جان باختن ده ها شهروند در راهپیمایی های اعتراضی، کشته شدن رسمی چهار نفر در اثر شکنجه و ضرب و شتم در کهریزک، زندانی شدن هزاران نفر در سراسر ایران به صورت فله ای و حبس صدها فعال سیاسی و رسانه ای، از دیگر نتایج اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری بود که تا کنون هیچ پاسخ مشخصی از سوی مسولان کشور به این بحران یک ساله داده نشده است و علی رغم فشار افکار عمومی، مجلس شورای اسلامی نیز کمیته ای برای تحقیق و تفحص در مورد این انتخابات، نحوه شمارش آرا و حوادث پس اعلام این آرا در کشور، تشکیل نداده است.
در آغاز روزهای بحران، آقایان موسوی، کروبی و خاتمی کمیته ای را تحت عنوان «کمیته پیگیری آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات تشکیل دادند که تنها چند ماه پس از فعالیت این کمیته و جمع آوری اطلاعات مربوط به آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات، در هفدهم شهریور ماه چند تن از اعضای کمیته دستگیر شدند.
علیرضا بهشتی، مرتضی الویری و ابراهیم امینی و محمد رضا مقیسه از جمله اعضای دستگیر شده این کمیته بودند که اگرچه عضویت آنان در کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات به عنوان اتهام در پرونده آنان عنوان شده بود، اما در نهایت دادگاه این عضویت را جرم تلقی نکرد و دو تن از اعضای کمیته از اتهام مطرح شده، تبرئه شدند اما حاصل این حبس و فشارهای سیاسی پس از آن توقف و تعطیلی کمیته ای بود که شهروندان آسیب دیده در وقایع تلخ پس از انتخابات به آن مراجعه می کردند.
آغاز حمله به کمیته و دستگیری اعضا از زمانی صورت گرفت که آمار تعداد کشته شدگان در وقایع پس از انتخابات از مرز مرز هفتاد گذشت. بلافاصله پس از اعلام این تعداد از سوی دکتر بهشتی سخنگوی کمیته، هم اعلام کننده تعداد شهدا و هم اعضای دیگر کمیته بازداشت و هم دفتر کمیته پیگیری پلمپ شد. در جریان این تعطیلی و دستگیری اعضا، کلیه مدارک، اسناد و وسایل موجود در کمیته نیز ضبط شد.
نکته جالب توجه این است که در این کمیته جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای هیات حقیقت یابی که از سوی مجلس هشتم تشکیل شده بود نیز حضور داشتند و از نزدیک شاهد روایت های زندانیان آزاد شده از روند برخوردها و شکنجه های صورت گرفته در بازداشتگاه ها و زندان ها بودند.
از آنجایی که کمیته با قرار دادن شماره تماس و نشانی الکترونیکی خود در روزنامه ها به صورت آشکار و شفاف فعالیت می کرد، نیروهای امنیتی نیز به صورت ناشناس و یا با هویت اصلی خود به کمیته رفت و آمد داشتند و این نکته چندان برای اعضای کمیته پنهان نبود.
بنا به گفته اعضای ستاد موسوی و کروبی، کمیته با این نیت راه اندازی شده بود تا حداقل پس از فجایع صورت گرفته مردم امیدوار باشند که هنوز در جمهوری اسلامی مرکزی وجود دارد که به آنها کمک کند تا پیکر عزیزان شان را تحویل گرفته و از نحوه نگهداری اعضای خانواده شان در بازداشتگاه های کشور نیز از طریق این کمیته مطلع شوند.
بر این اساس کمیته پیگری وضعیت آسیب دیدگان وظایف و دستورالعمل های کاری خود را در چند بخش مشخصی پی گرفت:
جمع آوری اطلاعات، تحقیق و تفحص برای تایید اطلاعات و در نهایت اقدامات لازم برای رسیدگی های حقوقی (اعم از مشاوره حقوقی و اخذ وکیل و پیگیری های حقوقی پرونده های افراد دستگیر شده ) از جمله وظایف مشخص و تقسیم بندی شده اعضای این کمیته بود.
وظایف دیگر کمیته در مواجهه با خانواده های دستگیر شدگان، کمک های پزشکی، مالی، اداری و حقوقی بود و بر این اساس از همان ابتدا کمیته پیگری به صورت شفاف اعلام کرد به دور از گرایش های سیاسی عمل خواهد کرد و در همین راستا هیچ بیانیه سیاسی هم از سوی این کمیته منتشر نشد .
پس ازآنکه اعضای کمیته، آمار و اطلاعات مربوط به شهدا را دریافت کردند، کلیه اطلاعات جمع آوری شده را به مقامات امنیتی و قضایی اعلام کردند با این امید که صحت و سقم این آمار و اطلاعات از طریق نهادهای مسوول به کمیته اعلام شود اما پیش از آنکه پاسخی رسمی از سوی دستگاه های مسوول به کمیته برسد و حتی پیش از انکه خود کمیته لیستی از شهدا را به صورت رسانه ای اعلام کند، برخی از رسانه ها و ارگان های هوادار دولت خودشان، اعلام کردند که فلان کسی که کمیته می گوید شهید شده است، زنده است وهیچ آسیبی به او در ماجرای پس از انتخابات نرسیده است و این نشان می داد که اسامی و نام برخی از کشته شدگانی که در اختیار کمیته قرار داشت را این ارگان ها هم کاملا در اختیار داشت.
