از قاهـــــــره تا تهــــــــران! آنجا معترضی، اینجا اغتشاشگر
• ادامه راه سبز(ارس): هرچقدر هم خبرنگاران صدا و سیما اصرار داشته باشند که حکومت دیکتاتور مصر آیینه وضع فعلی ایران نیست، روشهای یکسان فرعونها خود می گوید که چه کسی شبیه چه کسی است؟ چه کسانی اینترنت و موبایل اس .ام.اس مردم را قطع کردند؟ دولت ایران از فردای انتخابات شبکه اینترنت را دچار اختلال و اس .ام.اس و موبایل را قطع کرد. دیکتاتور مصر هم درسش را خوب از دولتمردان ایرانی فراگرفته بود که ساعتی پیش از شروع راهپیمایی گسترده و اعتراضی مردم مصر تمام وسائل ارتباطی از جمله اینترنت، پیامک و شبکه مخابراتی را قطع کرد.وقتی مردم فرانسه در پاریس تظاهرات می کردند از سوی صدا و سیمایی که از پول من و شما ارتزاق می کند، «مردمی معترض» لقب گرفتند. وقتی دانشجویان در لندن تظاهرات بزرگ به راه انداختند دانشجویان معترض و آگاه خوانده شدند، حالا هم مردمی که در تونس و مصر و یمن به خیابان ریخته اند مردم معترضی هستند که وزارت خارجه دولت احمدی نژاد با صدور دستورالعملی از دولت مصر درخواست می کند که نسبت به معترضان خشونت نورزد چرا که اعتراض حق مردم است.
شما می توانید مردم هرجای دنیا باشید و تظاهرات کنید تا معترض هایی نامیده شوید که اعتراض حق شماست، اما اگر شما شهروند تهران، شیراز، اصفهان، قم، رشت و یا هرجای دیگر ایران بودید و اعتراض کردید نامتان معترض نیست و اغتشاشگر است.
خبرنگار صدا و سیما اما هرچقدر هم که تلاش کند تصاویر اعتراض مردم مصر و تونس بیشتر یاد آور تظاهرات های مردم معترض ایران در روزهای پس از انتخابات است و نه شبیه تظاهرات های دولتی و مهندسی شده ایران.
هرچقدر هم خبرنگاران صدا و سیما اصرار داشته باشند که حکومت دیکتاتور مصر آیینه وضع فعلی ایران نیست، روشهای یکسان فرعونها خود می گوید که چه کسی شبیه چه کسی است؟ چه کسانی اینترنت و موبایل اس .ام.اس مردم را قطع کردند؟
دولت ایران از فردای انتخابات شبکه اینترنت را دچار اختلال و اس .ام.اس و موبایل را قطع کرد. دیکتاتور مصر هم درسش را خوب از دولتمردان ایرانی فراگرفته بود که ساعتی پیش از شروع راهپیمایی گسترده و اعتراضی مردم مصر تمام وسائل ارتباطی از جمله اینترنت، پیامک و شبکه مخابراتی را قطع کرد.
صحنه مجروح وکشته شدن معترضان هر در تونس و مصر هر بیینده ای را به راحتی به یاد صحنه های به خون کشیدن معترضان می اندازد.
منابع خبری گفته اند که در همین چند روز نزدیک به دو هزار نفر در مصر بازداشت و روانه زندان شده اند، همچنان که از فردای انتخابات چند هزار نفر از معترضان به زندان ها برده شدند.
شعارهای اصلی مردم ایران در تظاهرات های اعتراضی شان نسبت به نتیجه انتخابات الله و اکبر و یا حسین بود. یکی از شعارهای اصلی مردم مصر نیز الله اکبر است. خطیب جمعه تهران و دیگر حامیان دولت شعار الله و اکیر مردم مصر را نشان خیزش اسلامی مصر می دانند و شعار الله و اکبر معترضان ایرانی را نشانه فتنه گری.
استفاده از واژه فتنه برای معرفی معترضان از دیگر ویژگی های مشترک حامیان دیکتاتورهاست. در ایران همچنان مخالفان دولت ایران و معترضان به نتیجه انتخابات فتنه و فتنه گر خوانده می شوند . ملک عبدالله بن عبدالعزیز، شاه عربستان، در تماسی تلفنی با حسنی مبارک، به وی گفته است « انسان نمیتواند تحمل کند که کسانی با نام آزادی بیان، برای فتنهانگیزی در این کشور تلاش می کنند.»
