطرنشان کرده است که اعضای خبرگان، “تکلیفشان تنها تعیین رهبر یا تأیید رهبر نیست، بلکه لازم است هر کدام ملجأ و مرجع مردم در حلّ مشکلاتشان باشند؛ مشکلات دینی و دنیایی، طرفدار مظلوم بوده و در برابر تجاوز ظالمین بایستند؛ وظیفه و تکلیف آنها است که ناظر بر اعمال و رفتار زیرمجموعه رهبری که انتخاب کرده‌اند باشند و به آنها توصیه کنند و عمل به احکام شرع را یادآوری نمایند و خدای ناکرده چنین نباشد که اجیر زیرمجموعه بوده و یا مقلّد آنها باشند و یا مجری دستورات بدون توجّه به صحّت و سقم آن باشند.”

وی تصریح می‌کند: “این طور نیست که فکر کنند ما رهبر انتخاب کردیم و باید مطیع باشیم که بر این معنا هیچ مدرکی ندارند و برعکس در نزد خداوند و مردم مسئول خواهند بود. خبرگان باید تخلّفات از قانون اساسی و قوانین و احکام اسلامی که به وسیله‌ی شورای نگهبان و قوای نظامی و انتظامی و صدا و سیما ایجاد می‌شود، تذکّر دهند و در غیر این صورت عدالتشان مستصحبه خواهد بود. مردم مسلمان ایران نیز مسئولند که تخلّفات زیرمجموعه را به منتخبین خود بگویند تا آنها منتقل نمایند، در غیر این صورت خودشان موظّف به تذکّر می‌باشند.”

این عضو مجلس خبرگان در ادامه می‌نویسد: “خبرگان فعلی از ماهیّت خود بیرون رفته، زیرا اوّلاً: شورای نگهبان که منتخب رهبری است، آنها را تعیین می‌کنند و بارها گفته‌ام که این دور مسلّم و باطل است. ثانیاً: لازم است اجتهاد ایشان از طرف مراجع عظام که دارای مخالفت با نفس و مهذّب هستند تأیید شود که نشده.”

آیت‌الله دستغیب این دیدگاهها را در پاسخ به سؤالی با این مضمون، ابراز کرد: “بسمه تعالی. محضر مبارک حضرت آیت الله حاج سیّد علی محمّد دستغیب(دامت افاضاته) سلام علیکم. با احترام، تقاضا می‌شود بفرمایید نظر حضرتعالی راجع به ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه تصویب شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی که امام امّت، حضرت آیت الله العظمی حاج سیّد روح الله خمینی(ره) در آن، امر مرجعیّت را برداشته و فقط به صرف احراز اجتهاد نظر داده‌اند چیست؟ آیا باز همان ولایت مطلقه فقیه با ولیّ فقیه یکی است؟”

متن پاسخ این مرجع تقلید به نقل از وب‌سایت رسمی دفتر ایشان در ادامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب سیّد علی محمّد دستغیب، فرزند سیّد علی اکبر، از شاگردان حضرت امام خمینی(ره) در قم و حضرت آیت الله خویی در نجف اشرف و در رأس از شاگردان درسی و تربیتی فقیه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) عالم عامل متّقی، مجاهد مبارز، عارف کامل، فیلسوف و حکیم الهی، حضرت آیت الله حاج شیخ حسنعلی نجابت شیرازی(ره) و از خانواده علم و تقوی و مبارز در مقابل ظلم، یعنی خانواده جلیل دستغیب می‌باشم، به خصوص پرورش یافته در دامن مرد علم و عمل و تقوی و محبوب ملّت عزیز ایران، فقیه مجاهد حضرت آیت الله شهید سیّد عبدالحسین دستغیب شیرازی(ره) که از برکات این بزرگوار بهره‌مند شده‌ام، به عنوان شخصی که بیش از پنجاه سال در حوزه علمیّه به تدریس فقه و اصول و تربیت شاگردان زیادی مشغول بوده و تألیفاتی در تمام ابعاد فقه، اصول، رجال، تفسیر و نهج البلاغه داشته و در قبل و بعد از انقلاب از افرادی بوده که در تمام صحنه‌ها حضور داشته و اکنون به عنوان یکی از اعضای مجلس خبرگان اظهار نظر می‌نمایم؛ در حقیقت اظهار معلوم می‌کنم و حسب تکلیف باید معلوم گفته شود که خلاف معلوم، همان اعمال جهّال است که انحراف است. در ابتدا باید عرض شود که ماهیّت انقلاب اسلامی در ایران که به دست حضرت امام خمینی(ره) صورت گرفت از چه ناحیه‌ای و برای چه هدفی و قرار چه منظوری حاصل شد.

در زمان قبل از انقلاب ۱۳۵۷، در کشور ایران می‌رفت که آثار اسلام به کلّی از جهت ظاهر از بین برود؛ از ناحیه‌ی اقتصاد هم به طور کلّی وابسته و افراد نظامی مأمور حفظ امنیّت بیگانگان بوده و نظام شاهنشاهی در تمام امور دخالت داشتند؛ لذا مردم بر آن شدند تا از این وضع خلاصی پیدا کنند. بحمدالله توسّط علمای عامل و متدیّن و دانشگاهیان و فرهنگیان و بازاریان متعهّد، این حرکت انحرافی متوقّف و به دست حضرت امام خمینی(ره) جمهوری اسلامی تشکیل شد که بحمدالله آنچه مورد نظر مردم بود حاصل گردید. مردم و علماء و مجتهدین و مراجع تقلید، همه متّفقاً رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) را پذیرفتند که بعد از رسول خدا(ص) کم‌نظیر بود. این استقبال مردم و اتّفاق علماء و مراجع بر حضرت امام خمینی(ره) از ناحیه ربّ الارباب بود که می‌توانست در سال ۱۳۴۲ انجام شود، امّا خداوند نخواست و این است ولایت مطلقه فقیه که مستفاد آیات و روایات است؛ که در این فقیه متعهّد مسئول در سال ۱۳۵۷ تحقّق پیدا کرد. این از ناحیه‌ی عنایت و اراده خداوند بود که پس از اجماع مردم از هر طبقه و با هر سلیقه و تأیید افراد صالح و تهذیب نفس شده، حاصل شد.

باید دانست که چنین نبوده و نمی‌تواند باشد که تعیین مرحوم حضرت امام خمینی(ره) برای ملّت ایران به وسیله عدّه‌ای بازاری یا عدّه‌ای فرهنگی یا چند مبارز قبل از انقلاب بوده؛ چون تحقّق این معنا مربوط به قلوب و افکار و اندیشه‌ی مردم می‌باشد و نه به قلم و سخنرانی و تبلیغ مبلّغین. قلوب به دست خدا است، قلب شکسته و اشک ریخته به دست انسان نیست، بلکه از ناحیه‌ی رحمان است و آن چه از ناحیه‌ی دست و زبان باشد، از ناحیه‌ی شیطان است. قال رسول الله(ص): «مهما یکن من العین و القلب فمن الله و من الرحمة و مهما یکن من الید و اللسان فمن الشیطان». (مستدرک الوسائل، ج ۲، باب ۷۴ من ابواب الدفن، حدیث ۲۱)

وعده‌های مرحوم امام امّت(ره) در ابتدای پیروزی انقلاب، ریشه‌کن کردن بی‌سوادی به طور رایگان، رسیدگی به وضع مستمندان و بیچارگان و بیرون آوردن آنها از فقر و در رأس، بیدار کردن مردم از بی‌تفاوتی و بی‌اعتقادی و آگاه کردن بیش‌تر مردم به اسلام و فقه امام ششم، جعفر بن محمّد الصادق(ع) بود و این معنا بر دوش علمای عامل حسب وظیفه‌ی الهی و تکلیف واقعی قرار گرفت. چون بنا بر این شد که تمام ابعاد یک حکومت، اسلامی شود که تجلّی آن در سه قوّه شد، یعنی دادگاه اسلامی، مجلس اسلامی و دولت اسلامی و قوانین مادر برای هر کدام توسّط فقهای جان بر کف و تهذیب نفس شده، تحت عنوان «قانون اساسی» ترسیم شد و به آرای عمومی گذاشتند و مورد پسند همه اهل اندیشه و آزاداندیش قرار گرفت؛ و در رأس آن، مسأله استمرار این جمهوری اسلامی زیر نظر ولیّ فقیه صورت گرفت و قرار شد که عدّه‌ای از فقها که عمری را در تهذیب نفس گذرانده و دارای مدارج علمی از جهت فقه و اصول و قدرت استنباط احکام الهی از قرآن و سنّت باشند، یک نفر از خودشان که اهل علم و مجتهد و تهذیب نفس شده و دارای شرایط مورد قبول مردم و مراجع تقلید باشد به عنوان ولیّ فقیه انتخاب کنند؛ که البته این مرتبه برای ولیّ فقیه منتخب باید برای خبرگان به اثبات برسد، یعنی آثار وجودی به معنای سابقه‌ی تدریس و تربیت و مشهور به تقوی و علمیّت و حسن سابقه باشد، چون تمام قوانین ما، چه دولتی، چه قضایی و چه فرهنگی و تربیتی، همه اسلامی هستند.

پایه و اساس تمام قوانین ما بر مبنای قرآن و سنّت می‌باشد؛ لذا رؤسای سه قوّه و زیرمجموعه آنها نمی‌توانند خلاف قرآن و سنّت عمل کنند، چون خبرگان رهبری شخصی را تعیین کرده‌اند که بتواند با سابقه قبلی و درایت و تقوای الهی، تنظیم کننده‌ی سه قوّه بر مبنای قوانین باشد؛ چون این سه قوّه نباید با یکدیگر تضادّ داشته باشند؛ هماهنگ کردن آنها وظیفه ولیّ فقیهی است که از طرف خبرگان معیّن شده و چون به وسیله مجتهدین عادل و مهذّب تعیین شده، تفوّقی بر آنها ندارد، چون خبرگان تشخیص دادند که فلان شخص قدرت آن را دارد که سه قوّه را از نظر اسلامی و مذهب جعفری اداره کند؛ دیگر هیچ حقّی ندارد نه بر مردم و نه بر ملّت‌های دیگر. این شخص می‌شود ولیّ فقیه جهت اداره مملکت و هیچ حقّ دخالت در امور مردم، چه در حوزه دانشگاهی و چه در حوزه علمی و فرهنگی مردم ندارد؛ چون تمام افراد از منافع سه قوّه به خوبی برخوردارند، این شخص تأمین کننده حقوق شهروندان می‌باشد، یعنی نمی‌گذارد که حقّ یک شهروند از ناحیه‌ی سه قوّه تضییع شود. باید گفته شود که تعیین این خبرگان حتماً لازم است از ناحیه‌ی اشخاصی باشد که تسلّط نسبت به این بزرگواران دارند و آن علمای عظام و مراجع تقلید می‌باشند؛ در غیر این صورت ماهیّت افراد خبرگان مبهم و رأی آنها بی‌فایده و وجود آنها موجب تضییع حقوق دیگران می‌گردد.

امّا راجع به ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول باید عرض شود که این مقوله از ولیّ فقیه گفته شده در قانون اساسی به فرموده‌ی حضرت امام امّت(ره) خارج شد(که باید مجتهد مطلق و مرجع تقلید در تمام ابواب فقهی باشد) لذا این شخص تعیین شده از طرف خبرگان، هیچ ربطی با آن شخص تعیین شده از طرف ربّ الارباب ندارد، چون شما ملاحظه فرمودید امام امّت(ره) این معنا را از رهبری که باید مرجع و ملجأ باشد ساقط کردند. پس ولایت مطلقه فقیه یک معنای الهی است که لازم است حتماً از طرف مردم یعنی استقبال مردم و اتّفاق مسلمین و اعتنای قلبی مردم باشد، و الّا به صرف تعیین شخص، اعتقاد مردم حاصل نمی‌شود.

