همسر محمد نوریزاددر گفتگو با سايت روزنامه نگاران زنداني:
چرا از تاج زاده و نوریزاد و امثال ایشان میترسند؟
چرا از تاج زاده و نوریزاد و امثال ایشان میترسند؟
. ادامه راه سبز(ارس): در خبرها آمده بود که محمد نوری زاد، دچار عفونت فک و دهان شده و حال جسمی نامساعدی دارد. علیرغم این وضیعت کماکان از سوی مسئولان با درخواست مرخصی ایشان موافقت نشده است.
محمد نوری زاد روزنامه نگار، جهادگر، نویسنده و کارگردان سینماست که به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام نظام ، توهین به رهبری، رییس قوه قضاییه، رییس جمهور و امام جمعه مشهد، به حبس و شلاق محکوم شده است.
در همين رابطه همسر نوري زاد ميگويد: «گرچه آقای نوری زاد ودیگران هزینه پرداخت می کنند اما هزینه ای که دست اندرکاران و مسئولان نیز می پردازند خیلی بیشتر است اما متوجه نیستند! شما دستِ کم نگیرید که ما از اول انقلاب تا به امروز، هر روز دوستان خودمان را طرد کردیم و متاسفانه این دوستانمان یا به افراد بی تفاوت بدل شدند یا در نقطه مقابل قرار گرفتند. این هزینه ای است به مراتب سنگین تر از هزینه ای که آقای نوری زاد و امثال ایشان می دهند.»
در باره عدم موافقت با مرخصی و وضعیت نامناسب جسمی وی ، پایگاه خبری «روزنامه نگاران زندانی» با فاطمه ملکی همسر محمد نوري زاد گفتگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
آخرین باری که به ملاقات آقای نوری زاد رفتید به لحاظ روحی و جسمی در چه وضعیتی بودند؟
آخرین ملاقات ما روز شنبه بود که این هفته هم متاسفانه بعلت آلودگی هوا تعطیل بود و نتوانستیم ملاقات داشته باشیم ولی در آخرین ملاقات ایشان به لحاظ روحی – خدا را شکر – مثل همیشه وضعیت شان خیلی خوب بود. ولی به لحاظ جسمی همان مشکل عفونت لثه و دندان را دارند. دو پزشک اوین هم تایید کردند که باید فک بالا و پایین شان جراحی شود و این امکانات هم در اوین وجود ندارد. به همین جهت باید به ایشان مرخصی بدهند.
در طول دو ماه اخیر ایشان سه نامه نوشته اند و در نامه چهارمشان به دادستان قید کردند که اگر به درخواست قانونی شان پاسخی داده نشود، مجبورند وارد فازهای دیگری بشوند که شاید زیاد مناسب نباشد. بنده هم روز ۱۵ آبان نامه ای مبنی بر درخواست مرخصی برای همسرم را به آقای دادستان نوشتم اما تا این لحظه هیچ پاسخی دریافت نکرده ایم.
اقدام بعدی تان که آقای نوری زاد در نامه به دادستان هم اشاره کرده اند، دقیقا چه خواهد بود؟
ما نهایتا به حضور افراد مختلف که صاحب نفوذ هستند خواهیم رسید. البته شرایط نامناسب تنها در مورد آقای نوری زاد نیست. آقایان میردامادی و تاج زاده هم شرایط خوبی ندارند. تا جایی که بنده اطلاع دارم سایر زندانیان هم کم و بیش از مسائلی در رنج هستند. اما آقایان خیلی بی تفاوت از کنار این قضایا می گذرند و این خیلی دردناک است
شخص بنده ساکت نخواهم نشست چون بیماری عفونت بیماری ساده ای نیست. آقای نوری زاد هم در نامه شان به دادستان قید کرده اند که من مغرورتر از این هستم که خود را به تمارض بزنم و واقعا شرایط جسمی بحرانی دارم.
به چه علت به ایشان اجازه مرخصی داده نمی شود؟
هیچ علت خاصی را به من و یا آقای نوری زاد اعلام نکرده اند. ظاهرا از نوری زاد و امثال ایشان میترسند. اما به یاد ندارند اینها همان آدمهایی بودند که سی سال عمر و جوانی شان را در خدمت انقلاب و کشورشان گذاشتند. اگر واقعا ترسناک بودند، باید از اول از آنها می ترسیدند و اجازه نمی دادند به قول خودشان از قِبل انقلاب به نام برسند؛ حالا نان را که آنها ادعا می کنند.
اگر نمی ترسند چرا آقای نوری زاد و تاج زاده را در قرنطینه نگه داشته اند که با هیچ کدام از زندانیان سیاسی در ارتباط نباشند! حتی روز ملاقات ما، روز ملاقات زندانیان عادی است.
