صدای سبز مضطرب آریا آرام نژاد را به هزار هنرمند دست بوس نفروشم
درست در روزی که هنرمندان و بازیگران عکس هایشان در حال لبخند و روبوسی با رهبر جمهوری اسلامی منتشر شد، در گوشه ای دیگر از ایران، هنرمندی با اضطراب، نا امن و بی امکانات، آهنگ جدیدی از ترانه یغما گلرویی را در وبلاگش منتشر می کند.
آریا آرام نژاد را می گویم. همان آهنگ ساز جوان بابلی که وقتی برای کشته شدگان روز عاشورا آهنگ «علی برخیز» را خوانده بود، چهل روز انفرادی نصیب او شد. آهنگ سازی که اگر چه آزاد شده است اما چند روز دیگر به همراه زندانیان آزاد شده دیگر باید در یک دادگاه گروهی، محاکمه شود. زمانی که دستگیر شد در شهر خودش خوش نام بود اما در زندان متی کلای بابل گمنام ماند. امروز که خوش نام های دیگر دیار فرهنگ و هنر به دیدار آقای خامنه ای رفته اند، من مانده ام غم نان اگر هست پس چرا هنرمندان سبز و معترض گرسنه نمی مانند. غم نا امنی اگر هست پس چرا هنرمندان سبز منتقد، زندان را به جان می خرند. شاید باید از هر کسی به اندازه بضاعت و توانایی اش انتظار داشت تا امروز، دیدار زیبا رویان با زشت سیرتان نشود غصه شب و روزمان.
خواننده و آهنگساز : آریا آرام نژاد
ترانه : یغما گلرویی
جهت دانلود "اينجا" كليك كنيد
جهت دانلود با حجم كم "اينجا" ~ 6.5 مگ
فرمت شنيداري
صد سال دیگه ! ما زنده نیستیم ! تا زنده هستیم باید بایستیم...
دانلود فرمت MP3 با حجم ~ 4.5 مگ
باشد، امروز هیچ خرده نخواهم گرفت به محمدرضا رضا شریفی نیا، به شهاب حسینی، به پروانه معصومی، به افسانه بایگان، به کیانوش عیاری، به دانیال حکیمی، به سعید آقاخانی، به حمید لولایی، به فریدون جیرانی، به نادر طالبزاده، به مجید مظفری، به احمد نجفی، به داریوش کاردان، به داوود میرباقری، به شهره لرستانی…هر چه باشد اینها زمانی راوی غم و شادی ما بودند. شاید این روزها شرایط شان حکم می کند که غم ما را نبینند. غم نسلی که به جرم هنرمندی به زندان می رود و همه امیدش این است که نسل خوش نامی که با بزرگان هم کاسه می شود حداقل در خلوت خویش، فراموش نکند که این روزها هنرمندان زیادی در گوشه گوشه این کشور هستند که صدایشان تنها به خاطر تهدید همین کسانی که شما به دیدارشان می روید و آز آنان هدیه برای برپایی نمایشگاه دریافت می کنید، می لرزد.
باشد به شما که امروز به دست بوسی بزرگان رفته اید خرده نمی گیرم اما اضطراب و هول و هراسی که در صدای این آهنگ ساز جوان بی امکانات می شنوم را به هزار هنر ناب و امن شما نفروشم. به شما خرده نمی گیرم ای خاطره سازان همه ی روزهای کودکی و نوجوانی و جوانی ام اما به نسلی که برای صدسال دیگر دغدغه دارد و در یک شهر نا امن فریاد می زند و آهنگ صد سال دیگر را برایمان می خواند، دست مریزاد می گویم.
آریای آرام نژاد عزیز! تو در یک شهر کوچک شاید گاهی زندانی و گاهی گمنام باقی می مانی اما بزرگی یک شهر که به دیوار و دروازه و دولت نیست، دل ما هم شهری است محشر. برای دل ما بخوان. بخوان برادر که دیریست جغد شوم دارد در خانه ویران ما بد می خواند. بخوان صد سال دیگه ما زنده نیسیتم، تا زنده هستیم ، باید بایستیم.
قدردان علی عزیز، برادر نازنین دیگری هستم که آهنگ آریا را بی اجازه خود آریا، نمآهنگی ناب ساخته است و به سهم خودش شده است رسانه نداشته ماو ما صدا و سیما نداریم اما به خودمان باوراندیم که هر یک از ما یک رسانه ایم. آهنگ تو را سینه به سینه پخش می کنیم شاید به گوش هنرمندان و بازیگران محبوب مان که امروز عکس هایشان غمگین مان کرد هم برسد.
به قول دکتر شریعتی، خدایا به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور….
خدیا به من تقوای ستیز بیاموز ، تا در انبوه مسئولیت ، نلغزم
پی نوشت: آریا آرام نژاد در وبلاگ خود با نگرانی از دادگاهی که در راه است این آهنگ را منتشر کرد و نوشته است: آهنگ “رویای آزادی” که وعده اش را داده بودم ! به “۱۰۰ سال دیگه” تغییر نام و شکل داد ! شاید همین آهنگ که تا ساعاتی دیگه بر روی اینترنت قرار می گیره بهترین دفاع از خود و بهترین میزان برای سنجش افکارم باشه.» ما هم در بازنشر و همخوان کردن این دفاعیه یاری گرش می شویم؟
بنده از خریت موسوی وکروبی تعجب میکنم مطمئن باشید هیچ غلطی نمیتونید بکنید برید بمیرید وبسوزید.
شما مرده اید انشاءالله همه تونو می بریم چال می کنیم .
ناشناس
۳۰ بهمن ۱۳۸۹ ساعت ۱۳:۲۵