شما ملاحظه کردید که پس از فوت مرحوم امام امّت(رحمه الله)، اعتقاد اکثر مردم و مراجع تقلید به حضرت آیت الله شیخ محمّدعلی اراکی(قدّس سرّه) تحقّق پیدا کرد و مسأله ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول به این بزرگوار ارجاع شد؛ در صورتی که رهبر همان بود که خبرگان تعیین کردند؛ یعنی تشخیص آنها برای تعیین رهبر بر طبق قانون اساسی صورت گرفت، و الّا مسأله ولایت مطلقه فقیه را خبرگان نمی‌توانند تعیین کنند؛ چون تأیید خبرگان باید توسّط مراجع و آیات عظام باشد؛ یعنی خبرگان به تأیید مراجع و علمای بزرگ می‌باشند؛ اگر مراجع تأییدشان را از خبرگان بردارند، دیگر آنها هیچ اثری در کارشان نیست و شرایط سابق را ندارند. آنها به تأیید مراجع، مورد اعتنا هستند که اگر از آنها سلب شود، محلّی برای افراد خبرگان نیست. بزرگان بر این معنا به خوبی صحّه می‌گذارند که اصل خبرگان بر این است؛ لذا می‌گوییم خبرگان، بازوی رهبر می‌باشند، نه رهبر تسلّط بی چون و چرا نسبت به خبرگان دارد.

اختیارات رهبری زمانی بود که ولایت مطلقه فقیه و ولّی فقیه یکی بود که این مسأله در زمان امام امّت(رحمه الله) به عنوان کلّی منحصر در فرد تحقّق گردید؛ و ولایت حضرت امام همانطور که گذشت از ناحیه حضرت ربّ الارباب با نشانه‌هایی که عرض شد ظاهر گردید؛ که بطور خلاصه تکرار می‌کنم که ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول، یک امر الهی است و با آرای بشری نمی‌تواند صورت پذیرد؛ بلکه امر تکوینی است که باید علاقه مردم دنبال آن باشد. اگر مروری به تاریخ مرجعیّت شیعه در زمان غیبت مولانا صاحب العصر و الزمان(عج) کنیم، خواهیم دید که این معنا بارها و لو به نحو ایجاب جزئی اتّفاق افتاد؛ همانند شیخنا الاعظم مرتضی انصاری، میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو، میرزای نایینی، ملّا محمّد کاظم آخوند خراسانی و …(قدّس الله اسرارهم) در این زمان همگی شاهد ولایت مطلقه فقیه متعهّد مسئول، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(ره) بوده‌ایم که ابداً از ناحیه بازاریان یا مردم یا مراجع نبود؛ بلکه خداوند قلوب را آماده کرد و در نتیجه خود مردم انتخاب کردند؛ نه اینکه کسی بگوید و یا امر کند. لذا حکومت حضرت امام(ره) حکومت الهی بود و بر جان مردم حکومت داشت و این مسأله مرز نمی‌شناسد؛ این از ناحیه‌ی تبلیغ و پول نیست؛ بلکه از ناحیه علاقه و اندیشه و جذبه الهی است و عوامل مادّی و هوایی دخالتی ندارند و مؤثّر نمی‌باشند؛ خود مردم متوجّه می‌شوند که ولایت مطلقه فقیه یعنی چه.

با روشن شدن مطلب فوق، متوجّه می‌شویم که به طور کلّی ولایت مطلقه فقیه و ولیّ فقیه معیّن شده از طرف خبرگان، دو مقوله جداگانه است که گاهی هم اتّفاق می‌افتد در یک نفر تجلّی می‌کند، همانند امام امّت(ره). خداوند برای هدایت مردم و تقاضای آنها و جهت ارتباط با خودش در زمان غیبت امام دوازدهم(عج) شخص یا اشخاصی را از میان فقهای عظام و مجتهدین والامقام معیّن می‌کند و برمی‌گزیند تا مردم گمراه نشوند، آن فرد یا افراد، ولایت مطلقه دارند؛ چه خبرگان بخواهد چه نخواهد. رأی خبرگان فقط برای استمرار نظام جمهوری اسلامی و تنظیم سه قوّه می‌باشد. پس این که گفته شود ولیّ فقیه قانون اساسی می‌تواند بر جان و اموال مردم حکومت کند، سخن بی‌مدرکی است؛ این از عنایات ربّ الارباب است که در هر زمان حسب اراده خود و طلب اشخاص، شخصی را تجلّی می‌دهد که مردم را هدایت کند؛ که افعال این بزرگوار بر طبق قرآن و سنّت حضرت ختمی مرتبت(ص) می‌باشد.

افراد خبرگان رهبری که در قانون اساسی گفته شده، باید آثار وجودی داشته باشند، یعنی این آقایان تکلیفشان تنها تعیین رهبر یا تأیید رهبر نیست، بلکه لازم است هر کدام ملجأ و مرجع مردم در حلّ مشکلاتشان باشند؛ مشکلات دینی و دنیایی، طرفدار مظلوم بوده و در برابر تجاوز ظالمین بایستند؛ وظیفه و تکلیف آنها است که ناظر بر اعمال و رفتار زیرمجموعه رهبری که انتخاب کرده‌اند باشند و به آنها توصیه کنند و عمل به احکام شرع را یادآوری نمایند و خدای ناکرده چنین نباشد که اجیر زیرمجموعه بوده و یا مقلّد آنها باشند و یا مجری دستورات بدون توجّه به صحّت و سقم آن باشند. این طور نیست که فکر کنند ما رهبر انتخاب کردیم و باید مطیع باشیم که بر این معنا هیچ مدرکی ندارند و برعکس در نزد خداوند و مردم مسئول خواهند بود.

خبرگان باید تخلّفات از قانون اساسی و قوانین و احکام اسلامی که به وسیله‌ی شورای نگهبان و قوای نظامی و انتظامی و صدا و سیما ایجاد می‌شود، تذکّر دهند و در غیر این صورت عدالتشان مستصحبه خواهد بود. مردم مسلمان ایران نیز مسئولند که تخلّفات زیرمجموعه را به منتخبین خود بگویند تا آنها منتقل نمایند، در غیر این صورت خودشان موظّف به تذکّر می‌باشند.

امّا خبرگان فعلی از ماهیّت خود بیرون رفته، زیرا اوّلاً: شورای نگهبان که منتخب رهبری است، آنها را تعیین می‌کنند و بارها گفته‌ام که این دور مسلّم و باطل است. ثانیاً: لازم است اجتهاد ایشان از طرف مراجع عظام که دارای مخالفت با نفس و مهذّب هستند تأیید شود که نشده.

در هر صورت اگر امور مملکت بر طبق قانون اساسی بدون توجیه و تحریف با آن چه در مجلس خبرگان قانون اساسی تصویب شده انجام شود، خواهیم دید که کشور جمهوری اسلامی ایران برترین و بهترین در دنیا خواهد بود و الگویی برای تمام کشورها بدون جنگ و دعوا می‌شود.

والسلام
سیّد علی محمّد دستغیب
۷ / ۷ / ۱۳۸۹
مصادف با ۲۰ شوّال المکرّم ۱۴۳۱
ادامه مطلب ...

تهدید هفت زندانی بند ۳۵۰ به تبعید به خاطر برگزاری کلاسهای آموزشی

1 نظرات
تهدید هفت زندانی بند ۳۵۰ به تبعید به خاطر برگزاری کلاسهای آموزشی

. ادامه راه سبز(ارس): احتمال انتقال تعدادی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به بندهای عادی زندان اوین به دلیل برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند افزایش یافته است .

توقف برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند در حالی صورت می گیرد که بند 350 فاقد هر گونه امکانات رفاهی همچون ورزشگاه یا کتابخانه است . خانواده های زندانیان این بند از مسولان به ویژه دادستان تهران می پرسند: «پس فرزندان و همسران ما چگونه باید وقت خود را در این بند که در زیرزمینی تاریک و نمور واقع شده سپری کنند.»

طبق ایین نامه داخلی سازمان زندانها در تمامی زندان های کشور و برای تمامی زندانیان برگزاری کلاسهای آموزشی آزاد است اما زندانیان سیاسی برخلاف این قوانین از این امکان محروم شده اند.
براساس گزارش های رسیده از زندان اوین به کلمه، محسن امین زاده ، محسن میردامادی و محسن صفایی فراهانی از زندانیان سیاسی حوادث پس از انتخابات که سابقه تدریس در دانشگاه را نیز دارند، هر یک برخی از واحدهایی را که در دانشگاه تدریس می کرده اند برای پر کردن اوقات زندانیان و همچنین ارتقای سطح دانش آنها در بند ۳۵۰ برای جمع های چند نفره زندانیان ارائه داده اند. درس هایی از قبیل اقتصاد ایران ، زبان انگلیسی ،تاریخ و سیاست ایران .اما این کار که هیچ ضرری برای کسی ندارد و فقط کمک می کند وقت زندانیان راحت تر سپری شود از سوی مسوولان زندان و به خصوص رییس زندان اوین «صداقت » که به داشتن سابقه طولانی درآزار و اذیت زندانیان معروف است ،متوقف شد و زندانیانی که این د روس را ارائه کرده اند تهدید به انتقال به زندانهای عادی و با استانداردهای پایین شده اند.

این در حالی است که به گفته زندانیان سیاسی رژیم شاه، حتی در دوران زندانهای ستم شاهی نیز برگزاری این دوره ها و کلاسها امری عادی و طبیعی بوده است و همواره زندانیان هر چه می دانستند به یکدیگر می آموختند تا این گونه زمان محکومیت نیز برای شان راحت تر سپری شود.

ساواک شاه در زندان های خود هرگز از برگزاری چنین کلاسهایی ممانعت نمی کرد و اسناد آن در کتابهای مختلف خاطرات خودنوشت زندانیان آن دوره که در این سالها بارها چاپ شده ، موجود است . اما اکنون صداقت ،رییس زندان اوین نه تنها سعی می کند هر گونه کلاس آموزشی را تعطیل کند که برگزار کنندگان این دوره ها را نیز تهدید به انتقال به بندهای عمومی می کند. در حالی که طبق اصل تفکیک جرایم او جایز نیست زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان عادی همچون فروشندگان مواد مخدر یا قاتلان قرار دهد .

حسین مرعشی ،کیوان صمیمی ،بهمن احمدی امویی و عبدالله مومنی نیز از دیگر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین هستند که از سوی صدافت دچار محدودیت های زیاد و تحمل فشارهای بیشتر شده اند .اتهام این چهار زندانی برقراری حلقه های دوستانه در زندان برای پر کردن اوقاغت فراغت زندانیان بویژه برای زندانیان جوانتر بوده است .این افراد موفق شده اند که زندانیان را مجاب کنندغذای خود را در سفره های بزرگ و دسته جمعی بخورند و برنامه های جمعی فرهنگی از قبیل مراسم دعا و نیایش ، کتابخوانی و شعرخوانی داشته باشند. برگرازی این برنامه ها و ارتباط مثبت زندانیان کمتر شناخته شده با مومنی ،صمیمی ،احمدی امویی و مرعشی موجب شده که مسوولان زندان فشارها را بر آنها بیشتر کنند و هر روز آنها را به تبعید در زندان های عادی و غیر سیاسی تهدید کنند.

صداقت همچنین به بهانه های مختلف زندانیان این بند را آزار می دهد و حتی از کنار هم ایستادن آنها در حیاط کوچک بند به هنگام هواخوری جلوگیری می کند و مدام زندانیان سیاسی این بند را که تعداد زیادی از آنها از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات هستند مورد آزار و اذیت قرار می دهد .

توقف برگزاری کلاسهای آموزشی در این بند در حالی صورت می گیرد که بند ۳۵۰ فاقد هر گونه امکانات رفاهی همچون ورزشگاه یا کتابخانه است . خانواده های زندانیان این بند از مسولان به ویژه دادستان تهران می پرسند:«پس فرزندان و همسران ما چگونه باید وقت خود را در این بند که در زیرزمینی تاریک و نمور واقع شده سپری کنند .آیا یاد گرفتن هم جرم است مگر این نیست که پیامبر اسلام فرموده است به دنبال علم باشید حتی در چین یعنی مسولان زندان با مبانی دین نیز ضدیت دارند .»

طبق ایین نامه داخلی سازمان زندانها در تمامی زندان های کشور و برای تمامی زندانیان برگزاری کلاسهای آموزشی آزاد است اما زندانیان سیاسی برخلاف این قوانین از این امکان محروم شده اند.