یعنی اینکه الان در سلول انفرادی هستند؟ در چه شرایطی هستند؟
گویا این دونفر در مکانی به نام «سوییت حفاظت کل اوین » و کاملا منفک از سایرین نگه داری می شوند.
خانم ملکی اخیرا برخوردی در دستگاه قضا باب شده که زندانی هایی که در حال گذراندن محکومیت هستند، بازهم مورد بازخواست و محاکمه قرار می گیرند. نمونه آن شکایت وزارت اطلاعات از آقای نوری زاد است. فکر می کنید چرا؟
من فکر می کنم فقط بازی روانی است که زندانی و خانواده اش به لحاظ روانی همیشه در تلاطم باشند. وگرنه با این شکایات نهایتا مدت زمان بیشتری ممکن است محکومیت طول بکشد. ولی در اصل مسئله اتفاقی نمی افتد و اینها به زعم خودشان می خواهند با روح و روان زندانی و خانواده اش بازی کنند. متاسفانه با سیستم سالمی رو به رو نیستیم.
شکایت آقای نوری زاد از کارشناسان وزارت اطلاعات به کجا رسید؟ اصلا شکایتی به صورت رسمی صورت گرفت؟
خیر، در حد همان نامه ای که ایشان نوشتند، باقی مانده است و هنوز پیگیری قانونی نکرده ایم. ما در واقع از همه کسانی که در این ماجراها دخیل بوده اند شکایت داریم. ولی چنان که دفعه پیش هم به شکایتمان رسیدگی نشد، ظاهرا شکایت ما اصلا رسمیت ندارد. فقط شکایت آنهاست که سریعا رسیدگی می شود.
یعنی چون می دانید رسیدگی نمی شود به صورت رسمی شکایت را پیگیری نکردید؟
خیر. همانطور که میدانید که خانواده های زندانیان، درگیری ها و مشکلات فراوانی دارند. بنابراین ناچاریم اولویت بندی کنیم. ولی قطعا در زمان مناسب این موضوع را پیگیری خواهم کرد. ما وظیفه خودمان می دانیم که از کوچیکترین حقمان صرف نظر نکنیم. مقصود من از اینکه پیگیری نمی کنند، این است که شرایط را بیان کنم وگرنه هرکسی بنا بر وظیفه تلاش خود را می کند.
یک سئوال کلی اینکه آقای نوری زاد همیشه چه پیش از بازداشت و چه در دوران زندانی بودن بدون ملاحظه از حق و حقیقت دفاع کرده و نوشته اند و امروز نیز هزینه اش را پرداخت می کنند. به نظر شما چرا در کشور مان دفاع از حق مستلزم پرداخت هزینه شده است؟
من فکر میکنم گرچه آقای نوری زاد ودیگران هزینه پرداخت می کنند اما هزینه ای که دست اندرکاران و مسئولان نیز می پردازند خیلی بیشتر است اما متوجه نیستند! شما دستِ کم نگیرید که ما از اول انقلاب تا به امروز، هر روز دوستان خودمان را طرد کردیم و متاسفانه این دوستانمان یا به افراد بی تفاوت بدل شدند یا در نقطه مقابل قرار گرفتند. این هزینه ای است به مراتب سنگین تر از هزینه ای که آقای نوری زاد و امثال ایشان می دهند.
درنهایت فکر می کنم برای هر کاری به قدر بهایی که دارد، بایستی هزینه پرداخت. اما چه خوب است که این هزینه ها در مقابل کار باارزش پرداخته شود.
آینده را چطور می بینید؟
ما براساس آموزه های دینی مان همیشه به آینده امیدواریم و دست خدا را در راستای حق دیده ایم. به همین جهت ابدا ناامید نیستیم. بنده شخصا امیدوارم که این تلاش ها نتیجه بدهد و برای جامعه مان آگاهی بخش باشد.
خانم ملکی خواهش می کنم اگر مورد خاصی مدنظرتان است، بفرمایید.
مسئله ای که فکر می کنم برای خیلی از خانواده های دیگر زندانیان نیز مطرح باشد، اینست که متاسفانه هنوز هم وسایلی که زمان تفتیش با خود برده اند را بازنگردانده اند. بحث من اصلا بعد مالی قضیه نیست. بحث اینجاست که گرچه حق این کار را نداشته اند اما حال که بررسی کرده اید چرا باز نمی گردانید! این یک دزدی آشکار است.
از دفتر کار آقای نوری زاد چند کیس کامپیوتر، دفترچه خاطرات ، دفترچه تلفن و … برده اند. حتی درمورد خانواده های دیگر کارت اعتباری ، پاسپورت یا شناسنامه شان را برده اند. بنده شخصا بارها هم مراجعه کرده ام اما به نتیجه نرسیده ام و رها کردم.
