بر مجروحان حوادث پس از انتخابات چه می گذرد: «زندگی، زخم ، عفونت و امیدواری»؛ با دیدن زندگی هر مجروح هزار بار در دل می گویم کشته شده ها خیال شان راحت شده؛ اما کسی که جانش گلوله خورده ، نخاعش قطع شده، زخم بستر گرفته و قدرت راه رفتن و حتی حرف زدن از او گرفته شده چگونه می خواهد زندگی کند؟ در این یک ساله بر کسانی که در جریان حوداث پس از انتخابات مجروح شده اند؛ تیر خورده اند، چه دردی را متحمل شده اند و بر خانواده هایشان چه گذشته است؟ ادامه مطلب...
انتشار متن کامل ویرايش دوم منشور جنبش سبز: «نسخه اولیه این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود.» ادامه مطلب...
روزی که پا در عرصه مبارزه با سیاه پرستان گذاشتم، به خوبی از سرنوشت احتمالی خود آگاه بودم. از سیاه پرستان، انتظاری جز قتل و اعدام و مرگ نداشته و ندارم. از سیاهی متنفر بودم. آنقدر متنفر بودم که برای دیدن لبخندهای سبز بر لبان هموطنم، از جان خود نیز گذشته بودم. من از مرگ نمی ترسم. از اعدام نمی ترسم. مرگ من آغاز رویش جوانه های سیاه ستیز و پراکنش قاصدکهای صلح سبز خواهد بود. ای هموطن! اگر روزی سیاه پرستان جان من را نیز ستاندند، بر من سیاه نپوش و اشک نریز، حقم را پس بگیر، همين.
درصورت فيل.تر شدن از اين آدرس استفاده كنيد: http://0ffice.arasdotnet.tk يا http://bekhon.sabzonline.tk

اين وانفساي اقتصاد و حذف یارانه ها!

اين وانفساي اقتصاد و حذف یارانه ها!

. ادامه راه سبز«ارس»: چهار سال ونیم پیش وقتی محمود احمدی نژاد به قدرت رسید، قیمت نفت سیر صعودی داشت و کارشناسان اقتصادی هر چه کردند تا او را قانع کنند از مصرف بیش از اندازه درآمدهای نفتی پرهیز کند، او نپذیرفت.

بعدها او سراغ بانکها رفت و آنها را واداشت تا وامهایی به نرخ پائین تر ازتورم به کسانی و جاهایی بدهند که او مشخص می کند؛ باز هم حرفهای کارشناسی گوش شنوایی نیافت. هشدارها در باره دستکاری در نرخ سود بانکی کارگر نیفتاد و سیل متقاضیان وامهای بانکی به خصوص طرح های زود بازده، با پیشتیبانی دولت راه افتاد و بانک ها مجبور شدند تا به هر طرح سنجیده و نسنجیده وام بدهند.

کمی بعدتر سازمان برنامه که شصت سال نظام برنامه ریزی ایران را سامان داده بود، از صفحه روزگار محو شد تا دولت به خاصی خرجی هایی بپردازد که ساختار سازمان مدیریت مانع از آن می شد. در تمام سالهای بعد از انقلاب سازمان مدیریت با آن که رئیسش از سوی رئیس جمهور انتخاب می شد ولی همواره ترمز دولت ها بود تا بی گدار به آب نزنند و تا وقتی که بودجه کاری را آماده نکرده اند، هزینه بی خودی نتراشند.

همزمان برنامه چهارم توسعه اقتصادی که در دولت محمد خاتمی تهیه شده بود، به فراموشی سپرده شد فقط با این استدلال که این برنامه درست نیست و اشکالات بی شمار دارد.

محمود احمدی نژاد بارها از این برنامه انتقاد کرد اما گامی برای اصلاح آنچه خود نمی پسندید بر نداشت. قانون برنامه چهارم را نادیده گرفت تا حرفش را در بی قانونی به کرسی بنشاند و به رقبای خود نشان دهد که دولت کاری به قانون و برنامه ندارد. قانونی که در آن پیش بینی شده بود، فقط در پنج سال ۸۰ میلیارد دلار درآمد نفتی هزینه شود، تا به حال بیشتر از ۳۵۰ میلیارد دلار از این درآمدها هزینه شده اما نتیجه اش معلوم نیست.

در دوران اوج درآمدهای نفتی که در تاریخ صد ساله نفت ایران بی سابقه بود، دولت با این پولها ضعف های خود را پوشاند و به صراحت و تلویح بارها گفت که کارشناسان اشتباه کرده و منتقدان حرف رقبا را تکرار می کنند. این پولهای هنگفت که یک سوم کل درامدهای نفتی یکصد سال اخیر است، دولت را چنان سرمست کرد که باورش شد، این درآمدها همیشگی است، پس باید همه اش را خرج کرد.

روزهایی که اقتصاددانان ایرانی به دولت هشدار دادند که این کار آینده خطرناکی به دنبال دارد، کسی گوش نکرد و امروز کیست که نداند، همان زلزله پیش بینی شده، به اقتصاد ایران رسیده است. این روزها رشد اقتصادی به دو درصد رسیده و پیش بینی می شود در سال آینده به زیر صفر برسد که در سی سال اخیر و دوران جنگ هشت ساله با عراق نیز نمونه ندارد.

بسیاری می پرسند چه اتفاقی افتاد که رشد اقتصادی بیشتر از شش درصد در سال ۱۳۷۶ حالا به دو درصد رسیده است؟

پاسخش چندان دشوار نیست. بانکها که با فشار دولت وام داده بودند، اکنون ۵۰ میلیارد دلار از مشتریان طلبکارند و هر کاری می کنند نمی توانند اقساط وامهایشان را پس بگیرند. مشتریان بانک ها نه این نخواهند پول بانک را پس بدهند بلکه ندارند که پس بدهند.

شرکت های بزرگ و کوچک اقتصادی از شرکت ایران خودرو گرفته یک کارگاه کوچک فرش بافی، همه بی پول شده اند. هفت هزار شرکت تولیدی به بانک مرکزی معرفی شده اند تا برای یک سال بدهی آنها به بانک ها به عقب بیفتد.

همزمان دولت هم با این هم پول نفت، بدهی های هنگفتی به شرکت ها دارد و مدیران شرکت ها نمی توانند پولشان را از دولت بگیرند. شرکت های تولیدی هم در مقابل سیل وارداتی که بازار ایران را پر کرده، نمی توانند محصولاتشان را بفروشند. در این میان تحریم های اقتصادی هم چنان فشاری به صنایع به خصوص مادر صنایع ایران یعنی نفت و گاز وارد کرده، که بسیاری از کارها در معرض تعطیلی است و هیچ سرمایه گذار خارجی حاضر به همکاری با ایران نیست.

در این اوضاع به هم ریخته اقتصادی و سیاسی، قرار است برنامه حذف یارانه ها هم اجرا شود که معلوم نیست چه بر سر اقتصاد بیمار و بد حال ایران خواهد آورد.

0 نظرات :: اين وانفساي اقتصاد و حذف یارانه ها!

آخرين اخبار ارس