در این بند بیش از یکصد و پنجاه زندانی سیاسی از جمله علی تاجرنیا ، میلاد اسدی ،علیرضا بهشتی شیرازی ، علی ملیحی ، حسن اسدی زید آبادی ، کوهیار گودرزی ، کیاش کامرانی ،نظام حسن پور،علی جمالی ،حسن اسدی زید آبادی ،علی داشاب ,علی پرویز ،حمید رضا محمدی ،غلامحسین عرشی ،نادر بابایی ، مجید دری و تعداد دیگری ازبازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات نگهداری می شوند .
ادامه مطلب ...

مهدي كروبي: بعد از رحلت امام، سرنوشت خبرگان زیر ساطور شورای نگهبان قرار گرفت

0 نظرات
مهدي كروبي در گفتگو با سايت تغيير:
امام می فرمود«بالاترین انحراف، انحراف رهبری است»

. ادامه راه سبز(ارس): «تغییر»: چندی پیش مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی طی نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، خواهان اعمال نظارت بر نهادهای زیر مجموعه ی رهبری انقلاب شد. در این نامه که یکروز قبل از تشکیل مجلس خبرگان به تاریخ ٢٢ شهریور ماه ۸۹ نوشته شده است، از عدم استقلال قوه قضائیه، فرمایشی بودن احکام دادگاه های سیاسی و مطبوعاتی، دخالت سپاه در مسائل سیاسی و اقتصادی یاد شده است. هنوز لحظاتی از انتشار این نامه نگذشته بود که جراید و رسانه های مختلف داخلی و خارجی ضمن پوشش گسترده خبری این نامه، هر یک به نسبت نگرش سیاسی خود آنرا تحلیل نموده و بعضا تحلیل های افراطی و متضادی مشاهده شد که در برخی از تحلیل های خبری مربوط به جراید داخلی و اصول گرا همراه با فحاشی و توهین به مهدی کروبی همراه بود. لذا بر آن شدیم تا در گفتگویی با مهدی کروبی علل این عکس العمل های مختلف و افراطی را جویا شویم.

آقای کروبی در گفتگو با سایت تغییر اظهار داشت این چنین واکنش هایی در جوامع استبدادی بوجود می آید. آیا مسئولیت بدون پرسش معنا دارد؟ مجلس خبرگان برای تعیین، نظارت و همچنین عزل رهبری شکل گرفته است. اما اینها می گویند صراحت قانون اساسی را بیان نکنید، حتی تلفظ هم نکن! در حالی که امام به فقهای مجلس خبرگان فرمود: «مسئولیت تان در راس همه مسئولیت ها است. زیرا بالاترین انحراف که منجر به انحراف تمام ارگان ها می شود، انحراف رهبری است»

متن كامل اين گفتگو را در ادامه مي خوانيد:

تغییر: پس از ارسال و انتشار نامه حضرتعالی به رئیس محترم مجلس خبرگان، آیت الله هاشمی رفسنجانی، واکنش های متعدد و بعضا افراطی در موافقت و مخالفت با جنابعالی صورت گرفت. و این واکنش ها در برخی از جراید اصول گرا حتی با توهین و ناسزاگویی همراه بود. به نظر جنابعالی چرا چنین واکنش هایی له یا علیه شما به دلیل نگارش نامه شما شکل گرفته است؟

کروبی: “معتقدم سوال بسیار خوب و به جایی نمودید اما توضیحاتی در حد مصلحت و مقدوراتی که وجود دارد، بیان می نمایم.

نامه ای مستند به قانون اساسی و بر طبق سیره نظام جمهوری اسلامی برای رئیس یک نهاد مردمی و نظارتی نوشته شده است که در آن خواستار عمل نمودن به وظایف قانونی مجلس خبرگان گردیدم .

نامه ای طبیعی که متوجه نظارت بر نهادهای زیرمجموعه ی رهبری است. از جمله ارتکاب اعمال خلاف قانون و برخورد غیرقانونی و غیر شرعی با مردم مظلوم و یا دخالت سپاه پاسداران در سیاست و اقتصاد کشور.

آیا نباید چنین مواردی، مورد سوال و تحقیق و تفحص و نظارت قرار گیرند.

اما همانطور که شما نیز اشاره کردید، شاهد واکنش های افراطی متعدد و متضاد بودیم.

اینکه چرا اینچنین واکنش هایی نسبت به یک نامه ی کاملا قانونی و طبیعی، شکل می گیرد را باید در وضعیت آشفته ی حال حاضر کشور ریشه یابی نمود. اگر کشور از ثبات لازم برخوردار بود، هر کسی به فراخور تخصص و تعهد در جای حقیقی خود قرار داشته و به مسوولیت خود عمل می نمود، این همه فشارهای گزاف سیاسی و اقتصادی بر مردم تحمیل نمی گردید، حاشیه سازی ها بر واقعیت ها پیشی نمی گرفت، بحران سازی در عرصه ی بین المللی جایگزین روابط حرفه ای دیپلماتیک نمی شد و دهها دلیل دیگر که جامعه ی ما را غیرعادی نموده است، نبود، آنوقت این همه واکنش های شتاب زده و بعضا افراطی و متضاد نسبت به یک نامه ی طبیعی که کاملا در چارچوب قانون نوشته شده است، شکل نمی گرفت.

می خواهم بگویم اینچنین واکنش هایی در جوامع غیرعادی، استبدادی و در فضای خفقان و خودسانسوری و انحصارطلبی بوجود می آید نه در یک جامعه ی پایدار و باثبات.

جمهوری اسلامی دارای نهادهای مختلفی همچون مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، قوه اجرایی و مجلس خبرگان و دیگر نهادهای نظام که با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم شکل می گیرند، می باشد.

سوال اینجاست که آیا اصلا می توان این نهادها را مورد پرسش قرار داد؟!

آیا مسوولیت بدون پرسش و پاسخگویی معنا و مفهوم دارد؟!

مجلسی که به تشکیل کابینه ی دولت رای اعتماد داده است، آیا حق سوال از دولت و وزرا را دارد؟!

آیا می تواند (به هر دلیلی) از وزراء سوال یا آنان را استیضاح کند؟!

آیا مجلس که منتخب ملت است و نقش قانون گذاری و نظارتی دارد، می تواند عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری را مطرح سازد؟!

همه ی این موارد در نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی وجود دارد. ولی متاسفانه کار را به جایی رسانده اند که اگر نماینده ای سوالی بکند با بدترین هجمه های سیاسی مواجه می شود که چرا سوال کردی!

اگر مجلس در مساله ای مستقل وارد شود و بخواهد کند و کاوی کند چنان پتکی بر سر مجلس می کوبند که اصلا مجلس در راس امور نیست و امام هم در زمان خود یک حرفی زده !!

در باب مجلس خبرگان هم که شما پرسیدید، اوضاع همین است.

ببینید!

مجلس خبرگان برای تعیین رهبری و نظارت بر عملکرد وی شکل گرفته است. در قانون صراحتا آمده است که مجلس خبرگان در مواردی حق عزل رهبری را دارد. مثلا اگر رهبری فاقد شرایط لازم باشد، یا به دلیل عارضه ی کهولت سنی، مثل دچار شدن به فراموشی، شرایط رهبری را از دست بدهد، و یا فقهای شورای خبرگان متوجه بشوند که از ابتدا انتخابشان اشتباه بوده است، در چنین مواردی، فقهای خبرگان حق برکناری و عزل رهبری را دارند. تمام این مواردی که عرض کردم نص صریح قانون اساسی است.

اما اینها می گویند اصلا صراحت قانون اساسی را بیان نکن، اشاره نکن! حتی تلفظ هم نکن!

اگر اینچنین است! پس اصلا چرا قانون اساسی نوشته شده است؟!!

نکته ی مهم اینستکه این قوانین زمانی تهیه و تدوین شده اند که انقلاب به پیروزی رسیده و عالی ترین و بارزترین چهره های جمهوری اسلامی اعم از روحانی و غیر روحانی در مجلس خبرگان رهبری (نیمه اول سال ۵۸) حضور داشتند و با وجود اینکه بنیانگذار نظام در قید حیات و در سلامت کامل هستند، قوانین را تهیه و تدوین و مصوب می کنند.

دقت کنید!

حال همین فقهای شاخص و برجسته، می خواهند برای آینده کشور، رهبری تعیین کنند و بر عملکرد وی نظارت دائمی داشته باشند. فقهایی که در سطح مرجعیت بودند از جمله آیات عظام موسوی اردبیلی، صانعی، فاضل لنکرانی، طباطبایی، شیخ جلال طاهری گلپایگانی، خادمی، آذری، میانه جی، روحانی، مشکینی، خاتمی، نجفی خوانساری، راستی، مومن، امینی، شیخ عباس ایزدی و بسیاری دیگر که از چهره های برجسته و بارز روحانیت بودند.

این اشخاص می خواهند در زمان امام که خود حی و حاضر و زنده است، بنیانگذار انقلاب است، دوست و دشمن بر رهبری و مدیریت قوی وی، اذعان دارند، مرجع تقلید است و در جهان به عنوان یک کاریزمای سیاسی، مذهبی مطرح است، مجلس خبرگان تشکیل دهند.

به قدری ایشان جایگاه مقدسی داشتند و از نفوذ رهبری معنوی و سیاسی برخوردار بودند که برخی حتی حاضر نبودند مجلس خبرگان شکل بگیرد چرا که آنرا بی حرمتی نسبت به امام می دانستند و اصلا زیر بار شکل گیری خبرگان رهبری نمی رفتند.

حال شما شخصیت والای امام را بنگرید. امام به محض متوجه شدن از این موضوع، شخصا وارد عمل شده و می فرمایند: ” الان یک دسته … دور افتاده اند که این مجلس خبرگان نباید باشد. برای اینکه تضعیف رهبری است. مجلس خبرگان تقویت رهبری است… این یک تکلیف است … مجلسی که برای ادامه نظام جمهوری اسلامی و مشروعیت بخشیدن به آن نقش اساسی دارد، مجلسی که علاقه مندان به اسلام وجمهوری اسلامی دل بدان بسته و مخالفان و دشمنان چشم به آن دوخته اند “

پس از تاکید و اصرار امام، حجت السلام والمسلمین ناطق نوری که آن زمان وزیر کشور بودند طی نامه ای به امام برای اجرای قانون انتخابات مجلس خبرکان کسب تکلیف می کنند و امام در جواب می گوید:”موافقت می شود. ان شاء الله مبارک باشد“

بالاخره با پیگیری و حمایت و تاکید حضرت امام مبنی بر ضرورت تشکیل خبرگان، انتخابات باشکوهی برای خبرگان برگزار و بیش از ۷۵درصد مردم در این انتخابات شرکت نموده و بدین ترتیب مجلس خبرگان تشکیل شد که از جمله اسامی فوق ذکر شده همه عضو خبرگان بودند. اما حتی بعد از انتخابات نیز بیش از ۸ماه طول کشید تا مجلس خبرگان تشکیل جلسه بدهد، یعنی در سال ۶۱ انتخابات خبرگان انجام شد اما اولین جلسه ی این مجلس در مردادماه سال ۶۲ تشکیل گردید. (مساله ای که به هیچ وجه در سایر انتخابات مسبوق به سابقه نبود و تمام انتخابات ها به فاصله حداکثر یکماه تا ۴۰ روز تشکیل جلسه می دادند)

ولی در نهایت با اصرار و تاکید و پیکیری امام، خبرگان افتتاح گردید و امام جهت تقویت و حمایت بیش از پیش از خبرگان، پیامی را برای این مجلس صادر نمودند، اما در بخشی از این پیام فرمودند: “اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیتها است … بالاترین انحراف که منجر به انحراف تمام ارگانها می شود انحراف رهبری است،که امروز شما نقش اول آن را دارید.”

در نگاه و اندیشه امام، خبرگان رهبری نقش مهم تعیین رهبری و مسوولیت سنگین مراقبت بر حفظ شرایط رهبری را دارد. امام چنان عمل نمود که خبرگانی با جرات و آزادی عمل تشکیل گردد. چنانچه اشخاص برجسته مجلس خبرگان بر نظارت همه جانبه و دقیق بر عملکرد رهبری نطق می کنند و تاکید می ورزند.