وقتی برای پس گرفتن اموال مراجعه می کنید چه پاسخی می دهند؟
ابتدا گفتند به دادگاه انقلاب مراجعه کنید. آنجا گفته شد باید قاضی پرونده دستور بدهد. قاضی پرونده گفت تا اجرای حکم نرسد نمی توانیم کاری کنید. سپس به دادستانی موکول کردند و دادستانی هم به جایی دیگر واگذار کرد… خلاصه اینکه بنده خسته شدم و در ماههای اخیر پیگیری نکردم. گرچه قاعدتا ما نباید پیگیری کنیم بلکه خود آنها بایستی پس از اتمام بررسی بازگردانند.
آخرین ملاقات ما روز شنبه بود که این هفته هم متاسفانه بعلت آلودگی هوا تعطیل بود و نتوانستیم ملاقات داشته باشیم ولی در آخرین ملاقات ایشان به لحاظ روحی – خدا را شکر – مثل همیشه وضعیت شان خیلی خوب بود. ولی به لحاظ جسمی همان مشکل عفونت لثه و دندان را دارند. دو پزشک اوین هم تایید کردند که باید فک بالا و پایین شان جراحی شود و این امکانات هم در اوین وجود ندارد. به همین جهت باید به ایشان مرخصی بدهند.
در طول دو ماه اخیر ایشان سه نامه نوشته اند و در نامه چهارمشان به دادستان قید کردند که اگر به درخواست قانونی شان پاسخی داده نشود، مجبورند وارد فازهای دیگری بشوند که شاید زیاد مناسب نباشد. بنده هم روز ۱۵ آبان نامه ای مبنی بر درخواست مرخصی برای همسرم را به آقای دادستان نوشتم اما تا این لحظه هیچ پاسخی دریافت نکرده ایم.
اقدام بعدی تان که آقای نوری زاد در نامه به دادستان هم اشاره کرده اند، دقیقا چه خواهد بود؟
ما نهایتا به حضور افراد مختلف که صاحب نفوذ هستند خواهیم رسید. البته شرایط نامناسب تنها در مورد آقای نوری زاد نیست. آقایان میردامادی و تاج زاده هم شرایط خوبی ندارند. تا جایی که بنده اطلاع دارم سایر زندانیان هم کم و بیش از مسائلی در رنج هستند. اما آقایان خیلی بی تفاوت از کنار این قضایا می گذرند و این خیلی دردناک است
شخص بنده ساکت نخواهم نشست چون بیماری عفونت بیماری ساده ای نیست. آقای نوری زاد هم در نامه شان به دادستان قید کرده اند که من مغرورتر از این هستم که خود را به تمارض بزنم و واقعا شرایط جسمی بحرانی دارم.
به چه علت به ایشان اجازه مرخصی داده نمی شود؟
هیچ علت خاصی را به من و یا آقای نوری زاد اعلام نکرده اند. ظاهرا از نوری زاد و امثال ایشان میترسند. اما به یاد ندارند اینها همان آدمهایی بودند که سی سال عمر و جوانی شان را در خدمت انقلاب و کشورشان گذاشتند. اگر واقعا ترسناک بودند، باید از اول از آنها می ترسیدند و اجازه نمی دادند به قول خودشان از قِبل انقلاب به نام برسند؛ حالا نان را که آنها ادعا می کنند.
اگر نمی ترسند چرا آقای نوری زاد و تاج زاده را در قرنطینه نگه داشته اند که با هیچ کدام از زندانیان سیاسی در ارتباط نباشند! حتی روز ملاقات ما، روز ملاقات زندانیان عادی است.
یعنی اینکه الان در سلول انفرادی هستند؟ در چه شرایطی هستند؟
گویا این دونفر در مکانی به نام «سوییت حفاظت کل اوین » و کاملا منفک از سایرین نگه داری می شوند.
خانم ملکی اخیرا برخوردی در دستگاه قضا باب شده که زندانی هایی که در حال گذراندن محکومیت هستند، بازهم مورد بازخواست و محاکمه قرار می گیرند. نمونه آن شکایت وزارت اطلاعات از آقای نوری زاد است. فکر می کنید چرا؟
من فکر می کنم فقط بازی روانی است که زندانی و خانواده اش به لحاظ روانی همیشه در تلاطم باشند. وگرنه با این شکایات نهایتا مدت زمان بیشتری ممکن است محکومیت طول بکشد. ولی در اصل مسئله اتفاقی نمی افتد و اینها به زعم خودشان می خواهند با روح و روان زندانی و خانواده اش بازی کنند. متاسفانه با سیستم سالمی رو به رو نیستیم.