در کوران اعتراض های مردم ایران، دولت های غربی از دولت ایران خواستند نسبت به معترضان خشونت نکند و همین کافی بود تا دستگاه تبلیغاتی دولتی به کار بیفتد که «ای داد، بی داد! دیدید گفتیم که مخالفان ما از غرب حمایت می شوند.حالا هر روز دولت های غربی از دولت تونس و مصر می خواهند که به حقوق معترضان خود احترام بگذارند و نسبت به آنها خشونت نکند.اما برای خطیب جمعه و دیگر دولتمداران ایرانی این نشانه ای برای حمایت غرب از خیزش مردم مصر و تونس تلقی نمی شود.
رسانه های بزرگ دنیا از جمله”بی. سی. سی” و “سی. ان. ان ” اخبار و تحولات مربوط به رویدادهای ایران راپوشش می دادند البته چون خبرنگارهایشان اخراج شده و دوربین هایشان در ایران خاموش بود نمی توانستد تصاویر حرفه ای و با کیفیت از صحنه های اعتراض های مردم پخش کنند و به پخش تصاویر غیرحرفه ای که مردم با موبایل گرفته و ارسال کرده بودند، بسنده می کردند .
اما اقتدارگرایان در ایران پوشش گسترده رسانه های غربی را از حوادث ایران نشان دهنده رضایت غرب از اعتراض ها و مزدور غرب بودن معترضان گرفتند.این روزها نیز رسانه های بزرگ دنیا از جمله هان بی. بی .سی و سی .ان. ان لحظه به لحظه حوادث مصر و تونس را پوشش می دهند و همان تصاویر نیز از رسانه های ایران پخش می شوند اما این بار این پوشش خبری گسترده رسانه های غربی از اعتراضات مردمی دیگر در کشوری دیگر ،نشانه مزدور بودن این مردم تلقی نمی شود.فقط باید ایرانی باشی تا اگر اعتراض کردی مزدور غرب لقب بگیری.
تهران، شیراز، اصفهان، رشت و یکی –دو شهر دیگر از فردای انتخابات پر مناقشه ۸۸ به صحنه اصلی اعتراض های مردم و قدرت نمایی جنبش سبز تبدیل شد، حامیان دولت گفتند که جنبش سبزی ها یک مشت شهرنشین مرفه هستند، پس کجا هستند روستایی ها و مردم دیگر شهرهای کوچک در اعتراض ها؟حالا در تونس و مصر نیز فقط مردم شهرهای بزرگ و طبقه متوسط به خیابان ها آمده اند و این بار رسانه های اقتدارگرایان نمی پرسند کجا هستند مردم روستاهای مصر و تونس؟
اما منصفانه نیست اگر بگوییم آنچه در مصر می بینیم همان است که در اعتراض های مسالمت امیز مردم ایران دیدیم.
فقط یک روز از کودتا گذشته بود که دولت ایران خبرنگاران رسانه های دنیا را از ایران اخراج کرد و مردم به ناچار با موبایل فیلم های غیرحرفه ای گرفتند و روی فضای اینترنت منتشر کردند .
هنوز اما دوربین های حرفه ای خبرنگاران در قاهره و دیگر شهرهای مصر روشن است و هرلحظه تصاویر اعتراض مردم را به دنیا مخابره می کنند. همچنان که دوربین های خبرنگاران در تونس و یمن روشن است و کار رسانه ای و حرفه ای خود را انجام می دهند.
یکی از بزرگترین مخالفان دولت مصر با اعلام قبلی وارد قاهره شد و البته در فرودگاه قاهره کسی برای کوچکترین مزاحمتی ایجاد نکرد چه برسد به بازداشت یا ممانعت از ورود او.
چه کسی می تواند تصور کند که مخالفان دولت ایران که اکنون در خارج از ایران به سر می برند وارد فرودگاههای ایران بشوند و مستقیم به زندان منتقل نشوند؟
معترضان مصری در روز “خشم مصر” در مساجد قاهره و دیگر شهرها نماز گذاردند و نیروهای لباس شخصی و امنیتی به نماز آنها یورش نبردند.معترضان ایرانی حتی اجازه نماز خواندن در مساجد شهرهای خود را ندارند.چه کسی است که ماجرای مسجد ایت الله دستغیب را در شیراز فراموش کرده باشد؟
نمازگراران مصری با آرامش نماز خواندند و کسی با گاز اشک آور و باتوم به سمت آنها حمله نکرد؟چه کسی است که نماز جمعه سبز تهران را فراموش کرده باشد با آن صحنه های یورش ماموران به نمازگزاران سبز؟
هنوز از وجود کهریزک و تجاوز به معترضان و کشته شدن معترضان زیر شکنجه در مصر چیزی شنیده نشده است.اینجا حتی افشاگرانی که در باره کهریزک نوشتند راهی زندان شدند.