آیت الله مشکینی در ضرورت تصویب قانون قوی نظارت بر رهبری در اجرای اصل ۱۱۱ فرمودند: “اگر می خواهید قانون وضع کنید شهامت دارید قانونی وضع کنید که همیشه بدرد می خورد و با هر رهبری و هر خبرگانی بسازد و اگر واقعا دوستان، این شهامت را ندارند چیزی وضع نکنند بگذارید برای آینده بماند که خبرگان دیگر وضع کنند.”

آیت الله خامنه ای که آن زمان عضو خبرگان رهبری بودند می فرمایند : ” آن امری که تشخیص آن را اصل۱۱۱بعهده خبرگان گذاشته امری نیست که بدون مراقبت و نظارت و تحقیق فهمیده بشود… این قابل قبول نیست که خبرگان امت که با آن همه رأی انتخاب شده اند بنشینند منتظر، در افواه مردم یک چیزی شایع بشود بعد این ها بروند تحقیق بکنند ببینند راست است یا دورغ! این را کسی از شما قبول نمی کند؛ خودتان باید نظارت کنید…”

آیت الله جوادی آملی نیز در این همین باب، فرمود: “خبرگان باید همیشه ناظر بر شئون کشور که در تحت رهبری، رهبر اداره می شود باشد…”

می بینید که امام با آینده نگری، پیگیری و حمایت، فضایی را بوجود آوردند که مشارکت حداکثری و بی نظیری در مجلس اول خبرگان رقم می خورد و در چنین فضایی است که آزادی اندیشه و عمل برای فقهای خبرگان و دیگر اشخاص و نهاد ها فراهم آمد.

تغییر: آقای کروبی! پس چرا اکنون ما شاهد مجلس خبرگانی که شما آنرا توصیف می کنید، نیستیم؟ چه اتفاقاتی رخ داده که امروز شاهد تضعیف این نهاد مهم و اساسی هستیم؟

كروبي: بله. متاسفانه همینطور است که می گویید.

ببینید! متاسفانه در تمام بخش ها چنین فضایی پیش آمده است. البته در خبرگان رهبری این مساله بسیار شدیدتر است.

متاسفانه گویا مفاهیم و ارزشها تغییر کرده اند.

جرم شده شجاعت؛ شجاعت شده جرم !

صداقت شده دروغگویی؛ دروغگویی شده صداقت!

امروز عملا کار به جایی رسیده است که دیگر انتخابات واقعی نداریم. بلکه شبهه انتخابات داریم که در فرصتی مغتنم به این مقوله مهم خواهم پرداخت.

البته در مورد حوادث خبرگان فعلا مصلحت نیست من وارد بحث تفضیلی شوم. همین قدر بگویم که در سال ۶۹ و پس از رحلت امام در ماه های آخر عمر دوره اول مجلس خبرگان ، یک دو فوریتی تشکیل دادند تا هر چه سریع تر و با شتاب بیشتری جلسه را تشکیل دهند. اینکه در چه فصلی از سال و در چه مکانی این جلسه تشکیل شد و چه مباحثی شکل گرفت و چه اشخاصی از رفتن به جلسه خودداری کردند، مورد بحث جدی است که بنده توضیح و تفضیل آنرا در صورت نیاز بازگو خواهم نمود.

طبق اصل ۱۰۸ قانون اساسی، شورای نگهبان موظف بود با همکاری وزارت کشور، فقط و فقط برای اولین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری همکاری نموده تا انتخابات برگزار و مجلس تشکیل گردد. اشخاص کاندیدا هم باید برای ورود به انتخابات خبرگان، از حوزه های علمیه قم، گواهی اجتهاد آورده و یا از سوی مدرسین نسبتا معروف گواهی قریب الاجتهادی می آوردند.

اما در همین ایام (سال ۶۹)، در حالی که طبق قانون، شورای نگهبان ماهیت اجرایی و نظارتی خود را بر نهاد خبرگان از دست داده بود و لذا حتی برگزاری و چگونگی برگزاری و کم و کیف آن به عهده ی خود خبرگان بود، اولین انحراف در همین جا رقم خورد. پس از تشکیل دوفوریتی جلسه در ماه های انتهایی عمر خبرگان که امام نیز در قید حیات نیستند، مصوب کردند که اختیارات را از حوزه های علمیه گرفته و به شورای نگهبان واگذار کنند، مساله ای که کاملا خلاف قانون بود و اولین انحراف را رقم زد!

اینچنین بود که سرنوشت خبرگان را زیر ساطور شورای نگهبان و برخوردهای سلیقه ای آنان قرار دادند. مساله ای که همان زمان نیز مورد نزاع و درگیری قرار گرفت.

شورای نگهبان نیز با گذاشتن شرط امتحان دادن برای احراز اجتهاد اشخاص، توانست بصورت سلیقه ای بسیاری را حذف و بر مجلس خبرگان مسلط شود.

به نحوی که بسیاری از آیات و فقهای برجسته از جمله احسان بخش، سیدمحمد علی و سید علی اصغر دستغیب و جمی که عضو منتخب مردم در خبرگان اول بودند، حذف شدند و برخی از فقها و آیات عظام با توجه به اینکه متوجه اتفاقات بودند، به این روند اعتراض نموده و آنرا در شان فقها ندانستند و کنار کشیدند و برخی نیز برای اثبات این رویه ی غلط، اعضای شورای نگهبان را به دادن امتحان مشترک در حوزه علمیه قم فراخواندند تا سطح معلومات اشخاص مشخص گردد.

بدین ترتیب و با ساطور شورای نگهبان خبرگان دوم شکل گرفت.

فلذا ما شاهدیم که سبک ترین و مبتذلترین انتخابات انجام شد به طوری که حضور مردم نیز بسیار کم رنگ بود ولی مدافعان این انتخابات مدعی بودند: “انتخابات مجلس خبرگان به دلیل عدم تاثیرگذاری مستقیم در امور جاری و روزمره مردم، با استقبال زیادی مواجه نشده است”

در حیات بنیانگذار جمهوری اسلامی با اصرار و تاکید ایشان، مجلس خبرگان قدرتمند و آزادانه ای تشکیل گردید چنانچه در نحوه اجرای اصل ۱۱۱ که یک اصل حساس و نظارتی است در اوج آزادی اندیشه و عمل، بررسی و تصویب نمودند. یکی از مواد آن این بود که در کمیته های نظارتی مجلس خبرگان بر رهبری دو گروه نمی توانند عضویت داشته باشند یکی بستگان اعم از نسبی و سببی رهبری و دوم، کسانی که از ناحیه رهبری حکم، سمت و مسولیت دارند.

اما در ادامه همان انحرافی که عرض کردم، همین ماده در سال ۷۱ یعنی در اولین سال دوره دوم خبرگان رهبری که بعد از رحلت امام با آن کم و کیفی که توضیح دادم تشکیل گردید و شرط نداشتن سمت و مسئولیت از جانب رهبری که اساسی ترین و موثرترین شرط نظارتی است، حذف گردید! و مابقی شروط باقی ماند.

لذا، متاسفانه نتیجه اش همین می شود که امروز می بینیم. تشکیل جلسه می دهند و نطق های بی خاصیت انجام می دهند. اگر در این میان کسی هم باشد تا حرفی بزند، فوری وی را بایکوت و تخطئه می کنند و حتی می گویند هر کسی که حرفی بزند، اخراجش می کنیم!! جمعیتهای فرمایشی راه می اندازند تا به جان یک عده عالم محترم و موجه در مناطق خویش، بیافتند و البته همزمان توپخانه های تهمت و افترا از طریق جراید اصول گرا برای جریان سازی علیه کسی که بخواهد نقدی بکند یا سوالی بپرسد، براه می افتد تا او را حذف و یا از صحنه خارج کنند!

تاکید همیشه بنده به قانون در همین موضوع نهفته است. به گفته امیرالمونین(ع)، زمانیکه لشکر معاویه قرآن ها را بر سرنیزه ها کردند، فرمودند : “قرآن کاغذ است و مرکب، قرآن ناطق منم” لذا قانون در حد کاغذ و مرکب تا به مرحله ی اجرایی و عملی نرسد که اهمیت نمی یابد.

نتیجه ی چنین سیاستهایی همین می شود که یک نامه مستدل، حقوقی و مبتنی بر سیره انقلاب و قانون اساسی که از سر دلسوزی و نگرانی برای انقلاب و آینده کشور نوشته شده است، با این همه هجمه های مختلف سیاسی مواجه می گردد. بطوری که بعضی از جراید در پناه بی قانونی فحاشی می کنند و برخی از آقایان هم می گویند، اتاق جنایتکار لندن فلانی را هدایت کرده تا نامه بنویسد. والسلام

تغيير: با تشکر از جنابعالی نسبت به وقتی که در اختیار سایت تغییر قرار دادید.
ادامه مطلب ...

تورم در راه است؛ اعلام رسمی دخالت دولت برای کنترل دستوری قیمت‌ها

2 نظرات
اعلام رسمی دخالت دولت برای کنترل دستوری قیمت‌ها:
بحران در بازار ارز و طلا؛ تورم در راه است!

. ادامه راه سبز(ارس): در حالی که قیمت طلا و ارز در روز چهارشنبه نیز برخلاف وعده دولت به رشد خود ادامه داد، مسئولان دولتی اعلام کرده‌اند که از فردا (پنجشنبه) دولت برای کنترل قیمت در بازار ارز و طلا دخالت خواهد کرد.

بازار ایران که این روزها به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی کشور و رکود حاکم بر بخش صنعت روزگار نه چندان خوشایندی را سپری می‌کند با افزایش غیرمنتظره نرخ دلار و ارز بار دیگر بیماری خود را به مسوولان اقتصادی کشور گوشزد کرد. با بالارفتن قیمت ارز، واردات به صورت چشمگیری پایین خواهد آمد و این منجر به افزایش قیمت کالاهای داخلی و درنهایت شکل‌گیری موج جدید تورم خواهد شد.

در بعضي از گزارش هاي خبري نيز، درباره علت افزایش بهای ارز آمده است که مهم‌ترین کانال‌های نقل و انتقال وجه، که بانک‌های خارج از کشور باشند، دچار مشکل شده‌اند و بنابراین واردکننده‌ها و صادرکننده‌ها نمی‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. در این گزارش تصریح شده است “خودداری بانک‌های امارتی از تبادلات ارزی باعث اختلال چند روز اخیر در بازار ارز شده است. به این معنی که چون حواله ارزی دیگر صادر نمی‌شود… ناچار مردم رو‌به تهیه نقدی ارز می‌آورند که نتیجه آن گران شدن ارز خواهد بود و شده است.”

به گزارش خبرگزاری‌ها، با آنکه وزیر اقتصاد روز سه شنبه گفته بود نوسانات بازار ارز به دخالت دولت نیاز ندارد، معاون اول احمدی‌نژاد عصر روز چهارشنبه از عرضه بدون محدودیت طلا و ارز از روز پنجشنبه توسط بانک مرکزی خبر داد و هدف این دخالت دولت را مدیریت قیمت ارز و طلا در بازار داخلی عنوان کرد.

محمدرضا رحیمی در حاشیه جلسه هیأت دولت با اشاره به تداوم افزایش قیمت طلا و ارز گفت: از فردا پنج‌شنبه خریداران می‌توانند به هر میزان که می‌خواهند طلا و ارز از بانک مرکزی خریداری کنند.

این در حالی است که با وجود کاهش ارزش برابری دلار در بازارهای جهانی، قیمت دلار آمریکا در بازار داخلی همچنان می‌تازد و هر لحظه رکوردهای جدیدی به ثبت می‌رساند.

همزمان، رئیس اتحادیه طلافروشان نیز از اعضای این صنف خواست که برای “جلوگیری از برخی سوءاستفاده‌های احتمالی دشمنان از اعتراض صنفی اعضا” از امروز مغازه‌های خود را باز کنند. او همچنین هشدار داد که ممکن است دولت با کسانی که اقدام به گشایش مغازه‌های خود نکنند، برخورد کند.

دیروز هم رسانه‌ها از دستور دولت برای حراج روزانه سکه خبر داده بودند؛ با این حال امروز هیچ خبری از کاهش قیمت سکه و طلا نبود.

افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی قیمت دلار در عرض چهار روز

بازار ایران که این روزها به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی کشور و رکود حاکم بر بخش صنعت روزگار نه چندان خوشایندی را سپری می‌کند با افزایش غیرمنتظره نرخ دلار و ارز بار دیگر بیماری خود را به مسوولان اقتصادی کشور گوشزد کرد. بالارفتن ناگهانی نرخ ارز که از روز یکشنبه هفته جاری بازار نقل و انتقالات بانکی کشور را دچار آشفتگی کرده بود، همچنان ادامه دارد و به نظر می‌رسد که تا مرز انفجار نیز پیش خواهد رفت.

براساس این گزارش تا ساعت ۱۲ ظهر امروز هر دلار امریکا با ۱۰۰ تومان افزایش،۱۲۴۰ تومان فروخته شد. دیروز صرافی‌ها هر دلار آمریکا را بین ۱۱۱۰ تا ۱۱۱۵ تومان خریداری و بین ۱۱۳۰ تا ۱۱۴۰ تومان می‌فروختند، این در حالی است که در امروز هر دلار آمریکا ۱۱۴۰ تومان خریداری و ۱۲۴۰ تومان به فروش می‌رود.

هر پوند انگلیس نیز با۲۳۰ تومان افزایش به مبلغ ۲۰۰۰تومان فروخته شد. روز سه شنبه هر پوند انگلیس رقمی بین ۱۷۱۵ تا ۱۷۳۰ تومان خریداری و بین ۱۷۳۵ تا ۱۷۷۰ تومان نیز در تابلوی صرافی فروخته شده بود، اما امروز هر پوند ۱۸۰۰تومان خریداری و ۲۰۰۰ تومان به فروش رفت.

هر یورو نیز ۱۴۰ تومان افزایش قیمت داشت؛ چرا که این ارز در روز گذشته بین ۱۴۴۵ تا ۱۴۵۰ تومان خریداری و ۱۴۷۰ تا ۱۴۸۰ تومان نیز فروخته شده بود، اما روز چهارشنبه قیمت یورور در صرافی‌های فردوسی ۱۵۲۰ برای خرید و ۱۶۲۰ برای فروش اعلام شده است.

به گزارش ایلنا، ارزهای دیگر نیز از این افزایش قیمت مصون نمانده است به صورتی که هر دلار استرالیا ۱۰۲۰ تومان خریداری و ۱۱۰۰ تومان به فروش رفت. یکصدین ژاپن نیز با افزایش قیمت غیرمنتظره ۱۱۱۷ تومان خریداری و ۱۱۳۰ تومان به فروش رفته است.

در همین حال رسانه‌ها گزارش دادند که با افزایش شدید نرخ ارزهای معتبر در برابر ریال، خرید و فروش ارز به شدت کم شده و صرافان حوالی میدان فردوسی تهران از خرید و فروش ارزی خودداری می کنند.

بنابر گزارش خبرگزاری ها، در پی آشفتگی بازار ارز، دستفروشان حوالی چهار راه استانبول و میدان فردوسی، که در سالهای گذشته فعالیت آنها به شدت کم شده بود، فعال تر شده اند و بازارشان در پی خودداری صرافان از خرید و فروش ارز، رونق گرفته است.

نگرانی از ورود بانک مرکزی به بازار ارز، باعث شده بود که خرید و فروش ارز در صرافی ها متوقف شود. این نگرانی، با اعلام عرضه ارز از فردا، به تحقق پیوست. اما باید دید آیا این عرضه، طبق وعده انجام خواهد شد یا خیر.

افزایش نرخ ارز در بازار به معنی کاهش ارزش پول ملی یعنی ریال خواهد بود. در عین حال با بالارفتن قیمت ارز، واردات به صورت چشمگیری پایین خواهد آمد و این منجر به افزایش قیمت کالاهای داخلی و درنهایت شکل‌گیری موج جدید تورم خواهد شد.

علت نوسان در بازار ارز و طلا

درباره علت تغییرات شدید قیمتی در بازار ارز و طلا، به عوامل مختلفی همچون “خالی بودن موجودی ارز در بانک های داخلی”، “عدم صدور حواله ارزی توسط بانک های کشورهای همسایه (چون ترکیه و امارات)” و “متوقف شدن فعالیت بانکهای ایرانی در برخی کشورهای مبدا ارز، تحت تاثیر تحریم های جهانی” اشاره شده است.

برخی گزارش ها نیز از نقش و دخالت دولت در این بحران خبر داده و خاطرنشان کرده اند که “بانک مرکزی قیمت ارزها را در بازار داخلی عمدا افزایش داده است تا بتواند بدین ترتیب بخشی از کسری بودجه دولت را جبران نماید.”

سخنان دیروز رئیس کل بانک مرکزی این احتمال را تایید کرد. او در پاسخ به این مطلب که آیا جلوگیری از افزایش قیمتهای ارز برای جبران کسری بودجه است، گفت: چنین موضوعی صحت ندارد؛ گرچه اگر قیمت ارز افزایش یابد به نفع دولت است.

به گزارش مهر، بهمنی افزود: البته دولت از افزایش قیمتهای ارز درآمد خواهد داشت، زیرا حاصل فروش نفت است اما برای تعادل قیمتها وارد این عرصه می شود.

بحران ارزی به علت تحریم

سایت خبری آفتاب نیز درباره علت افزایش بهای ارز گزارش داده است که مهم‌ترین کانال‌های نقل و انتقال وجه، که بانک‌های خارج از کشور باشند، دچار مشکل شده‌اند و بنابراین واردکننده‌ها و صادرکننده‌ها نمی‌توانند از آن‌ها استفاده کنند.

در این گزارش تصریح شده است “خودداری بانک‌های امارتی از تبادلات ارزی باعث اختلال چند روز اخیر در بازار ارز شده است. به این معنی که چون حواله ارزی دیگر صادر نمی‌شود… ناچار مردم رو‌به تهیه نقدی ارز می‌آورند که نتیجه آن گران شدن ارز خواهد بود و شده است.”

یک عضو اتاق بازرگانی تهران، در این زمینه گفته است “از چند روز پیش بانک مرکزی امارات، تبادلات ارزی دو بانک ایرانی مستقر در دوبی، یعنی بانک ملی و بانک صادرات را تقریباً متوقف کرده و تا حد زیادی معاملات ارزی آن‌ها متوقف شده است… نتیجتا بخش عمده‌ای از راههای تبادلات ارزی ایران نیز که توسط این دو بانک انجام می‌شد و حتی صراف‌ها هم اگر می‌خواستند پولی را نقل و انتقال دهند، معمولاً از این دو بانک استفاده می‌کردند، الان بسته شده و خود این موضوع باعث شده که میزان عرضه‌ ارز در بازارهای خارج از ایران برای ایرانی‌ها به شدت افت پیدا کند، در صورتی که تقاضا تغییری نکرده است. بنابراین، این کاهش عرضه در بازارهای خارج از ایران موجب افزایش قیمت شده است، در حالی که همین ارزها در بازار داخل ایران دارد به قیمت قبلی معامله می‌شود.”

یک تولیدکننده وسایل خانگی نیز در این زمینه گفته است “وقتی که امکان صدور حواله نیست، یک عده هجوم می‌برند به سمت دریافت ارز نقدی در داخل کشور که تقریباً فروش ارز نقدی از بانکها به طور کل متوقف شده است. یعنی حتی ارز مسافرتی را هم که روی پاسپورت هزار دلار می‌دادند؛ الان من اطلاع دقیق دارم که چند روز است هیچ کدام از بانک‌ها ارز مسافرتی هم به کسی نمی‌دهند. طبعاً وقتی هم بازار حواله‌ ارز و هم بازار نقدی ارز با یک چنین خلاء جدی مواجه شود، قیمت به شدت رشد می‌کند.”

این تولیدکننده ضمن اشاره به اینکه همیشه بهای ارز در سایت بانک مرکزی با قیمت مبادلات بازار تهران تنها اختلافی جزئی، حدود یک یا دو درصد داشت، ادامه می‌دهد: “ولی الان مثلاً بانک مرکزی، در سایتش زده ١۰٣۰ تومان، اما به‌هرحال در بازار دلار ١١۵۰ تومانی هم مشکل پیدا می‌شود. یعنی عملاً ارزی وجود ندارد که بخواهد مبادله شود.

بنا به اظهارات وی، ظاهراً هیچ‌کدام از حواله‌هایی که شرکت‌های مختلف از ۲۰ شهریور به این‌سو فرستاده‌اند، عملی نشده است: “… منتهی چون همیشه مدت زمانی طول می‌کشیده تا حواله‌ها برسند، الان سر و صدای این قضیه تا حدودی بلند شده و کسانی مثل ما متوجه شدیم که پول‌های‌مان به شرکت‌های تأمین‌کننده نرسیده و پیگیر شدیم و متوجه شدیم که چند روزی هست که حواله‌ها هیچ کدام وصول نشده است.”

این تولیدکننده همچنین به ادعای دولت اشاره می‌کند که مدعی است “تحریم‌‌های جهانی بی‌اثر بوده‌اند.” وی معتقد است “حتی به فرض آن هم که مشکل اصلی حل شود و حواله‌ها دوباره به حرکت بیافتد، افزایش نرخ ارز به معنای گرانی تولید است و فشار آن بر گرده مصرف‌کننده وارد می‌آید.”

بر اساس اظهارات این صاحب بنگاه تولیدی، “‌این که ارز به نرخ فعلی رسیده، تأثیر مستقیم‌اش روی دوش مصرف‌کننده و یک بخش‌اش روی دوش تولید‌کننده است و نکته‌ مهمی که وجود دارد این است که عوام در ایران با تنها چیزی که مواجه می‌شوند این است که می‌روند یک چیزی را بخرند، می‌بینند که کالا گران شده است.”

علاوه بر عواملی که ذکر شد، بدهی ۵۰ هزارمیلیارد تومانی دولت به بانک‌ها، که بخش عمده آن ناشی از عملکرد غلط دیوانسالاری دولتی و بدهی دولت به بانک‌ها است را نباید از یاد برد . به عبارت دیگر کیسه دولت خالی است. نفت ایران نیز تحت فشارهای بین‌المللی از خریداران قابل توجهی برخوردار نیست. در این میان، قیمت جهانی یورو نیز پیوسته در سال‌جاری در حال کاهش بوده و دولت ایران برای شکستن هیمنه دلار در بازار جهانی، سعی کرده بود که با یورو در سطح اقتصاد بین‌الملل اقدام به داد و ستد کند، متضرر شده است.

کارشناسان اقتصادی معتقدند افزایش نرخ ارز برای کشورهایی مفید خواهد بود، که از دولت کوچک یا دیوانسالاری سالم بهره‌مند باشند. نه دیوان‌سالاری ایران که خود مصرف کننده عمده منابع ارزی است، از این رو افزایش نرخ برای جبران کسری بودجه حتی به عنوان یک راه موقتی بوده و به زودی فشار تورمی سنگینی را به جامعه تحمیل خواهد کرد.

ادامه مطلب ...

اسماعیل گرامی مقدم: دروغهای نیویورکی و آینده نظام!

2 نظرات
نوشتاري از اسماعیل گرامی مقدم عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی:
دروغهای نیویورکی و آینده نظام!

. ادامه راه سبز(ارس): چکیده : «آقای احمدی نژاد در پاسخ به پرونده سکینه آشتیانی در مقابل دیدگان ملت ایران و جهانیان منکر صدور حکم سنگ سار، شدن ! و این دروغ بزرگ چنان به فرهنگ مردم ایران خدشه وارد کرد که برای ترمیم آن باید به انتظار زمانی طولانی و پرداخت هزینه های گزاف باشیم.» | «فرزندان امام و انقلاب هنگامی که به طور عملی به این نتیجه برسند که دیگر راهی برای زدودن خط انجمن حجتیه در بخشهایی از ارکان نظام وجود ندارد بی تردید از جمهوری اسلامی که آغشته به این تفکر آلوده باشد عبور خواهند کرد.»
هفتمین سفر رئیس دولت دهم به کنفرانس بین المللی در ایلات متحده به پایان رسید و خوب است از زوایای مختلف به آن پرداخته شود هر چند که ابعاد بررسی همه جانبه آن در محدوده یادداشت یا مقاله نمی گنجد و نا گزیریم به طور اجمالی به توشه ی حاصل از کمیت و کیفیت آن بپردازیم .