شکایت آقای نوری زاد از کارشناسان وزارت اطلاعات به کجا رسید؟ اصلا شکایتی به صورت رسمی صورت گرفت؟
خیر، در حد همان نامه ای که ایشان نوشتند، باقی مانده است و هنوز پیگیری قانونی نکرده ایم. ما در واقع از همه کسانی که در این ماجراها دخیل بوده اند شکایت داریم. ولی چنان که دفعه پیش هم به شکایتمان رسیدگی نشد، ظاهرا شکایت ما اصلا رسمیت ندارد. فقط شکایت آنهاست که سریعا رسیدگی می شود.
یعنی چون می دانید رسیدگی نمی شود به صورت رسمی شکایت را پیگیری نکردید؟
خیر. همانطور که میدانید که خانواده های زندانیان، درگیری ها و مشکلات فراوانی دارند. بنابراین ناچاریم اولویت بندی کنیم. ولی قطعا در زمان مناسب این موضوع را پیگیری خواهم کرد. ما وظیفه خودمان می دانیم که از کوچیکترین حقمان صرف نظر نکنیم. مقصود من از اینکه پیگیری نمی کنند، این است که شرایط را بیان کنم وگرنه هرکسی بنا بر وظیفه تلاش خود را می کند.
یک سئوال کلی اینکه آقای نوری زاد همیشه چه پیش از بازداشت و چه در دوران زندانی بودن بدون ملاحظه از حق و حقیقت دفاع کرده و نوشته اند و امروز نیز هزینه اش را پرداخت می کنند. به نظر شما چرا در کشور مان دفاع از حق مستلزم پرداخت هزینه شده است؟
من فکر میکنم گرچه آقای نوری زاد ودیگران هزینه پرداخت می کنند اما هزینه ای که دست اندرکاران و مسئولان نیز می پردازند خیلی بیشتر است اما متوجه نیستند! شما دستِ کم نگیرید که ما از اول انقلاب تا به امروز، هر روز دوستان خودمان را طرد کردیم و متاسفانه این دوستانمان یا به افراد بی تفاوت بدل شدند یا در نقطه مقابل قرار گرفتند. این هزینه ای است به مراتب سنگین تر از هزینه ای که آقای نوری زاد و امثال ایشان می دهند.
درنهایت فکر می کنم برای هر کاری به قدر بهایی که دارد، بایستی هزینه پرداخت. اما چه خوب است که این هزینه ها در مقابل کار باارزش پرداخته شود.
آینده را چطور می بینید؟
ما براساس آموزه های دینی مان همیشه به آینده امیدواریم و دست خدا را در راستای حق دیده ایم. به همین جهت ابدا ناامید نیستیم. بنده شخصا امیدوارم که این تلاش ها نتیجه بدهد و برای جامعه مان آگاهی بخش باشد.
خانم ملکی خواهش می کنم اگر مورد خاصی مدنظرتان است، بفرمایید.
مسئله ای که فکر می کنم برای خیلی از خانواده های دیگر زندانیان نیز مطرح باشد، اینست که متاسفانه هنوز هم وسایلی که زمان تفتیش با خود برده اند را بازنگردانده اند. بحث من اصلا بعد مالی قضیه نیست. بحث اینجاست که گرچه حق این کار را نداشته اند اما حال که بررسی کرده اید چرا باز نمی گردانید! این یک دزدی آشکار است.
از دفتر کار آقای نوری زاد چند کیس کامپیوتر، دفترچه خاطرات ، دفترچه تلفن و … برده اند. حتی درمورد خانواده های دیگر کارت اعتباری ، پاسپورت یا شناسنامه شان را برده اند. بنده شخصا بارها هم مراجعه کرده ام اما به نتیجه نرسیده ام و رها کردم.
وقتی برای پس گرفتن اموال مراجعه می کنید چه پاسخی می دهند؟
ابتدا گفتند به دادگاه انقلاب مراجعه کنید. آنجا گفته شد باید قاضی پرونده دستور بدهد. قاضی پرونده گفت تا اجرای حکم نرسد نمی توانیم کاری کنید. سپس به دادستانی موکول کردند و دادستانی هم به جایی دیگر واگذار کرد… خلاصه اینکه بنده خسته شدم و در ماههای اخیر پیگیری نکردم. گرچه قاعدتا ما نباید پیگیری کنیم بلکه خود آنها بایستی پس از اتمام بررسی بازگردانند.
0 نظرات :: همسر محمد نوریزاد: چرا از تاج زاده و نوریزاد و امثال ایشان میترسند؟
ارسال یک نظر