هنوز هیچ اتومبیل پلیسی در قاهره و تونس و یمن معترضان را زیر چرخهای خود له نکرده است، در تهران اتومبیل های آرم دار پلیس از روی مردم بی گناه چند بار رد شدند و شاهدان زیر گرفته شدن مردم به زندان برده شدند و کسی از عاملان زیرگرفتن مردم سراغی نگرفت.
در تظاهرات سی ام خرداد ماه، پاسخ فاطمه سمسارپور زنی خانه دار که از خانه اش بیرون آمد تا به نیروهای لباس شخصی اعتراض کند که چرا به علمک گاز خانه شان شلیک کرده اند که موجب انفجار خانه مسکونی شان خواهد شد،شلیک مستقیم گلوله به قلبش بود که در دم جان سپرد. تا این لحظه از کشته شدن زنان خانه داری که در خانه های خود در قاهره نشسته و کاری به تظاهرات ندارند،گزارش نشده است.
فاطمه رجب پور و سرور برومند براساس گزارش های تایید شده در روز ۲۵ خرداد در خیایان آزادی داخل مهد کودک مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. تا این لحظه گزارشی از هجوم نیروهای نطامی، امنیتی و یا لباس شخصی به مهدکودکهای مصر گزارش نشده است.
ساعتی پس از به پایان رسیدن تظاهرات مسالمت آمیز مردم در روز ۲۵ و ۳۰ خرداد در تهران افرادی ناشناخته و مشکوک بانکها و اتوبوس ها را آتش زدند و تلاش کردند آن را به گردن معترضان بیندازند. ساکنان قاهره نیز دیروز و امروز از تلاشهای مشکوک برای آتش زدن اموال عمومی و غارت بانکها دچار وحشت شدهاند.‘گفته شده که برخی از این غارتگران سوار بر موتورسیکلت، کارت شناسایی نیروهای امنیتی را دارند، و در گزارش دیگری گفته شده که پلیس هم در این غارتگری ها نقش دارد .روش دیکتاتورها انگار همه جای دنیا شبیه هم هست.قاهره و تهران ندارد.
جمعیتی که در روز خشم مصر به خیابان های قاهره ریختند سه میلیون نفر نبودند و کمتر ازاین ها برآورد شدند اما هنوز ۲۴ ساعت نگذشته بود که مبارک گفت صدای اعتراض مردم را شنیدم و برای اصلاحات تلاش خواهم کرد.
در تهران فقط در یک روز و براساس آمارهای رسمی و غیر رسمی بیش از سه میلیون نفر برای نشان دادن اعتراض شان به خیابان ها آمدند اما دولتمداران ایرانی صدایشان را نشنیدند یا نخواستند بشنوند و معترضان را خس و خاشاک و بزغاله نامیدند.
برنامه بیست و سی تلویزیون با هیجان زیاد رقم شرکت کنندگان در تظاهرات دیروز (شنبه )مردم قاهره را پنجاه هزار نفر می خواند و آن را راهپیمایی گسترده مخالفان نام می دهد و بارها و بارها تصاویر این تظاهرات را نشان می دهد.دیگر بخش های خبری نیز بارها تصاویر تظاهرات مصری ها را نشان می دهد.صدا و سیما هرگز حاضر نشد صحنه های پرشکوه تظاهرات میلیونی مردم تهران را در تظاهرات ۲۵ خرداد نشان دهد.
شباهت ها و تفاوتهای آنچه در قاهره و اسکندریه و سوئز می گذرد با آنچه در تهران و شیراز و اصفهان و …گذشت کم نیست اما میرحسین راز شباهت جنبش سبز مردم ایران را با جنبش اعتراضی مردم مصر در شیوه برگزاری انتخابات ها نیز جستجو می کند.آنجا که می گوید:« دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند.»
میرحسین شباهت فرعون ها را در دیر شنیدن صدای مردمشان نیز می داند:«فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است.»