وقتی شمار کشته شدگان وقایع پس از انتخابات به۷۲ نفر رسیده بود، یکی از اعضای کمیته پیگیری در دیداری که با دکتر علی مطهری، نماینده اصولگرای مجلس داشت، عدد ۷۲ تن شهید را اعلام می کند که ایشان عدد ۷۲ تن را رد می کند و اعلام می کند بر اساس یافته ها و تحقیقات برخی از نمایندگان مجلس تعداد افراد کشته شده ۸۹ نفر است. پس از آن یکی از مقامات ارشد نیروی انتظامی که در دیداری با سران نظام نیزحضور داشت، این عدد اعلام شده توسط آقای مطهری را هم تکذیب می کند و فراتر از آن اعلام می کند که تعداد کشته های بعد از انتخابات بسیار بیش از این تعداد است و عدد درد آور دیگری را اعلام می کند…
اما در نهایت کمیته با تکیه بر مستندات جمع آوری شده خود آمار نهایی و اسامی ۶۹نفر جان باخته را به مجلس شورای اسلامی ارائه می کند که تنها چند روز بعد مجلس اعلام کرد هیچ اطلاعاتی از طرف کمیته دریافت نکرده است، مجددا نسخه دیگری از لیست این کشته شدگان به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ارسال می شود تا آن زمان کمیته پیگری اطلاعات مربوط به ۶۹ نفر را کامل در اختیار داشت که پس از رسیدن به عدد هفتاد و دو، بلافاصله با دستگیری اعضا کار را متوقف کردند.
همان زمان اعضای کمیته در مورد سعیده پور آقایی و ترانه موسوی ایجاد شبهه کردند و در نهایت مشخص شد که در ماجرای سعیده پورآقایی برخی از نهادهای چگونه دست به یک سناریوسازی زده بودند و همچنین در مورد ترانه موسوی نیز که بنا به گفته مرتضی الویری آخرین اطلاعات رسیده به کمیته این بود که او روبروی مسجد قبا دستگیر شده است اما پیچیدگی این ماجرا آنقدر زیاد بود… که پس از دستگیری اعضای کمیته، روند بررسی این پرونده ها متوقف باقی ماند.
همچنین کمیته پیگری با معرفی یکی از اعضا به سازمان بهشت زهرا نیز در صدد بر آمد تا اطلاعات مربوطه را از آن طریق نیز جمع آوری کند، جلسه ای با حضور اعضای شورای شهر تهران برگزار شده بود که کمیته منتخب این شورا برای پیگیری حوادث پس از انتخابات نیز برای تبادل اطلاعات با اعضای کمیته نشستی را برگزار کردند. در نهایت علی رغم تمامی تلاش های اعضای کمیته پیگری وضعیت آسب دیدگان پس از انتخابات، نه تنها شمار و تعداد کشته شدگان این انتخابات مشخص نشده است، بلکه برخی از ارگان ها و نهادها با مراجعه با خانواده برخی از جان باختگان آنها را تحت فشارهای جدی قرار می دهند تا علیه موسوی و کروبی شکایتی را تنظیم و در اختیار قوه قضاییه قرار دهند.
خانواده های جان باختگان زیادی این نکته را در مصاحبه با رسانه های مختلف عنوان کرده اند که علی رغم فشارهای برخی نهادها مبنی بر مصاحبه صدا و سیما و خبرگزاری فارس، تا کنون تن به این کار نداده اند و از عدم پیگیری شکایت های خود در دستگاه قضایی و بلاتکلیف ماندن پرونده شناسایی قاتلان رنج می کشند.
در پایان باید مسوولان امر باید توجه کنند که پگیری صادقانه توام با شفافیت و صداقت با مردم است که می تواند آب رفته را به جوی بازگرداند و اعتماد جریحه دار شده عمومی را باز ستاند نه پنهان کاری و خبر سازی و تهدید؛ چرا که در نهایت دست خداوند بالای همه دست هاست…
سیمایی در سیمای دروغ
............
دیشب از خود پرسیدم چرا استاد ندا در موقع مصاحبه به دوربین نگاه نمی کرد؟
یا از مادر ندا خجالت می کشید یا از میلیونها چشمی که او را می نگریستند و به حالش تاسف می خوردند؟
ولی فکر کنم او نمی خواست در لنز دوربین وجدان به بند کشیده خود را ببیند و هر دم از درونش فریادی بر می خیزد که ای کاش
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
لیاخوف ایرانی
.................
آقای ... یادتان می آید حدوداً یک سال پیش
مردی روبه روی شما نشسته بود و می گفت شما دیکتاتور نیستید ولی راهی که می روید به دیکتاتوری ختم می شود
مرحبا به آن همه بصیرت
كاش من به جای ندا کشته می شدم
اميد
۴ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۳:۵۲