از نظر کمی سفر آقای احمدی نژاد در سال ششم ریاست او در میان رئیس جمهورهای قبلی رکورد دار است و حال سوالی که پیش می آید این است که بالا بودن کمیت سفر های رئیس دولت در نظام دیپلماسی دنیا به چه معناست آیا نشان دیپلماسی فعال به شمار می رود؟ و یا کارایی آن بالا خواهد بود ؟ که در این صورت باید پرسش شود چرا در دیپلماسی کشورهای توسعه یافته چنین رویکردی کم رنگ تر است .

در حقیقت تعدد سفرهای روسای دولت ها کمتر، بازدهی وکارآمدی آن بیشتراست واین نشان دهنده وجود قائده منطقی در رفت وآمدهای سطوح مختلف دولتیان در دیپلماسی خارجی است . بنابراین برخورداری از یک دیپلماسی منظم بدیهی است چراکه انسان ها امروزه حتی برای رفت وآمدهای دوستانه و خانوادگی برای خود معیاری دارند تاجایی که رفت و آمدها ی تکراری منزلت فرد و یا خانواده را با مخاطره روبرو نکند ،ادامه می یابد .

چگونه باید پذیرفته شود که دستگاه دیپلماسی خارجی کشور بزرگی مثل ایران از برخورداری مناسبات عادی در روابط بین الملل به دور باشد. هنوز خاطر مان نرفته است که در کنفراس بین المللی سال گذشته تنها دوکشور در سطح رئیس جمهور حضور یافته بودند که یکی از آنها آقای احمدی نژاد بود ، از این رو تعدد سفرهای بی حساب و کتاب در سطح رئیس جمهور لطمات جبران ناپذیری به جایگاه ریاست جمهوری وارد کرده که قطعا بر دست آوردهای کیفی این سفرها نیز بی تاثیر نبوده است .

اما از جهت کیفیت نتایج به دست آمده برای ملت ایران فاجعه بار بوده است به ویژه وقتی که به آثار مخرب این سه نکته که دراین ذیل می آید توجه عمیق تری شود :

نخست: اینکه در کنفرانسی که برای بررسی راه های موفقیت آمیز در کاهش فقر ترتیب داده شده بود رئیس دولت دهم هیچ اشاره ای به موضوع های مختلف فقراز قبیل :عوامل اقتصادی فقر، آثار اجتماعی آن ،طبقات تشکیل دهنده فقیر جامعه ، مدل محاسبه خط فقر و روش های به کار گرفته شده برای رفع موانع فقر نداشت ،

انعکاس این انکار محتوای جلسه در نزد مخاطبان دو برداشت ، قطعی است :

الف – اگر در ایران مسئله ای به نام فقر وجود نداشته است ؟! پس چرا رئیس دولت ایران شیوه های موفقیت آمیززدودن فقردر کشور خود را به کنفرانس ارائه نکرده است ؟

ب – جامعه ایران آنقدرگرفتار این پدیده شوم شده است که هیچ راه حل مشخصی برای خروج از آن ندارد و از جهت دیگر مسئله فقر نیز برایش اساسا بی اهمیت است که حتی یک کلمه ازآن روایت ،رو نشد ؟!

دوم: اینکه آقای احمدی نژاد در پاسخ به پرونده سکینه آشتیانی در مقابل دیدگان ملت ایران و جهانیان منکر صدور حکم سنگ سار، شدن ! و این دروغ بزرگ چنان به فرهنگ مردم ایران خدشه وارد کرد که برای ترمیم آن باید به انتظار زمانی طولانی و پرداخت هزینه های گزاف باشیم .

سوم: اینکه اساسا مرسوم نیست شخصیت های برجسته ی یک دولت در داخل کشور که به ماند ، چه رسد به کنفرانس های بین المللی ، به مسائلی بپردازند که قطعی و اثبات نشده و یا احتمال اثبات آن اندک است ، در حالی که رئیس دولت دهم عادت کرده است که اتفاقا برای مطرح شدن بیشتر و ایجاد جنجال به این قبیل مسائل بپردازد .وبه همین منظور مسئله ی تروریستی ۱۱ سپتامبر را به بخش های از دولت آمریکا نسبت دادند .

این سه سوگلی های به بار آمده برای ملت ایران بسیار پرهزینه خواهد بود چه انتظاری است ! که وقتی رئیس یک دولتی به موضوع جلسه نمی پردازد آشکارا هاشا میکند وبه مسائل غیر اثبات شده می پردازد ، گمان نکنند که تمام سیاست گذاری ها و رفتار و فرهنگ یک ملت به همین منوال است ! و با کدام اعتماد با کشور ما وارد مذاکره ، همکاری بین المللی و عقد قراردادهای دو جانبه و چند جانبه بپردازند.

دو تصویر از پژواک سخنان پر آوازه ی رئیس دولت دهم متصور است. یا ندانسته بر این مراد سوار است که خدا می داند این سواره ملت ایران را به کدام نا کجا آباد می برد و اگر دانسته داد این سخنان ناروا را می زند و می داند این ویرانی ها که بر جا می ماند به واژ گونی ارزشهای یک ملت می انجامد بر چه مرام و مسلکی متعهد است !

در اثناء این کنفرانس وزیر محترم اطلاعات بر خطر جدی خطوط فکری انجمن حجتیه تاکید نموده اند اما متذکر شدن که فعالیت شبکه ای این جریان درایران وجود ندارد و یا به آن نرسیده ایم ، که این ابراز نظر با روابط حاکم بر پدیده های فیزیکی و استد لاهای فلسفی در مغایرت است . انسان از اثر پدیده های فیزیکی پی به مؤثر بودن پدیده دیگری که حتی ممکن است نامرئی باشد با روابط فلسفی به اثبات آن می پردازد ،و این اصل در آثار به جامانده از عملکرد های سیاسی نیز صادق است و به سهولت می توان از اثر رفتارها ی سیاسی به مسیر مسلک های عقیدتی که در پس پرده پنهان شده اند پی برد.

چگونه می شود باورکرد روشهای غیر عقلایی و عمل کرد منفی بخشهایی از دولت آنچنان لطمه ای بر پیکره کشور و انقلاب واردکرده و می کند وآن وقت قادر نبوده باشیم کشف کنیم که چه جریانی از این همه تخریب ها ،تضادها ،تهاجم ها علیه نظام سود می برد !

کیست که نداند انحلال سازمان برنامه ریزی کشور که هرج و مرج نظام پولی را در کشور رقم زده کاهش نرخ رشد اقتصادی با در آمدهای بی سابقه ی نفتی به زیر ۶% ،کاهش سرمایه گذاری خارجی ، افزایش نرخ بیکاری ، توسعه ی فقر به طبقات متوسط ، تخریب وجهه جمهوری اسلامی در خارج ، آثار تحریم ها ، رکودبازار ، تورم قیمت ها همه وهمه آیا خواست مرام انجمن حجتیه نیست ؟ آیا اثری مهمتر از اینها وجود دارد که دلالت نکند بر وجود اندیشه ای مؤثربر این ناهنجاری ها ؟

به خوبی روشن است که اثبات عدم توانایی، لیاقت و شایستگی در جمهوری اسلامی قبل از ظهور منجی عالم بشریت به ثبوت رساندن صفحه هایی از اندیشه ی حجتیه است که امام (ره) همواره ملت و مسئولان را از بیم این فرقه مرموز بیم می داد . آری ممکن است شبکه ای مرئی وجود نداشته باشد اما عملکرد هایی که ممکن است در دراز مدت به نهادینه شدن تفکر انجمن حجتیه بی انجامد و سرانجام پایه های جمهوری اسلامی را ویران کند رگه هایی از آن دربخشهایی ازعملکرد ها سیاسی و اجرایی مشاهده می شود.

امروزه علاوه بر نابسامانی های اقتصادی بر آشفتگی های سیاسی پر رنگ تر خطر نشانه های خط حجتیه حادث شده چه کسی است که نداند خانه نشین شدن یاران امام از اصلاح طلب گرفته تا اصول گرا و مستقل ،از خانواده شهدا ، ایثار گران گرفته تا به زندانی و سرکوب شدن خانواده فرماندهان دوران جنگ ،از زندانی شدن مسئولان جمهوری اسلامی ،و یکسره سیاه نمودن عملکرد های دولتهای گذشته ودر یک کلام ناتوان جلوه دادن ، بی ظرفیت انگاشتن جمهوری اسلامی خواستگاه نهایی فرقه حجتیه است .

سخن آخر اینکه فرزندان امام و انقلاب هنگامی که به طور عملی به این نتیجه برسند که دیگر راهی برای زدودن خط انجمن حجتیه در بخشهایی از ارکان نظام وجود ندارد بی تردید از جمهوری اسلامی که آغشته به این تفکر آلوده باشد عبور خواهند کرد.

اسماعیل گرامی مقدم
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
ادامه مطلب ...

تاجزاده: احمدی نژاد اگر راست می گوید در ایران کمیته حقیقت یاب تشکیل دهد

0 نظرات
سيد مصطفي تاجزاده در ملاقات کابینی با خانواده مطرح كرد:
دست از شکایتمان برنخواهیم داشت
. ادامه راه سبز(ارس): سید مصطفی تاجزاده در ملاقات اخیر با همسرش که باز هم به شکل کابینی انجام شد، مطالبی را در خصوص مسایل اخیر، انحلال جبهه مشارکت و خصوصا سفر احمدی نژاد به نیویورک بیان کرد. او در بخشی از صحبت هایش تاکید کرد: «موجب تأسف است که کار جمهوری اسلامی تحت حکومت اقتدارگرایان خشونت طلب به جایی رسیده که ظرفیت نظامیان کودتاچی و لائیک ترکیه بیش از کسانی شده که به نام روحانیت تشیع درمصدر کارند. قاضیان منصوب نظامیان ترکیه درخواست کودتاچی ها را برای انحلال حزب عدالت و توسعه رد کردند و رأی به انحلال ندادند و در حال حاضر یک حزب مسلمان در نظامی لائیک، دو قوه را در اختیار دارد.»

وي همچنين بيان داشته است: « احمدی نژاد به دنبال کمیته حقیقت یاب برای 11 سپتامبر است اگر ایشان راست می گوید درکنار پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب هولوکاست و 11 سپتامبر در آمریکا، در کشور خودمان کمیته حقیقت یابی تشکیل دهد که آشکار کند چه کسانی هر ده سال یک بار کوی دانشگاه را به خاک و خون می کشند؟ سال گذشته فاجعه مجتمع سبحان را بوجود آورده دکتر علی محمدی استاد فیزیک را ترور کردند و سید علی موسوی و دیگر عزاداران را در روز عاشورای 88 به قتل رساندند؟»

به گزارش کلمه متن سخنان تاجزاده در این ملاقات به شرح زیر است:

بهتر بود اجازه می دادند یک هفته از ژست های تبلیغاتی احمدی نژاد در آمریکا و صحبت هایش در مورد آزادی مخالفان و آزادترین کشور دنیا بودن ایران می گذشت و بعد انحلال احزاب قانونی را آن هم بدون تشکیل دادگاه و صدور حکم قضایی اعلام می کردند ، روزنامه های جدیدی را توقیف می کردند، زندانیان را تهدید می کردند و در کمال بهت مردم منتقد و معترض، محاکمه چهره های ملی محبوب و نامزدهای قانونی انتخابات را وعده می دادند!

وی در واکنش به اعلام انحلال احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی گفت: همان طور که قبلا گفته ام موجب تأسف است که کار جمهوری اسلامی تحت حکومت اقتدارگرایان خشونت طلب به جایی رسیده که ظرفیت نظامیان کودتاچی و لائیک ترکیه بیش از کسانی شده که به نام روحانیت تشیع درمصدر کارند. قاضیان منصوب نظامیان ترکیه درخواست کودتاچی ها را برای انحلال حزب عدالت و توسعه رد کردند و رأی به انحلال ندادند و در حال حاضر یک حزب مسلمان در نظامی لائیک، دو قوه را در اختیار دارد. درعوض همین دادگاه ها به شکایت کودتاچیان رسیدگی کردند. اما در ایران اسلامی زبان روحانیت اصیل و مردمی تشیع که زبان استدلال و دفاع از حقوق مردم بوده به زبان خشونت و تهدید و بگیروببند و انحلال و توقیف و زندان تبدیل شده است. آخر در کجای دنیا شعار رسمی حکومت «بصیرت» می شود اما شیوه رایج و مستمرشان بگیر و ببند است؟!