وقتی چشم خرد انسان کور شد.آن وقت مرغ همسایه را غاز میبیند.امیدوارم چشم و خرد کودتاچیان و بیت رهبری و بیت غضنفری(غضنفر به کسی که همیشه خشمگین و به کشتار می اندیشد)کور بماند تاروز واقعی قیام حق طلبی مردم دلیر ایران که بنیاد تمام زشتی ها و پلیدی ها ودروغگویها شمارا از بن و بیخ بر کند.و هم چون درخت خشک به آتش بیافکنند.آسیا در تحول است بعد در یوزگان دولت ایران هنوز سرهایشان در زیر برف است(شوریده حال)
ناشناس
۱۰ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۲۱ملك عبدالله پادشاه عربستان گفته: معترضان مصري (فتنه گر) هستند
به كلمه فتنه گر دقت كنيد كه چه اشخاصي بكار برده و ميبرند!
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۲۴آقا بعضيها را ولشان كني از فردا لابد ميخواهند بگويند تظاهركنندگان مصري و اردني و تونسي پلاكاردهايي مزين به تمثال مبارك رييس دولت ايران و رهبر معظم در دست دارند!
ناشناس
۱۱ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۹:۰۳عصر ایران در گزارشی به شیوههای دولت مصر برای بدنام کردن و سرکوب همزمان مخالفان اشاره کرده است؛ ""شیوههایی آشنا برای ایرانیان""، که البته همگی در خاموش کردن مخالفتها، ناکام بودهاند:
دولت مصر در راستای مبارزه با معترضان و بدنام کردن آنها دو شیوه را در پیش گرفت که هیچ کدام به نتیجه نرسیدند. اول سعی کرد نقش حزب اخوان المسلمین را در سازماندهی اعتراضات پررنگ کند و جوانان حاضر در راهپیمایی ها را فریب خورده و آلت دست اخوان المسلمین نشان دهد تا با استفاده از بدنامی این حزب در جوامع اروپایی و غربی و ترس دیگر کشورهای منطقه از قدرت گرفتن آن، زمینه برای سرکوب اعتراضات فراهم شود.
رسانه ها و شخصیت های دولتی مصر که تا قبل از اعتراضات، حتی نام بردن از اخوان المسلمین یا اشاره به فعالیت های آنها را جرم می دانستند و آن را تقبیح می کردند به یکباره به بوق تبلیغاتی اخوان تبدیل شدند که ” این راهپیمایی کار آنهاست.”
این شیوه اما با واکنش هوشمندانه سران اخوان روبه رو شد. آنها با بیانیه ها و مصاحبه های متعدد تاکید کردند با وجود حمایت از راهپیمایی های اعتراض آمیز، حاضران در آن نه تنها عضو اخوان بلکه هواداران این حزب هم نیستند. آنها جوانان و مردمی فارغ از عضویت و تعلق به تشکلات سیاسی اند که به صورت خودجوش بر سر مبارک و استبداد او فریاد ” آزادی و عدالت اجتماعی” را سر می دهند.
در شیوه دوم، دولت مصر به شدت خواهان آن بود که در تظاهرات معترضین، به اموال عمومی و خصوصی آسیب زده شود تا هم زمینه نارضایتی تعدادی از مردم از اعتراضات فراهم شود و هم به نام مقابله با آسیب زنندگان به امنیت و اموال مردم، سرکوب خشن تری را علیه مردم معترض تجربه کند.
این شیوه نیز با آگاهی و هشدار معترضین ناکام ماند تا جایی که شرکت کنندگان در اعتراضات، خود کمیته هایی مردمی را برای ایجاد امنیت ایجاد کنند و نیروهایی از پلیس را در حین غارت و دزدی و آسیب زدن به اموال مردم دستگیر و تحویل ارتش دهند.
پلیس مصر برای وادار کردن مردم به خشونت و خرابکاری از حربه دیگری هم استفاده کرد. در این شیوه سعی کرد برای مقابله با معترضین به شدت از شیوه های خشن و از جمله شلیک پرحجم گلوله های گاز اشک آور بهره ببرد تا هنگامی که مردم برای حمایت از خود در برابر گاز اشک آور ، آتش روشن می کنند یا از فرط خشم از برخورد شدید نیروهای پلیس، به تخریب مراکز این نیرو بپردازند و دولت هم آن را نشانه “خشونت معترضین” اعلام کند.
با همه این ها ، موج اعتراضات مصر همچنان ادامه دارد و تغییرات ظاهری مانند برکناری دولت یا استعفای جمال مبارک از حزب حاکم ، مردم را راضی و خانه نشین نکرده است.
ناشناس
۱۲ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۲۵