بای ذنب حبست؟!

جای تعجب است که اخیرا به جای پاسخ به سوال «بای ذنب حبست» ما و به جای آوردن یک دلیل برای انجام فعلی مجرمانه از طرف ما و درعوض عذرخواهی از زندانی کردن غیرقانونی قربانیان کودتا تهدید می کنند که مقاله نوشتن زندانیان و یا نامه نوشتن به مقامات عالی، عمل مجرمانه است!!! و به این ترتیب ناخودآگاه ثابت می کنند که همه ادعاهای قبلی مبنی بر دعوت به شورش و انقلاب مخملی و ایجاد ناامنی و غیره وجهی ندارد بلکه در نگاه آقایان مقاله نوشتن یعنی عمل مجرمانه و نگارنده مقاله مستوجب مجازات است.

مشکل اساسی بی کفایتی مدیران و رشد فساد در عالی ترین سطوح اجرایی کشور است

وی همچنین گفت: من در مورد انحلال احزاب مقاله ای نوشته ام که امیدوارم به زودی منتشر شود. اما از آقایان سوال می کنم که آیا فکر می کنید با انحلال احزاب مشکل شما حل می شود؟ مشکل جدی کنونی ضعف مدیریت و بی کفایتی مدیران و نیز اختلافات درونی و رشد فساد در عالی ترین سطوح اجرایی کشور است. به گونه ای که خودشان اعلام کردند در پرونده مربوط به معاون اول آقای احمدی نژاد تاکنون برای ۶۰ نفر قرار مجرمیت صادرشده اگرچه هنوز خود او به دلیل فشارهای احمدی نژاد مصون مانده است. در چنین شرایطی احمدی نژاد به دنبال کمیته حقیقت یاب برای ۱۱ سپتامبر است اگر ایشان راست می گوید درکنار پیشنهاد تشکیل کمیته حقیقت یاب هولوکاست و ۱۱ سپتامبر در آمریکا، در کشور خودمان کمیته حقیقت یابی تشکیل دهد که آشکار کند چه کسانی هر ده سال یک بار کوی دانشگاه را به خاک و خون می کشند؟ سال گذشته فاجعه مجتمع سبحان را بوجود آورده دکتر علی محمدی استاد فیزیک را ترور کردند و سید علی موسوی و دیگر عزاداران را در روز عاشورای ۸۸ به قتل رساندند؟

مجلس به درخواست تحقیق و تفحص ما ترتیب اثر نداد

تاجزاده در این ملاقات با گله از مجلس شورای اسلامی توضیح داد که ما هفت شاکی از کودتاگران طی نامه ای به مجلس شورای اسلامی درخواست تشکیل کمیته تحقیق و تفحص دادیم که معلوم شود چرا باید فعالان انتخاباتی مخالف استبداد دینی سه روز قبل از انتخابات احکام دستگیری شان صادر شد و با وجود همه نظرسنجی هایی که در تهران شد و نشانگر کسب آرای بیشتر مهندس موسوی از احمدی نژاد بود، آقایان از کجا مطمئن بودند که نتیجه انتخابات به سود احمدی نژاد است و چرا به شکایات ما رسیدگی نمی شود تا آشکار شود چه کسانی روزهای جمعه و شنبه ۲۲ و ۲۳ خردادماه ۸۸، درصدد بودند با اخبار کذب و اعمال سرکوبگرانه، فضای جامعه را پلیسی و امنیتی کنند تا کسی جرأت نفس کشیدن نداشته باشد و آنان بتوانند مقاصد شوم خود را دنبال کنند؟ ولی متأسفانه تاکنون به این درخواست که در چارچوب وظایف نظارتی مجلس شورای اسلامی بوده است، ترتیب اثری داده نشده است.

پروژه اعتراف گیری شکست خورده و روش های استالینیستی به بن بست رسیده است

مشاور خاتمی در آخرین سال های دوران اصلاحات، با ابراز تأسف از درخواست توبه از بزرگان جنبش سبز، این امر را نشانه شکست خوردن پروژه اعتراف گیری در یک سال اخیر و نیز به بن بست رسیدن روش های استالینیستی در ایران دانست و گفت بازگشت به قرون وسطی و نشستن برجای خدا و وادار به عذرخواهی کردن بزرگان خالص و صادق و بندگان وارسته و پاک خدا، در این دوران جوابگو نیست.

هرگز دست از شکایت از کودتاگران برنمی داریم

شاکی از کودتاگران افزود: از صحبت های دادستان کل چنین برمی آید که می خواهند حق شکایت را هم از شهروندان بگیرند، غافل از آن که ما دست از شکایتمان برنخواهیم داشت. شاکی از آقای جنتی ادامه داد که من به تنهایی ده سال است که شکایت علیه تقلب و تخلف جنتی را پی گیری کرده و می کنم و اکنون که در این شکایت جدید شش همراه دارم، قطعا با جدیت بیشتری این شکایت که امضای ۷ نفر را دارد و عدد هفت هم در فرهنگ و بینش اسلامی نشانه بی نهایت است، دنبال خواهد شد و امیدوارم با پی گیری این شکایت که حمایت عمومی را نیز به دنبال داشته است و تشکیل دادگاه کودتاچیان ما هم بتوانیم نظامیان را به پادگان ها بازگردانیم تا به وظیفه اصلی شان که از آن دورمانده اند، بپردازند.

ادامه مطلب ...

خبرنامه چهارشنبه 7 مهرماه 89» دولت بجای شعار و پرداخت وام‌ به کشورها، به داد جوانان بیکار برسد

0 نظرات
خبرنامه الكترونيكي چهارشنبه 89/07/07:
«شوراي سياست‌گذاري ائمه جمعه: حمایت ما از احمدی نژاد بخاطر دستور رهبری است»
. ادامه راه سبز(ارس): . ادامه راه سبز(ارس): خبرنامه چهارشنبه، هفتم مهر 1389، وقايع 24 ساعت گذشته را به صورت یک فایل پی دی اف (pdf) در اختیار مخاطبان قرار می دهد. عناوین خبر ها به همراه خلاصه متن آنها در نيز آورده شده است و برای مشاهده و چاپ و تكثير متن کامل اخبار، عکس ها، بیانیه ها و تحلیلها، فایل پی دی اف (pdf) انتهاي همين پست را دانلود و مطالعه نماييد. شايان ذكر است تعدادي از خبرهاي درج شده در اين خبرنامه پيش از اين نيز در پستهاي قبلي سايت ارس به اطلاع مخاطبان رسيده است و لذا در ادامه از درج خلاصه آن گونه اخبار خودداري شده است:


تعطیلی بازار آهن تهران و زنجان در اعتراض به قانون مالیات بر ارزش افزوده
همزمان با موج اعتصابات صورت گرفته در بازار طلای کشور و در حالیکه خبرهایی مبنی بر بالا گرفتن اعتراضات صنف آهن فروشان نیز منتشر شده بود، اعضای این صنف خواهان تعویق شش ماهه اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده شده اند.

به گزارش سایت شبکه اطلاع رسانی ساختمان ایران، در روزهای اخیر بازار شاد آباد که از مهم ترین بازارهای فروش آهن در تهران است تعطیل بوده، اما بازار های آهن مکان، ۱۵ خرداد و پامنار فعال بوده است.


جمع آوری امضا برای استیضاح وزیر علوم
در واکنش به اقدامات ماههای اخیر وزارت علوم دولت دهم در اخراج، بازنشستگی اجباری و حذف استادان دگراندیش دانشگاههای کشور، زمزمه‌هایی مبنی بر استیضاح وزیر علوم با محوریت موضوع "برخورد با استادان دانشگاه" در صح مجلس شنیده می‌شود.

به گزارش ایلنا، سعدالله نصیری ایداری در پاسخ به سوالی در مورد شایعه استیضاح وزیر علوم در مجلس نحوه تعویض روسای دانشگاه‌ها، نحوه گزینش استادان، عدم توفیق در بخش فناوری وزارتخانه، عدم تطبیق اعتبارات پژوهشی با برنامه چهارم، عدم پیگیری مسائل مربوط به حریم و حرمت دانشگاه‌ها را دلایل احتمال استیضاح كامران دانشجو ذكر كرد.


رييس شوراي سياست‌گذاري ائمه جمعه: حمایت ما از احمدی نژاد بخاطر دستور رهبری است
رييس شوراي سياست‌گذاري ائمه جمعه با تقدير از رويكرد دولت نهم و دهم اظهار كرد: ما در حوزه افكار عمومي بستر را براي خدمت‌گزاران آماده مي‌كنيم تا خادمين مردم خدمات بيشتري به آن‌ها ارائه دهند.

وي با خطاب به احمدي‌نژاد كه در دومين روز از اين گردهمايي در اين مراسم حضور يافته بود، با اشاره به پيگيري ائمه جمعه سراسر كشور نسبت به سياست‌ها و بيانات رهبري در عملكرد خود اظهار كرد: به همين خاطر است كه سياست‌هاي ما در راستاي حمايت از دولت شماست. زيرا رهبري در اين سال‌ها بيشترين حمايت‌ها را از دولت شما داشته‌اند و برخي مواقع نيز دلايل اين حمايت را بيان كرده‌اند كه از جمله آن‌ها دست پاك بودن، پرتلاش بودن، مواضع اسلامي شفاف و ارزشمند و مواضع ضد استكباري داشتن دولت نهم و دهم بوده است و ائمه جمعه مبلغ و مروج اين ارزش‌ها هستند.


عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس : به اهداف صادراتي دست نیافتیم
عزت‌الله يوسفيان مولا در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، با بيان اين مطلب كه مجلس براي رفع ناكامي‌هايي كه طي سال‌هاي اخير در امر صادرات كشور به وجود آمده، سياست‌هاي جديدي را در برنامه پنجم توسعه اعمال خواهد كرد، گفت: براساس قانون برنامه چهار ساله كشور و همچنين چشم‌انداز 20 ساله ما بايد هر سال 20 درصد از اتكاي اقتصادي كشور به صادرات نفتي را كاهش مي‌داديم و از مسيرهاي ديگري اين كمبود بودجه را جبران مي‌كرديم.

وي افزود: متاسفانه به دليل عدم سياست‌گذاري مناسب اين هدفگذاري ميسر نشد و ما نتوانستيم در بحث دريافت ماليات و صادرات كشور كه قرار بود جايگزين صادرات نفتي كشور شود به هدف گذاري‌هايمان برسيم.


عکس: طنز - کتاب هنر بازجوئی – همه چیز در دنیا اعتراف می کند
كاريكاتور


بیست و نهمین بیانیه خانواده زندانیان سیاسی: حقوق زندانیان سیاسی به دلیل انتقاد و اعتراض به کج روی های دولتمردان غاصب سلب شده است
خانواده زندانیان سیاسی با اشاره به ظلم ها و مصائبی که در طی این مدت بر آنها رفته است بیانیه بیست و نهم خود را در اعتراض به رفتارهای صورت گرفته با خانواده شهیدان همت و باکری صادر کردند .

در بخشی از این بیانیه آمده است: " ما و فرزندانمان بیرون این میدان نابرابر شاهد زورآزمایی ظالم و مظلومیم و ناگهان در کمال بهت و حیرت درست در هفته دفاع مقدس از هتک حرمت خانواده معظم شهدا می شنویم و نظاره گر هجوم به خانواده شهدای فرخنده نام، همت و باکری و اسف ناک تر، هجمه به بارگاه و بیت خانواده شهید می شویم ."


سخنرانی مسیح علی نژاد و محمد مصطفایی در حاشیه شورای حقوق بشر سازمان ملل
یک روزنامه نگار و یک وکیل ایرانی امروز در حاشیه شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو سخنرانی کردند. مسیح علی نژاد روزنامه نگار در این میزگرد به موضوع آزادی بیان در در ایران پرداخت و محمد مصطفایی وکیل برخی از متهمان جنبش سبز، در مورد اعدام کودکان و لزوم تشکیل دادگاه بین المللی رسیدگی به جرایم ناقضان حقوق بشر در ایران سخن گفت.

متن سخنرانی مصطفایی هنوز منتشر نشده؛ اما به گزارش منابع خبری جرس مسیح علی نژاد در سخنانی با اشاره به آزادی در ایران گفت: آزادی بیان، ترکیب دو کلمه است. یکی آزادی و دیگری بیان. هر کدام برای خود داستان ها دارند و در تفسیر و تبیین و تاویلش رساله ها نوشته اند و ادعاها کرده اند. اما در کشور من ایران برای آزادی لگام تعیین کرده اند و برای «بیان» قاعده ای جز لجن پراکنی ننوشتند. از آزادی وسیله ای ساختند برای بیانات دروغ خود. اینها که می گویم مشمول حال یک دولت است نه ملت.


بیانیه اعلام موجودیت انجمن سبز دانشـگاه تهـران شـرق
همزمان با آغاز سال تحصیلی و بازگشایی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور، تشکلی دانشجویی تحت عنوان «انجمن سبز» دانشجویان دانشگاه تازه تاسیس "تهران شرق" دانشگاه آزاد، اعلام موجودیت کرد.


نامه حاج سید جوادی به نهادهای بین المللی: تا دیر نشده علیه ظلم به زندانیان سیاسی ایران موضع گیری کنید
دکتر احمد صدرحاج سیدجوادی، در نامه ای خطاب به چهره های سرشناس بین المللی خواستار موضع گیری آنان علیه ظلم به زندانیان سیاسی ایران و پیگرد حقوقی عاملان و آمران فجایع بعد از انتخابات شد.

در این نامه آمده است: امروزه صدها نفر از مردم اين كشور با احكام سنگين كيفري روبرو بوده و از محدويت‌هاي فراوان در رنج و تعب هستند. از آن‌جا كه باوري به ماندگاري دولت آقاي احمدي‌نژاد وجود ندارد، اميد است كه اين احكام توسط اعتراضات فراگير داخلي ملت ايران سرانجامي ديگر يابند، اما در خصوص محكومان به اعدام و يا برخي زندانيان سياسي كه سلامت جسماني ايشان در معرض تهديد جدي قرار دارد، وضع به گونه‌اي ديگر است و به جهت غيرقابل جبران بودن و برگشت‌ناپذيري پيامدهاي اجراي چنين احكامي، اقدامات فوري و موثرتر، بيش از پيش ضروری و ایجاب می‌نماید.

حاج سید جوادی با اشاره به ظلمی که به زندانیان می رود آورده است: با استفاده از تمامي امكانات خود از يك سو در جهت توقف فوري و جلوگيري از اجراي احكام ناعادلانه‌ي صادره در خصوص فعالان سياسي ايران، به ويژه محكومان به اعدام و از سوي ديگر با ارسال گزارش به نهادهاي حقوقي بين‌المللي، نسبت به پيگرد كيفري و محكوميت اشخاص و نهادهاي شبه‌ نظامي / امنيتي و در راس آنان شخص رييس دولت ايران اقدام لازم مبذول فرماييد. در غير اين صورت اقدامات و اعلام مواضع بشردوستانه‌ آن مقامات در خصوص ساير متهمان جرايم عمومي توجيه مناسبي نزد افكار عمومي جهان نخواهد داشت و چه بسا به گونه ديگري تعبير شود.


احضار مهدی عربشاهی برای اجرای حکم به رغم شرایط جسمی نامساعد
به گزارش کلمه، مهدی عربشاهی دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت از سوی اجرای احکام دادسرای شهید مقدس مستقر در بازداشتگاه اوین جهت اجرای حکم فراخوانده شد.

این فعال دانشجویی در شرایطی در ابتدای سال تحصیلی دانشگاه‌ها به زندان فراخوانده شده که سال گذشته و در جریان حوادث روزعاشورا بازداشت و نزدیک به ۳ ماه در بند ۲۴۰ اوین زندانی بود.

وی در دوران بازداشت خود در زندان اوین دچار سکته قلبی و به بیمارستان قمر بنی هاشم وابسته به وزارت اطلاعات منتقل شد.


مهمانپرست: در مورد موشک های اس- ٣۰۰ طبق قرارداد با روسیه عمل می شود
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، صدور دستور رییس‌جمهور روسیه مبنی بر عدم تحویل موشك‌های اس- ٣۰۰ به ایران را، در راستای اجرای قطعنامه‌ ١۹٢۹ شورای امنیت دانست و با بیان اینکه "خودِ این قطعنامه‌ نیز غیرقانونی و غیرعادلانه است"، اظهار عقیده کرد: "میان ما و دولت روسیه قراردادی امضا شده و تعهد دو طرف مشخص نیز است؛ بنابراین بر اساس آن قرارداد و تعهد عمل خواهد شد."

وی همچنین تاکید کرد که فشارهای سیاسی برای این كه ایران از حقوق خود عقب‌نشینی كند، نتیجه‌ای نخواهد داشت .


علی آقا محمدی سخنگوی ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی شد
طبق تصمیم ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، علی آقامحمدی بعنوان سخنگوی آن ستاد معرفی گردید تا از این پس اخبار مربوط به جلسات آن نهاد، توسط سخنگو اعلام شود.

به گزارش آفتاب نیوز، عزت‌الله یوسفیان‌ملا عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی می گوید: قرار است از این پس هیچ‌کس درباره خبرهای ستاد صحبت نکند و تمام خبرهای این ستاد توسط سخنگو اعلام شود.


محکومیت حسین درخشان به ۱۹ سال و نیم حبس تعزیری
به گزارش مشرق، بنا بر این حکم که امروز از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی صادر شد، درخشان که در مهرماه 87 بازداشت شده است، به اتهام "همکاری با دول متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهک های ضد انقلاب، توهین به مقدسات و راه اندازی و مدیریت سایت های مبتذل و مستهجن"، به 19 سال و نیم حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از عضویت در احزاب و فعالیت در رسانه ها و بازگرداندن وجوهی که دادگاه "اخذ شده" خواند، به مبلغ 30 هزار و 750 یورو، دوهزار و 900 دلار و 200 پوند انگلیس محکوم شد.

حسین درخشان از پیشتازان وبلاگ نویسی به زبان فارسی است و در وبلاگ خود به نام "سردبیر خودم" به زبان‌های فارسی و انگلیسی در مورد خودش و سیاست و فرهنگ ایران قلم می‌زد


یک نماینده مجلس: از ميان 13 كشور منطقه رتبه سیزدهم در فناوري اطلاعات را داریم!
نماینده مردم شهریار در مجلس شورای اسلامی گفت: رسیدن به جایگاه اول علمی و اقتصادی در منطقه، از اهداف سند چشم‌انداز 20 ساله به شمار می‌رود.

به گزارش ایلنا، حسین گروسی نماینده مردم شهریار در مجلس شورای اسلامی ضمن بيان اين مطلب اظهارداشت: هم اکنون در دنیا 53 کشور در زمینه فناوري اطلاعات فعال هستند؛ این در حالی است که ایران روی پله 53 از نظر رتبه‌بندی قرار گرفته و در 13 کشور منطقه نیز جایگاه 13را داریم، که این مسئله قابل قبول نیست و باید به دنبال ارتقاء این صنعت باشیم.


کارگران شرکت روغن نباتی قو دست به اعتصاب زدند
کارگران کارخانه روغن نباتی قو (واقع در تهران)، دراعتراض به عملکرد مدیریت آن شرکت و پرداخت حقوق کارگران از محل فروش املاک شرکت قو دست ازکار کشیدند.

به گزارش ایلنا، جمعی از کارگران کارخانه روغن نباتی قو می گویند شرکت از نظر مالی وضعیت خوبی ندارد و با ۲۰ تا ۳۰ درصد ظرفیت تولیدی کار می‌کند.

بر اساس این گزارش، آنان با بیان اینکه فروش املاک راه‌حل پایدار پرداخت حقوق کارگران نیست، به مالکیت بنیاد شهید بر شرکت روغن نباتی قو نیز اشاره کردند .


رهبری: عده‌ای اصرار دارند حضور توطئه‌گر دشمن را در حوادث گوناگون نادیده بگیرند
رهبر جمهوری اسلامی با بیان ارقامی که آن‌ها را "آمارهای تکان دهنده از وضعيت زندگی مردم آمريکا" خواند، مدعی شد: البته رئيس‌جمهور محترم بخشی از اين حقايق و آمارها را در سفر پرمغز و پرکار خود به سازمان ملل متحد بيان کردند و وجود چندين ميليون کارتن خواب و ده‌ها ميليون انسان در زير خط فقر بخشی از حقايق تلخ جامعه امريکا است.

به گزارش ايلنا ، آقای خامنه‌ای امروز در ديدار ائمه جمعه سراسر کشور، اظهار عقیده کرد: مهمترين وظايف ائمه جمعه، توجه بيش از پيش به اين جايگاه والا، آگاهی از واقعيت‌های روز‌جامعه، غافل نشدن از طراحی‌های دشمن، ارتباط نزديک و صميمی با جوانان و استفاده از ابتکار و توانايی‌های آنان است.


فرمانده نیروی دریایی ارتش ایران، امارات را به مقابله به مثل تهدید کرد
فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، در واکنش به سخنان سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن درباره بازرسی از کشتی های ایرانی، دولت آن کشور را به "مقابله به مثل" تهدید کرده و خاطرنشان ساخت "امارات عددی نیست که بخواهد چنین حرفی بزند."

یوسف العطیبه، سفیر امارات متحده عربی در آمریکا، اواخر هفته گذشته از "بازرسی صدها کشتی که تجهیزات مشکوکی به ایران حمل می کردند" توسط پلیس امارات خبر داده و در یادداشتی که روزنامه نیویورک تایمز آن را منتشر کرد، گفته بود: "ما کشتی های زیادی را که گمان می کردیم تحریم های سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی را نادیده گرفته اند، بازرسی کرده ایم."


علیخانی: دولت به‌جای شعار و پرداخت وام‌ به برخی از کشورها، به داد جوانان بیکار برسد
نماینده مردم قزوین، آبیک و البرز در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مشکل بیکاری در کشور تاکید کرد: دولت به جای شعار و بعضا پرداخت وام‌های کلان به بعضی از کشورها، به داد جوانان بیکار برسد.

به گزارش خانه ملت، قدرت‌الله علیخانی، در نطق میان دستور خود با اشاره به حفظ شأن و جایگاه مجلس به فرازهایی از سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی در خصوص مجلس اشاره کرد و اظهار داشت: امام فرمودند "علاقه‌مندم که قداست مجلس معظم و وکلای محترم محفوظ باشد تا الگویی باشند برای مجلس‌های جهان"؛ "این مجلس ماحصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند سر تسلیم به مجلس یعنی سر تسلیم به اسلام"، همچنین "این مجلس مجلسی است که در تقابل انحراف ایستاده است و مرکز همه قدرت‌ها و قانون‌ها مجلس است."


بازار طلای قم با سه روز تعطیلی مداوم، به جمع اعتصابیون پیوست
در راستای اعتصاب طلا فروشان شهرهای مختلف کشور، بازار طلای قم برای سومین روز متوالی در اعتصاب کامل به سر می برد.

به گزارش منابع خبری جرس، روز سه شنبه پاساژهای طلا و زمرد والغدیر و طلا فروشی های اطراف حرم مغازه های خود را باز نکردند.

همزمان گزارش ها خاطرنشان می سازد "فقط یکی از طلا فروشی های قم (یگانه) باز بود که این طلا فروشی بدلیل اینکه روز دوشنبه توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت و تهدید شده بود، مجبور به باز کردن مغازه اش شد.

جهت دانلود و مشاهده خبرنامه با متن كامل اخبار، روي تصوير زير كليك نماييد

حجم فايل 548 كيلوبايت
ادامه مطلب ...

آخرين اخبار ارس